ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/استان گیلان

استان گیلان ویرایش

بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
  پیشاخوبیدگی استان گیلان
ویرایش ورودی‌ها
اندازهٔ مقاله ۲۱۵٬۱۱۴
آیا مقاله ترجمه از ویکی‌های دیگر است؟ خیر
منبع‌دارکردن همهٔ مطالب  
جایگزینی منابع نامعتبر (به‌خصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر  
بررسی تک‌تک منابع ارجاع‌داده‌شده  
استانداردسازی منابع با الگوهای یادکرد  
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ اطلاعات  
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ گشتن  
افزودن رده و میان‌ویکی مناسب  
افزودن تصاویر مناسب  
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژه‌های خواهر  
پیوند پایدار منابع برخط (کد) به‌زودی انجام می‌شود
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودی‌ها را تأیید نکرده‌است.

بیشتر این مقاله را من نوشتم و طبعاً منبع آنها را چک کرده ام. بخش اندکی از منابع چاپی از قبل وجود داشت که یادکرد آن را درست کرده ام ولی بهشان دسترسی ندارم البته مطلب مناقشه برانگیزی هم از آنها نقل نشده است. عنوان بندی مطالب با استفاده از مقالات برگزیده مشابه Greater Manchester، Virginia و Karnataka انجام شده است.123 (بحث) ‏۳۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۱۳ (UTC) استان گیلان (ویرایش | تاریخچه) • بحثپی‌گیری[پاسخ]


مقاله‌های مربوط به شهرها و استان‌های ایران مفیدترین و از نظر جلب خواننده پرارزش ترین و از جهاتی حساس ترین مقاله‌های ویکی فارسی هستند. با تشکر از زحمات بی‌دریغ جناب سیکاپسی برای تلاششان جهت خوبیدگی مقاله بعد از گذشت یک ماه و نیم از شروع نامزدی هنوز بحث و اختلاف بر سر مطالب آن ادامه دارد و به نظر می‌رسد که این مقاله پس از طی این مدت نتوانسته ‌است نظر موافق حتی یکی از منتقدان را به دست بیاورند. به نظر من نثر مقاله در برخی از جاها خوب، قابل فهم، و روان نیست و نمی‌توان نثر آن را نمونه برای مقالات دیگر قرار داد. به نظر برخی دیگر از کاربران رعایت بی‌طرفی در مقاله نشده و مطالب گزینشی انتخاب شده‌اند. Roozitaa (بحث) ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۳۱ (UTC)[پاسخ]

نامزدکننده: Sicaspi (بحثمشارکت‌ها) ‏۳۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۴۶ (UTC)[پاسخ]

بیشتر این مقاله را من نوشتم و طبعاً منبع آنها را چک کرده‌ام. بخش اندکی از منابع چاپی از قبل وجود داشت که یادکرد آن را درست کرده‌ام ولی بهشان دسترسی ندارم البته مطلب مناقشه برانگیزی هم از آنها نقل نشده‌است.

نظر وحید قاسمیان

منابع مقاله مناسب هستند. اگر ممکن است مطالبی در مورد عدم تمکین دیلمیان از ساسانیان و پذیرفتن زودهنگام اسلام توسط آنان بیفزایید. --وحید قاسمیان (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]

کاربر عزیز من بخش تاریخ را بسیار کاملتر نوشته بودم هی می‌آمدند پاک می‌کردند که زیاد است. الان هم مدام می گویند که باید از این مقاله بزنی. بالاخره من بیفزایم یا نه؟ ضمناً در تاریخ گیلان و مذهب دیلمیان مفصلاً توضیح داده شده. دیلمیان هم آخر از همه اسلام آوردند. --123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۷ (UTC)[پاسخ]
نکته‌ای خارج از بحث پیرامون دیالمه: نخست آنکه دیالمه پایهٔ ثابت سپاه ساسانیان بودند تا جایی که در روزگار خسرو انوشیروان، سپاه ساسانی به سرکردگی وهرز به‌آفریدان دیلمی بود یمن را بگرفت و حبشیان را تارومار کرد. یا همین دیالمه بودند که در آوردگاه قادسیه زیر فرمان رستم فرخ هرمزد با سپاه عرب می‌جنگیدند اگرچه گفته می‌شود در قادسیه از جنگ شانه خالی کردند. دودیگر آنکه دیلمیان جزء آخرین ایرانیانی بودند که اسلام آوردند. --آرش ۱۳ شهریور ۱۳۹۱/ ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۵۱ (UTC)[پاسخ]
ظاهرا اطلاعاتم از اسلام آوردن دیلمیان اشتباه بوده، ولی فکر کنم قبلا در جایی چنین خوانده بودم. حال یادم نیست که چقدر معتبر بود. به هر حال پوزش می‌طلبم. ظاهرا اکثر کاربران ویکی فارسی اطلاعات ایران باستانشان خیلی جلوتر از من است، تاپیکی که من به دلایلی کمتر مجال مطالعه در آن باب را داشته‌ام. --وحید قاسمیان (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)[پاسخ]
مقاله از نظر تاریخ بسیار ناقص است. از مادها تا دوران اسلامی اش خالی است. به نظر من قبل از خوبیدگی این بخش کامل شود بهتر است. Farvartish (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)[پاسخ]
نظر آرش

(تعارض با فرورتیش) ضمن سپاس از زحماتی که برای این مقاله کشیده‌اید؛ بخش تاریخش بسیار نامتعادل و نامتناسب نبشته شده‌است؛ بحث با تاریخ گیلان با تپهٔ مارلیک و کاوسی‌ها آغاز شده و در پایان اشارت ناچیزی هم به وضع گیلان در دورهٔ حکمرانی مادها رفته و سپس سر از دورهٔ عباسی درآورده‌است. این یعنی ۱۸۰ سال تاریخ گیلان در دورهٔ ماد و دویست و اندی هخامنشی و دو چهارصد و اندی اشکانی و ساسانی را به هیچ انگاشتید. اعداد مذکور را یک جمع بزنید ببنید حیات فرهنگی گیلان پیش از اسلام بیشتر بوده یا پس از آن؟ مادامی که این عدم تناسب مرتفع نشود، نشاید این مقاله را خوباندن. --آرش ۱۳ شهریور ۱۳۹۱/ ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)[پاسخ]

خطاب به همه حضرات، در خصوص تاریخ این حرفها را به جناب آقای آقاجانپور بفرمایید چرا که آن بخش دستپخت ایشان است. من بخش دیگری نوشته بودم که این شکلی بود ولی ایشان به طور مکرر، به بهانه طولانی بودن و وجود مقاله دیگر تاریخ گیلان، همه آنها را حذف می‌کردند. من هم مکرراً شکایت کردم که رسیدگی نشد. اگر شما مسئولیت حفاظت از مقاله و عدم کوتاه شدن آن را می‌پذیرید من تاریخ را درست کنم وگرنه من حوصله ندارم بنویسم بعد هی کی بیاید حذف کند. 123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]

آن چه من از تاریخ نوشته بودم این نسخه بود؛ ایشان چنین کردند و ما را هم فریاد رسی نبود. اگر دوست دارید می‌توانم برش گردانم.123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۰۳ (UTC)[پاسخ]

