نقد اسلام

ایرادهای وارده به اسلام

نقد اسلام، معمولاً به نقد دین اسلام در باورها، اصول یا هر عقیدهٔ مرتبط با اسلام گفته می‌شود که از همان نخستین مرحله‌های شکل‌گیری‌اش وجود داشته‌است. نخستین نقدهای نوشتاری به‌دست مسیحیان و یهودیان یا همانند مسلمانانی پیشین مانند ابن راوندی نوشته شده‌است. تا پیش از قرن نهم میلادی، برخی اسلام را به‌عنوان شاخه‌ای رادیکال از بدعت‌گذاری در مسیحیت می‌شناختند.[۱] بعدها جهان اسلام مستقیماً مورد نقد قرار گرفت.[۲][۳] نقد اسلام در جوامع غربی بعد از حملات ۱۱ سپتامبر و عملیات‌های تروریستی دیگر مسلمانان در قرن ۲۱ م، بار دیگر، شدت گرفت.[۴] در سال ۲۰۱۴ میلادی، حدود یک‌چهارم (۲۶٪) کشورها و مناطق جهان قوانین ضدِکفرگویی داشتند و همچنین ۱۳٪ کشورها قوانین ضد ارتداد داشتند.[۵] در ۲۰۱۷ میلادی، ۱۳ کشور از بین کشورها با اکثریت مسلمان دارای مجازات مرگ برای ارتداد و کفرگویی بودند.[۶]

موارد شامل نقد محمّد در زندگی عمومی و شخصی اوست.[۷][۸] مسائل مربوط به صحّت و اخلاق در قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، نیز توسط منتقدان مورد بحث قرار می‌گیرد.[۹] نقدهای دیگر پرسش‌هایی را دربارهٔ حقوق بشر در گذشته اسلام و کشورهای اسلامی مدرن مانند رفتار با زن‌ها، دگرباشان جنسی و اقلیت‌های دینی و قومی در قوانین اسلامی را بررسی می‌کند.[۱۰] با روند رو به رشد اخیر چندگانگی فرهنگی، توانایی و خواست مهاجرین مسلمان برای جذب شدن در جوامع غربی[۱۱] و کشورهایی مانند هند[۱۲][۱۳][۱۴] و روسیه[۱۵][۱۶] نیز مورد نقد واقع شده‌است.

پیشینه و کلیات ویرایش

نقد اسلام از همان اولین مرحله‌های شکل‌گیری آن وجود داشته‌است. اولین نقدهای نوشتاری توسط مسیحیان نوشته شده، تا قبل از قرن نهم میلادی، برخی اسلام را به‌عنوان شاخه‌ای رادیکال از بدعت‌گذاری در مسیحیت می‌شناختند.[۱] بعدها جهان اسلام مستقیماً مورد نقد قرار گرفت.[۲][۳] نقد اسلام در جوامع غربی بعد از حملات ۱۱ سپتامبر و عملیات‌های تروریستی دیگر مسلمانان در قرن ۲۱م بار دیگر شدت گرفت.[۱۷]

موارد مورد نقد شامل اخلاق محمّد، آخرین پیامبر الهی براساس اسلام، در زندگی عمومی و شخصی اوست.[۷][۸] مسائل مربوط به صحت و اخلاق در قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، نیز توسط منتقدان مورد بحث قرار می‌گیرد.[۹] نقدهای دیگر پرسش‌هایی را دربارهٔ حقوق بشر در گذشته اسلام و کشورهای اسلامی مدرن مانند رفتار با زن‌ها، دگرباشان جنسی و اقلیت‌های دینی و قومی در قوانین اسلامی را بررسی می‌کند.[۱۸] با روند رو به رشد اخیر چندگانگی فرهنگی، توانایی و خواست مهاجرین مسلمان برای جذب شدن در جوامع غربی[۱۱] و کشورهایی مانند هند[۱۹][۱۳][۱۴] و روسیه[۲۰][۲۱] نیز مورد نقد واقع شده‌است. از سوی دیگر، پاسخ‌هایی از طرف دین پژوهان و محققان اسلامی به این انتقادات مطرح شده‌است. برخی، اغلب اشکالات وارد شده بر دین اسلام و ایجاد تقابل میان افراد و احکام آن را ناشی از سوءبرداشت از مفاهیم اسلامی می‌دانند.[۲۲] برخی دیگر این مقوله را ناشی از دین‌ستیزی بسیاری از مخالفان و حس تقابل با اسلام یا حتی نفرت از آن دانسته‌اند.[۲۳]

اخلاق ویرایش

محمّد ویرایش

به اعتقاد مسلمانان محمّد یکی از پیامبران الهی و بنیان‌گذار اسلام است و به‌عنوان یک الگو برای پیروان این دین به حساب می‌آید. منتقدینی مانند زیگموند کوئل و ابن وراق (مسلمان پیشین) برخی از اعمال محمّد را غیراخلاقی می‌دانند.[۷][۸]

قتل کعب ویرایش

کعب بن اشرف یکی از مخالفان محمّد در صدر اسلام بود. کعب در یادبود کشته‌شدگان بزرگ قریش اشعاری سروده‌است و بزرگان قریش را به برخورد با محمّد دعوت می‌کرد. او همچنین اشعاری اروتیک دربارهٔ زنان مسلمان سروده بود که موجب توهین به مسلمانان شده بود. کعب بن اشرف، علاوه بر فعّالیت‌های تبلیغاتی بر ضد مسلمانان، مخالف فعّالیت‌های اقتصادی و تجاری آنان نیز بوده‌است. به همین دلیل، به هنگام برپایی بازار مسلمانان در محلهٔ بقیع‌الزُبیر مدینه، کعب طناب‌های بازار مسلمانان را برید.[۲۴] چون کعب از آزار محمّد و یارانش دست‌بردار نبود، محمّد از مسلمانان خواست تا به شر و آزار وی پایان دهند.[۲۵] با اعلام رضایت محمّد، چند تن از قوم اَوس که از آن جمله عبّاد بن بِشر، ابونائله سلکان بن سلامه (برادر رضاعی کعب) بودند،[۲۶][۲۷] کعب را در خارج از قلعهٔ خود، در حوالی شِعْب‌العَجوز، در بیرون مدینه، به شکل غافلگیرانه‌ای کشتند.[۲۸][۲۹][۳۰] پس از آنکه محمّد خبر قتل کعب را می‌شنود برای قاتلان آرزوی شادی می‌کند و خدا را شکر می‌نماید.[۳۱]

سن پایین عایشه ویرایش

براساس حدیث‌های منابع سنی، عایشه در هنگام عقد با محمّد شش یا هفت سال داشت و در هنگام ازدواج به سن نه‌سالگی رسیده بود.[۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶][۳۷] جریر طبری که ۲۰۰ سال پس از مرگ محمّد در ایران به‌دنیا آمده‌است، در کتاب تاریخ طبری، عایشه را در هنگام ازدواج ۱۰ساله می‌داند.[۳۵] شش‌صد سال بعد از مرگ محمّد، ابن خلکان عایشه را در زمان عقد نُه‌ساله و در هنگام ازدواج دوازده‌ساله توصیف می‌کند.[۳۸]

در قرن بیستم یک نویسندهٔ هندی به‌نام محمّد علی احادیث مربوط به سن کم عایشه را زیر سؤال برد؛ او تفسیر جدید محمّد بین عبدالله خطیب تبریزی در کتاب مشکات المصابیح را سند قرار داد که در آن سن عایشه در هنگام ازدواج ۱۹ سال اعلام می‌شود.[۳۹] کالین ترنر استاد انگلیسی مطالعات اسلامی[۴۰] گفته‌است که چون ازدواج یک مرد مسن با یک دختر جوان در میان بادیه‌نشینان امری رایج بوده‌است، نمی‌توان عمل محمّد در آن دوران را نامناسب دانست.[۴۱] کارن آرمسترانگ نویسندهٔ انگلیسی نیز می‌گوید «هیچ عمل زشتی در ازدواج محمّد با عایشه وجود ندارد. ازدواج غیابی برای بستن پیمان صلح در آن زمان با دخترانی حتی جوان‌تر از عایشه رایج بوده‌است».[۴۲] مسلمانان علت این امر را موقعیت محمّد به عنوان رهبر جامعهٔ قبیله‌ای آن زمان می‌دانند که ازدواج‌ها بیشتر دلایل سیاسی داشته و محمّد اهداف والاتری از برآورده کردن نیازهای نفسانی دنبال می‌کرده‌است.[۴۳] به همین دلیل محمّد تا ۵۰سالگی تنها یک همسر داشت.[۴۴]

اخلاق در قرآن ویرایش

 
صحنه‌ای از فیلم تسلیم که در آن آیه‌هایی از قرآن بر روی بدن زنان مسلمانی که مورد آزار قرار گرفته‌اند نشان داده می‌شود.

