ضرابخانه

محل تولید و ضرب سکه
(تغییرمسیر از ضراب‌خانه)

ضرابخانه یا زرآبخانه[نیازمند منبع] محلی است که تولید و ساخت سکه در آن انجام می‌گیرد. اولین ضرابخانه ایران مربوط به کوه آفله در خاچک می‌باشد که آثار آن مشهود است. در ضرابخانه، پس از ذوب فلزات، با استفاده از قالب، پتک ویا چکش مخصوص، نقش مورد نظر را بر روی سکه حک می‌کنند. بیشتر سکه‌ها از زَر و سیم ساخته می‌شدند.

سکه ۲۰۰۰ دیناری که معادل ۲۰ قران بود (دوره محمدعلی شاه قاجار)

واژه ضراب و ضرابخانه ویرایش

ضرابخانه در زبان ایتالیایی زِکَه Zecca (zéc·ca) است. به اسپانیایی و آراگونی سِکَه Ceca، و در کاتالانی Seca نوشته و خوانده میشود. [۱]سکه واژه‌ای پارسی برابر عملة در زبان عربی است.[۲] در زبانهای ایرانی چون کردی از واژه سکه (سککه) استفاده میشود. در زبان اردو و پشتو هم سکه را سکه و ایکی میگویند.

ضرابخانه ‌Zarabkhaneh در عربی «دار سك العملة» خوانده می‌شود. «دار» در عربی برابر با سرا (سرای) در زبان پارسی است، و چنانکه گفته شد «عملة» نیز برابر سکه است. جایی که سکه ساخته میشود.

سکه‌ها بیشتر از زَر و سیم ساخته می‌شدند. زرآب برگرفته از دو واژه زَر (gold) و آب (آبگونه liquefy) است. از واژه زَر (زَر آب، زرافشان، زراندود، زربافت یا زَربَفت، زَرفام، زَرکش، زرکوب، زرگون و زرّین، زرینه، زریون را داریم). زرابی و الزرابي در زبان عربی برابر بالش و فرش در زبان پارسی است. [۳] [۴] [۵] [۶]

هنگامیکه دریافت سجل یا شناسنامه در ایران اجرایی شد برای کسانیکه در ضرابخانه کار می‌کردند عنوان ضرّاب، ضرّابی و ضرابی بکارگرفته شد و باوجود برچیده شدن ضرابخانه‌ها یا زَرآبخانه‌ها (با ارزشترین سکه‌ها از زَر ساخته می‌شدند و از اینرو با این نام شناخته می‌شدند) این نام از بازماندگان آنان برجای مانده، و یادآور نسب ایشان است. در پاسپورت یا گذرنامه‌ها و سندهایی که به لاتین نوشته می‌شوند با توجه به صورت نویسه‌ی فارسی این نام‌خانوادگی، مشدد و یا بدون تکیه به شکل Zarabi و Zarrabi نوشته می‌شود. به لحاظ حقوقی اعضای خانواده‌ها بهتر است از یک صورت نوشتاری استفاده کنند.

خانواده‌های ضرابی کاشان و تهران (نوادگان آقا محمدخان ضرابی کاشانی و عبدالرحیم کلانتر ضرابی) [۷]، خانواده ضرّاب در تبریز، و ضرّابیه یزد Zarrabieh یا Zarrabiyeh نمونه‌هایی از این دست هستند.

تاریخچه ویرایش

در ضرابخانه‌های سنتی در ایران از وسایل زیر استفاده می‌شد:

  1. دستگاه سیاکی (گدازنده) برای آبگونه ساختن یا ذوب و خالص کردن زَر (طلا) و سیم (نقره).
  2. دستگاه قرص کوبی که فلزات را به شکل قرص درمی‌آورد.
  3. دستگاه آهنگری برای شمش کردن فلزات.
  4. دستگاه چرخ کشی برای نوار کردن شمشها به ضخامت معین.
  5. دستگاه قطاعی برای قطعه قطعه کردن نوار فلزات.
  6. دستگاه کهله کوبی، فلزات قطعه شده را پهن کرده، به اندازه سکه درمی‌آورد.
  7. دستگاه سفیدگری، قرصهای زر و سیم را پاک می‌کرد.
  8. دستگاه تخش کنی، قرصهای کم وزن را جدا کرده، مجدداً با وزن صحیح آماده می‌کرد.
  9. دستگاه سکه کنی، قرصها را سکه می‌کند.