البته نسخهٔ مورد نظر شما هم که جناب آقاجانپور قلع و قمع کرد نیز به حدود ۱۳۰۰ سال دورهٔ پیش از اسلام منطقه چندان نپرداخته بود. به هر روی اینکه بخش تاریخ را چگونه جمع و جور می‌کنید ترفند شما به عنوان نویسنده‌است. چیزی که دانم، نامتناسب بودن بخش تاریخ است. --آرش ۱۳ شهریور ۱۳۹۱/ ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۰۳ (UTC)[پاسخ]
خوب وقتی من دیدم قلع و قمع می‌شود دلسرد شدم دیگر ننوشتم. بخش قرن بیستم را هم نداشت. البته باید به این توجه کرد که ما وزن را باید بر اساس منابع بدهیم، وزن قبل از اسلام کمتر است چون منابع کمتر بدان پرداخته‌اند، چرا که اطلاعات کمتری از آن وجود دارد، مثلاً ایرانیکا از قبل از اسلام فقط به باستان شناسی پرداخته، ولی با کنکاش می‌شود جسته و گریخته چیزهایی در خصوص آن زمان اضافه کرد ولی نمی دانم وزن دوره‌های مختلف چطور باید برقرار شود. 123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۰۹ (UTC)[پاسخ]

  مطالب تاریخی بیشتر افزودم. 123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۵۴ (UTC)[پاسخ]

آری یقیناً بخش پس از اسلام پروزن‌تر است. منتها آن ۱۳۰۰ سال را نیز کمینه در یک پاراگراف باییم نوشت. ناقص بودن ایرانیکا را نیز به فال نیک گرفته آن را بدل فرصتی برای چند منبعی شدن بخش مذکور کنید. چیزی که من می‌دانم این است که نوشتن چنین مقاله‌های مبسوط و چندظلعی‌ای، جداً یک پژوهش همه‌جانبه می‌خواهد و بسیار از برگزیده ساختن نوشتار یک تیم فوتبال سختتر است.--آرش ۱۳ شهریور ۱۳۹۱/ ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۷ (UTC)[پاسخ]
سعی خواهد شد تا حد امکان اضافه شود. گرچه منبعی که در این زمینه باشد جز مقاله در مورد ماد پیدا نشد و اشارات جزئی فقط دیده می شود.--123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)[پاسخ]
متاسفانه کاربری جسور و خرابکار، با کمال وقاحت، اقدام به تهمت و دروغ، نسبت به من کرده است. من از وضع موجود مقاله، راضی نبودم و باور به تلخیص آن و انتقال برخی از مطالب به مقالات جزئی تر داشتم که با خویشتن داری من و تائید نظر من توسط یکی از مدیران محترم مواجه شد. اما، کاربر خرابکار و افتراء کننده، علیرغم تذکر صریح مدیر محترم، به خرابکاری ها و تهمت ادامه داده و نگارش ضعیف بخش تاریخ، را تقصیر تذکر به حق من جلوه داده که نگارش آن بخش مقاله، کوچکترین ارتباطی به من ندارد و من نویسنده آن نیستم. از مدیران وپ فارسی درخواست قطع دسترسی کاربر خرابکار و دروغگوی مذکور را دارم که به نظرات مدیر محترمی که اعتقاد به تلخیص مقاله را داشتند و ویرایش های پیگیرانه من، دهن کجی می کنند و با افتراء، بدنبال توهین به نظر صحیح من هستند. متشکرم.--AA (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۴۴ (UTC)[پاسخ]
برای این طرز صحبت تان متأسف ام. بخش تاریخ مقاله را به طرزی که شما خواسته بودید رها کردم و این کاربران گفتند بسیار ناقص است. دیگر چه می گویید؟ --123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)[پاسخ]
من برای خودم متاسفم که متاسفانه، گیر آدمی مثل شما، افتاده ام که هرچه می خواهید، می کنید!--AA (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)[پاسخ]

نظر البرز :

مقاله بدی نیست . شاید کمی طولانی شده است و شکستن آن به قسمتهای کوچکتر بد نباشد . بنظرم با وجود اینکه منبع ایرانیکا در مورد هویت گیلانی معتبر است ، اما معتبر بودن ، تنها مولفه تعیین کننده برای گنجاندن آن فصل نیست ؛ مثلا این قسمت منسوب به ایرانیکا "رشتیها در ایران هدف محبوب این حکایات و جوکهایی بدسگالانه‌اند که منطقه خزر را سرزمینی کند و مردمانی کم عقل تصویر می‌کند و بی ریایی و زودباوری مردمان آن استان را مسخره می‌کنند. ولی بیشتر جوکهای رشتی بر سستی جنسی مردان شان و هوس رانی زنان شان متمرکز است و تصویر زن قحبه‌ای زودباور را به تصویر می‌کشد." ، بنظر من در این مقاله جایی ندارد و هم موهن است و هم از کلیت مقاله ایرانیکا یک قسمت را بزرگ کرده است و وزن نامتناسب داده ، تازه ترجمه دقیق جمله ایرانیکا هم نیست . شاید بهتر باشد کمی کل قسمت هویت را سبک کنیم و بیشترش را در مقاله مادر بیاوریم . با سپاس Alborz Fallah (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۳۷ (UTC)[پاسخ]

بخش هویت همین الان هم خیلی سبک شده است. البته که توهین است، ولی ما می خواهیم به طور دانشورانه این توهین بسیار رایج و ریشه ها و ابعاد اش را بررسی کنیم و منبعی گردن کلفت هم برایش ارائه شده، وزن هم ناشی از حجم بالای مقاله ایرانیکاست و شما اگر می توانید به نحوی که منظور را برساند خلاصه کنید.123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)[پاسخ]
اشکال ترجمه چیست؟ دقیقتر بگویید چی زیادی ست.123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۵۷ (UTC)[پاسخ]
But the majority of Rašti jokes focus on the sexual lassitude of their men and the wantonness of their women. They portray an image of credulous cuckolds:

ظاهرا credulous cuckolds را زن قحبه‌ای زودباور ترجمه کرده اید . تحت الفظی آن دیوث ساده لوح است ، اما هم عفت کلام و هم لزوم رعایت احترام ، باعث میشود مثلا ترجمه کنیم ...وتصویر مردی ساده لوح با همسری هوسباز را به تصویر میکشد ...

These accounts make the Caspian area out to resemble the Boeotia of classical literature, a land of somewhat slow and dim-witted people.

