ویکی‌پدیا:درخواست برای نظر/ریحانه جباری

ریحانه جباری ویرایش

همانطور که در صفحه بحث دیده می‌شود در چند مورد اختلاف نظر بین گروه‌های نظر دهنده وجود دارد: اول اینکه آیا دویچه وله بعنوان منبع قابل استناد در مورد عضویت سربندی در وزارت اطلاعات می‌باشد یا خیر دوم اینکه گفته فارس نیوز برای رد عضویت او در اطلاعات بیاید یا خیر سوم اینکه چونکه لیسانس طراحی بودن ریحانه در سن ۱۹ سالگی ممکن است وزن دادن به یک طرف به حساب آید در مقاله بیاید یا خیر؟ --Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۹ (UTC)[پاسخ]

  • مورد اول، دویچه‌وله یک منبع بین‌المللی معتبر و جزء خبرگزاری‌های درجه یک دنیاست، مطلبی که منتشر کرده حتماً می‌تواند در مقاله بیاید. تازه این فقط دویچه‌وله نیست که اینطور نوشته، بلکه صدای آمریکا، رادیو فردا (و احتمالاً منابع معتبر دیگر) هم سربندی را کارمند سابق وزارت اطلاعات معرفی کرده.
  • مورد دوم، خبرگذاری فارس که سابقهٔ بدی در جعل خبر و دروغ‌پردازی و شایعه‌پراکنی دارد (خبرهای تکذیب‌شده خبرگزاری فارس)، این مطلب را با استناد «به یک وبلاگ بی‌نام و نشان که با شخصی به نام عبدی مصاحبه کرده، نوشته است». چون سرچشمهٔ این خبر بی‌نام و نشان است و در نهایت به یک وبلاگ می‌رسد، این خبر دارای اعتبار نیست و نباید در مقاله بیاید. اصولاً یکی از روش‌های شایعه‌پراکنی این هست که مطلب مورد نظر به نقل از «یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود» نوشته شود. شما که نمی‌توانید در مقاله بنویسید «شخصی به نام عبدی در مصاحبه با یک وبلاگ که نام و نشانی از آن در دسترس نیست، اما فارس‌نیوز آن را نقل کرده گفته است که ...»، خواننده وقتی ببیند چنین منبعی برای به چالش کشیدن ادعای دویچه‌وله مطرح شده، به خنده خواهد افتاد.
  • مورد سوم، این چیزی است که در منابع آمده و وظیفهٔ ما نیست که در مورد آن نظر بدهیم، بر طبق وپ:تأییدپذیری، مهم این نیست که مطلالب صحت داشته باشند یا با عقل و منطق ما جور دربیایند، بلکه مهم این است که مطالب منبع معتبر داشته باشند، اگر حتی اگر این خبر دروغ باشد (که نیست)، چون منبع معتبر دارد، باید در مقاله بیاید. -- bkouhi (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۰ (UTC)[پاسخ]
  • خوب چونكه اينجا براي رفع اختلاف است دقيقا مشخص كنيم در مورد اول دويچه وله فقط در مقاله بيايد بصورت فكت يا بصورت بالانس با نظر مخالفان ؟ در مورد سوم هم آيا شما اعتقاد داريد اگر مطلبي منبع داشت لازم نيست منطقي باشد ؟ مخصوصا كه مورد اختلاف به راحتي قابل حل است شغل را بجاي طراح بنويسيم كارمند شركت طراحي ( ابهام را بگذاريم به عقل خواننده ) . در ضمن در مورد دوم اگر قرار است خنده خواننده را نبينيم ، و اين از راه بررسي منبع خبرگزاريها در خبر ممكن ميشود ، منبع صداي آمريكا و آلمان و راديو فردا براي اثبات عضويت يك فرد در اطلاعات چه مي تواند باشد ؟ --Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۳۲ (UTC)[پاسخ]
اين يك مورد حل شد  Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)[پاسخ]