به‌گفتهٔ برخی از منتقدان اخلاق در قرآن به نسبت اخلاق در مسیحیت و یهودیت که اسلام ادعای تکمیل آن‌ها را دارد، پسرفت کرده‌است. برای مثال دانشنامهٔ کاتولیک می‌نویسد «اخلاق در اسلام بدتر از اخلاق در یهودیت و بسیار بدتر از اخلاق در کتاب عهد جدید است» و همچنین می‌نویسد «در اخلاق اسلامی قسمت‌های قابلِ‌تحسین بسیاری وجود دارد، این قابل انکار نیست، اما هیچ اصالت و برتری در آن‌ها وجود ندارد».[۷]

  • منتقدان اعتقاد دارند که قرآن می‌گوید[قرآن نساء ۳۴] «و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید نخست پندشان دهید و بعد در خوابگاه‌ها از ایشان دوری کنید و اگر تأثیر نکرد آنان را بزنید؛ پس اگر شما را اطاعت کردند دیگر بر آنها هیچ راهی برای سرزنش مجویید، که خدا والای بزرگ است.» و به مردان اجازه می‌دهد تا زنان خود را کتک بزنند.[۴۵] فیلم تسلیم که با قتل کارگردانش تئودور ون گوگ پس از ساخت فیلم بیشتر مشهور شد، با نمایش این آیه‌ها بر روی بدن زنان مسلمانی که مورد آزار قرار گرفته‌اند به انتقاد از این آیه و آیه‌های مشابه می‌پردازد.[۴۶] اما در طرف مقابل، محققان و عالمان دینی اسلام طبق آموزه‌های دینی اسلام باور دارند، لفظ «زدن» پس از ارائهٔ دو راه حل (نخست پند دادن و در صورت عدم توجیه شدن، ممانعت از هم‌بستری) و تنها در صورت قبول نکردن و نپذیرفتن حقوق مرد توسط زن (و طبق ضوابطی مانند مقداری که دیه بر آن جاری نشود[۴۷]) توصیه شده‌است؛ و اگر کسی از روی ستم و ظلم چنین کاری بکند، به هیچ وجه به احکام اسلامی عمل نکرده‌است.[۴۸] این کلمه همچنین در معانی دیگری مانند «از پیششان رفتن»، «زدن»، «آرام زدن» و «جدا شدن» نیز ترجمه شده‌است.[۴۹][۵۰][۵۱]
  • برخی منتقدان اعلام می‌کنند که قرآن با دیگر ادیان سازگاری ندارد؛ زیرا به آن‌ها حمله کرده و نسبت به پیروان آن ادیان دیگر نفرت‌پراکنی می‌کند.[۹][۵۲] برای مثال، سم هریس آیه‌هایی از قرآن را به‌صورت جنگیدن با ناباورها و کافران تفسیر می‌کند. قرآن می‌گوید[قرآن توبه ۲۹] «با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می‌شمرند، و نه آئین حق را می‌پذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند»[۵۳][۵۴] جزیه اصولاً به مالیاتی گفته می‌شود که دولت اسلامی از اهل کتاب در قبال مستثنی کردن آنها از خدمت نظامی و حفاظت از آن‌ها در مقابل تعرض دیگران، بر اساس قرارداد ذمه، از آن‌ها دریافت می‌کند.[۵۵][۵۶][۵۷][۵۸] شهروندان مسلمان به جای جزیه، خمس و زکات می‌پردازند.[۵۹] هریس در کتاب پایان ایمان مسلمانان تندرو را حاصل ترجمهٔ صریح قرآن می‌داند و نسبت به امکان وجود اسلام میانه‌رو شکّاک است.[۶۰]هنری مارتین ادعا می‌کند که مسئلهٔ حوری‌ها به این دلیل مطرح شده‌است تا پیروان محمّد را ارضا کند.[۶۱] ولی در مقابل، محققان اسلامی معتقدند در حدیث ثقلین و دیگر حدیث‌های مشابه به این اشاره شده‌است که «قرآن» و «اهل بیت» از یکدیگر جدایی‌ناپذیرند که در نتیجه، باید برای یافتن معانی صحیح آیه‌های قرآن به گفته‌های آنان مراجعه کرد و تفسیرهای درست را از احادیث آنان به دست آورد.[۶۲] به همین جهت، در تفسیرهایی از این آیه آمده‌است که «قرآن در صدد بیان یک قانون در ارتباط با شهروندانی است که در محدودهٔ حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، اما به قوانین شهروندی پای‌بند نیستند. در حقیقت اسلام به اهل کتاب تا زمانی که قوانین و احکام اسلام را محترم شمارند و دست به تحریک بر ضد مسلمانان نزنند و تبلیغ مخالف اسلام نکنند، نه‌تنها فرمان به جنگ و ریختن خون آن‌ها نمی‌دهد، بلکه این اجازه را می‌دهد که به صورت یک اقلیت سالم مذهبی با مسلمانان زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشند، و یکی از نشانه‌های تسلیم آن‌ها در برابر این نوع همزیستی مسالمت‌آمیز، پرداخت «جزیه» است که یک نوع مالیات سرانه محسوب می‌شود.»[۶۳]

ادعای اعجاز قرآن ویرایش

کتاب‌هایی در رد تحدی و ادعای اعجاز قرآن ویرایش

  • یکی از کتاب‌هایی که در زمینهٔ مقابله با قرآن (ردّ تحدی) نوشته شده، فرقان‌الحق است که ۷۷ سوره دارد.[۶۴][۶۵][۶۶][۶۷][۶۸]
  • افزون بر کتاب «الفرقان الحق» (نوشتهٔ انیس شُروش)، چند کتاب دیگر نیز به نام‌های «حسن الایجاز» (نصیرالدین الظافر)، «قرآن شعبی»، «قرآن رابسو» و «قرآن جدید»، در رد تحدی قرآن، نوشته شده‌است.[۶۹]
  • ثمامة بن حبیب ملقب به مسیلمه بن حبیب، نخستین کسی بود که به فکر مبارزه با قرآن افتاد و آیاتی شبیه قرآن سرود.[۷۰][۷۱]
  • ابن مقفع ادیب ایرانی قرن دوم هجری و نویسنده کتاب کلیله و دمنه و ابوالعلاء معری ادیب و شاعر قرن پنجم هجری نیز از جمله کسانی‌اند که ادعای معارضه با قرآن داشته‌اند.[۷۲]

برده‌داری ویرایش

 
تجارت برده در سدهٔ ۱۳ میلادی در یمن

برنارد لویس اعتقاد دارد که یکی از تناقض‌های تلخ تاریخ جهان اصلاحات انجام شده توسط اسلام بود که به گسترش و توسعه تجارت برده در داخل و خارج از امپراتوری اسلامی منجر شد. به گفته او دستور اسلام دربارهٔ اینکه یک مسلمان نمی‌تواند برده باشد، باعث شد که این سرزمین‌های اسلامی اقدام به وارد کردن برده از دیگر نقاط دنیا بکنند.[۷۳] پاتریک منینگ می‌گوید اسلام با پذیرش و قانونمند کردن برده‌داری بیشتر در خدمت برده‌داری بوده‌است تا علیه آن.[۷۴]