ظاهرا ترجمه شده است : رشتیها در ایران هدف محبوب این حکایات و جوکهایی بدسگالانه‌اند که منطقه خزر را سرزمینی کند و مردمانی کم عقل تصویر می‌کند و بی ریایی و زودباوری مردمان آن استان را مسخره می‌کنند.در صورتی که Boeotia نام منطقه ای است که آتن در آن بوده و هست و در ادبیات کلاسیک آنرا به رعونت و سبکسری مینواختند . بدسگلانه از کجا آمد ؟ تازه جمله از نظر دستوری هم خوب ترجمه نشده است ، یعنی ترکیب سرزمین کند ، بی معنی است . تازه مشکل اساسی من با ترجمه نیست ، می گویم که یک مقاله حجیم ایرانیکا کاملا بررسی کرده و دور و بر قضیه را گشته است ، اما در این مقاله ، چند جمله اش را دست چین کرده اند و تکست را خارج کانتکست مطرح کرده اند ( متن خارج از پس زمینه آمده است ) . --Alborz Fallah (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]

در مورد اول مرسی، در مورد دوم چون از من خواستند خلاصه کنم بیوتیا را حذف کردم و a land of somewhat slow and dim-witted people را نوشتم سرزمین کند چون مقاله بیوتیا موجود نبود. بدسگالانه از mischievous در Raštis are, in Persia, the favorite butt of these mischievous anecdotes آمد است. می گویم که اینها را خلاصه کرده ام. متن کاملش را اینجا ببینید. خارج نیست چون دلیلش را نوشته. آب و هوا و قیافه و ... . چه چیز باید داشته باشد تا داخل کنتکست بشود؟
اگر نسخه اول را می دیدید از آن هیچ چیزی حذف نشده بود. ولی وقتی به من می گویند خلاصه کن، نتیجه اش می شود همین دیگر. من مقاله ایرانیکا را از بالا داشتم می نوشتم به پایین، تا اینجایش را نوشتم بقیه ش دیگر زیاد بود و خسته شدم. البته آن بخشها مربوط به دیگر جنبه های هویت از جمله تصویر گیلان در ادبیات و شورشگری گیلانیان است. می خواهید باز بیاورم؟ 123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)[پاسخ]
منم طرفدار خلاصه کردنم . در مقابل این همه مطلب مهم بدون جا مانده ، سه بند بزرگ را اختصاص داده ایم به جوک و کالبدشکافی آن . همین مقاله ، بیشتر به رشت پرداخته و نه از لاهیجان به اندازه کافی گفته است و نه رودسر و نه فومن و املش و غیره : مثلا شیطان کوه و استخر لاهیجان و ییلاق آن و صنعت کلوچه و فرهنگ بالای محلی ، نه از خانهای املش و باستانشناسی املش ، و نه از سیاهکل و واقعه سیاهکل و نه فومن و نه صنایع چوب و ..... همه را ول کرده ایم کلی جا داده ایم به جوکهای آنچنانی ؛ اما همان هم باز میگویم که یک قسمت کوچک از کل مقاله ایرانیکا است . mischievous anecdotes را هم من اگر بودم ، حکایت موذیانه ترجمه میکردم تا بدسگالانه . بدسگال ، با بدخواه و بد اندیش و مثل آن همانند است ، اما موذی را در شوخی هم بکار میبریم و نویسنده هم به زبان انگلیسی منظورش همان فردی است که با لبخند موذیانه حکایتهای مسخره تعریف میکند و نه کسی که با شفافیت بد اندیشی میکند . --Alborz Fallah (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۴۸ (UTC)[پاسخ]
این رشتی که آنجا به کار رفته منظور فقط شهر رشت نیست و اصلاً چیزی خاص شهر رشت نیامده. اگر دقیق بخوانید منظور تصویر گیلانیان در نگاه عراقیان عجم است که همه گیلانیان را یکسره رشتی می خوانند، در جای جای آن بخش متن هم رشتی و گیلانی به یک معنا به کار رفته است. در خصوص تک تک شهرها نمی شود به طور خاص توضیح داد و هر یک مقاله خود را دارند. در خصوص صنایع در بخش اقتصاد ذکر شده و بخش قرن بیستم را هم هنوز نیفزودم چرا که بالا گفتم اجازه نمی دادند. mischievous را هم طور درست است بنویسین بی زحمت.

123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۰۰ (UTC)[پاسخ]

کل مقاله را منظورم است نه قسمت ایرانیکایی آن . موزه نظامی انزلی مثلا بین موزه های رشت گم شده است و یا موسیقی گیلان با آن همه کیا و بیا چیزی زیادی نوشته نشده یا موسیقی قاسم آبادی ، ولی بجایش در مورد جوک پنجاه برابر آن نوشته اند ! غذای گیلانی چه شد ؟! وزن زیاد نداده ایم به جوکهای بدسگالانه ؟--Alborz Fallah (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)[پاسخ]
تک تک موزه ها را که نمی شود نوشت. اگر می خواهید می توانیم از آن هم نام ببریم و توضیح بقیه را هم پاک کنیم. در موسیقی که نوشته شده! غذا هم دقیقاً بالای جوکها نوشته شده. گسترش دهم نمی گویند زیاد است و حجم می گیرد؟ در مورد تصویر گیلان در ذهن عراق عجم همه ش یک پاراگراف نوشته شده است. کمتر از این هم نمی شود کردش چرا که اول باید پدیده را نشان داد و سپس علتش را بیان کرد که می شود همینی که هست. 123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۴۰ (UTC)[پاسخ]
نظر آقاجانپور

به نظر من. ساختار مقاله ایراد دارد و خیلی شلوغ است، بهتر است که از پنج بخش اصلی تاریخ جغرافی اقتصاد سیاست و فرهنگ تشکیل شود. مقدمه هم طولانی تر از حالت معمول است و در جعبه استان ها هم آیتم نماینده ولی فقیه در استان، لازم نیست. متشکر--AA (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۵۷ (UTC)[پاسخ]

