ایل افشار

ایل ترکمان از ایل‌های ۲۴گانهٔ اُغوز

افشارها (ترکی آذربایجانی: Əfşar افشار؛ ترکی استانبولی: Avşar‎; ترکمنی: Owşar اوْوشار) طایفه‌ای از تُرک‌های غز هستند که در ایران، ترکیه و افغانستان پراکنده‌اند.[۵][۶][۷] آن‌ها طی فتوحات سلجوقیان در سدهٔ یازدهم، از آسیای مرکزی به خاورمیانه آمدند.[۵] اکثر افشارها در ایران ساکن هستند،[۸] و در آن‌جا همچنان گروهی عمدتاً عشایری باقی مانده‌اند.[۹]

افشار
تمغای[۱] افشار به روایت محمود کاشغری که به‌گفتهٔ ابوالغازی بهادرخان نشان‌دهنده عقاب دوبرادر است.
مناطق با جمعیت چشمگیر
 ایران
۲۰۰٬۰۰۰–۳۴۲٬۰۰۰[۲]
 ترکیه،  افغانستان
زبان‌ها
افشاری، فارسی،[۳] ترکی، ترکمنی[۴]
دین
اسلام
قومیت‌های وابسته
ترک‌های غز

افشارها یکی از طوایف قزلباش را شکل می‌دادند که در پایه‌گذاری ایران صفوی نقش داشتند.[۵] زبان و آداب و عاداتِ افشارها چندان تفاوتی با ترکمن‌های تهدیدکنندهٔ مرز ایران نداشت، اما مورد اعتمادِ صفویان بودند، به‌ویژه آنکه برخلافِ ترکمن‌های سنی، شیعه بودند. صفویان افزون‌بر افشارها و قاجارها، طایفه‌هایی از کُردها را نیز به خراسان منتقل کردند. گفته می‌شود شاه عباس بزرگ ۴٫۵۰۰ خانواده از ایل افشار را از ارومیه به اَبیوَرد و درگز منتقل کرد.[۱۰] نادرشاه از دودمان افشارِ که در سال ۱۷۳۶ شاه ایران شد، از ایل قرخلو بود.[۱۱][۱۲]

امروزه افشارها به‌صورت‌های مختلف به‌عنوان شاخه‌ای از آذری‌ها[۱۳][۱۴] و ترکمن‌ها[۱۵][۱۶] یا ترکمان‌ها (اصطلاح عمومی رایجی که برای مردم ترک‌تبار اوغوز استفاده می‌شود) گروه‌بندی می‌شوند.[۱۷] بنیانگذاران گرمیان[۱۸][۱۹] و خانات خلخال نیز از تبار افشار بودند. پایه‌گذار قرامانیان نیز احتمالاً از تبار افشار بوده است.[۵]

معرفی ویرایش

اَفشار یکی از ایل‌های تُرک‌های اغوز[۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵][۲۶] جزء گروه قومی ترک‌های آذربایجانی هستند.[۲۷][۲۸][۲۹] که عده‌ای از آنها در زمان سلجوقیان و عده‌ای دیگر در زمان شاه اسماعیل صفوی همراه با شش ایل بزرگ از آناتولی عثمانی به ایران آمدند و پایه‌های دودمان صفوی را بنیاد گذاردند. ایل افشار یکی از هفت ایل اصلی قزلباش بوده است.[۳۰][۳۱][۳۲] این ایل به دو شعبهٔ بزرگ تقسیم می‌شد: یکی قاسملو و دیگری ارخلو یا قرخلو؛ نادرشاه افشار از شعبهٔ اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی ابیورد و درهٔ گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمن‌ها مهاجم سدی باشند. تعداد بسیاری از این ایلها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند.[۳۳]

وجه تسمیه نام ویرایش

به گفته رشیدالدین فضل‌الله همدانی، پایه‌گذار این ایل که افشار نام داشت، پسر یولدوزخان، سومین پسر اغوز خان بود. افشار به معنای کاردان و مطیع است.[۳۴] قوم افشار ظاهر نام خود را از نام سر دودمان قومی خود اوشر گرفته است.[۳۵]