به نظر بنده، رسانه‌هایی که در آن‌ها دروغ‌گویی در مسائلی خاص مسبوق به سابقه بوده در اینجا در آن مسائل قابل استفاده نیستند. بنابراین فارس‌نيوز و رادیو‌فردا و صدای آمریکا هیچ‌کدام در این مورد قابل استفاده نیستند، زیرا به تحریف مطالب بحث‌برانگیز این‌چنینی اشتهار دارند. اما پرواضح است که حتی اعتبار فارس در این مورد از دویچه‌وله و رادیوفردا بیشتر است. زیرا حداقل به طور رسمی تعدادی خبرنگار که در همه‌ی جلسات حاضر بودند دارد. ضمن اینکه موضع‌گیری فارس در این قضیه سیاسی و طرفدارانه نبود. دانشگاهی (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)[پاسخ]

خبرگزاری فارس منصوب به سپاه پاسداران (عامل کودتای 1388) است و هیچ اعتباری ندارد. اینها چیزی به نام شرافت شغلی نمی شناسند. Ali-muhebi (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)[پاسخ]
  • @Alborz Fallah: در مورد کارمند وزارت اطلاعات بودن هیچ شائبه‌ای باقی نمی‌ماند. چون فرزند مقتول چند ماه پیش با اعتماد (روزنامه) مصاحبه کرده بود و این را خودش هم گفته بود، منبعش را به مقاله اضافه کردم. در دو مورد دیگر فرمایش‌تان را متوجه نشدم، کمی پیچیده نوشته بودید، می‌شود یک بار دیگر واضح‌تر بیان کنید؟ مرسی. -- bkouhi (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۰۰ (UTC)[پاسخ]
این را هم لازم به ذکر می‌دانم که با پیدا شدن این منبع جدید که پسر مقتول خودش اظهار داشته که پدرش کارمند وزارت اطلاعات بوده، یک بار دیگر دروغ‌پردازی‌ها، شایعه‌پراکنی‌ها و عوام‌فریبی‌های خبرگزاری سیاه‌سابقه‌ای چون خبرگزاری فارس ثابت شد. -- bkouhi (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)[پاسخ]
در مورد وزارت اطلاعات بنده تاكيد دارم كه نه اعلام خود شخص و نه تظاهر بستگانش قابل استناد نيست ٬ چرا كه واضح است كسي كه مطلبي را كه قاعدتا بايد پنهان باشد را فاش ميكند ، دنبال منفعتى از اين كار ميگردد ، مثلا يا ميخواهد ديگران را بترساند يا ميخواهد كه نشان بدهد قادر به انجام امري است كه در شرايط معمول قابل انجام نيست اما او ارتباطها و قدرت پنهاني دارد كه قادر است . در مورد فرزند ايشان هم شائبه قوي ارتباط غير اخلاقي وجود داشته كه كاملا توجيه پذير مينمايد كه ادعا به متدين بودن و اطلاعاتي بودن بشود . در ضمن خود آن مرحوم هم ممكن است براي مرعوب كردن ديگران از اين عنوان استفاده ميكرده است . لذا ادعاي ايشان قابل استناد بصورت غير قابل چون و چرا نيست . --Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۲۷ (UTC)[پاسخ]
این دیگر زیرسوال بردن روز روشن است، قبلاً هم برای شما توضیح داده شد که بر طبق وپ:تأییدپذیری ما هیچ حقی در دخل و تصرف موضوع نداریم و حتی نباید درباره درستی مطالب استدلال کنیم، مهم منبع معتبر داشتن است که دارد. این رفتار شما را زیرپا گذاشتن این سیاست مهم و همینطور تلاش برای وپ:سانسور مقاله می‌دانم. -- bkouhi (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۳۳ (UTC)[پاسخ]
در مورد طراح بودن ايشان (=ليسانس طراحي داخلي) سعي زيادي كردم كه وزن سنگين منطق را گوشزد كنم كه نشد . اما خوشبختابه براي دوستاراني كه شيفته اشعریه هستند از منبع وزين روزنامه اعتماد كه مورد استناد اخير قرار گرفته است شاهد مياورم كه ریحانه ترم سه رشته نرم‌افزار کامپیوتر بوده است .--Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۳۵ (UTC)[پاسخ]
در مورد فارس نيوز كه اعتراض كرديد خود فارس نيوز منبعش براي رد عضويت چيست ٬ نشان ميدهد كه منبع خبرگزاريها از ديد شما مهم است . خوب چرا يك بام و دو هوا ؟ ادعاي بدون منبع صداي آمريكا چه اولويتي بر ادعاي بدون منبع فارس نيوز دارد ؟--Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۴۰ (UTC)[پاسخ]