با این حال این انتقاد وجود دارد که برخلاف جوامع غربی که در دورهٔ مخالفتشان با برده‌داری حرکت‌های مردمی ضدبرده‌داری در خارج از محیط‌های مذهبی (خارج از کلیسا) شکل گرفت، در جوامع اسلامی هیچ گروهی با این هدف به‌وجود نیامد. در دولت‌های اسلامی، آموزه‌های اسلام بدون هرگونه پرسشی پذیرفته و به‌صورت قانون درمی‌آمدند. اسلام، با قانون‌مند کردن برده‌داری در گسترش تجارت آن نیز نقش ایفا کرد.[۷۵]

در مقابل و طبق منابع اسلامی، اسلام برای آزادی بردگان برنامه دارد بی‌آنکه این آزادی واکنشِ نامطلوبی در جامعه به وجود آورد. به این ترتیب که اسلام همهٔ روش‌های برده‌گیری را ممنوع کرده به استثنای اسرای جنگی و آن هم به این دلیل بوده‌است که زندان‌های آن دوران جای کافی برای حبس همهٔ اسیران را نداشته‌است. قرآن [قرآن توبه ۶۰] یک بودجهٔ دائمی یعنی یک‌هشتم زکات را برای آزادی بردگان اختصاص داده‌است. بر اساس فقه اسلامی، بردگان با قراردادی که با مالک خود می‌بندند می‌توانند از دسترنج خود آزاد شوند. به‌علاوه آزادی بردگان یکی از مهم‌ترین اعمال خیر در اسلام به‌شمار می‌آید که پیشوایان اسلامی در انجام آن پیشقدم بوده‌اند؛ به‌طوری‌که گفته می‌شود علی بن ابیطالب به تنهایی هزار برده را از دسترنج خود آزاد کرده‌است.[۷۶][۷۷]مصطفی محقق داماد اعتقاد دارد احکام امضایی اسلام به دو دستهٔ «مطلوب» و «تحمیلی» تقسیم می‌شوند. احکام تحمیلی نه به دلیل مطلوبیت و پسندیدگی بلکه به دلیل وجود آن در عرف و تأثیرهای اجتماعی در ممنوعیت آن‌ها، مورد تأیید اسلام قرار گرفته‌اند. این دسته احکام از عرف حاکم بر جامعه پیروی می‌کنند و اگر در طول زمان از عرف تغییر کنند، حکم شرع نیز تغییر می‌یابد. به گفتهٔ وی، برده‌داری نیز یکی از آن‌ها بوده‌است.[۷۸][۷۹]

به اعتقاد مخالفان در آغاز سدهٔ بیستم میلادی (بعد از جنگ جهانی اول) برده‌داری در سرزمین‌های اسلامی با فشار کشورهای غربی به‌ویژه انگلستان و فرانسه به‌تدریج کم و غیرقانونی شد.[۸۰] به عقیدهٔ گوردون عدم شکل‌گیری جنبش‌های محلی ضدبرده‌داری در میان مسلمانان به‌دلیل حضور گسترده و ریشه‌دار برده‌داری در قوانین اسلامی بوده‌است. با قانونی کردن برده‌داری و تجارت آن، اسلام این عمل غیراخلاقی را تا درجه‌ای غیرقابل تحمل بسط و گسترش داد. در نتیجه، در هیچ مکانی از سرزمین‌های اسلامی هیچ تفکر چالشی علیه برده‌داری شکل نگرفت.[۸۱] مسئلهٔ برده‌داری در دنیای اسلام در دوران مدرن بحث‌برانگیز است. منتقدان بر این باورند که دلایل سخت و محکمی دربارهٔ وجود و آثار مخرب آن موجود است. اما در سوی دیگر، مدافعین معتقدند که برده‌داری در اواسط قرن بیستم میلادی در سرزمین‌های اسلامی از بین رفته‌است و گزارش‌های مبتنی بر وجود برده‌داری در سودان و سومالی به‌دلیل وجود جنگ طولانی است و نه به‌خاطر خود اسلام.[۸۲] این در حالی است که بسیاری پژوهشگران اسلامی بعد از تعطیل شدن برده‌داری در جهان اسلام در اواسط قرن بیستم میلادی به این نتیجه رسیدند که این عمل با اخلاق قرآنی ناسازگار است.[۸۳]

محسن کدیور با اشاره به اینکه بردگی در اسلام، به هفت شکل مختلف (بنابر نظر مشهور) می‌تواند به وجود بیاید، معتقد است بسیاری از علمای مسلمان معاصر شش شکل از این هفت شکل را غیرشرعی دانسته و معتقدند که بردگی فقط از طریق اسارت کفار حربی در جهاد شرعی (که در زمان کنونی و غیبت امام زمان ناممکن است) امکان دارد.[۸۴]

 
نقاشی «صحنه اعدام یهودیان مراکش». کشیده‌شده توسط آلفرد دهودنک.

ارتداد ویرایش

کسانی که از دین اسلام، روی‌گردان شوند، حکمشان اعدام است.[۸۵] در آیهٔ ۵۴ سوره بقره (فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ…؛ و نیز در روایات اسلامی) حکم کشتن مرتد آمده‌است.[۸۶] حکم کشتن انسان مرتد، هم در دورهٔ محمّد و هم در دورهٔ علی بن ابی‌طالب و هم در دوره‌های بعد، اجرا شده‌است.[۸۷] بیشتر فقیهان اسلامی قائل به وجوب قتل مرتد هستند.[۸۸]

براساس احکام اسلامی ارتداد به صورت تغییر دین از اسلام، تعریف می‌شود و به کسانی گفته می‌شود که پس از اسلام آوردن از این دین، روی برمی‌گرداند.[۸۹] از نظر لوئیس کوزر، ارتداد این نیست که شخص مرتد فقط دچار یک تغییر اساسی در عقیده‌اش شود بلکه مرتد کسی است که حتی در عقیدهٔ جدیدش احساس رضایت ندارد و به جای تلاش در راستای تحقق آن، در حال نفی و حمله به ایمان سابقش است.[۹۰][۹۱] مجازات ارتداد در اسلام را گردن زدن، سوزاندن، به صلیب کشیدن یا تبعید شدن اعلام می‌کنند. برخی روایت‌های سنتی اجازه می‌دهند تا شخص مرتد، توبه کند. قوانین شرعی اسلامی موافق جریمهٔ اعدام برای مرد مرتد که داوطلبانه اسلام را انکار می‌کند، هستند. برخی از مکتب‌های اسلامی اجازه می‌دهند تا زنان مرتد را به جای اعدام، زندانی کنند. علاوه‌بر این مجازات‌ها ازدواج انسان مرتد از دید اسلام باطل است. بسیاری از متفکران مدرنِ مسلمان، امروزه قانون مجازات اعدام برای ارتداد را به چالش کشیده‌اند.[۸۹][۹۲] آن نوع ارتدادی که معمولاً فقیهان آن را قابلِ‌تنبیه می‌دانند، نوع سیاسی آن است.[۹۳] به عقیدهٔ وائل بن حلاق در فرهنگی که شاکلهٔ اصلی آن مذهب و اصول اخلاقی است، ارتداد در برخی موارد هم‌سنگِ خیانت در جوامع مدرن به حساب می‌آید.[۹۴] براساس تحقیقی در سال ۲۰۱۳ میلادی، ارتداد در ۱۳ کشور مسلمان با اعدام قابلِ‌مجازات است. این کشورها شامل افغانستان، ایران، مالزی، مالدیو، موریتانی، نیجریه، پاکستان، قطر، عربستان سعودی، سومالی، سودان، امارات متحده عربی و یمن هستند.[۹۵] به عقیدهٔ منتقدان، قوانینی که تغییر دین را محدود یا غیرقانونی می‌دانند در تناقض صریح با اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر است.[۹۶]

هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده‌بانی آن در محیط عمومی یا خصوصی است و هیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.

