دومین جنگ شاهنشاهی ساسانیان و ترک‌ها

دومین جنگ شاهنشاهی ساسانیان و ترک‌ها در پی شورش مردم تخارستان و هیتالیان در سال ۶۰۶ میلادی در زمان خسرو پرویز و اتّحاد و حمایت بعدی ترکان با شورشیان درگرفت. سپهسالار ایران سمبات به نواحی ساحل راست تخارستان دو دفعه حمله کرد و هر چند در چندین محاربه پیروز گردید و غنایم فراوانی به دست آورد اما این نواحی دیگر از حکومت ساسانیان اطاعت نمی‌کردند.[۲] دربارهٔ نتایج این جنگ دو روایت متفاوت وجود دارد.

دومین جنگ شاهنشاهی ساسانیان و ترک‌ها
بخشی از جنگ‌های شاهنشاهی ساسانیان و گوک‌ترک‌ها
تاریخ۶۰۶–۶۰۸ میلادی[۱]
موقعیت
نتایج

پیروزی ساسانیان

تصرف بخش های از قلمرو ساسانی(تخارستان و شمال پاکستان) به دست گوکترک ها
طرف‌های درگیر
شاهنشاهی ساسانی خاقانات غربی ترک
هپتالیان
فرماندهان و رهبران
سمبات بگراتونی تون جبغو خان
تخارستان، در حدود سال ۶۰۰ میلادی.

سبئوس تاریخدان ارمنی قرن هفتم چنین نوشته‌است،

مردم تخارستان از نظر فرهنگی و اقتصادی با سغد و هند پیوستگی داشتند ولی ناگزیر تبعیت ایران را تحمل می‌کردند. کوشانیان و هیتالیان نیز از زمان انوشیروان استقلال خود را از دست داده‌بودند. از این رو به محض اینکه اختلاف و جنگ بین ایران و روم درگرفت در سرحدات شرق آتش عصیان شعله‌ور گشت و سپاه شورشیان علیه ایران دست به حمله زد.

خسرو پرویز مرزبان خویش سمبات بگراتونی از اهالی ارمنستان را فرا خواند و وی را مأمور کرد تا آتش فتنه و آشوب را در مرزهای شرقی ایران فرونشاند. زمانی که سپهسالار ایران سمبات بگراتونی به هیتالیان حمله برد، تنها دو هزار نیرو در اختیار داشت اما با یک حملهٔ ناگهانی توانست شورش پادگان ابرشهر را که در خراسان و نزدیک نیشابور قرار داشت، درهم بشکند. سبئوس نوشته‌است

شورشیان چون یارای مقاومت در برابر سپاه او را نداشتند، دست یاری به سوی تون جبغو خان خان بزرگ خاقانات غربی ترک دراز کردند.[۳] تون جبغو خان به مدد آنان آمد و پادگان ایرانی مجبور به عقب‌نشینی شد. ترکان سپاه ایران را غافلگیر کردند اما سمبات توانست بگریزد و متعاقب آن ترکان به درون ایران حمله بردند و ری و اصفهان را غارت کردند اما چندی نگذشت که به دستور تون جبغو خان برگشتند.[۴]

مطالبی که سبئوس دربارهٔ علت عقب‌نشینی ترکان آورده‌است قانع‌کننده نمی‌رسد. مارکوارت نوشته‌است همین که ترکان برگشتند سمبات بار دیگر با سپاه خویش تا بلخ پیش تاخت، با وجود این نتوانست مواضع خود را در طخارستان محکم کند. ناگزیر به مرغاب بازگشت و به مرزبانی مرزهای شرقی ایرانی ساسانی پرداخت.[۵]

بدین ترتیب تمام تخارستان از سلطهٔ ساسانیان خارج شد. آنچه در کتاب‌ها آورده‌اند که تون جبغو خان، فارس را اشغال کرد به همین معنی می‌باشد. سپس تون جبغو خان، جنوب افغانستان را گرفت و به همین ترتیب تمام شمال و غرب پاکستان امروزی به تصرف ترک‌ها درآمد یا دست کم به ترک‌ها مطیع گردید.[۶] روایت سبئوس از آن لحاظ فوق‌العاده مهم می‌باشد که در آن اتحاد و قد علم کردن ترک‌ها را همراه هپتالیان مقیم شمال افغانستان علیه ایران ساسانی به وضاحت نشان داده شده‌است. مارکوارت پژوهش مفصلی از روی روایت سبئوس انجام داده‌است.[۲]

گرفتاری‌های خسرو پرویز شاه ساسانی و پیکارهای او در غرب با روم شرقی سبب شده‌بود که وی نتواند چنان‌که باید به اقدام‌های لازم در امور مرزهای شرقی دست زند. بدین روال میان سال‌های ۶۲۰ تا ۶۳۰ میلادی، مرزهای شرقی ایران بی‌دفاع ماند.[۷]

از طرفی دیگر عبدالحسین زرینکوب حکایت دیگری دربارهٔ این جنگ دارد او در کتاب تاریخ مردم ایران آورده‌است، پس از پیروزی‌های پی‌درپی و فتح مصر در سال ۶۱۷ میلادی حتی ولایات شرقی فلات ایران نیز که غالباً در هنگام درگیری با روم، دشواری‌هایی برای دولت‌ها پیش می‌آوردند، اشکال عمده‌ای نتوانستند ایجاد کنند. سمبات باگراتونی سردار ارمنی ایران در این ایام یک سرکردهٔ هفتالی را که ظاهراً به تحریک خاقان ترک درین نواحی تاخت‌وتاز کرده بود به شدت مقهور نمود و حتی قسمتی از شمال غربی هند درین ایام مثل اوایل عهد ساسانی ناچار شد باز انقیاد ایران را گردن نهد.[۸]

پانویس ویرایش

  1. Pourshariati (2008), p. 139
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ تاجیکان، ص ۳۴۲
  3. ایران و ترکان، ص ۱۳۰
  4. ایران و ترکان در روزگار ساسانیان، ص ۱۳۰
  5. ایران و ترکان در روزگار ساسانیان، ص ۱۳۱
  6. تاجیکان، ص ۳۴۳
  7. ایران و ترکان در روزگار ساسانیان، ص ۱۴۲
  8. تاریخ مردم ایران ص ۵۱۴

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  • زرینکوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران پیش از اسلام. انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴
  • رضا، عنایت الله. ایران و ترکان در روزگار ساسانیان. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵
  • غفوروف، باباجان. تاجیکان. تاریخ قدیم، قرون وسطی، و دورهٔ نوین. دوشنبه: مؤسسهٔ انتشاراتی عرفان، لیتوگرافی چاپ و صحافی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۷