@Bkouhi: تکلیف فارس اینجا خوشبختانه رسما مدت‌هاست که روشن شده. اما چیزی که متاسفانه هنوز به طور قطعی روشن نشده و هنوز به طور گسترده استفاده میشود بی‌اعتباری مطلق شبکه‌های بسیار بی‌کیفیتی مثل رادیوفرداست. گویی کاربران فکر می‌کنند یا باید فارس را معتبر بدانند یا رادیوفردا را!!!! دانشگاهی (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۴۶ (UTC)[پاسخ]

خوب اتفاقا من هم همين را ميگويم ! اگر قرار است صداي آمريكا و راديو فردا و ... بازتاب دهنده نظرات يك طرف باشد ، خوب طبيعي است كه نظر گروه مقابل هم بيايد . دقيقا در مثال هم آوردم . --Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۵۳ (UTC)[پاسخ]

@Alborz Fallah: اگر موافق هستید من می‌گویم ساختار مقاله را به این صورت تغییر دهیم: در قسمت «قتل» دو زیرمجموعه تشکیل دهیم و هر دو روایت موجود را به طور مجزا ذکر کنیم. در حال حاضر خیلی گنگ است. دانشگاهی (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)[پاسخ]

موافقم چونكه جمله هاي متضاد با نويسنده هاي متضاد وحدت پاراگراف را از بين برده است . ديدگاه هر گروه و يا مدعاي ايشان بصورت مجزا هم قابل درج است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۰۲ (UTC)[پاسخ]
خوب اتفاقا من هم همين را ميگويم ! اگر قرار است صداي آمريكا و راديو فردا و ... بازتاب دهنده نظرات يك طرف باشد ، خوب طبيعي است كه نظر گروه مقابل هم بيايد . دقيقا در مثال هم آوردم . --Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۵۳ (UTC)[پاسخ]
  • (تعارض ویرایشی) @Alborz Fallah لطفاً از برچسب چسباندن به دیگران خودداری کنید (اشعری)، این بار را نادیده می‌گیرم و از شما شکایت نمی‌کنم، دفعهٔ بعد، مجبور به شکایت و برخورد قاطع هستم. استدلال‌هایتان را برای خودتان نگه دارید، مطلب منبع معتبر دارد و در مقاله می‌آید. @دانشگاهی، با شما حرفی ندارم، چرا که لینکی قرار دادید که به صراحت گفته شده خبرگزاری فارس منبع معتبری نیست و فقط باید تحت شرایط خاصی از آن استفاده شود. کلام آخر اینکه اجازه نمی‌دهم وپ:تأییدپذیری و وپ:تحقیق دست اول در مقاله نقض شود، لازم به تذکر مجدد به شما کاربران است که شما هر دو نشانه‌های وپ:ویرایش اخلالگرانه را دارید، به اجماع علاقه‌ای نشان نمی‌دهید، اثبات‌پذیری را رعایت نمی‌کنید، به تحقیق دست اول متوسل می‌شوید و جهت‌گیری خاص دارید. -- bkouhi (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۰۵ (UTC)[پاسخ]
اشعري و معتزلي توهين نيست . اگر فكر ميكنيد كه توهين است حتما شكايت كنيد .در مورد اينكه چه چيزي در مقاله ميماند و يا نميماند شما به تنهايي تصميم نميگيريد و اين يك پروسه جمعي و استدلالي است . اصلا اينجا آمده ايم براي همين . Alborz Fallah (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)[پاسخ]

کدام دو دیدگاه؟! ویرایش

جناب @Alborz Fallah: ؛ @Bkouhi: ، @دانشگاهی: و دیگر ویرایشگران گرامی؛ داریم به بلای قوم بنی‌اسرائیل دچار می‌شویم: سرگردانی.