به باور جوادی آملی ارتداد آن است که کسی دین را از روی منطق و تحقیق می‌پذیرد، با این حال دین را به بازی بگیرد و از آن اعلام بیزاری کند.[۹۷] بنابر منابع اسلامی، شخص مرتد فقط با وجود شک و تردید درباره‌اش اعدام نمی‌شود، بلکه در صورتی که عقاید خود را به زبان بیاورد یا با رفتاری کفرآمیز ارتداد خود را اظهار کند و ضدّیت و کج‌روی خود را آشکارا بیان و در جهت تضعیف اعتقادات دیگران تلاش کند با اینچنین حکمی روبه‌رو خواهد شد؛ ولی کسی که در ظاهر خود را معتقد نشان بدهد، تا زمانی که اظهار اسلام می‌کند کسی حق تعرض به او را ندارد.[۹۸][۹۹] بنا به نظر اسلام، احکام ارتداد در مورد کسانی که رد و انکار خود را آشکار و علنی نمی‌کنند، اجرا نمی‌شود. به‌علاوه اینکه از نظر اسلام تجسس در حریم خصوصی افراد و تفتیش عقاید حرام است.[۱۰۰] پیشینهٔ حکم ارتداد — به نظر برخی مفسران — به آیهٔ [قرآن آل‌عمران ۵۲] بر می‌گردد که گروهی از اهل کتاب برای ایجاد تزلزل در عقاید مسلمانان و در نتیجه تضعیف پایه‌های نظام اسلامی، به هم‌کیشان خود سفارش می‌کردند که مسلمان شوند و پس از مدتی از اسلام دست بردارند تا به این وسیلهٔ مسلمانان را از دینشان بازگردانند.[۱۰۱] به اعتقاد مارسل بوازار از استادان حقوق دانشگاه ژنو «علت سخت‌گیری اسلام دربارهٔ مرتد شاید بدان جهت باشد که در نظام حکومتی و سیستم اداری جوامع اسلامی، ایمان به خدا صرفاً جنبه اعتقادی و درون‌قلبی ندارد، بلکه جزء بندهای پیوستگی امت و پایه‌های حکومت نیز محسوب می‌شود، به طوری که با فقدان آن قوام و دوام جامعه اسلامی متلاشی می‌شود و مانند قتل یا فتنه و فساد است که نمی‌تواند قابلِ‌تحمل باشد.»[۱۰۲] در قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران، از ارتداد به‌عنوان جرم نام برده نشده و مجازاتی هم برایش تعیین نشده‌است؛[۱۰۳] با این حال حکم ارتداد اشخاصی مثل سلمان رشدی و احمد کسروی از درون همین جامعه صادر شده‌است. عبدالکریم سروش در یک سخنرانی با ذکر این مسئله که توهین و ناسزا از مقوله آزادی بیان نیست و در واقع نوعی عمل است، دربارهٔ کتاب سلمان رشدی گفته‌است:[۱۰۴]

در قصه سلمان رشدی، فارغ از هرگونه داوری، عده‌ای از او دفاع کردند و گفتند مسئله آزادی بیان است، ولی واقعاً این‌طور نیست. سلمان رشدی به پیامبر اسلام ناسزا گفته و اهانت کرده بود. او از آزادی بیان استفاده نکرده بود.

 
حملات ۱۱ سپتامبر باعث ایجاد بحث دربارهٔ بودن یا نبودن خشونت در اسلام شد

خشونت و کشتار ویرایش

جهاد (به‌عنوان یک واژهٔ اسلامی) یکی از وظایف شرعی مسلمانان است. «جهاد» واژه‌ای عربی و به معنی کوشش و مبارزه است. این واژه، ۴۱ بار در قرآن به چشم می‌خورد و اکثراً در عبارت رایج جهاد فی سبیل الله (به معنی جهاد در راه الله) به‌کار می‌رود.[۱۰۵][۱۰۶][۱۰۷] جهاد یک وظیفه دینی بسیار مهم در اسلام است. قرآن بارها مسلمانان را به جهاد یا جنگ علیه کافران و ناباوران و در بعضی موارد علیه مسیحیان و یهودیان که در صدد اقدام علیه مسلمانان باشند،[۱۰۸] فرامی‌خواند.[۱۰۹] برنارد لوئیس، پژوهشگر تاریخ خاورمیانه، ادعا می‌کند که اکثریت قاطع متخصصین علوم الهی، حقوق‌دان‌ها و سنت‌گراها (به‌ویژه در احادیث) در گذشته ضرورت جهاد را تنها در عملیات نظامی برداشت کرده‌اند.[۱۱۰] او همچنین ادعا می‌کند در بیشتر تاریخ ثبت‌شدهٔ اسلام، چه در زمان زندگی محمّد و چه پس از آن واژهٔ جهاد در معنای نظامی به‌کار رفته‌است.[۱۱۱] به گفتهٔ اندرو بوستوم نیز تعدادی از جهادها مسیحیان، هندوها و یهودیان را هدف قرار داده‌اند.[۱۱۲]

صرف نظر از جنگ‌های پس از مرگ محمّد، عبدالبهاء معتقد است جنگ‌های زمان محمّد جنبهٔ دفاعی داشته‌است. در «مفاوضات عبدالبهاء»، صص ۱۴–۱۹ آمده‌است: «غزوات محمّد جمیع حرکت دفاعی بوده. محمّد در میان این قبائل مبعوث شد و سیزده سال بلائی نماند که از دست این قبائل نکشید بعد از سیزده سال خارج شد و هجرت کرد ولی این قوم دست برنداشتند جمع شدند و لشکر کشیدند و بر سرش هجوم نمودند که کلّ را از رجال و نساء و اطفال محو و نابود نمایند. در چنین موقعی حضرت محمّد مجبور بر حرب با چنین قبائلی گشت این است حقیقت حال.»[۱۱۳]

اسلام و تروریسم ویرایش

اقلیت‌های جنسی ویرایش

منتقدینی مانند ارشاد منجی، فعال لزبین، احسان جامی، مسلمان پیشین و آیان حریص علی رفتار اسلام نسبت به همجنس‌گرایان را مورد نقد قرار داده‌اند.[۱۱۴] در ماه مه سال ۲۰۰۸ گروه محافظ حقوق همجنس‌گرایان به نام لاندا استانبول (در استانبول ترکیه) توسط دادگاهی در ترکیه از فعالیت منع شد. در این حکم، دادگاه این گروه را به زیر پا گذاشتن قانون و اخلاق براساس قانون حمایت از خانواده متهم کرد.[۱۱۵] این حکم بعدها به دادگاه عالی ترکیه منتقل و ممنوعیت فعالیت رفع شد.[۱۱۶] براساس تحقیقی در سال ۲۰۱۶، فعالیت همجنس‌گرایان در ۱۰ کشور اسلامی قابل مجازات با مرگ است اگرچه در بعضی از آن‌ها هرگز از این قانون استفاده نشده‌است. این ده کشور عبارتند از یمن، ایران، موریتانی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، افغانستان، سومالی، سودان و امارات متحده عربی.[۱۱۷] مسلمان پیشین، ابن وراق، گفته‌است که محکومیت قرآن نسبت به همجنس‌گرایان عموماً در در عمل نادیده گرفته می‌شد و کشورهای اسلامی نسبت به همجنس‌گرایان رفتار بسیار بهتری از کشورهای مسیحی داشتند. اما اخیراً این روند تغییر کرده‌است.[۱۱۸]