همان طور که در بالا ذکر کردم؛ بخش بندی ها بر اساس الگوی سایر مقالات برگزیده مشابه (مثلاً ایالات و استانهای Greater Manchester، Virginia و Karnataka) انجام شده است. معمولاً مقالات این چنینی 18-19 بخش دارند و این 5 تا نمی تواند هم موضوعات را پوشش دهد و بخش بندی درستی نخواهد بود. در خصوص لید هم باید به شیوه نامه آن رجوع کرد و بد نیست مقاله را در این خصوص ببینید. باید زبده مطالب مهم در آن ذکر شود. نماینده ولی فقیه به عنوان نماینده بالاترین مقام کشور در استان جایگاه و قدرت بالایی دارد و باید ذکر شود. لطفاً قبل از ایجاد تغییرات بنیادین، دلایل خود را شرح و توضیح دهید و اجماع سرش حاصل کنید. --123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۴۱ (UTC)[پاسخ]
همان طور که در این مقالات دیده می شود ما نیاز داریم به یک بخش جمعیت شناسی (دموگرافی) که هر چه مربوط به جمعیت و خصوصیات آدمهاست اعم از زبان و قوم و دین در آن باشد. یک بخش خاص رسانه می خواهیم؛ بهداشت هم بخش مجزا می خواهد. 123 (بحث) ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۵۴ (UTC)[پاسخ]
مقاله ایران را ببین، دوازده بخش دارد. گیلان، به عنوان جزئی از آن. بهتر است که حتی، خلاصه تر از آن باشد. من ترتیب ذکر کلیات را اشاره کردم. ابتدا، اینکه گیلان کجا است؟ (جغرافی)، سپس، تاریخ آن و سپس سه مساله بنیادی هر سرزمین و جامعه: اقتصاد، سیاست و فرهنگ که می توان، فرهنگ را به چند بخش کوچک تر جداگانه، تقسیم کرد. هر چه که پوشش نداد را مطرح کنید تا فکری به حال آن بکنیم. لطفا، توصیه هایت را خودت هم عمل کن. من مدتها پیش از تغییرات تو روی این مقاله کار می کردم که با ایجاد تغییرات بنیادین و مسلسل وار تو، با مدیران صحبت کردم و آنها هم نظر من را بنا به تلخیص مقاله، تائید کردند که هیچگاه، زیر بار آن نرفتی. بد نیست که پیش از تغییر دیگری، شما بیایی و مشورت کنی.--AA (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۰۱ (UTC)[پاسخ]
بهداشت، ابتکار خوبی بود ولی جمعیت شناسی، از مباحث اساسی جغرافیای انسانی است که فقدان بحث جغرافیای انسانی، حس می شود. AA (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۰۴ (UTC)[پاسخ]
مقاله ایران هم سطح این مقاله نیست، چرا که در خصوص یک کشور است نه یک استان یا ایالت. تازه برگزیده هم نیست و اشکالات زیادی دارد. من همه آن چه نوشتم، و بخش اعظم این مقاله را اکنون در برگرفته بر اساس الگوی آن مقالات برگزیده نوشتم. در ویکی اسم بخش را گذاشته اند جمعیت شناسی و دین و اقوام هم زیر مجموعه آن است. جغرافی بیشتر آب و هوا را شامل می شود و کوهها و رودها. الان هم همین طور است که شما گفتی. ولی رسانه بخش جدا می خواهد. من نمی دانم شما کجا با مدیران صحبت کردی، ولی مدیران هم جمعبندی کننده بحثهای انجام شده اند که شما هیچ وقت حاضر به شرکت در آن نشدی و نظر دقیق و موثری ارائه ندادی.123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۲۰ (UTC)[پاسخ]
امیدوارم که این نوشتارهای بدون امضاء و تهمت آلود از کاربر 123 نباشد. اگر هست به نظرات مدیر بهزاد مدرس در یک پاراگراف بودن همه زیر تیترها و تکرار تذکر به شما و روند مداوم خرابکاری توجه شود AA (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۱۶ (UTC)[پاسخ]
بنده واقعیت را بیان کردم به کسی تهمت نزدم. موضوعات را اگر بیایی مثل مقاله تبریز بشکنی به زیرموضوعها خوب بله هر کدام یک پاراگراف می شود، اما می شود مثل مثاله ویرجینیا کل موضوع آب و هوا را مثلاً، در یک پاراگراف آورد و آن را به کوه و رودخانه جدا نکرد. الان هم هر زیربخش یک پاراگراف است فقط بعضی پاراگراف ها به فراخور موضوع یا برای قرار دادن عکس بزرگتر هستند. تهمت خرابکاری هم نزن لطفاً. شمایی که هی می آیی بی توضیح ترتیب مقاله و لید آن را خراب می کنی. 123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۲۰ (UTC)[پاسخ]
شب بخیر. سپردم که مدیری قضاوت کند. هرچه قضاوت کردند، می پذیرم و من بعد از تو و بعد از مدتها سعه صدر و گفتگو، ویرایش یک طرفه کردن را شروع کردم و مداوماً اصلاحات دیگری را خرابکاری کردن را یاد گرفتم. من می پسندم که با مشورت کار کنم نه بی مشورت. شما چطور؟ از الان تغییر رویه دهیم. شب خوش AA (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۲۷ (UTC)[پاسخ]
من گفتگویی از شما ندیدم. هر چه خواستم توضیحی ارائه کنید شما مستقیم رفتید تغییرات تان را در مقاله انجام دادید. الان شاید اولین باری بود که به اختصار کمی توضیح دادید.123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۴۹ (UTC)[پاسخ]
عکسها را چرا پاک می کنی؟ معیارهای مقاله خوب را اصلاً یک بار دیده ای؟ می دانی عکس لازمه مقاله خوب است؟ من مگر بیکارم هی بیایم خرابکاریهای تو را درست کنم؟ بس کن دیگر. من نمی دانم کسی چرا جلوی این کارها را نمی گیرد 123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)[پاسخ]
بله، چند عکس مرتبط و نه آلبوم عکس، به شیوه ای سلیقه ای--AA (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)[پاسخ]
درج و پراکندن جوک‌های قومی و ناحیه‌ای

به نظر من در مقاله‌های مربوط به استان‌ها و شهرها و اقوام جای مطرح کردن، بهادادن و پاسخ دادن به جوک‌ها، حرف‌ها و حدیث‌های عامیانه‌ای که به هر نحو مردم این مناطق مورد کم احترامی قرار گرفته‌اند، نیست.Roozitaa (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۱۰ (UTC)[پاسخ]

این یک پدیده گسترده اجتماعی ست که بی شک وجود دارد. ویکی پدیا سانسور نمی شود. چرا نباید درباره ارزیابی علمی آن بدانیم؟--123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۱۳ (UTC)[پاسخ]
با جستجو در فرهنگ عامیانه‌ اقوال تمسخرآمیز زیادی در مورد مردم شهرها و ناحیه‌های مختلف ایران می‌توان پیدا کرد. حذف توهین‌های قومی سانسور به حساب نمی‌آید. به علت کثرت چنین اقوالی و رواج آن در کشور ایران، به نظر روش بهتر اینست که ارزیابی علمی در مورد جوک‌های قومی و ناحیه‌ای ایران در مقاله‌ای جداگانه مطرح شود و گیلان در آن به عنوان یکی از نمونه‌ها آورده شود. در دیگر مقاله‌های برگزیده استان‌ها و شهرهای ویکی فارسی از توجه نشان دادن به این چنین اقوال سخیفی پرهیز شده پیشنهاد می‌کنم که برای رعایت احترام مردم، در مقاله استان گیلان نیز این رویه دنبال شود.Roozitaa (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۳۸ (UTC)[پاسخ]
همان بالاتر هم گفتم که وزن دادن نامتناسب به جوک است . یعنی اهمیت تمسخر یک عده عوام ، در حد یک هفتم کل مبحث است ؟ ( سه قسمت از 21 قسمت ؛ که تازه قسمت جوکی فربه تر هم هست ! ) --Alborz Fallah (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۴۴ (UTC)[پاسخ]
جوک یکی بیشتر نیست دوتای دیگر عادات غذایی و ادبیات هستند. 123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]
آخه اون دو بخش دیگر هم منبع اصلی اش مقاله هویتی ایرانیکا است و با قصد واکاوی نقاط تعارض نگاشته شده است ، در صورتی که واقعا بنظرم ظلم به فرهنگ ریشه دار گیلان است که به جای ارائه یک نمای متقارن از فرهنگ غذایی گیلان ، این همه تاکید روی کله ماهی خوری و نان میخورم تا خودکشی کنم و امثال آن بگذاریم . معرفی ابعاد فرهنگی که تنها بزرگ کردن وجوه تعارض نیست . حتی یک بخش کوچکی که بیشترش را خودم در غذای ایرانی ویکی انگلیسی نوشتم ، خیلی بیشتر غذای گیلان را معرفی میکند . ادبیات پربار گیلان را فرو کاسته به چند ناسزای فرهنگی غربیها و چند خط در مورد تعارض اوستا با وارنا ! بخش هویتی این مقاله ، چهره غیر امیدوارانه ای به کل مقاله داده است . --Alborz Fallah (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۷ (UTC)[پاسخ]