آغاز این بخش از بحث بر عهدۀ جناب bkouhi است. چرا که پیش‌فرضی را طرح کردند که وجود خارجی ندارد! فارس‌نیوز چنین موضعی نگرفته است که در تقابل با اعلام روشن اخبار دویچه‌وله و یا اظهار صریح جلال[مبهم]، فرزند مرتضی سربندی قرار گیرد.


موضوع مقالۀ فارس‌نیوز تأثیر فعالین رسانه‌ای و کمپین‌های سیاسی بر اجرای حکم است. نویسنده چنین نوشته است: موضوع این گزارش اما بررسی موضوعات فنی و جنایی پرونده ریحانه جباری نیست و قطعا نگاه کردن از چنین زاویه ای باید از سوی افراد متخصص قضایی صورت گیرد. اما سوالی که ساعت‌ها و روزهای پس از اجرای حکم اعدام ریحانه ذهن بسیاری از مردم را درگیر کرده این است که «چرا ریحانه اعدام شد؟»‌ و یا «چرا خانواده مقتول رضایت ندادند تا دختری جوان از مرگ نجات یابد؟»


در ادامه و در این مابین به دو دیدگاه اشاره شده و این اشارات هیچکدام به معنای قبول موضعی از طرف فارس‌نیوز نیست.

یکی از داریوش سجادی مشاور سابق کروبی (در تأیید اطلاعاتی بودن شخص):

بخش عمده ای از مدافعین دروغین «ریحانه» مخالفین جمهوری اسلامی و ایضاً مخالفین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و ایضا مخالفین هر کدام از منسوبین قبلی و فعلی آن وزارت خانه بودند که تنها به اعتبار سوابق پیشین مقتول در وزارت اطلاعات به دروغ خود را پشت ریحانه پنهان کردند تا از این طریق کینه های خود را با سوء استفاده از پرونده ریحانه تخلیه کنند.


دیگری، از یکی از وبلاگ نویسان اصلاح طلب که حرف‌هایی را به عنوان استدلال عباس عبدی ارائه می‌دهد (در تهمت شمردنِ اطلاعاتی بودنِ شخص و نه رد آن):

خانواده مقتول هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند. یک عزیزی را که از دست داده‌اند. آبروی‌شان را هم که فعالین رسانه‌ای بردند. به آن‌ها تهمت اطلاعاتی بودن زدند. به مقتول‌شان تهمت تجاوز به عنف زدند.


نویسندۀ مقاله در ادامۀ هیچکدام از این دو نقل قول، به اطلاعاتی بودن یا نبودن سربندی نمی‌پردازد و صرفاً همانی را پی می‌گیرد که در ابتدا گفته است.

حال لطفاً جهت تنویر ذهن دیگران بفرمایید که دیدگاه دوم، کجاست!؟ ¤ اُمید۹ آبان ۱۳۹۳≈ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)[پاسخ]

ببینید، ایشان قصد دارند مطلبی که خبرگزاری نامعتبر فارس‌نیوز اشارهٔ کوچکی به آن کرده، که آنهم در اصل نقل از یک وبلاگ بی‌‌نام و نشان بوده، را به مقاله اضافه کنند که در اینجا برایشان توضیح دادم چرا امکان استفاده از این منبع در مقاله وجود ندارد. این مطلب تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند در مقاله بیاید. علاوه بر آن، خود پسر مقتول در یک مصاحبه با روزنامهٔ اعتماد این موضوع را کاملاً تأیید کرده‌اند، اما ایشان باز هم سعی در اخلال‌گری در مقاله و سانسور محتوا را دارند. باقی استدلال‌های ایشان غیرقابل اعتناست، چون هم وپ:تحقیق دست اول است و هم برخلاف وپ:تأییدپذیری. متأسفانه مجال بحث در این صفحه را ندارم و نیازی نمی‌بینم که ایشان را قانع کنم، می‌توانند از هر مدیری که خواستند نظر بخواهند. -- bkouhi (بحث) ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۳:۱۶ (UTC)[پاسخ]

