اوجی نطنزی از شاعران صاحب‌نام نیمهٔ اوّل قرن یازدهم و از پیشگامان طرز تازه و شیوهٔ نواَدایی است که سرآغاز سبک هندی یا اصفهانی است. خود شاعر می‌گوید:

گوش مرغان چمن تشنهٔ آهنگ نو استبِه که فکر سخن تازه‌ادایی بکنیم

اوجی مدّتی در هرات در خدمت حسن‌خان شاملو می‌زیست و با ملک مشرقی مشهدی، فصیحی هروی و میر محمّدمعصوم کاشانی مصاحب بود.

شعر او روان و بی‌تکلّف و از عیب و نقص به دور است و در آن به گویش مردم کوچه و بازار توجّه خاصّی شده به گونه‌ای که برخی از اصطلاحات و ضرب‌المثل‌های متداول در آن دیده می‌شود.

نمونهٔ اشعار

ویرایش

غزل

از داغ سوختیم دل آرمیده راآتش زدیم خرمن آفت‌رسیده را
نه فصل ماتمی، نه بهار مصیبتیای ابر آبرو چه بری آب دیده را
تا انجمن‌فروز نگشتی ز لاف حسنکوته نکرد شمع زبان‌بریده را
در روزگار زلف تو یا رب چه می‌کندآیینه چشم خواب پریشان‌ندیده را

تک‌بیتی‌ها

دوستان هر چند ره تنگ است و تنها می‌رویمهمچو ریگ شیشهٔ ساعت به یک جا می‌رویم
«اوجی» این قطرهٔ خونی که اجل خواهد ریختصرفه آن است که در گردن دشمن باشد

منابع

ویرایش
  • میراث بهارستان، دفتر چهارم، دیوان اوجی نطنزی، به تصحیح افشین عاطفی
  • بزرگان کاشان، افشین عاطفی، ج۳، صص ۴۷–۴۹