گیلگمش: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات: افزودن رده‌های همسنگ
جز مطابق صفحه "حماسه گیلگمش" تاریخ نگارش این حماسه ۲۱۰۰ق.م. یعنی اواخر هزاره پیش از دوران مشترک می باشد.
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایش کاربر تازه‌وارد در مقالهٔ خوب یا برگزیده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴:
}}
 
'''گیلگَمِش''' ({{lang-akk|{{cuneiform|𒀭𒄑𒂆𒈦}}|translit=Gilgameš}} (''گیلگمش'')؛ در اصل {{lang-sux|{{cuneiform|𒀭𒄑𒉋𒂵𒎌}}|translit= Bilgames}} (''بیلگَمِس'')) یکی از قهرمان‌های [[افسانه‌های میان‌رودان|اسطوره‌های بین‌النهرین باستان]] و شخصیت اصلی ''[[حماسه گیلگمش]]'' است، [[حماسه|حماسه‌ای]] که به [[زبان اکدی]] در اواخر هزارهٔ دومسوم [[گاه‌شماری دوران مشترک|پیشا دوران مشترک]] مکتوب گشت. احتمالاً وی پادشاه تاریخی [[دولت‌شهر]] [[سومر|سومریِ]] [[اوروک]] بود که پس از مرگ به [[ایزدانگاری|مقام خدایی]] رسید. داستان دلاوری‌های افسانه‌ایِ گیلگمش در [[حماسه گیلگمش#سرودهای سومری|پنج شعر سومریِ]] بازمانده روایت شده‌است. قدیمی‌ترین آن‌ها احتمالاً «گیلگمش، اِنکیدو و جهان زیرین» است. سایر شعرها «گیلگمش و آگا»، «گیلگمش و هوواوا»، «گیلگمش و نرگاو آسمان» و «مرگ گیلگمش» هستند.
 
در دوران [[تمدن بابل|بابِل]]ی بعدی، این داستان‌ها در یک روایت به‌هم‌تنیده شدند. در نسخه مرجع حماسه، گیلگمش با مردی وحشی به نام [[انکیدو]] دوست می‌شود. آن دو با هم به سفرهای زیادی می‌روند که مشهورترینش شکست [[هومبابا]] (سومری: هوواوا) و [[نرگاو آسمان]] است. پس از مرگ انکیدو، در اثر بیماری‌ای که خدایان برای مجازات دچارش کرده بودند، ترس از مرگ در دل گیلگمش می‌افتد و برای [[جاودانگی|جاودانه شدن]] به جستجوی [[اوتنپیشتی|اوتَنَپیشتی]]، دانای بازمانده از [[افسانه طوفان گیلگمش|طوفان بزرگ]]، می‌رود. گیلگمش بارها در آزمون‌هایی که پیش روی او گذاشته می‌شود، شکست می‌خورد و به خانه‌اش در اوروک برمی‌گردد، درمی‌یابد که جاودانگی از دسترس او خارج است. پیام شاعر چنین است: افراد به جستجوی فردی خود دست می‌زنند اما در نهایت باید با مرگ کنار بیایند. در تمدن مدرن، بر جایگاه فرد و حقوق فرد تأکید می‌شود اما در تمدن بابل بر ارزش‌های اجتماعی و زندگی کردن بر مبنای آن تأکید می‌شد. شاعر می‌گوید فرد، [[یک‌روزه‌ها|موجودی یک‌روزه]] است که بدون بر جا گذاشتن اثری از بین می‌رود اما زندگانی بشری که نمادش شهر است، برای همیشه بر جا خواهد ماند.