درود بر شما. بر پایه وپ:اثبات ادعای کارمندی وزارت‌خانه دارای منابع معتبر است اما رد ادعا بصورت تکذیب‌نامه باید بوسیله وزارت‌خانه مربوطه انتشار یافته یا منابع معتبری خلاف آنرا عنوان کرده باشند تا ادعای نخست به چالش کشیده شود. باتوجه به سابقه خبرگزاری فارس‌نیوز این خبرگزاری نمی‌تواند در مقام تکذیب این ادعا آورده شود. چه که آوردن آن به چنین مقاله‌ای جنجالی دادن نوعی اعتبار هرچند کاذب به آن خبرگزاری می‌شود. باتوجه به اینکه سابقه آن در پیوندهای داده شده بالا از پیش روشن بوده انجام چنین موردی ناپسندیده و در تضاد با وپ:اعتبار است. از طرفی باید همواره مراقب نقض وپ:تدام نیز باید بود.

در ضمن خواهشمند است مطلبی که برای نظرخواهی گذارده می‌شود را حتما روشن و مشخص بهمراه پیوندها و منابع مورد بحث بیاورید تا خوانندگان بعدی مجبور به توضیح بیشتر و یا جستجو نشوند. سپاس. ارژنـگ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۰:۴۴ (UTC)[پاسخ]

تکذیب نامه وزارت اطلاعات بصورت کلی منتشر شده است : تكذيب نامه عام و بنا به آن ادعاي خانواده مقتول قابل استناد نيست .رسما نوشته است كه ادعاي افراد نزديك خانواده قابل استناد نيست . در ضمن كاربر bkouhi رعايت ادب را نميكنند يعني چه كه استدلال ايشان غير قابل اعتناست : اگر وقت نداريد اظهار نظر نكنيد . اگر هم نميخواهيد ادامه دهيد فقط ادامه ندهيد اينكه به فرد بگوييد غير قابل اعتناست مودبانه نيست . Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۱۶ (UTC)[پاسخ]
@Alborz Fallah: شما برداشت می‌کنید که تکذیب‌نامه وزارت اطلاعات اشاره به ادعای خانواده سربندی دارد. این تلقی شماست و همانطور که چند سطر بالاتر جناب ارژنگ روشن نمودند، از مصادیق روشن وپ:تدام است.
ویکی‌پدیا هرگونه تحلیل جدید، تحقیق یا تفکرات دست‌اول را انتشار نمی‌دهد. این، سیاست محتوایی اصلی ویکی‌پدیا است. ¤ اُمید۱۰ آبان ۱۳۹۳≈ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۰۴ (UTC)[پاسخ]
من چنین برداشتی نکردم . تکذیبه کلی مصداق تحیق دست اول نیست . مثلا وزارت راه و ترابری بیانیه منتشر میکند که هیچ راهی در کشور مسدود نیست . آنوقت شما در جایی میاورید که جاده مثلا چالوس بسته است . تلقی شما از تحیق دست اول درست نیست . Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۳۱ (UTC)[پاسخ]
درود بر Alborz Fallah عزیز. فرض را بر این بگیرید وپ:تحقیق را به کناری بگذاریم و بخواهیم به منبع وفادار باشیم، پس باید در مقاله نوشته شود: خانواده ایشان کلاهبردار یا شیاد هستند زیرا پرسنل این وزراتخانه حرفه خود را هرگز بازگو نمیکنند! حال آنکه شما نظرتان اینست که استنادی به گفته‌ها نشود بدلیل نتیجه‌گیری از جملات یک منبع که آن منبع هم از vaja یا وبگاه وزارتخانه نیست و اشاره‌ای هم به موارد مطرح شده بالا و کلا این حادثه ندارد (تکذیب‌نامه از طریق وبگاه اصلی وزارتخانه و یا رسانه‌ها و روزنامه‌های معتبر منتشر می‌شود). پس بدین ترتیب درصورت استفاده از این منبع با وپ:تحقیق مشکل پیش خواهد آمد. امیدوارم توانسته باشم منظور را رسانده باشم.
جناب bkouhi عزیز لطفا در نوشتارتان وپ:نزاکت و وپ:حمله را در نظر بگیرید و از درج اینگونه مطالب خودداری نمایید. سپاس ارژنـگ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۵۵ (UTC)[پاسخ]
ویژه نامه همشهری در ۳۰ سالگی وزرات خانه بوده .حال فرض کنیم که نظر شما درست و میتوان به گفته خانواده استناد کرد . چرا در متن عضویت در اطلاعات را به نقل از فرزند نیاورده است ؟ مثلا چرا ننوشته فلانی که به استناد گفته فرزندش عضو سابق وزارت اطلاعات بوده است ؟ اینکه بصورت فکت بیاید . دقیقا ملاحظه کنید که وپ:زنده شامل سربندی هم میشود ! این کجایش مسئولانه، محافظه‌کارانه، با لحنی دانشنامه‌ای و بی‌طرفانه است که به استناد منابعی که در حال محکوم کردن یک سیستم هستند عضویت یک فرد را در سازمانی که اصولا اثبات شدنی نیست بصورت فکت بیاورند ؟ Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۱۷ (UTC)[پاسخ]
می‌توان استناد را تنها در مقابل منابعی که از طرف خانواده یا فرزند ایشان بیان کرده آورد. اما دقت داشته باشید که هدف این دانشنامه تحقیق و اثبات موضوع یا عنوان یا اندیشه‌ای به خواننده خود نیست و ویرایش با محافظه‌کاری نیز در بسیاری موارد هماهنگ با وپ:بی‌طرفی نیست. برپایه منابع معتبر ویرایش نمایید چنانکه وپ:بی‌طرفی نقض نشود. پیروز باشید. ارژنـگ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۳۲ (UTC)[پاسخ]
نوشتید : می‌توان استناد را تنها در مقابل منابعی که از طرف خانواده یا فرزند ایشان بیان کرده آورد. دقیقا نگرفتم ! میشود بیشتر توضیح دهید ؟ Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)[پاسخ]