اسلام و تفکیک جنسیتی ویرایش

زن در اسلام ویرایش

خشونت خانگی ویرایش

کتک زدن همسر ویرایش

ازدواج موقت ویرایش

ازدواج موقت یا نکاح متعه یک نوع ازدواج قراردادی در میان مسلمانان شیعه است. زمان این نوع ازدواج در هنگام عقد مشخص است و پس از پایان زمان مشخص‌شده خودبه‌خود باطل می‌شود. به همین دلیل این نوع ازدواج همواره به‌عنوان پوشش مذهبیِ تن‌فروشی مورد نقد قرار می‌گیرد.[۱۱۹][۱۲۰] میسیونر مسیحی، توماس پاتریک هیوز، این نوع ازدواج را به‌عنوان ادامهٔ یک رسم منحرف از عربستان قدیم نقد می‌کند.[۱۲۱] اما در طرف دیگر، دانشمندان دینی اسلام بر این باورند که طبق نظریه‌های اسلام شیعه، در ماهیت این نوع ازدواج در اسلام، هیچ گاه فقط ارتباط جنسی کوتاه و صِرف لحاظ نشده، بلکه به عنوان راهکاری برای افرادی که امکان ازدواج دائم (مانند داشتن جهیزیه، وسع مالی، ویا حتی رضایت به آشکار ساختن آن) را ندارند، و ممکن است در اثر نبود این شرایط به روابط بدون حد و مرز روی بیاورند لحاظ شده‌است. حتی، امکان این نیز وجود دارد که زن در ازدواج موقت، مرد را از رابطهٔ جنسی منع کند و مرد تنها اجازهٔ استفاده از دیگر مزایای آن (مانند لمس کردن بدن او) را داشته باشد.[۱۲۲] همین طور از امامان شیعه هم روایت‌هایی مبنی بر عدم اصرار ورزی در جهت انجام آن وجود دارد که در جهت جلوگیری از ایجاد بدبینی نسبت به احکام اسلامی بیان شده‌اند.[۱۲۳]

شیعه و سنی هر دو بر سر قانونی بودن ازدواج موقت در ابتدای ظهور اسلام توافق دارند؛ ولی اهل سنت باور دارند که پیامبر در چندین اتفاق بزرگ (مانند فتح خیبر در سال ۷ هجری و پیروزی مکه در سال ۸ هجری)، ازدواج موقت را لغو کرده‌است. ابن کثیر معتقد است که در آغاز اسلام، ازدواج موقت بدون شک شرعی بوده‌است.[۱۲۴] بسیاری از مسلمانان اهل سنت نیز اعتقاد دارند که عمر، خلیفهٔ دوم مسلمانان، ازدواج موقت را با توجه به ممنوعیت آن در زمان محمّد منع کرده‌است.[۱۲۵] اما شیعیان دوازده امامی، مجاز بودن آن را از آیه‌ای قرآنی که می‌گوید [قرآن نساء ۲۴] «و زنانی را که متعه کرده‌اید، مَهرشان را به عنوان فریضه‌ای به آنان بدهید، و بر شما گناهی نیست که پس از تعیین مبلغ مقرر، با یکدیگر توافق کنید که مدت عقد یا مَهر را کم یا زیاد کنید؛ مسلماً خداوند دانای حکیم است.» به دست می‌آورند[۱۲۳]؛ همچنین جعفر صادق، امام ششم شیعیان، ازدواج موقت را از مسائل تقیه ناپذیر عنوان کرده‌است.[۱۲۶] در مقابل حتی، روایت‌هایی نیز وجود دارد که ازدواج موقت پس از ازدواج دائم، یکی از اعمال مکروه به‌شمار رفته‌است.[۱۲۳] علامه طباطبایی در کتاب تفسیر المیزان خود، از دیدگاه شیعه در مورد ازدواج موقت دفاع می‌کند و می‌نویسد براساس گفته‌های امامان شیعه، ازدواج موقت مجاز است.[۱۲۷]

حق ارث ویرایش

براساس قوانین اسلامی، زن حق ارث‌بری از اعضای خانواده‌اش را دارد و این حقوق به‌وضوح در قرآن شرح داده شده‌اند.[۱۲۸] میزان ارث زنان از مردان کمتر بوده و به شرایط بسیاری وابسته است.[قرآن نساء ۱۲][۱۲۹] برای مثال حق ارث دختر از پدر خود نصف برادرانش است.[قرآن نساء ۱۱][۱۳۰]

نقض حقوق کودکان در اسلام ویرایش

ازدواج با کودکان ویرایش

در دین اسلام، ازدواج کودک زیر ۹ سال را هم با رضایت پدر، جایز است.[۱۳۱]

لذت جنسی از نوزادان ویرایش

شماری از فقیهان از جمله، سید روح‌الله خمینی لذت جنسی از کودک شیرخوار را هم جایز می‌دانند.[۱۳۲][۱۳۳][۱۳۴][۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷][۱۳۸]

مقایسه با کمونیسم و فاشیسم ویرایش

نویسندگانی مانند استفان سلیمان شوارتز[۱۳۹] و کریستوفر هیچنز[۱۴۰] در کتاب‌های خود برخی از قسمت‌های اسلام را فاشیستی می‌دانند. نویسنده و تاریخ‌نگار اسکاتلندی، مالیس روسوِن که در مورد اسلام می‌نویسد، با تغییر نام «اسلام‌گرایی» به «فاشیسم اسلامی» مخالف است اما باور دارد که شباهت‌های قابلِ توجهی بین این دو تفکر وجود دارد.[۱۴۱]

الکساندر دل واله، فیلسوف فرانسوی نیز در نظریهٔ اتحاد قرمز-سبز-قهوه‌ای (کمونیسم-اسلامیسم-فاشیسم) خود، اسلام‌گرایی را با فاشیسم و کمونیسم مقایسه می‌کند.[۱۴۲]

منتقدان اسلام ویرایش

 
دانته آلیگیری در بخش نخست کمدی الهی پیامبر اسلام را مورد نقد قرار می‌دهد و در این تصویر شکنجه شدن محمّد در جهنم را ترسیم کرده‌است.
  • یکی از مفصل‌ترین نوشتارها در نقد قرآن، کتاب نقد قرآن (نوشته سها) است.[۱۴۳]
  • مسعود انصاری نیز یکی دیگر از روشنفکران ایرانی است که در ده‌ها کتاب خود، از جمله، در کتاب‌هایی چون: دین‌سازان بی‌خدا،[۱۴۴] از بادیه‌نشینی تا امپراتوری،[۱۴۵] بازشناسی قرآن،[۱۴۶] شیعه‌گری و امام زمان،[۱۴۷] روز قیامت در اسلام،[۱۴۸] نگاهی نو به اسلام،[۱۴۹] الله اکبر،[۱۵۰] زن در دام ادیان ابراهیمی[۱۵۱] و کورش بزرگ و محمّد بن عبدالله،[۱۵۲] به نقد و بررسی دین اسلام می‌پردازد.
  • علی دشتی در کتاب «۲۳ سال»، عقاید پایه‌ای مسلمانان را مورد انتقاد قرار داد که قرآن از سوی خدا فرستاده نشده و تنها سخنان محمّد بوده‌است و قرآن، چیز تازه‌ای برای ارائه نداشته؛ بلکه، تنها افکار و عقاید دیگر را به شکل خودش گردآوری کرده و با سخنان شخصی محمّد، خود را مدعی کلام خدا بودن دانسته‌است.[۱۵۳] دشتی در اوایل حکومت جمهوری اسلامی، زندانی و شکنجه شده و به اعدام، محکوم شد.[۱۵۴]
  • شجاع‌الدین شفا هم، در کتاب‌های «تولدی دیگر» و «پس از ۱۴۰۰ سال»، ادیان سامی و دین اسلام را نقد کرده‌است.
  • احمد کسروی هم، از منتقدان مذهب تشیع است.[۱۵۵]

