نرسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز حذف پارامتر منسوخ «اندازه» از الگوی {{پانویس}} با استفاده از AWB |
برای بهبود و درک بهتر تغیرات ایجاد شد |
||
خط ۵:
| titletext =
| more =
| image =
| image_size =
| caption =
| succession = [[فهرست فرمانروایان ارمنستان|شاه ارمنستان]]
| moretext =
خط ۳۳:
| religion = [[مزدیسنا]]
}}
همزمان با دوره سلطنت [[شاپور یکم|شاپور]]، نرسی بهعنوان شاهزاده ساسانی، حاکم ایالتهای [[سکستان]]، [[سند (استان ساسانی)|سند]] و [[توران (استان ساسانی)|توران]] شد که پس از به سلطنت رسیدن برادرش [[هرمز یکم]] توانست عنوان و مقام جانشینی [[ارمنستان ساسانی|ارمنستان]] را بهدست آورد. بعد از به سلطنت رسیدن برادر دیگرش [[بهرام یکم]] با حمایت [[کرتیر]] موبد موبدان، بهرام یکم برای جلب رضایت نرسه وی را به عنوان پادشاه ارمنستان به رسمیت شناخت و به وی مقام «شاه بزرگ ارمنستان» که ولیعهد و میراثدار قطعی حکومت بهشمار میرفت را اعطا کرد. با این وجود بارها توسط برادرش [[بهرام یکم]] (۲۷۳–۲۷۶) از جایگاه پادشاهی دور ماند. با این حال بهرام پس از مدتی فرزندش، [[بهرام دوم]] (۲۷۶–۲۹۳) را بهعنوان جانشین خود انتخاب کرد و همچنان برای دور کردن نرسه از قدرت، وی را بهعنوان شاه ارمنستان ابقا کرد. در این دوره بود که قدرت و نفوذ [[کرتیر]] موبد زرتشتی، در دوران سلطنت بهرام دوم زیاد شد و به مرور به جایی رسید که شاه وی را عنوان نجات دهندهٔ روحانی بهرام (بخت روان ورهران) لقب داد و به وی اختیارات و مقامهای والایی اعطا نمود بهنحوی که وی نه تنها متولی معبد آناهیتا در [[اصطخر]] شد بلکه در زمرهٔ بزرگان کشور هم درآمد و رئیس دادگاه عالی مملکت گردید. با این حال نرسه دعوی پادشاهی خود را در اواخر پادشاهی بهرام دوم آغاز کرد و به مرور کسانی از نجبا را که از دار و دستهٔ کرتیر و از سیاست بهرام دوم، ناراضی بودند، گرد خود جمع آورد. بهرام دوم در پایان سلطنت خود، با شورش نرسی مواجه گشت با این حال زمانی که نرسه در حال آغاز شورش و سکه زدن به نام خود بود، بهرام درگذشت. پس از مرگ بهرام، کرتیر موبد، پسر وی، یعنی [[بهرام سوم]] ([[سکانشاه]]) را به جای او بر تخت سلطنت نشاند. اما بهرام نتوانست سلطنت را برای خود حفظ کند؛ چراکه در همین زمان مخالفتهایی با شاهنشاهی وی شکل گرفت که بهرام نتوانست به آنها پاسخ دهد بنابراین نرسه که دیگر مدعی حکومت بود، توانست مخالفان بهرام سوم را گرد خود جمع کند؛ بدینگونه بهرام سوم پس از چند ماه از سلطنت برکنار شد تا نرسه در سال ۲۹۳ میلادی به عنوان شاهنشاه ایران انتخاب شود.
سطر ۶۱ ⟵ ۶۲:
=== شورش و به سلطنت رسیدن ===
[[پرونده:
{{اصلی|خیزش نرسی}}
بعداز مرگ هرمزد، هر دو فرزند [[شاپور یکم]] ادعای شاهنشاهی کردند که یکی از آنان [[بهرام یکم]] فرمانروای [[گیلان]] بود. گیلان در زمان بهرام یکم از نظر اقتصادی و سیاسی جایگاه ویژهای پیدا نکرد. همچنین بهرام به مقام شایستهای همچون نرسه نرسید که به نام او آتشکده ای ساخته شود.<ref>{{پک|لوکونین|۱۳۸۴|ک=تمدن ایران ساسانی|ص=۱۶۸}}</ref> فرزند دیگر شاپور یکم نرسه نام داشت که به «آریایی مزداپرست» و فرمانروای سَکستان، تورستان و هند «تا کرانهٔ دریا» یعنی سراسر زمینهای متصرفه در شرق کشور ملقب بود. در زمان پادشاهی شاپور یکم، به نام نرسه آتشکدهای برپا شد، درحالیکه برادرش بهرام یکم از چنین امتیازی محروم بود. بااینهمه، پس از مرگ شاپور یکم، نرسه از تخت پادشاهی دور ماند و بهرام بر آن تکیه زد.<ref>{{پک|لوکونین|۱۳۸۴|ک=تمدن ایران ساسانی|ص=۱۶۸}}</ref> در آن زمان در کاخ ساسانیان هنوز تعیین دقیق جانشین پس از شاه معمول واقع نشده بود و ساسانیان به مثابهٔ دودمانی بر تخت پادشاهی مینشستند. اما به هنگام پادشاهی اردشیر نظم دیگری بر جانشینی پس از شاه برقرار شد و تاج و تخت پادشاهی از طرف پدر به پسر داده میشد. با اینکه بهرام اولین فرزند شاپور یکم بود اما در میان دیگر اعضای خاندان جایگاه و مرتبه کمی داشت.<ref>{{پک|لوکونین|۱۳۸۴|ک=تمدن ایران ساسانی|ص=۱۶۸–۱۶۹}}</ref>
سطر ۱۹۰ ⟵ ۱۹۱:
==== نقش رستم ====
[[پرونده:
{{اصلی|سنگنگاره آناهیتا و نرسی}}
نقش رستم بر دیوار شرقی بنای معروف «کعبه زرتشت» قرار دارد.<ref>{{پک|کریستنسن|۱۳۷۴|ک= ایران در زمان ساسانیان|ص=۸۵}}</ref> نرسی چگونگی تاجگذاری و سلطنت خود را بر تخته سنگ نقش رستم حجاری کردهاست در این کتیبه پادشاه حلقه نواردار را که علامت سلطنت است، از دست خدا میگیرد در این کتیبه خدا را زنی فرض کردهاند که گویا آناهیتا است. همچنین نرسه با دست چپ دسته شمشیری که به پهلوی چپ خود آویخته گرفتهاست و با دست راست علامت شهریاری (دیهیم) را از ایزدبانو آناهیتا میگیرد. نرسی در این کتیبه نیمتنه تنگ معمولی را به تن کرده و تاجی که در بعضی از سکههای نرسی دیده میشود. این تاج شکل کوتاهی با خطوط عمودی دارد و همچنین گیسوان مجعد که به مقدار زیاد بر شانههایش ریختهاست و ریشهای نوکدار است که در انتهای آن یک حلقه قرار گرفتهاست، همچنین گردنبند مرواریدی بر گردن انداخته که به مانند شکل باستانی معمول نقش کردهاند<ref>{{پک|کریستنسن|۱۳۷۴|ک=ایران در زمان ساسانیان|ص=۳۲۵–۳۲۶}}{{سخ}}{{پک|جلیلیان|۱۳۹۶|ک=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان|ص=۱۶۴}}{{سخ}}{{پک|لوکونین|۱۳۸۴|ک=تمدن ایران ساسانی|ص=۳۲۱}}</ref>
|