صدرالدین قونوی
صدرالدین محمد بن مجدالدین اسحق قونوی (زاده: ۶۰۷ هجری، ۱۲۷۲ میلادی – درگذشت: ۶۷۱ یا ۶۷۳ هجری، ۱۲۷۴ میلادی) ملقب به شیخ کبیر عارف، فقیه، محدث، مفسر و فیلسوف قرن هفتم هجری است.[۱][۲] فرزند ناتنی و مرید ابن عربی بود. وی همچنین در ارتباط با مولوی و سعدالدین حمویه بود و با خواجه نصیرالدین طوسی و برخی دیگر از علما مکاتبه داشت.[۳]
جناب صدرالدین قونوی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۲۰۷ |
درگذشت | ۱۲۷۴ |
دوره | دوران طلایی اسلام |
حیطه | فلسفه اسلامی |
مکتب | تصوف |
علایق اصلی | |
زندگینامه ویرایش
پدرش مجدالدین اسحاق از ارادتمندان محیالدین ابن عربی بود و اندکی پس از ولادت صدرالدین درگذشت. بعد از او مادرش به ازدواج ابن عربی درآمد و صدرالدین از کودکی تحت پرورش محیالدین ابن عربی، که او را به مصر برده بود، به تحصیل علم و معرفت پرداخت.[۴] او در علوم حقایق و دقایق صاحب کشف شد و در علوم عقلی و نقلی به ویژه علم حدیث مهارت یافت[۵] و پس از تکمیل مراتب علمی و عملی، به قونیه بازگشت و در آن شهر مدرسه و خانقاهی تأسیس کرد.[۶]
صدر قونوی همزمان با مولوی، در قونیه مدرسه و خانقاه داشت. او در آغاز کار معارض و منکر مولوی بود اما به میانجی سراجالدین محمود ارموی، یکی از شاگردان ش، در حلقهٔ ارادتمندان مولوی درآمد و به ملاقات و تبادل نظر با مولوی پرداخت، تا جایی که در حق او گفتهاست: «اگر بایزید و جنید در این عهد بودندی، غاشیهٔ این مرد مردانه برگرفتندی و منت بر جان خود نهادندی. خوانسالار فقر محمدی اوست و ما به طفیل وی ذوق میکنیم». این ارتباط دو جانبه بودهاست و مولوی نیز احترام فراوانی برای صدرالدین قونوی قائل بودهاست به گونهای که در زمان حیات خود در نماز جماعت به صدرالدین قونوی اقتدا میکردهاست و در زمان نزدیک شدن موت خود به مریدانش وصیت کرده که نماز میت ش به صدرالدین قونوی سپرده شود.[۶]
فخرالدین عراقی، قطبالدین شیرازی، مویدالدین جندی، شمسالدین ایکی، عفیفالدین تلسمانی و سعدالدین فرغانی از شاگردان و پیروان صاحبنام صدرالدین قونوی اند.
آثار ویرایش
از آثار وی میتوان به تفسیر سوره فاتحه، مفتاحالغیب، الفکوک فی اسرار مستندات حکم الفصوص، شرح حدیث الاربعین، اعجاز البیان فی تاویل امالقرآن، تبصرةالمبتدی و تذکرةالمنتهی، مرآة العارفینن، الرسالة الهادیة، الرسالة المفصحة، الرسالة فی حقالمهدی، رساله در مبدأ و معاد، شعب الایمان، رساله در باب عرش، رساله در مراتب کشف، شرح اسماء الحسنی، ضابة حکمیة، رسالة السیر و السلوک، نفحات الهیه، مقدمه مشارق الدراری، الشجرة النعمانیة و النصوص فی تحقیق الطور و الخصوص اشاره کرد.
مکاتبات با خواجه نصیرالدین طوسی ویرایش
وی و خواجه نصیرالدین طوسی دارای مکاتباتی در باب مسایل عرفانی بودند که به مفاوضات (در مباحث وجود و ماهیت) معروف است.[۷] خواجه نصیر در جوابیهاش، به صدرالدین قونوی لقب صدرالمله و الدین لسان الحقیقه برهان الطریقه ملک الحکما و العلما فی الرضین خطار کرده و او را افضل و اکمل جهان مینامند و خود را مرید صادق و مستفید عاشق وی خواندهاست.[۶]
ابن عربی از طریق قونوی در ایران شناخته شد ویرایش
ابراهیمی دینانی مینویسد:[۸] ابن عربی از طریق صدرالدین قونوی در ایران شناخته شد. شاید اگر قونوی نبود ابن عربی اینقدر در ایران شناخته شده نبود. چون قونوی زبان فارسی میدانسته و بعضی از آثارش به زبان فارسی است. او کتابهای ابن عربی را تدریس میکردهاست مثل فصوص الحکم. بیشتر شاگردانش در آن موقع در قونیه بودند و ایرانی هم بودند.
منابع ویرایش
- ↑ بررسی تطبیقی آراء ملاصدرا و صدرالدین قونوی درباره وجود
- ↑ «"وحدت وجود" از دیدگاه شیخ کبیر صدرالدین قونوی و مولانا جلال الدین رومی بلخی». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ اوت ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۲.
- ↑ کربن، هانری (۱۳۸۵). تاریخ فلسفه اسلامی. انتشارات کویر. صص. ۴۲۰.
- ↑ نفحات الانس. صص. ۵۵۵.
- ↑ نفحات الانس. صص. ۵۵۴.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ سید حسن امین، تأملی در پیوند فکری مولوی و ابن عربی، بخش اول، متن پژوهش ادبی، دورهٔ ۵، شمارهٔ ۱۱، ۱۳۷۹، ص ۱–۳۰.
- ↑ «نامههای خواجه نصیرالدین طوسی به صدر الدین قونوی». وبگاه عرفان و حکمت. دریافتشده در ۱۰ آوریل ۲۰۱۳.
- ↑ دکتر ابراهیمی دینانی. «ندای عقل و صدرالدین قونوی». وبگاه رسمی. بایگانیشده از اصلی در ۲۳ اوت ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۷ اوت ۲۰۱۷.