ویکی‌پدیا:زبان و زبان‌شناسی/نویسه‌گردانی آلمانی

محتویات این صفحه هنوز جنبهٔ پیشنهادی دارد و با گذر زمان و نظردهی ویرایشگران دیگر، ممکن است رسمیت بیابد و به‌عنوان یک سیاست یا رهنمود مطرح گردد.

در ویرایش و به‌روزرسانی این صفحه جسور باشید، ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده از صفحهٔ بحث برای مطرح کردن آن تغییرات و نظرخواهی در مورد آنها استفاده کنید.

در این صفحه قواعد سرانگشتی نویسه‌گردانی آلمانی مطرح خواهد شد. پیداست که این صفحه پاسخگوی ۱۰۰٪ نیازهای کاربران نیست ولی امید است نیازهای مقدماتی و سادهٔ کابران را مرتفع کند. در مواردی که این صفحه سکوت کرده‌است، در وپ:دبف درخواست کمک کنید. اگر در مورد نویسه‌گردانی واژه یا نام خاصی اجماع جداگانه حاصل شد، آن اجماع بر این قواعد سرانگشتی مقدم و مرجح است.

آلمانی زبانی فونتیک است یعنی قرائت آن با کتابت آن تا حد زیادی همخوانی دارد. آلمانی معیار (هوخ دویچ) گویشی از زبان آلمانی که در جنوب آلمان و به‌ویژه در ایالت باواریا رواج دارد. همین گویش از آلمانی است که به زبان‌آموزان خارجی آموزش داده می‌شود و طبق سنت و اجماع نویسه‌گردانی همهٔ نامهای آلمانی چه در جنوب، چه در شمال، و چه در سایر کشورهای آلمانی‌زبان با همین گویش ثبت و ضبط می‌شود.

الفبای آلمانی ویرایش

حرف آلمانی معادل فارسی مثال آلمانی مثال فارسی
a آ، ا. صدایی بین آ و فتحه می‌دهد. در فارسی همیشه آ برگردانده می‌شود. Anhalt آنهالت
b ب: در آخر کلمات صدایی شبیه پ می‌دهد. در فارسی همیشه ب برگردانده می‌شود. Baden بادن
c تس: بعدش e و i و y و ä و ö بیاید
ک: در سایر موارد
مثال مثال
d د: در آخر کلمات صدایی شبیه ت می‌دهد
در فارسی همواره د برگردانده می‌شود
مثال مثال
e کسره مثال مثال
f ف مثال مثال
g گ. در آخر کلمات صدایی شبیه ک می‌دهد ولی در فارسی همیشه گ برگردانده می‌شود
پسوند ig در آخر کلمات صدایی شبیه «یش» می‌دهد ولی در فارسی «یگ» برگردانده می‌شود
مثال مثال
h ه: فقط در آغاز کلمات و هجاها. پیش از حروف صدادار وگرنه صامت مثال مثال
i ئی مثال مثال
j ی (مثل یزد) مثال مثال
k ک مثال مثال
l ل مثال مثال
m م مثال مثال
n ن مثال مثال
o ضمه مثال مثال
p پ مثال مثال
q ک. فقط در ترکیب qu به کار می‌رود مثال مثال
r ر: صدایی شبیه غ می‌دهد. در فارسی همواره ر برگردانده می‌شود مثال مثال
s س: در آخر کلمات، پس و پیش از حروف بی‌صدا
ز: در سایر موارد
Selm زلم
t ت مثال مثال
u او Ulm اولم
v ف: در آخر کلمات، در پیشوندهای ver و vor، در نام‌هایی با ریشه‌ای ژرمنی.
و: در سایر موارد
Verden فردن
w و (مثل ول) Werben وربن
x کس Xanten کسانتن
y او مثال مثال
z تس Zerbst تسبرست

خاص آلمانی ویرایش

حرف آلمانی فارسی متن عنوان
ä کسره مثال
ö ضمه مثال
ü او مثال
ß یا ss س مثال

ترکیب حروف ویرایش

آلمانی فارسی متن عنوان
ch مثال مثال
ck مثال مثال
tz مثال مثال
ie ئی مثال
ei آی مثال
eu ـُی مثال
äu ـُی مثال
au مثال مثال
dt مثال مثال
st اشت: به شرطی که s اول هجا باشد مثال
sp اشپ: به شرطی که s اول هجا باشد مثال
sch ش مثال
tsch یا zsch یا tzsch چ مثال
ph مثال مثال
pf مثال مثال
qu مثال مثال