افشارها در صحنهٔ تاریخ ویرایش

افشارها تحت ادارهٔ آق‌سنقرْ اتابکان موصل را تشکیل دادند و اینها در فتح آناتولی نقش مهمی ایفا نمودند. از طرف ملکشاه، آق‌سنقرْ «قاسم‌الدوله» لقب گرفت و ولایت حلب به او واگذار گردید و به فرمانروایی در این مکان پرداخت. عمادالدین زنگی حکومت اتابکان موصل را در شهر موصل و نواحی پیرامون آن تشکیل داد و فرمانروای این اماکن گردید و مدت هجده سال به فرمانروایی پرداخت (۱۱۴۶–۱۱۲۸). امیر عماد الدین زنگی از طرف خلیفه لقب «فاتح» دریافت نمود و در جنگ‌های صلیبی به مبارزه و نبرد با عیسویان اروپایی اشغالگر پرداخت. پس از وی پسرش نورالدین محمود که به علم و ادبیات علاقه داشت، جانشین او گردید. شیرکوه (ابوحارث اسدالدین) و صلاح‌الدین ایوبی تحت لوای او بودند و به کمک او در ۱۱۷۱ (خورشیدی) حکومت فاطمی را برانداختند. بعد از صلاح‌الدین، فرزندش نتوانست قدرت پدر را پیدا کند و در قرن سیزده میلادی تابع مغول‌ها شدند. در نتیجه، افشارها به جنوب آناتولی کوچ کردند و به کمک ترکمانان، بیگ‌نشین قرامانیان را تشکیل دادند.

افشارهای آناتولی بیشتر از احفاد سه خانواده‌اند که از حلب آمده‌اند و عبارتند از: قوت بیگلی اوغوللاری، گؤندؤز اوغوللاری، کویک اوغوللاری.

مستقل ایل افشار ویرایش

بهرام نژاد، گهکم لو، سعیدلو، آل گولو، صفی‌خانلو، قاسملو، جهانشاهلو، اشرف لو، حمزه خانلو، حمزه‌لو، عمارلو، حیدرممیشالو، تکلو، ال کسلو، پیرمرادلو، آقاجان‌لو، بارچیلو، بیات، ارشلو، شکلو، شول، له درازلو، شیخ اوشاغلو، میرحبیب لو، میرحسینی، فارسیمدان «قزللو افشار»، جامه بزرگی، امیر افشاری، قوجابیگلو، میرجانی، قره‌قویونلو، اسماعیل‌زاده، گوی قویونلو، افشار بگشلو، قره‌گزلو، گوند اوز لو، برآوردلو، جانقلی اوشاغلو، افشارامویی، شاهسون، زرگر، حاجیلو، رحیم لو، امین لو، گیلانلو، شهسواری، خلیفه لو، جلال لو، مهنی، حسین حاجلو، مرادی، غفرانلو، ساربانلو، قرایی، ساوندر، قراخانلو خبری، ایقرلو، آلکلی، شیرالی،حق پرست فروحی و…[۳۶]و ایل مقصودلو و مارزلو

فرهنگ و رسوم ویرایش

قالیچه‌های افشار ویرایش

از نظر قالی‌بافی، چادرنشینان افشار گرهٔ تُرکی و روستائیان گرهٔ فارسی به کار می‌برند. در واقع اصالت قالیچه‌های کرمان را در کارهای ایلات افشار باید جستجو کرد که نقشه و طرز بافت آن‌ها وجه مشترکی از هنر مردم آذربایجان و کرمان که به خوبی با هم آمیخته شده است.[۳۷]

افشارهای ایران ویرایش

 
نادرشاه افشار در سال ۱۰۶۶ خورشیدی در ایل افشار در شمال خراسان به دنیا آمد.[۳۸][۳۹]

بزرگ‌ترین شهر افشارنشین ایران و جهان شهر ارومیه است چنانچه لرد کرزن در قرن بیستم هنگام ورود به شهر ارومیه می‌نویسد: «این شهر که در ارتفاع ۴۴۰۰ پا از سطح دریاست بین ۳۰۰۰۰ و ۴۰۰۰۰ نفر سکنه دارد که بیشتر آنها طایفهٔ ترک افشار هستند، ولی مقدار متنابهی اقلیت‌های نسطوری (آشوری)، کلیمی و ارمنی را هم در بر می‌گیرد.»

استان زنجان نیز مردمان زیادی از ایل افشار دارد که در این استان پراکنده شده‌اند. مناطق با جمعیت چشمگیر از افشارها در گرماب (خدابنده) و بخش دهستان قشلاقات افشار هستند.

بیشترین افشارهای شمال خراسان نیز در شهرهای قوچان، دره گز، کلات و شیروان و قسمت‌هایی هم در مینودشت و رامیان، آزادشهر استان گلستان هستند

افشارهای کرمان را می‌توان ترکیبی از کاملترین طوایف این ایل که در ایران حضور دارند دانست. نظم و انضباط ایلی از ابتدای حضور بعضاً تا هم‌اکنون نیز می‌توان در آنها دید. تنوع طوایف افشار را در استانهای کرمان و هرمزگان و مناطق مرزی استان فارس می‌توان به‌وضوح دید. بزرگ‌ترین و قدرتمندترین طوایف این ایل قاسملوها بوده‌اند که از ابتدای تشکیل دولت صفوی در کرمان حضور داشته‌اند و در حال حاضر نیز حضوری پررنگ دارند و شاید می‌توان با جرئت گفت که نقشی که این طایفه در متحد کردن ایل افشار در کرمان بازی کرده‌اند در کمتر جایی می‌توان دید در اما بعد مستقل ایلی در شمال شهر کرمان که خبیصشهداد نام است ساکن هستند بر طبق اسنادی که از زمان ماضی به جا مانده این ایل از ستم عادل شاه به آن منطقه فرار کرده بودند به ضمیمه نام خانوادگی شجاعی و شجاعیان بودند.