@Alborz Fallah: می‌شود بروشنی در اینجا عین مطلب را درج کنید که کجای اطلاعیه شامل حال کنار رفتگان - کنار گذاشتگان یا بازنشستگان یا اخراج‌شدگان می‌شود؟ و سپس نشان دهید که سربندی را شامل می‌شود یا نمی‌شود؟
اصلاً تعریفی معتبر از جایی بیاورید که اینچنین افرادی را جزء وزارت‌خانه‌ای که سابقاً در آن مشغول به کار بوده‌اند، محسوب کند؟
بدین ترتیب دست‌کم تلقی اشتباه مرا، تصحیح فرمایید. ¤ اُمید۱۰ آبان ۱۳۹۳≈ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۰۸ (UTC)[پاسخ]

@Omid.koli: اينكه بگويند هركس بگويد من اطلاعاتي هستم راست نميگويد به قرينه معنوي شامل هركس بگويد من اطلاعاتي بودم هم ميشود . Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۲ (UTC)[پاسخ]
اين جمله را هم متوجه نشدم : اصلاً تعریفی معتبر از جایی بیاورید که اینچنین افرادی را جزء وزارت‌خانه‌ای که سابقاً در آن مشغول به کار بوده‌اند، محسوب کند؟ . يعني مثالي بياورم كه يك منبعي افرادي را جزو سابق اطلاعات تعريف كند؟ Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۵ (UTC)[پاسخ]
@ارژنگ: گرامی، اول اینکه توضیح دهید چرا بر طبق بحثی که هنوز در جریان است، این ویرایش را انجام دادید و مطلب کارمند وزارت اطلاعات بودن که چندین منبع مستقل معتبر دارد را از حالت فکت خارج کردید؟ چون چند منبع مستقل و معتبر برای آن وجود دارد، من کاملاً مخالف این هستم که مطلب از حالت فکت خارج شود. دوم اینکه این کاربر Alborz Fallah خودشان را معتزلی می‌دانند و مرا که می‌گویم «ما کاربران ویکی بر طبق وپ:تایید نباید در مورد درستی اطلاعات منابع معتبر قضاوت کنیم» را اشعریه می‌نامند. به عنوان مدیری که مستقیماً درگیر بحث هستید، لطفاً به این سوال من پاسخ دهید که آیا برچسب چسباندن به دیگران کار درستی است یا نه؟ من بارها برای این کاربر توضیح دادم که استدلال‌های ایشان تحقیق دست اول و بر خلاف وپ:تأییدپذیری است، اما ایشان به صراحت این را نادیده می‌گیرند که این از نشانه‌های وپ:ویرایش اخلال‌گرانه است، یکی از راه‌های برخورد با چنین کاربری نادیده گرفتن صحبت‌هایش هست که اتفاقاً خیلی زود جواب داد. -- bkouhi (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)[پاسخ]