  Roozitaa و Alborz Fallah حجم بخش را کاهش دادم. --123 (بحث) ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۵۲ (UTC)[پاسخ]

حجم این مطلب بازتابی از حجم این بخش در ایرانیکا است که خیلی مطول است. من چیزی را کوچک یا بزرگ نکردم، متناسب با منبع اصلی اینجا آوردم. باشد پس به این نتیجه می رسیم که ادامه ان مقاله هم باید ذکر گردد، در اولین فرصت چنین خواهم کرد. مقاله آشپزی گیلان ایرانیکا را هم استفاده خواهم کرد. این ادبیات، ادبیات گیلان نیست (ادبیات گیلان در بخش زبان ذکر شده)، تصویر گیلان در ادبیات به طور کلی است. در واقع گیلان از دید غیر گیلانیها است. شما مقاله را بخوانید می بینید که موردی از تصویر و دریافت از گیلان نیست که در مقاله ذکر شده باشد و در این بخش مقاله ما فروگذار شده باشد. مثبتش هم علاوه بر منفی اش ذکر شده. بخش بندیها بر اساس ایرانیکاست، هرجا تیتری داشته من هم تیتر گذاشتم. موافقم که جنبه های بسیار زیادی هستند که هنوز نیامده اند ولی آیا جا برایشان هست؟ 123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۲ (UTC)[پاسخ]


دوباره ویراستم این بخش را. 123 (بحث) ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۵۶ (UTC)[پاسخ]

نگاه مجددی به مقاله ایرانیکا انداختم. نیمه اول اش همین چیزهایی ست که آمده، نیمه دومش هم A land of refuge and dissidence. است که سعی می کنم بیاورمش. چیزی که ابهام برانگیخته عنوان است که Popular and Literary Perceptions of Identity است نه Identity و این باید در تیتر بخش بازتاب بیابد تا ابهامات برطرف شود. قبول است؟ 123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)[پاسخ]



این عکسهایی که پاک شده جای کسی را تنگ کرده بود؟ 123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]

بخش بندی مقاله

با توجه به مقاله های برگزیده مثل Virginia در ویکی انگلیسی چنین ترتیب و بخش بندی برای ارائه مطالب در نظر گرفته شده است:

  1. جغرافیا (زمین شناسی، اقلیم، گونه های گیاهی و جانوری (Flora and fauna) )
  2. تاریخ
  3. جمعیت شناسی (دموگرافی) شامل اقوام و دین
  4. اقتصاد
  5. سیاست
  6. فرهنگ
  7. رسانه
  8. زبان
  9. آموزش
  10. بهداشت
  11. حمل و نقل
  12. ورزش



***بنده الان سرم خیلی شلوغ است، لطفاً همگی هرچی به نظر شان می رسد خصوصاً در خصوص بخش بندی و کمی و کاستیهای احتمالی و نقایص بنویسند تا چند روز دیگر میایم درست می کنم*** 123 (بحث) ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]

کی قرار است که مدیران وپ فارسی، ما را از دست ویرایش های سلیقه ای غلط و لجوجانه این کاربر خرابکار، راحت کنند؟--AA (بحث) ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۴۰ (UTC)[پاسخ]
نظر
  • مقالهٔ بسیار مفید و پر و پیمانی است ولی متأسفانه در مقاله به این موضوع توجه نشده که ایجاز از امتیازات مهم یک نوشتار خوب بحساب میاید. بهتر است نقل مطالبی که چندان در فهم و درک ماهیت استان حیاتی نیستند به همان مقاله‌های دختر واگذار شود. فعلاً چند تا نکته به نظرم آمد:
  1. «وضعیت توپوگرافیک مناطق کم‌ارتفاع ساحل خزر منجر به یک آب و هوای هیرکانی بسیار ویژه می‌شود» یعنی چی؟ بهتر است مقالهٔ آب و هوای هیرکانی ایجاد شود.
  2. به نظر من از شروع این سطر، رشتیها با مشاهده عادات غذایی همسایگان شان گاهی با تفریح و گاهی با تحقیر به آنها می‌نگرند، تا آخر مؤلفه‌های هویت رشتی بهتر است حذف شود، ماندن این مطالب ضررش بیشتر از سود آن است. شد
  3. در قسمت ورزش آمده «از معروفترین ورزشهای بومی محلی این استان نیز می توان به کشتی گیله مردی، لافن بازی، کلاه پران، بروبیا، توپپا، الختور، ترنا و هفت سنگ اشاره کرد.» اینها چه ورزش‌هایی هستند؟ بهتر است مقاله‌شان ساخته شود. شد
  4. مقاومت اش یا مردم اش یا درختان زیتون اش از نظر دستوری صحیح نیست. ضمیر شخصی متّصل باید متصل نوشته شود و الف قبل از ش لازم ندارد. شد
  5. ویکی‌سازی بطور کامل انجام نشده‌است. مانند بارونق ترین، آموزش های شمس الدین، می توان و غیره.
  6. الگوی بخش‌بندی از روی مقاله‌های خارجی انتخاب شده که سوغاتی شهر و استان در آن معنا ندارد ولی برای خوانندگان ایرانی داشتن چنین بخشی خالی از لطف نیست و جای آن در آخرین بخش مقاله خالی است.شد
  7. بخش‌بندی در منابع نباید انجام شود.
  8. برخی از ارجاعات نصفه و نیمه است و ناشر و یا تاریخ بازبینی ذکر نشده‌است.شد Roozitaa (بحث) ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۰۲ (UTC)[پاسخ]
خیلی ممنون.
  1. این لینکهایی که گفتید را ایجاد می کنم، ولی الان شاید فرصت نکنم ایجاد شان کنم. این که نباید در خوب شدن این مقاله تاثیر بگذارد.
  2. بخش ورزش را بهبود خواهم داد.
  3. ضمیرها را بررسی می کنم.
  4. ابر ابزار این فاصله ها را مگر درست نمی کند؟ ابر ابزار بزنیم باید لازمست چک کنیم؟ بارونق‌ترین درستش است؟ من هم اطلاع ندارم که چطور می‌توان با استفاده از ابرابزار، این فاصله‌ها را به فاصلهٔ مجازی تبدیل کرد. باید از بخش فنی پرسید.
  5. بخشی از سوغات در بخش صنایع دستی و کشاورزی آمده، سعی می کنم در بخش گردشگری باز هم اضافه کنم.
  6. چرا؟ این طوری به خواننده کمک نمی کند منابع را راحت تر ببیند؟ یادکردها که فرق دارد. ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/جمع‌بندی بحث#نتیجه اجماع را بخوانید.
  7. ناشر ها را سعی بر افزودن می کنم ولی تاریخ بازبینی یعنی چه؟ نمی شود این را فاکتور بگیرید؟ جزو معیارها ست؟ بله درج صحیح زمان بازبینی جزو معیارهاست. یادکرد خالی (کمک) --123 (بحث) ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۱۴ (UTC)[پاسخ]
سعی کردم بعضیهایش را درست کنم لطفاً فاصله ها را ببینید. می بخشید معیارها که این است. در منابع این مقاله، از یک نویسنده دو نوع منبع نیامده که این نوع جداسازی دشوارش کند. باز حالا مساله مهمی نیست. من قصدم این بود که منابع راحت تر دیده شوند هر طور خود دانید. اصلاً معنای تاریخ بازبینی چه است؟ هدف من فقط راهنمایی است حال هرطور که خودتان می‌دانید عمل کنید. بازبینی در الگوی یادکرد یعنی درج زمانی که شما به وب مراجعه کرده و مطلب را دریافتید. این یک الگوی یادکرد وب است {{یادکرد وب |نام خانوادگی= |نام= |عنوان= |نشانی= |بازبینی= |تاریخ= |ناشر= |نشانی بایگانی= |تاریخ بایگانی= |کد زبان= }} قسمت بازبینی را لطفاً پر کنید.--123 (بحث) ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۲:۴۲ (UTC)[پاسخ]
فکر می کنم که تاریخ بازبینی ها درست شد. با تشکر از راهنماییهای ارزنده شما. 123 (بحث) ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۵۹ (UTC)[پاسخ]
سایت ایرنا اخیراً خراب شده و لینکهایش درست کار نمی کند الان سعی می کنم درست کنم.--خسته (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۱۳ (UTC)[پاسخ]
آرشیو این سایت کار نمی کند. باید منتظر شد درست کنندش. خسته (بحث) ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)[پاسخ]