افشارهای ایران عبارتند از:جهانشاهلو، قره گزلی، قربانی کریم آباد، قره حسنلو، زینالو، قره گوزلو، گندزلو، بدرلو (بدیرلو)، توحیدلو، پرنلو، بکیشلو، سعیدلو، ایقرلو، قرالرلو، عربلو، بهرام نژاد، غفرانی، طرزیلو، شاملو، حمزه لو، اصانلو، قاسملو، ایناللو، ارشلو، گؤندؤزلو، تکشلو، کهگیلولو، حسین حاجیلو قرخلو، بگشلو تکه‌لو و ایمیرلوو(امیرلو) ایل افشار (افشارلو) و مصطفی لو، درویش حسینی ،یازرلو،دوارلو،قرهجانلو،قرهسفلو، قرهچماقلو، یوزباشی، … این طایفه‌ها از قبیله‌های گؤندؤتخزلو و کؤپک‌لو و که از آسیای میانه آمده‌اند، تشکیل یافته است.[نیازمند منبع] تیره شول هم جز تیره‌های ایل ترک افشار می‌باشند که در کرمان و داراب فارس زندگی می‌کنند. تیره قرخلو در استان فارس که در شهرهای کازرون و مرودشت همچنین در استان مرکزی اراک و خمین زندگی می‌کنند، عده ای از افشارها در خرم‌آباد و عده ای در شهرستان خفر شیراز ساکن هستند و همچنین طایفهٔ نادری شهرستان بن واقع در ۲۰کیلومتری شهرکرد از ایل افشار می‌باشند.

ارشلو ویرایش

ایل افشار به دو شاخهٔ قرخلو و قاسملو تقسیم می‌شود که ارشلو (آراشلو) نام طایفه‌ای از شاخه قرخلو می‌باشد. همچنین ارشلو نام محله‌ای در شهر ارومیه است. باتوجه به اینکه در منابع زیادی از مسکن گزیدن افشارها در ارومیه سخن رفته است، گمان می‌رود که نام این روستا از نام این طایفه افشار گرفته شده باشد همچنین در شهرستان سیرجان طایفه ارشلو از ایل ترکی بچاقچی حضور دارند
تاریخچه
ابراهیم خان دیوان بیکی افشار فرزند علی مراد بیک و برادر فتحعلی خان افشار ارشلو بوده و به هنگام جنگ کریم خان زند با فتحعلی خان و محاصره نه ماههٔ قلاع اورمیه فرماندهی سوار و پیاده افشار را ابراهیم خان دیوان بیکی بر عهده داشت که در این جنگ سرانجام فتحعلی خان تسلیم شد. کریم خان پس از فتح اورمیه حکومت شهر را به رستم خان پسر مهدی خان قاسملوی افشار سپرد. فتحعلی خان علاوه بر ابراهیم خان دو برادر به نام‌های حسینعلی خان و علیخان داشته که هر دو در دستگاه فتحعلی خان مشغول به کار بوده‌اند.