از زمان ساسانیان نام زَرآبخانه بر سکه نوشته میشد. بررسی سکه‌های دوره ساسانی دانش گسترده‌ای در اختیار پژوهشگران می‌گذارد. اپرشهر، آترا، ایرانشهر شاپور، زرنج و سکستان، سمرکند از این دست است. (سکه‌های ساسانی و ضرابخانه‌های ساسانی)

در دوران افشاریه و زندیه تا اواسط قاجاریه وضع ضرب سکه کم وبیش به‌همان صورت بود تا در سال ۱۲۸۲ هجری قمری، ناصرالدین شاه دستور داد ضرابخانه‌ای با روش جدید و به‌صورت ماشینی از فرانسه خریداری و به ایران وارد شود و پس از وقفه‌ای دوازده ساله، ضرابخانه جدید در سال ۱۲۹۴ قمری به دستیاری مستشاری اتریشی به نام پشان، کار خود را آغاز نمود. فکر ایجاد چنین ضرابخانه‌ای، سال‌ها قبل از این تاریخ، یعنی به سال ۱۲۲۲ هجری قمری در زمان ولیعهدی عباس‌میرزا نایب‌السلطنه در تبریز مورد توجه بوده و اقدام به تهیه مسکوک رسمی یا چرخی شده بود، اما به علت گرانی هزینه در حدود ۲۰۰ قطعه سکه سیمین (نقره‌ای) تهیه و ضرابخانه تعطیل شد.

پیشینه‌ی ضرابخانه‌ها:

پیش از تاسیس بانک، شهرهای گوناگون ضرابخانه‌ی جداگانه‌ی دولتی داشتند. بنابراین ضرابی‌های شهرهای گوناگون چون خاندان ضرابی کاشان، طایفه ضرابی کرمانشاه، شیراز، طایفه ضرابی گیلان... هیچیک نسبت خویشاوندی ندارند.

تاریخچه‌ی چاپ اسکناس در ایران:

در اواخر قرن هفتم هجری (قرن ۱۳ میلادی) و در دوره سلطنت گیخاتوخان (سال ۶۹۳ ه‍.ق) پنجمین پادشاه سلسله‌ی ایلخانیان، به پیشنهاد عزالدین مظفر از نزدیکان صدر جهان (وزیر گیخاتو) با الهام از پول کاغذی چین، پول کاغذی (چاوه) برای مدت کوتاهی متداول شد و نخستین بار پول کاغذی به نام چاو(موسوم به چاو مبارک) در تبریز چاپ شد اما بر اثر مقاومت شدید مردم کنار گذاشته شد.

اولین بانک ایرانی که به چاپ اسکناس پرداخت، بانک جدید شرق بود که مرکز آن در لندن قرار داشت و اسکناس‌های چاپ‌شده توسط این بانک در بانک بازرگانی ایران انتشار می‌یافت. اسکناس‌های چاپ شدهٔ این بانک از پنج قران به بالا بود. در سال ۱۲۶۷ هجری قمری، امتیاز چاپ اسکناس از بانک جدید شرق به بانک شاهی واگذار شد. بانک شاهنشاهی ایران طبق قرارداد رویترز حق انحصاری چاپ اسکناس را داشت، اما چاپ اسکناس همچنان در بانک جدید شرق انجام میگرفت و سیاست‌های پولی را نیز همین بانک تعیین میکرد. در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی، نمایندگان نخستین مجلس شورای ملی خواستار تأسیس بانک ملی شدند، سرانجام در ۱۷ شهریور ۱۳۰۷ بانک ملی شروع به کار کرد. بانک شاهنشاهی تا سال ۱۳۰۹ شمسی به فعالیت خود ادامه می‌داد و در این سال ایران حق انحصاری نشر اسکناس را به مبلغ ۲۰۰ هزار لیرهٔ انگلیس خریداری کرد و مسئولیت چاپ اسکناس به بانک ملی ایران واگذار شد. در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی اسکناس‌های چاپ‌شدهٔ قبلی از رده خارج شدند و به موجب مادهٔ ۵ قانون اصلاح (قانون واحد و مقیاس پول) حق انحصاری انتشار اسکناس به مدت ۱۰ سال به بانک ملی واگذار شد. از این تاریخ به بعد تعیین نوع طرح و مبلغ، نوع اسکناس و تعداد آن‌ها را بانک ملی تعیین می‌کرد و اسکناس‌ها همچنان در لندن چاپ می‌شدند. اولین اسکناس بانک ملی در فروردین ۱۳۱۱ چاپ شد. بانک ملی تا سال ۱۳۳۹ اقدام به نشر اسکناس می‌کرد تا اینکه با تأسیس بانک مرکزی، حق نشر اسکناس به بانک مرکزی ایران داده شد. تا پیش از سال ۱۳۶۲ شمسی، ایران اسکناس مورد نیاز خود را به کشورهای خارجی و بیشتر انگلستان سفارش می‌داد. اما از این سال به بعد با تأسیس کارخانه تولید کاغذ اوراق بهادار، رفته‌رفته اسکناس‌ها روی کاغذ ایرانی چاپ شدند و از سال ۱۳۶۷ کل اسکناسهای ایران در داخل چاپ می‌شوند اما تا سال ۱۳۸۱ همچنان کاغذ مورد نیاز از خارج کشور وارد می‌شد.