با تشکر از زحمات شما تغییرات طبق نظرات تان را می توانید در مقاله مشاهده کنید. امیدوارم نظرات تان را در آن ببینید. --Sicaspi گپ ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)[پاسخ]

همانطور که گفتم بازبینی در الگوی یادکرد یعنی درج زمانی که شما به وب مراجعه کرده و مطلب را دریافتید. ولی به نظرم شما به این نحو عمل نکردید برای مثال <ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= http://rasht.irna.ir/News/80009984/احزاب-و-تشکل-های-گیلان,-شرکت-در-انتخابات-یک-وظیفه-دینی-و-ملی-است/سیاسی/|عنوان=تشکل‌های گیلان: شرکت در انتخابات یک وظیفه دینی و ملی است | ناشر = ایرنا |تاریخ = ۰۹/۱۲/۱۳۹۰|تاریخ بازبینی= ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲}}</ref> همانطور این صفحه مشخص است، من در همان روزی که شما تاریخ بازبینی را زدید، یعنی ۱۷ سپتامبر به این آدرس مراجعه کردم ولی باز نشد. با توجه به صفحه تغییرات به نظر می‌رسید که شما بدون اینکه به وب مراجعه کنید، یک تاریخ بازبینی ۱۷ سپتامبر به همهٔ یادکردها اضافه کردید.Roozitaa (بحث) ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)[پاسخ]

لینکها اصلاح یا جایگزین شدند.Sicaspi گپ ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)[پاسخ]


امروز بعد از تغییرات شما مقاله را خواندم این موارد به نظرم رسید:

  1. مطالب به خوبی از منابع جمع‌آوری شده به نظر برای خوب شدن مقاله کفایت می‌کند.
  2. ویکی‌سازی مقاله بطور دقیق و کامل انجام نشده‌است.
  3. جناب سیکاپسی هنوز به لزوم چسبیده نوشته شدن ضمایر شخصی متصل توجهی ندارند و در تمامی مقاله بطور مثال تنها در بخش صفویه چهار مورد، جانشینان اش، مقر اش، نسب اش و دنبال اش به چشم می‌خورد.تماماً انجام شد.
  4. به غیر از ضمایر متصل شخصی، صورت‌های متصل فعل بودن نیز در برخی موارد اشتباه دیده می‌شود. بطور مثال در بخش گردشگری علاقمند اند بعد از صامت منفصل یعنی د، الف نیاز نیست.تماماً انجام شد.
  5. بخش زمین‌شناسی متن نسبتاً سختی دارد که فهم آن برای همگان شاید میسر نباشد و بیشتر کوه‌ها و رودهای مهم این قسمت مقاله‌شان ساخته نشده‌است.
  6. فهم بخش آغازین آب و هوا یعنی «وضعیت توپوگرافیک مناطق کم‌ارتفاع ساحل خزر منجر به یک آب و هوای هیرکانی بسیار ویژه می‌شود.» برای خوانندهٔ معمولی مشکل است. نام ماه‌ها بهتر است بجای میلادی به خورشیدی نوشته شوند. زلزلهٔ رودبار بهتر است در بخش تاریخ بیاید.انجام شد.
  7. فهم معنی بخش آغازین گونه‌های گیاهی و جانوری یعنی «دلیل پوشش گیاهی غنی امتیاز اقلیمی گیلان آن است. منطقه بوتانیک هیرکانی ویژگیهای خاصی در ارتباط با منطقه ارو-سیبری و حتی درون ناحیه بوتانیک اکسین - هیرکانی» بسیار نارسا و مشکل است. «سطح بالای کوهها بین ۱۸۰۰ تا ۲۲۰۰ متر باقیمانده دارای جنگل فقیرتر اوری و ممرز است.» پیوند اوری صحیح نیست.بهبود داده شد.
  8. در بخش تاریخ قبل از اسلام ترتیب حوادث رعایت نشده است و پس از دوره ساسانی آمده‌است که «اسکندر موفق به فتح گیلان نشد.»انجام شد.
  9. بخش تاریخ بهتر است به جای اینکه به قیام سیاهکل خاتمه پیدا کند به حوادث تاریخی جدیدتر مخصوصاً زلزله رودبار اشاره‌ای بشود.انجام شد.
  10. مطالب بخش گردشگری راهنمای خوبی برای گردش خوانندگان به شمار نمی‌آید و آنچنان که معمول چنین مقاله‌هایی هست به مکان‌های گردشگری استان اشاره نشده‌است.اضافه شد.
  11. بخش تقسیمات اداری به نظر من زیاد از حد به حواشی پرداخته‌است و بهتر است از اصل موضوع یعنی «استان گیلان از سال ۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران وارد شد.» شروع شود و مطالب قبلی چندان مفید نیستند.انجام شد.
  12. در بخش موزه‌ها آمده که این استان دارای ۹ موزه است ولی تنها به ۶ موزه اشاره شده‌است.انجام شد.
  13. در بخش فولکلور آمده «گاهی به عنوان بازماندگان ائمه و شناخته می‌شوند.» بعد از ائمه یک کلمه به نظر می‌آید که جا افتاده‌است. تاریخ نوشته شدن مطالب این بخش مشخص نیست و برگزاری چهارشنبه سوری اصلاح شد.
  14. مشخص نیست نمایش عروس گولی چه ربطی به استان گیلان دارد.اصلاح شد.
  15. بررسی برخی از منابع هنوز باقی مانده است فقط برای مثال ارجاع 81 و 82 و 83 باز نمی‌شود. اعداد در برخی از ارجاعات فارسی به انگلیسی نوشته شده مانند ایرنا، 07/03/1391. بازبینی‌شده در 24 سپتامبر 2012. همه لینکها کار می کنند Roozitaa (بحث) ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۰۶ (UTC)[پاسخ]