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ De Haeresibus by John of Damascus. See Migne. Patrologia Graeca, vol. 94, 1864, cols 763–73. An English translation by the Reverend John W Voorhis appeared in The Moslem World for October 1954, pp. 392–98.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ Warraq, Ibn (2003). Leaving Islam: Apostates Speak Out. Prometheus Books. p. 67. ISBN 1-59102-068-9.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ Ibn Kammuna, Examination of the Three Faiths, trans. Moshe Perlmann (Berkeley and Los Angeles, 1971), pp. 148–49
  4. Akyol, Mustafa (13 January 2015). "Islam's Problem With Blasphemy". The New York Times. Retrieved 16 January 2015.
  5. Which countries still outlaw apostasy and blasphemy?, Pew Research Center, 29 July 2016.
  6. Doré, Louis (May 2017). "The countries where apostasy is punishable by death". The Independent. Retrieved 15 March 2018.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ Mohammed and Mohammedanism, by Gabriel Oussani, Catholic Encyclopedia. Retrieved April 16, 2006.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ Ibn Warraq, The Quest for Historical Muhammad (Amherst, Mass. :Prometheus, 2000), 103.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ Bible in Mohammedian Literature., by Kaufmann Kohler Duncan B. McDonald, Jewish Encyclopedia. Retrieved April 22, 2006.
  10. "Saudi Arabia". Archived from the original on 9 November 2011. Retrieved 16 August 2008.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Tariq Modood (2006-04-06). Multiculturalism, Muslims and Citizenship: A European Approach (1st ed.). Routledge. p. 29. ISBN 978-0-415-35515-5.
  12. "Indian Nepalis: Issues and Perspectives", pp. 355–56, Tanka Bahadur Subba, Concept Publishing Company, 2009, 9788180694462
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ "India's 'Mexican' Problem: Illegal Immigration from Bangladesh". Ibtimes. 6 February 2012. Ghosh claimed Muslim immigrants in India are now attacking Hindus and forcibly seeking to convert Hindu girls to Islam. He has demanded that the Indian government halt illegal immigration from Bangladesh and deport undocumented Muslims back to Bangladesh.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ "Illegal immigration from Bangladesh has turned Assam explosive". Niticentral. 2012-10-31. Archived from the original on 15 December 2013. Retrieved 9 November 2017.
  15. "Tatarstan: The Battle over Islam in Russia's Heartland". 2013. Archived from the original on 25 December 2013. Retrieved 9 November 2017.
  16. Russia and Islam: State, Society and Radicalism. Taylor & Francis. 2010. p. 94. by Roland Dannreuther, Luke March
  17. Akyol, Mustafa (13 January 2015). "Islam's Problem With Blasphemy". The New York Times. Retrieved 16 January 2015.
  18. "Saudi Arabia". Archived from the original on 9 November 2011. Retrieved 16 August 2008.
  19. "Indian Nepalis: Issues and Perspectives", pp. 355–56, Tanka Bahadur Subba, Concept Publishing Company, 2009, 9788180694462
  20. "Tatarstan: The Battle over Islam in Russia's Heartland". 2013. Archived from the original on 25 December 2013. Retrieved 9 November 2017.
  21. Russia and Islam: State, Society and Radicalism. Taylor & Francis. 2010. p. 94. by Roland Dannreuther, Luke March
  22. «سوء برداشت از دین ریشه بسیاری از مشکلات میان پیروان ادیان است». خبرگزاری ایکنا. ۱۹ آذر ۱۳۹۶. دریافت‌شده در ۳۰ اوت ۲۰۱۹.
  23. «نقد دین با دین ستیزی فرق دارد». خبرگزاری عصر ایران. ۲۶ تیر ۱۳۹۱. دریافت‌شده در ۳۰ اوت ۲۰۱۹.
  24. فاطمه احمدوند (۱۰ دی ۱۳۸۷). «کَعْب‌بن اَشرف». www.webcitation.org. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ آوریل ۲۰۲۱. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۱۹.
  25. محمد مهدی شیرمحمدی (۲۲ دی ۱۳۹۲). «اعدام "کعب ابن اشرف" نمونه برخورد با هنرمند ضدارزش». www.mashreghnews.ir. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۱۹.
  26. واقدی. کتاب المغازی. ج۱، ص۱۸۷: اعلمی.
  27. ابن‌سعد، محمد. الطبقات الکبری. ج۲، ص۳۲: دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون.
  28. ابن‌سعد، محمد. الطبقات الکبری. ج۲، ص۳۲۳۳: دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون.
  29. بن حبیب، محمد. اسماءالمغتالین. ص۱۴۴–۱۴۶: دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون.
  30. طبری، محمد بن جریر. تاریخ طبری. ج۲، ص۴۹۰: موسسه عزالدین.
  31. William Montgomery Watt. "Ka'b ibn al-Ashraf". In P.J. Bearman; Th. Bianquis; C.E. Bosworth; E. van Donzel; W.P. Heinrichs (eds.). Encyclopaedia of Islam Online. Brill Academic Publishers. ISSN 1573-3912.
  32. (Armstrong 1992، ص. 157)
  33. صحیح بخاری, 5:58:234, 5:58:236, 7:62:64, 7:62:65, 7:62:88, صحیح مسلم, 8:3309, 8:3310, 8:3311, 41:4915, Sunnan Abu Dawud, 41:4917
  34. "Mountain Rigger". اکونومیست. November 11, 2006.
  35. ۳۵٫۰ ۳۵٫۱ (Spellberg 1994، ص. 40)
  36. (Watt 1960)
  37. (Barlas 2002، صص. 125–26)
  38. (Afsaruddin 2014)
  39. (Ali 1997، ص. 150)
  40. "Dr CP Turner - Durham University".
  41. C. (Colin) Turner, Islam: The Basics, Routledge Press, p.34–35
  42. Karen Armstrong, Muhammad: Prophet for Our Time, HarperPress, 2006, p. 167 شابک ‎۰−۰۰−۷۲۳۲۴۵−۴
  43. Yahiya Emerick (2014). Critical Lives: Muhammad. Alpha Books. p. 136. ISBN 0-02-864371-2. Retrieved 2015-03-22.
  44. http://ensani.ir/fa/article/69571/کنکاشی-درباره-علل-تعدّد-همسران-پیامبر-صلی-الله-علیه-وآله-
  45. Kathir, Ibn, "Tafsir of Ibn Kathir", Al-Firdous Ltd. , London, 2000, 50–53 – Ibn Kathir states "dharbun ghayru nubrah" strike/admonish lightly
  46. "Welkom bij Opzij". Archived from the original on 27 September 2007. Retrieved 10 November 2017.
  47. خبرگزاری تابناک. «کتک زدن شوهر حق مسلم زن!». نمناک. دریافت‌شده در ۲ اوت ۲۰۱۹.
  48. «تنبیه زنان در سوره نساء، آیه ۳۴». www.porseman.com. ۸ اردیبهشت ۱۳۸۷. بایگانی‌شده از اصلی در ۱ اوت ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۱۹.
  49. Laleh Bakhtiar, The Sublime Quran, 2007 translation
  50. "The Holy Quran: Text, Translation and Commentary", Abdullah Yusuf Ali, Amana Corporation, Brentwood, MD, 1989. شابک ‎۰−۹۱۵۹۵۷−۰۳−۵, passage was quoted from commentary on 4:34 – Abdullah Yusuf Ali
  51. Ammar, Nawal H. (May 2007). "Wife Battery in Islam: A Comprehensive Understanding of Interpretations". Violence Against Women 13 (5): 519–23
  52. "Anti-Semitism". Encyclopaedia Judaica
  53. مکارم شیرازی. «سوره توبه / آیه ۲۹».
  54. Sam Harris Who Are the Moderate Muslims?