دودمان ضرابی و صناعت حلبی سازی

در زمان ناصرالدین شاه اسکناس و بانکداری جایگزین ضرابخانه‌ها میشود، و در ابتدا اسکناسها در غرب چاپ میشوند (بانک بازرگانی تنها توزیع کننده اسکناسهای چاپ شده در انگلیس بود و تا سال ١٣۶۲ هیچ اسکناسی در ایران چاپ نمیشد)، استادکاران ضرابخانه که از مشاغل دولتی بود باید به دنبال کار دیگر بودند. بعضی از این افراد که عمدتاً از خانواده‌ های متمول دیوان سالار و با سواد بودند برای یادگیری حرفه‌های جدید با هزینه شخصی به کشورهای دیگر از جمله روسیه، آلمان و فرانسه رفتند. خانواده ضرابی پس از چند سال زندگی در آلمان حرفه‌ حلبی سازی که به آهنگری نزدیک است (ولی با فلز سرد کار می‌کنند) و اولین دستگاه‌ های چرخ حلبی سازی یا زیگ را از آلمان به ایران آوردند، این افراد به بِلِشمیت مشهور شدند. (اما بعدها نام خانوادگی خود را از شهرت جد خود Master of the Mint گرفتند).

حرفه حلبی سازی مرهون تلاش افراد نوجو بازنشسته ضرابخانه های دوران ناصری است که هم در کار کردن با فلز مهارت داشتند و هم از زمره محدود افرادی بودند که زبانهای اروپایی میدانستند و با اروپاییان آمد و رفت داشتند. در دودمان ضرابی آموزش و یادگیری زبانهای اروپایی امری شخصی بود که توسط اعضا انتقال می یافت، اعضا خانواده ها زبانهایی که با آن آشنایی داشتند را به یکدیگر می آموختند، و به این صورت با زبانهای روسی، فرانسوی و آلمانی و انگلیسی آشنایی داشتند. راز پیشرفت و موفقیت این دودمان نزدیکی با فرهنگ اروپایی و درک آن بود.

محله ضرابخانه ویرایش

محله ضرابخانه (سه راه ضرابخانه) در شهر تهران منطقه ۴ در تقاطع خیابان شریعتی، بزرگراه همت - زین الدین و ابتدای خیابان پاسداران است. هنوز آثاری از بنای ضرابخانه قجری و پهلوی در آنجا باقی است. محل نشر سکه و اسکناس و مؤسسه عالی بانکداری، موزه و مسجد ضرابخانه، در ابتدای خیابان پاسداران، یادگار همان دوران است.

منابع ویرایش

  1. Collins dictionary
  2. المعانی
  3. اقرب الموارد
  4. منتهی الارب
  5. آنندراج
  6. دهخدا
  7. دهخدا. ر.ک: صبا
  • مشارکت کنندگان ویکی‌پدیای فارسی؛ مقاله سکه‌شناسی ایرانی و اولین‌های تبریز در تاریخ ایران.
  • «ضرابخانه». وبگاه آفتاب. بایگانی‌شده از اصلی در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۱۶ ژوئن ۲۰۱۱.
  • «تأسیس ضرابخانه در دوران ناصرالدین شاه». دانشنامه رشد. دریافت‌شده در ۱۶ ژوئن ۲۰۱۱.

نگارخانه ویرایش

جستارهای وابسته ویرایش

پیوند به بیرون ویرایش


Zarabi