خیلی ممنون

  • فکر می کردم اش ها درست شده. یک بار می گردم از اول همه اتصالات را چک می کنم.
  • رود و کوهها را پیوند داده ام و می دهم ان شا الله عزیزان علافمند بسازند.
  • نام ماهها و تواریخ بازتابی از منبع است، که چنین گفته من سعی در امانتداری دارم.
  • زلزله به این دلیل در آن بخش است که مثالی از مطالب زمین شناسی قبلش است در بخش تاریخ هم قرار می دهمش.
  • مطالب قبل از اسکندر کلیند، فقط مربوط به ساسانی نیستند.
  • مکانها را در مقالات بچه به طور مفصل اشاره شده این مقاله جایش را ندارد. عکسهایشان را دارد. این مقاله به طور کلی می پردازد.
  • بخش تقسیمات، جای دیگری ندارد، یعنی جز این مقاله استان گیلان، جای دیگری نمی توان قرارش داد. وقتی نام مقاله استان گیلان است باید گفته شود که این موجود از کی و چگونه ایجاد شد.
  • بخش موزه ها را می شود گسترش داد، اگر نگویند جا می گیرد.
  • مرسی!
  • 81 و 82 و 83 را من به شرافتم قسم می خورم که دیشب کار می کرد. من چه باید بکنم با این سایت خبرگزاری ممکلکت ایران؟ هر روز یک بلایی سرش می آید. بالاخره من تاریخ بازبینی را زده ام. مسئول بعدش دیگر نیستم. اعداد را ابرابزار می زنم.

--Sicaspi گپ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۲۲ (UTC)[پاسخ]

  • چند نکته:
  1. حالا هیچ کاری انجام نشده چه عجله‌ای برای پاسخگویی بود اول کمی عمل می‌کردید بعد در خدمت بودم.
  2. باید برای جستجوی اش از فایند استفاده کنید.
  3. بهتر است خود را بجای یک خوانندهٔ معمولی در حد دیپلم بگذارید، پس آسان بنویسید.
  4. ماه‌های میلادی برای استان گیلان جواب نمی‌دهد.
  5. «مطالب قبل از اسکندر کلیند، فقط مربوط به ساسانی نیستند.» جواب صحیحی نیست. انجام شد.
  6. خیالتان راحت باشد که مقاله‌های دختر یک صدم مقاله‌های مادر خواننده ندارند. پس اصل حرف و مطالب مفید و کاربردی در مقالهٔ مادر و بطورکلی و حواشی در مقاله‌های دختر.
  7. می‌توانید فعلاً مطالب را به مقاله‌ای به نام جغرافیای تاریخی گیلان انتقال دهید. تاریخ تولد استان گیلان از این جمله‌است «استان گیلان از سال ۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران وارد شد.» بازبینی کلی و تلخیص شد و مقاله بچه درست شد.
  8. تنها نام نه موزه را نوشتن کافی است.انجام شد.
  9. پس بایگانی را برای چه گذاشته‌اند؟ سابقه‌اش را داشتید خودتان دستی چند ارجاع ایرنا را بایگانی می‌کردید.
  10. در پایان توصیه‌ام به شما اینست که مقاله را بادقت بخوانید. چند جا غلط تایپی دارد.Roozitaa (بحث) ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۵۳ (UTC)[پاسخ]

علی الحساب قدری تغییر دادم. بایگانی چیست؟Sicaspi گپ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۴۷ (UTC)[پاسخ]

روال کار درست نیست
  • در واقع تمامی این بحث‌ها برای راحت کردن جمع‌بندی است. تا بحال روال بر این بوده که چند مورد با شماره مطرح می‌شده و نامزدان بعد از اقدام عملی، پاسخ تک تک موارد را می‌دادند. در این بحث روال کار به اینصورت درآمده که تقریباً بلافاصله بعد از مطرح شدن موارد نامزدکننده بدون اینکه عملاً کاری صورت داده باشد، نظر خود را در مورد تک تک موارد مطرح شده، بیان می‌کند و بعد از مدتی اطلاع می‌دهد که تغییراتی در مقاله انجام داده‌است. بدین ترتیب نه به اصطلاح ناظر و نه جمع‌بندی کننده به درستی متوجه نمی‌شوند که در عمل در جواب به تک تک موارد چه کاری صورت گرفته و مجبورند یا از روی تاریخچه، تغییرات آن را دنبال کنند یا مقاله را از اول تا به آخر بخوانند که وقت بسیار زیادی می‌برد. جمع‌بندی به این ترتیب بسیار مشکل است.Roozitaa (بحث) ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۰۲ (UTC)[پاسخ]
خوب من فکر می کردم ناظر تغییرات انجام شده را تعقیب می کند. باشد. نفرمایید عملاً کاری صورت داده نشده. تغییرات متعددی انجام شده است. پس از نظر آخر تان باز هم تغییر دادم و جلوی نظر، به رنگ نارنجی پاسخ دادم. در خصوص درخواست برای ایجاد مقاله های دیگر، باید عرض کنم بنده وقتم محدود است و ان شا الله افراد دیگری بتوانند مقالات قرمزی که در مقاله فقط مورد اشاره قرار گرفته اند را ایجاد کنند. البته این نباید در خوبی این مقاله مؤثر باشد. --Sicaspi گپ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۰۸ (UTC)[پاسخ]
  • با تشکر از تلاش شما، «نفرمایید عملاً کاری صورت داده نشده.» در اثر این است که جمله از پاراگراف خود جدا شده‌است. لطفاً مطلب را بار دیگر بخوانید. معنی چهار مورد زیر مشخص نیست:
  1. «این ناحیه رویشی در ارتباط با ناحیه ارو-سیبری و حتی درون ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی ویژگیهای خاصی دارد:»
  2. «وضعیت توپوگرافیک مناطق کم‌ارتفاع ساحل خزر منجر به یک آب و هوای هیرکانی بسیار ویژه می‌شود.» بهبود داده شد. دقت شود این و مورد قبلی اگر جمله از کنتکست خارج شود فهمش سخت است، ولی اگر متن کامل خوانده شود، جملات بعدیش توضیح این مساله اند.
  3. «پنج نوع خاص سفالگری تا پایان دهه ۱۹۷۰ در مناطق مختلف گیلان از جمله: کاسه و تنور نانوایی در هشتپر، گمج، نمکار و چیره در جیرده، گمج و چیره خام در گیلده و خرطوم، ظروف آب و ماست در روستاهای غرب تالاب انزلی و نزدیک سیاهکل، جنوب رودسر و تنها کارگاههای شهری در خمیران زاهدان در رشت موجود بوده‌است.»انجام شد.
  4. «در ۱۹۱۲ درآمد گمرک ۹٫۶ میلیون قران علاوه بر دو پنجم درآمد کشور از گمرکات بود. علاوه بر این دهقانان گیلانی از همتایانشان در بیشتر ایالات ایران بهتر بودند.»انجام شد.
  5. در مورد زلزله آمار کشته شدگان در قسمت زمین شناسی چهل هزار نفر و تاریخ ۳۵٬۰۰۰ نفر آمده‌است.منابع شان متفاوت است، تهشان هم ذکر شده، من چه کنم؟ ایرانیکا یا بی بی سی؟
  6. ۲۸امین تا جایی که من می‌دانم از نظر دستوری صحیح نیست و باید به صورت بیست و هشتمین نوشته شود.انجام شد.
  7. همانطور که خودتان می دانید آمار موضوعی است که معنای آن در ارتباط با تاریخ است. در دو جدول آمار حمل و نقل جاده‌ای در گیلان و آمار مرزی اعداد بدون تاریخ ذکر شده‌اند.Roozitaa (بحث) ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۴۶ (UTC)[پاسخ]