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. Mahmûd, Kâşgarlı. Divânü Lugâti't-Türk. Kabalcı Yayınevi. p. 354.
  2. Potter, Lawrence G. (2014). Sectarian Politics in the Persian Gulf. Oxford University Press. p. 290. ISBN 978-0-19-937726-8. Archived from the original on 6 April 2023. Retrieved 14 January 2023.
  3. Stöber 2010, "As they were embedded in a Fārsī-speaking environment, however, in many cases Fārsī became the mother tongue of the Afshārs".
  4. Adnan Menderes Kaya, "Avşar Türkmenleri", Dadaloğlu Eğitim, Kültür, Sosyal Yardımlaşma ve Dayanışma Derneği, 2004; شابک ‎۹۷۵۵۶۹۱۴۹۹[کدام صفحه؟]
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ Stöber 2010.
  6. Oberling 1984, pp. 582-586.
  7. ایران: تاریخ، فرهنگ، هنر زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1385
  8. Bulookbashi & Negahban 2008.
  9. Encyclopedia of The Modern Middle East and North Africa, (Detroit: Thomson Gale, 2004) P. 1112
  10. Avery, “Nādir Shāh”, History of Iran, 3–5.
  11. Tribal resurgence and the Decline of the bureaucracy in the eighteenth century, A.K.S. Lambton, Studies in Eighteenth Century Islamic History, ed. Thomas Naff; Roger Owen, (Southern Illinois University Press, 1977), 108-109.
  12. The Struggle for Persia, 1709-1785, Cambridge Illustrated Atlas, Warfare: Renaissance to Revolution, 1492-1792, ed. Jeremy Black, (Cambridge University Press, 1996), 142.
  13. Richard V. Weekes. Muslim peoples: a world ethnographic survey. AZERI. — Greenwood Press, 1978 — p. 56 — شابک ‎۹۷۸۰۸۳۷۱۹۸۸۰۴
  14. "Азербайджанцы / Большая советская энциклопедия". gatchina3000.ru. Archived from the original on 2012-09-06. Retrieved 2019-06-07.
  15. From multilingual empire to contested modern state, Touraj Atabaki, Iran in the 21st Century: Politics, Economics & Conflict, ed. Homa Katouzian, Hossein Shahidi, (Routledge, 2008), 41.
  16. James J. Reid, Crisis of the Ottoman Empire: Prelude to Collapse 1839-1878, (Franz Steiner Verlag, 2000), 209.
  17. The Afghan Interlude and the Zand and Afshar Dynasties (1722-95), Kamran Scot Aghaie, The Oxford Handbook of Iranian History, ed. Touraj Daryaee, (Oxford University Press, 2012), 308.
  18. Claude Cahen, Pre-Ottoman Turkey: a general survey of the material and spiritual culture and history c. 1071-1330, trans. J. Jones-Williams (New York: Taplinger, 1968), 281-2.
  19. Leiser, Gary; Koprulu, Fuat (1992). Origins of the Ottoman Empire. p. 37. ISBN 978-1-4384-1043-2.
  20. «Looklex encyclopaedia - Afshars». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵.
  21. http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-c3e1a26362c34adebd653ebfb3bf2dad-fa.html
  22. «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی - افشار». بایگانی‌شده از اصلی در ۵ نوامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۱۵ ژانویه ۲۰۰۹.
  23. Joshua Project - Ethnic People Groups of the Turkic Peoples Affinity Bloc
  24. Tapper, Richard (1997). «Frontier Nomads of Iran: A Political and Social History of the Shahsevan." Cambridge University Press, ISBN 0-521-58336-5, 9780521583367, Page 44
  25. Reid,.J. J. (2000). «Crisis of the Ottoman Empire: Prelude to Collapse 1839-1878.» Franz Steiner Verlag, ISBN 3-515-07687-5, 9783515076876, Page 210
  26. Peter Malcolm Holt, Ann Katherine Swynford Lambton, Bernard Lewis (1977). «The Cambridge History of Islam" Cambridge University Press, ISBN 0-521-29135-6, 9780521291354, Page 430
  27. Richard V. Weekes. Muslim peoples: a world ethnographic survey. AZERI. — Greenwood Press, 1978 — p. 56 — ISBN 978-0-8371-9880-4
  28. Российский этнографический музей. Афшары بایگانی‌شده در ۲۴ مه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine.
  29. "Азербайджанцы". Great Soviet Encyclopedia (به روسی). Retrieved Sep 13, 2013.
  30. The Cambridge History of Islam, Volume 2, edited by Ann Katherine Swynford Lambton, Bernard Lewis, Cambridge University Press - p395. : "the most important of these tribes were Ustajlu, rumlu, shamlu, Dulghadir, Takkalu, afshar and Qajar".
  31. «Encyclopaedia Iranica». iranicaonline.org. ص. the Safavid dynasty won and kept power with the aid of an army consisting primarily of Qizilbāš Turkman tribes (ūymāqāt) such as the Šāmlū, Ostāǰlū, Ḏu’l-qadr, Qaǰar, Afšār, Rūmlū, and Tekelū. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۴-۲۱.
  32. Encyclopaedia Iranica. «Encyclopaedia Iranica». iranicaonline.org (به انگلیسی). ص. he establishment of the Safavid state and the consolidation of Safavid power in Persia٫ In ۹۰۶/۱۵۰۰ Esmāʿīl mobilized at Arzenjān a force of ۷,۰۰۰ Turkman tribesmen from the qezelbāš tribes of Ostājlū, Rūmlū, Takkalū, Ḏu’l-Qadar, Afšār, Qājār. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۴-۲۱.
  33. شهرداری کرمان[پیوند مرده]
  34. "Welcome to Encyclopaedia Iranica". Archived from the original on 2021-04-13. Retrieved 2011-11-23.
  35. لاکهارت، لارنس. نادرشاه. تهران:1331.
  36. شهرداری کرمان
  37. «استان کرمان». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ فوریه ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۰.
  38. «NĀDER SHAH – Encyclopaedia Iranica». www.iranicaonline.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۵-۲۵.
  39. "Nādir Shāh | Iranian ruler". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). Retrieved 2020-05-25.