bkouhi عزیز، منابع مستقل و مطالب تغییری نکرده‌اند. شما با کدام قسمت این ویرایش مخالف هستید و چرا؟ هدف رسیدن به یک اجماع است. بشما پیشنهاد می‌کنم وپ:نزاکت و وپ:حمله را دوباره بخوانید.

Alborz Fallah از شما نیز می‌خواهم وپ:نزاکت و وپ:حمله را دوباره بخوانید و از هرگونه طعنه و کنایه به کاربران پرهیز کنید و دقت کنید که در صورت شکایت از شما در وپ:تام قطع دسترسی را برای شما بدنبال خواهد داشت.

لطفا در مورد ویرایش انجام شده در اینجا نظر خود را اعلام بفرمایید تا مشکل حل شود. ارژنـگ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۲ (UTC)[پاسخ]

اينكه كسي خودش را تشبيه به معتزله كند و ديدگاه مقابل را - حتي بدون نام بردن از كاربري - اشعريه بداند ، قطعا توهين نيست و خواهش ميكنم حتما شكايت كنيد تا حداقل معلوم شود كه اگر توهين است پوزش بخواهم . ويرايش اخلاگرانه هم با بحث اخلاگرانه متفاوت است . اگر يك ويرايش بدون گفتگو انجام داده ام لطفا نشان دهيد كه همگي ببينيم . راه برخوردتان هم بر فرض درست . اما ناديده گرفتن يك چيز است و اعلام اينكه ايشان غير قابل اعتنا است يك چيز ديگر .--Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۱ (UTC)[پاسخ]

Alborz Fallah و bkouhi گرامی تکرار و هرگونه شکایتی از شما بدلیل نقض این سیاست‌ها به قطع دسترسی شما خواهد انجامید. ارژنـگ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۳ (UTC)[پاسخ]

جناب @Alborz Fallah: هنوز بخشی از متن اطلاعیه که مصداق ایدۀ شما باشد را ارائه نداده‌اید؟
آنچه نامفهوم بنظر رسید به بیان تفصیلی، متنی از منبعی معتبر ارائه شود که کنار رفتگان - کنار گذاشتگان یا بازنشستگان یا اخراج‌شدگان را جزء وزارت‌خانه‌ای که سابقاً در آن مشغول به کار بوده‌اند، به شمار آورد. ¤ اُمید۱۰ آبان ۱۳۹۳≈ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۸ (UTC)[پاسخ]
  • @ارژنگ: من با اینکه مسئله که مطلب از حالت فکت خارج شده مشکل دارم. وقتی چند منبع معتبر و مستقل، صحت این مطلب (کارمند وزارت اطلاعات بودن) را تأیید کرده‌اند و حتی خود پسر مقتول هم مستقیماً گفته پدرش کارمند وزارت اطلاعات بوده، دیگر لزومی ندارد که فکت نباشد و این ادعا هم که «چون وزارت اطلاعات گفته حتی خانوادهٔ این اشخاص هم خبر ندارند» هم کاملاً بی‌ارتباط به این قضیه و در نتیجه تحقیق دست اول است. با این حال، چون اینجا باید روی نکات مشترک تمرکز کنیم تا به اجماع برسیم، اگر قرار باشد مطلب از حالت فکت خارج شود، من یکی مایلم تک‌تک نوشته شود که «دویچه‌وله، رادیوفردا، صدای آمریکا، روزنامه قانون و [بقیه منابع] صحت این مطلب را تأیید کرده‌اند»، نه اینکه تنها به صورت مجهول نوشته شود «... برخی منابع دیگر» چنین و چنان گفتند. چون اگر قرار باشد مطلب فکت نباشد، پس مستقیماً باید به کسی نسبت داده شود و «برخی منابع دیگر» مجهول است و در حالت فعلی می‌توان برچسب [چه کسی؟] را به مقاله اضافه کرد. -- bkouhi (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۴۷ (UTC)[پاسخ]
سپاس از همراهی و پاسخ سریع شما. جنابان @Omid.koli،‏ Bkouhi و Alborz Fallah: متن زیر نمونه‌ای است که ظاهرا برداشتی از کل نظرات داده شده تاکنون است:

مرتضی عبدالعلی سربندی، پزشک عمومی و بنقل از خانواده وی [۱]و همچنین دویچه‌وله، رادیوفردا، صدای آمریکا، یورونیوز و روزنامه قانون کارمند سابق وزارت اطلاعات بود [۲][۳][۴][۵][۶]...


  1. [روزنامه اعتماد]
  2. [دویچه‌وله]
  3. [روزنامه قانون]
  4. [صدای آمریکا]
  5. [رادیو فردا]
  6. [یورو نیوز]

در صورت توافق در مقاله بسرعت تغییر انجام شود. ارژنـگ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)[پاسخ]

من که موافقم . منهای یک سرفصل جدا این همان ‍یشنهاد زیرین است . Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)[پاسخ]
من یکی هم موافقم. -- bkouhi (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۱۴ (UTC)[پاسخ]

دوستان گرامی؛ پیوندها در ارجاعات مشخص‌اند. به نقل از منابع معتبر یا به نقل از منابع متعدد نیز میسر است وگرنه که با همین موافقم. ¤ اُمید۱۰ آبان ۱۳۹۳≈ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۴۶ (UTC)[پاسخ]

چون قرار است به صورت ادعا مطرح شود، لازم هست که حتماً در متن هم به کسی نسبت داده شود و ارجاعات کافی نیستند، ذکر سادهٔ «به نقل از منابع معتبر» مطلب را به کسی نسبت نمی‌دهد و مجهول است، به همین دلیل من یکی اصرار دارم که اگر قرار است به شکل فکت نباشد، حتماً تک‌تک منابع ذکر شوند. الگوی [چه کسی؟] را برای همین مواقع گذاشته‌اند تا کلی‌گویی و مجهول‌گویی نشود. -- bkouhi (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)[پاسخ]
درود. متن بالا پس از این بحث در این ویرایش به مقاله افزوده شد. توجه به این نکته لازم است که در آینده هرگونه ویرایشی بهمراه منبع معتبر می‌تواند شکل جزئی یا کلی مطالب مقاله را تغییر دهد. یک رونوشت از این بحث در صفحه بحث مقاله قرار خواهد گرفت. سپاس از همکاری، صبر و بیان نظرات دوستان bkouhi ، Omid.koli و Alborz Fallah. پیروز باشید. ارژنـگ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)[پاسخ]

پيشنهاد ویرایش

بعنوان پيشنهاد آيا قبول است كه يك زير پاراگراف بياوريم بعنوان عضويت در وزارت اطلاعات و در ذيل آن بنويسيم بنا به اعلام دويچه وله صداي آمريكا و اظهار فرزند سربندي ايشان عضو سابق وزارت اطلاعات بوده است ؟ منظورم اين است كه گزارش بصورت فكت را بصورت گزارش با راوي بياوريم ؟ Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)[پاسخ]

تغییراتی در این ویرایش انجام شد امیدوارم اشکال فکتی که آورده نشده بود برطرف شده باشد. ارژنـگ ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)[پاسخ]
به نظر من عالي است .--Alborz Fallah (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۱۲ (UTC)[پاسخ]