  55. Anver M. Emon, Religious Pluralism and Islamic Law: Dhimmis and Others in the Empire of Law, Oxford University Press, شابک ‎۹۷۸−۰۱۹۹۶۶۱۶۳۳, pp. 99–109.
  56. Walker Arnold, Thomas (1913). Preaching of Islam: A History of the Propagation of the Muslim Faith. Constable & Robinson Ltd. pp. 60–1. This tax was not imposed on the Christians, as some would have us think, as a penalty for their refusal to accept the Muslim faith, but was paid by them in common with the other dhimmīs or non-Muslim subjects of the state whose religion precluded them from serving in the army, in return for the protection secured for them by the arms of the Musalmans. (online)
  57. Esposito 1998, p. 34. "They replaced the conquered countries, indigenous rulers and armies, but preserved much of their government, bureaucracy, and culture. For many in the conquered territories, it was no more than an exchange of masters, one that brought peace to peoples demoralized and disaffected by the casualties and heavy taxation that resulted from the years of Byzantine-Persian warfare. Local communities were free to continue to follow their own way of life in internal, domestic affairs. In many ways, local populations found Muslim rule more flexible and tolerant than that of Byzantium and Persia. Religious communities were free to practice their faith to worship and be governed by their religious leaders and laws in such areas as marriage, divorce, and inheritance. In exchange, they were required to pay tribute, a poll tax (jizya) that entitled them to Muslim protection from outside aggression and exempted them from military service. Thus, they were called the "protected ones" (dhimmi). In effect, this often meant lower taxes, greater local autonomy, rule by fellow Semites with closer linguistic and cultural ties than the hellenized, Greco-Roman élites of Byzantium, and greater religious freedom for Jews and indigenous Christians."
  58. نجفی، محمدحسن. جواهرالکلام، ج۲۱،. ص. ۲۲۷.
  59. سید موسی، صدر (۱۳۸۲). «ارتداد و آزادی عقیده از نگاه قرآن». پژوهشهای قرآنی، ویژه نامه قرآن و حقوق (۳۴).
  60. Harris, Sam (2005). The End of Faith: Religion, Terror, and the Future of Reason. W. W. Norton; Reprint edition. pp. 31, 149. ISBN 0-393-32765-5.
  61. Controversial Tracts on Christianity and Mohammedanism, by Henry Martyn, p. 131
  62. علی اکبر حاج مؤمنی. «رابطه مهجوریت قرآن و مهجوریت اهل بیت (ع)». ensani.ir. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۱۹.
  63. «تفسیر آیه 29 سورهٔ توبه». tadabbor.org. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۱۹.
  64. فرقان الحق(The True Furqan)، الصفی، نشر: واین و امگا.
  65. صادقی تهرانی، محمد. حق الفرقان ردا علی الفرقان الحق.
  66. «حق الفرقان ردا علی الفرقان الحق». کتابخانه دیجیتال نور.
  67. «صادقی تهرانی، محمد». ویکی نور.
  68. Brian Whitaker (۸ فوریه ۲۰۰۷). «The Nashville Qur'an». The Guardian. بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۰. دریافت‌شده در ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۰.
  69. «کتاب بررسی آثار هماوردنمایان با قرآن در قرن اخیر، مورد نقد قرار گرفت». hawzahnews.
  70. مظاهری، علی‌اکبر. «مسیلمه کذاب و هماوردی با قرآن».
  71. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و معجزه ماندگار(۲) پدید آورنده: محمدباقر شریعتی سبزواری، صفحه ۶۴
  72. اخوان صراف، زهرا (۱۳۹۶). «باز تقریر تحدی به مثابه استدلالی عقلی به جای آزمونی تجربی (شبه‌شناسی در زمینه اعجاز قرآن)». مجله پرتو وحی، سال چهارم شماره ۱.
  73. Lewis, Bernard (1990). Race and Slavery in the Middle East. New York: Oxford University Press. شابک ‎۰−۱۹−۵۰۵۳۲۶−۵, p. 10.
  74. Manning, Patrick (1990). Slavery and African Life: Occidental, Oriental, and African Slave Trades. Cambridge University Press. شابک ‎۰−۵۲۱−۳۴۸۶۷−۶, p. 28
  75. Murray Gordon, "Slavery in the Arab World." New Amsterdam Press, New York, 1989. Originally published in French by Editions Robert Laffont, S.A. Paris, 1987, p. 21.
  76. علامه طباطبایی. المیزان. ترجمه موسوی همدانی، ج 6. رجأ. ص. ۵۴۴.
  77. مکارم شیرازی، ناصر. «تفسیر نمونه، جلد 21، صفحه 412 تا 423». پارامتر |پیوند= ناموجود یا خالی (کمک)
  78. سید مصطفی محقق داماد، قواعد فقه: بخش مدنی (مالکیت - مسئولیت)، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۵، ص ۶، شابک ‎۹۶۴−۶۵۶۷−۲۲−۳
  79. نماز جمعه یا قیام توحیدی هفته، دفتر نشر جمعه، ۱۳۵۷
  80. Brunschvig. 'Abd; Encyclopedia of Islam
  81. Murray Gordon, "Slavery in the Arab World." New Amsterdam Press, New York, 1989. Originally published in French by Editions Robert Laffont, S.A. Paris, 1987, pp. 44–45.
  82. The Oxford Dictionary of Islam, slavery, p. 298
  83. Abou el Fadl, Great Theft, HarperSanFrancisco, 2005.
  84. محسن کدیور (۱۳۸۷)، «مسئله برده‌داری در اسلام معاصر»، حق‌الناس، تهران: تهران کویر، ص. ۳۴۴ تا ۳۴۸ و ۳۶۲ تا ۳۷۸، شابک ۹۶۴-۸۱۶۱-۸۲-۸
  85. «حبس و اعدام در انتظار شیطان پرستان». khabaronline.
  86. «پاسخ محمدجواد فاضل لنکرانی به شبهات حکم فقهی ارتداد». mehrnews.
  87. «پاسخ محمدجواد فاضل لنکرانی به شبهات حکم فقهی ارتداد». mehrnews.
  88. «پاسخ محمدجواد فاضل لنکرانی به شبهات حکم فقهی ارتداد». mehrnews.
  89. ۸۹٫۰ ۸۹٫۱ Oxford Islamic Studies. "Apostasy" (به انگلیسی).
  90. Lewis A. Coser The Age of the Informer Dissent:1249–54, 1954
  91. Bromley, David G., ed. (1998). The Politics of Religious Apostasy: The Role of Apostates in the Transformation of Religious Movements. CT: Praeger Publishers. ISBN 0-275-95508-7.
  92. Oxford Islamic Studies. "Murtadd" (به انگلیسی).
  93. Asma Afsaruddin (2013), Striving in the Path of God: Jihad and Martyrdom in Islamic Thought, p. 242. Oxford University Press. شابک ‎۰۱۹۹۷۳۰۹۳۸.
  94. Wael, B. Hallaq (2009). Sharī'a: Theory, Practice and Transformations. Cambridge University Press. p. 319. ISBN 978-0-521-86147-2. {{cite book}}: Check |first1= value (help)
  95. "Atheists Face Death Penalty In 13 Countries, Discrimination Around The World According To Freethought Report". The Huffington Post. 12 October 2013. Retrieved 2017-11-14.
  96. "The Universal Declaration of Human Rights". United Nations. September 22, 2012.
  97. جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۱). «روزنامه جمهوری اسلامی، ویژه نامه صحیفه حوزه» (۴۸): ۱۴.
  98. دایرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۴۶۸
  99. کلام فلسفی، محمدحسن قدردان قراملکی، ص۵۱۲
  100. مصباح یزدی، محمد تقی. دین وآزادی. صص. ۱۰۵و۱۰۶.
  101. مجمع البیان، ج۲، ص۳۲۲.
  102. ولایتی، عیسی. ارتداد دراسلام. ص. ۲۵۰.
  103. درودی، «ارتداد در نظام حقوقی ایران»، ص۶۶
  104. سخنرانی 21 آبان 81 در آمریکا – چاپ شده در شماره 24 (فروردین 82) مجله «آفتاب» زیر عنوان «آزادی بیان»
  105. Morgan, Diane (2010). Essential Islam: a comprehensive guide to belief and practice. ABC-CLIO. p. 87. ISBN 0-313-36025-1. Retrieved 5 January 2011.
  106. Wendy Doniger, ed. (1999). Merriam-Webster's Encyclopedia of World Religions. Merriam-Webster. ISBN 0-87779-044-2. {{cite encyclopedia}}: Missing or empty |title= (help), Jihad, p. 571
  107. Josef W. Meri, ed. (2005). Medieval Islamic Civilization: An Encyclopedia. Routledge. ISBN 0-415-96690-6. {{cite encyclopedia}}: Missing or empty |title= (help), Jihad, p. 419
  108. سید علی خامنه ای (۲ مهر ۱۳۹۷). «جهاد». khamenei.ir. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۱۹.
  109. Ember, Melvin; Ember, Carol R.; Skoggard, Ian (2005). Encyclopedia of diasporas: immigrant and refugee cultures around the world. Diaspora communities. Vol. 2. Springer. ISBN 0-306-48321-1.
  110. Bernard Lewis, The Political Language of Islam (Chicago: University of Chicago Press, 1988), p. 72.
  111. Lewis, Bernard, The Crisis of Islam, 2001 Chapter 2
  112. Bostom, Andrew G.; Ibn Warraq (2008). The Legacy of Jihad: Islamic Holy War and the Fate of Non-Muslims. p. 391. ISBN 978-1-59102-602-0.
  113. «Baha'i Reference Library: حضرت عبدالبهاء». reference.bahai.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۱۰-۰۲.
  114. هله یپه‌سن (۱۶ ژوئن ۲۰۰۸). «اسلام از پایین - جنبش نوآوری زنان مسلمان». دویچه‌وله. دریافت‌شده در ۵ دسامبر ۲۰۱۷.
  115. AFP (30 May 2008). "Turkish court slaps ban on homosexual group". Retrieved 2017-12-04.
  116. "Dava Bitti: Kapatılmadı!".
  117. "Here are the 10 countries where homosexuality may be punished by death". The Washington Post. 16 June 2016.
  118. Ibn Warraq, Why I Am Not A Muslim, pp. 340–44, Prometheus, New York, 1995
  119. Iran talks up temporary marriages, by Frances Harrison, BBC News, Last Updated: 2 June 2007.
  120. Law of desire: temporary marriage in Shi'i Iran, by Shahla Haeri, p. 6.
  121. In permitting these usufructuary marriages Muḥammad appears but to have given Divine (?) sanction to one of the abominable practices of ancient Arabia, for Burckhardt (vol. ii. p. 378) says, it was a custom of their forefathers to assign to a traveller who became their guest for the night, some female of the family, most commonly the host’s own wife!" Hughes, T. P. (1885). In A Dictionary of Islam: Being a Cyclopædia of the Doctrines, Rites, Ceremonies, and Customs, together with the Technical and Theological Terms, of the Muhammadan Religion. London: W. H. Allen & Co. p. 424. Hughes also says "[t]hese temporary marriages are undoubtedly the greatest blot in Muḥammad’s moral legislation, and admit of no satisfactory apology." Hughes, T. P. (1885). In A Dictionary of Islam: Being a Cyclopædia of the Doctrines, Rites, Ceremonies, and Customs, together with the Technical and Theological Terms, of the Muhammadan Religion. London: W. H. Allen & Co. p. 314.
  122. «تفاوت ازدواج موقت با روسپی گری». www.tanzimekhanevadeh.com. دریافت‌شده در ۱ اوت ۲۰۱۹.
  123. ۱۲۳٫۰ ۱۲۳٫۱ ۱۲۳٫۲ سید حسین هاشمی (۱۳۸۶). «نقدی بر ازدواج موقت در فقه عامه». ensani.ir. دریافت‌شده در ۲ اوت ۲۰۱۹.
  124. Tafsir al-Qur'an al-Azim, Volume 1 p. 74 answering-ansar.org بایگانی‌شده در مه ۲, ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine
  125. "ZAWAJ.COM: Articles and Essays".
  126. Motahhari, Morteza. "The rights of woman in Islam, Fixed-Term marriage and the problem of the harem". al-islam.org. Retrieved 2011-01-10.
  127. Tabatabaei, Sayyid Mohammad Hosayn. "Tafsir al-Mizan, Vol 4, Surah an-Nisa, Verses 23–28". almizan.org. Retrieved 2011-01-10.
  128. Horrie, Chris; Chippindale, Peter (1991). p. 49.
  129. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام davidpowers وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  130. David Powers (1993), "Islamic Inheritance System: A Socio-Historical Approach", The Arab Law Quarterly, 8, p. 13
  131. wikifeqh.ir سن_ازدواج_دختران#آرای فقیهان
  132. http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_129444/کتاب تحریر_الوسیلة_فتاوی_الامام_الخمینی_س_ج_۲_/کتاب_النکاح
  133. ترجمه تحریرالوسیله امام خمینی جلد چهارم - 1 - «مسئله 12 کتاب نکاح» بایگانی‌شده در ۲۰۲۰-۱۰-۰۸ توسط Wayback Machine مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن
  134. «کتاب نکاح». www.imam-khomeini.ir. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۱-۰۴.
  135. «قوانین جمهوری اسلامی کودک‌همسری را تشویق می‌کند». independentpersian.
  136. «ازدواج دختر ۹ ساله و تأملی بر چند رای فقهی». ensafnews.
  137. ««کودک همسری» و شبهه امکان ازدواج با نوزاد». nasimonline.
  138. «مراجع نامدار شیعه و سکس لاپائی با دختر شیرخواره». نقد اسلام. بایگانی‌شده از اصلی در ۳ اکتبر ۲۰۲۰.
  139. Schwartz, Stephen. "What Is 'Islamofascism'?". TCS Daily. Archived from the original on 2006-09-24. Retrieved 2006-09-14.
  140. Hitchens, Christopher: Defending Islamofascism: It's a valid term. Here's why, Slate, 2007-10-22
  141. A Fury For God, Malise Ruthven, Granta, 2002, pp. 207–08
  142. Alexandre del Valle. "The Reds, The Browns and the Greens". alexandredelvalle.com. Archived from the original on 7 July 2011. Retrieved June 6, 2011.
  143. نقد قرآن، دکتر سها، ویرایش دوم
  144. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۹.
  145. http://melvyl.worldcat.org/title/az-badiyahnashini-ta-impiraturi-farayandha-yi-farhangsuz-va-tamaddunsatiz-i-islam-bara-yi-bashariyat/oclc/671538753
  146. «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۱ نوامبر ۲۰۱۸.
  147. http://library.ohio-state.edu/search/o30849245
  148. http://bobcat.library.nyu.edu/primo_library/libweb/action/dlSearch.do?institution=NYU&query=isbn,contains,0960798471&fromSitemap=1&indx=1&bulkSize=10&dym=false&highlight=true&lang=eng&group=GUEST&displayField=creator&onCampus=false&vid=NYU&reset_config=true&search_scope=all
  149. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲ ژوئیه ۲۰۲۰. دریافت‌شده در ۱ نوامبر ۲۰۱۸.
  150. «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۱ نوامبر ۲۰۱۸.
  151. http://orca.ocpl.org/uhtbin/cgisirsi/x/0/0/5/?searchdata1=228602801
  152. http://roxbury.beverlyhills.org/search/o46621789
  153. ر. ک. کتاب «بیست و سه سال»، از کتاب‌های ممنوعه در ایران
  154. احسان نراقی؛ آن که ملامت کشید و خوش ماند، بی‌بی‌سی فارسی
  155. ر. ک. به کتاب‌های «شیعی‌گری»، «ورجاوند بنیاد» و «پندارها»، نوشته احمد کسروی

پیوند به بیرون ویرایش

  •   پرونده‌های رسانه‌ای مربوط به Criticism of Islam در ویکی‌انبار