در ابتدا فکر می کردم که چون اولین بار است که دربارهٔ استان گیلان مطلب می‌خوانم متن به نظرم مشکل می‌رسد اما بعد از چندین بار خواندن هنوز هم به نظرم می‌رسد که دقت لازم در تنظیم و انتخاب نثر به کار نرفته و همچنین چندان تمایلی جهت ساده و خلاصه‌نویسی به چشم نمی‌خورد. در مورد آب و هوا، زمین شناسی و صنایع دستی قبلاً مواردی که به نظرم رسید و همچنان باقی مانده است را گفته‌ام. در مورد تاریخ برای مثال آمده‌است که «مناطق حاشیه خزر مادیه یک منطقه جغرافیایی و قومیتی متمایز ایران را شکل می‌دادند و به استقلال سیاسی گرایش داشتند. بر اساس نامه تنسر شاه گشناسب، در ابتدای دوره ساسانی به عنوان شاه گیلان، دیلم و رویان، طبرستان و دماوند را نمایندگی می‌کند. منطقه، یک پادشاهی رعیتی و بعداً یک استان کوههای پتشخوارگر (فرشواذگر) را شکل می‌داد. شهر اصلیش، رشت (سایرو پولیس)، باید بر سر راههای پارتی به ارس و آتورپاتکان بوده باشد. مسیحیت از طریق این راه می‌توانسته از قرن دوم به بعد به گیلها رسیده باشد گرچه تازه از قرن ششم به بعد اسقف نشین شده‌است. بین این منطقه با شادشاپور (قزوین)، آمل از طریق دنباوند و گرگان روابطی وجود داشت.»

  • معلوم نیست این مادیه به چه معناست؟ مادیه ایجاد شد.
  • منظور از نمایندگی کردن آیا همان فرمانروایی کردن است؟ اصلاح شد.
  • منظور از پادشاهی رعیتی چیست؟Vassal kingdom پادشاهی که در امور داخلی مستقل و در امرو خارجی تابع پادشاهی بزرگتر است. به پادشاهی تبعه عوض ش کردم.
  • چگونه این منطقه (دقیقاً کدام منطقه؟) یک استان کوههای پتشخوارگر را شکل می‌داد مگر کوههای پتشخوارگر چند تا استان داشت؟اسم استان کوههای پدشخوارگر بود.
  • گیلان اسقف نشین شده‌است به چه معناست؟ابرشیه یا اسقف نشین یا Diocese منطقه ای ست که اسقفی دارد که بر آن نظارت کند.
  • بین این منطقه با شادشاپور (قزوین)، آمل از طریق دنباوند (احتمالاً اشتباه تایپی است که هنوز باقی مانده است) و گرگان روابطی وجود داشت، جملهٔ گویایی نیست.اصلاح شد. بخش دوم کم ارتباط بود حذف کردمش.

در مقاله آمده‌است که عروس گولی نمایشی است که جنگل‌های گیلان برگزار می‌شود. چرا داخل جنگل، نمایش برگزار می‌شود. در ارجاع ۷۱ مطلب دیده نمی‌شود.Roozitaa (بحث) ‏۳ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)[پاسخ]

بنده که به روشنی و صراحت در پاراگراف دوم ستون چپ این صفحه می بینم : in 1940 in forests of Gilan ....
در خصوص آب و هوا و زمین شناسی و صنایع دستی اگر مقاله را ببینید، اصلاح شده است و پاسخ به طور رنگی در جلوی نظر تان داده شده. تمایل وجود دارد ولی در حدی که بار علمی مقاله زیادی آبکی نشود. --123 گپ ‏۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۵۹ (UTC)[پاسخ]

تغییراتی که می‌دهید دیده و دنبال می‌شود. هدف از مقاله بهره بردن مردم از محتویات آن است. شخصاً بعضی از قسمت‌ها که قبلاً ذکر کردم و شما هم تغییر دادید را هنوز متوجه نمی‌شوم برای مثال معنی اینکه گیلان آب و هوای هیرکانی دارد یا «این ناحیه رویشی در ارتباط با منطقه ارو-سیبری و حتی درون ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی هم ویژگیهای خاصی دارد» را متوجه نمی‌شوم و بنابراین من به عنوان یک خواننده بهره‌ای از این اطلاعات نبرده‌ام اما شاید نظر دیگران این نباشد و آنها به خوبی متوجه آب و هوای هیرکانی و موارد دیگری که ذکر کردم، بشوند.متن از جملات مستقل بی ارتباط تشکیل نمی شود. اجزای متن به هم پیوند دارند. معلوم اسن که یک جمله را اگر از متن جدا کنید فهمش سخت می شود. در خصوص این جمله اگر به دو سه جمله قبلتر برگردید می بینید که این ناحیه بخشی از ناحیه رویشی اکسین - هیرکانی است که این ناحیه خود درون منطقه ارو-سیبری است. حالا این ناحیه درون این منطفه های بزرگتر در قیاس با آنها ویژگیهای خاصی دارد. در خصوص آب و هوا هم علامت کالن یعنی «:» نشان می دهد که جملات بعدی توصیفگر این جمله اند، یعنی : جریانات جوی غالب شمالی-جنوبی، بر فراز دریا مرطوب شده، توسط مانع قوی البرز مجبور به بالارفتن شدید می‌شوند و ...

  • سلسله جبال پتشخوارگر در دهخدا آمده است. این سلسله جبال را استرابون سلسله جبال البرز نامیده. همچنین منطقه، ایالت و استان پتشخوارگر هم زیاد بکار رفته‌است اما عنوان استان کوههای پدشخوارگر را تا بحال نشنیده بودم. شد.
  • پاراگراف بالا بعد از تغییرات هنوز مشکل دارد و معنی روانی ندارد.
  • منبع نمایش عروس گولی دیده نمی‌شود و در سایت ها آمده این نمایش در لاهیجان و روستاهای اطراف رشت اجرا می‌شود نه در جنگل‌.یعنی چی دیده نمی شود؟ منبع همان World Encyclopedia of Contemporary Theatre: Asia/Pacific که بالا لینکش را آورده ام. نمی توانید بازش کنید؟ روستاهای رشت و جنگل تضادی با اجرا در منبع ندارد. متن این مقاله مطابق منبعش استRoozitaa (بحث) ‏۴ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۲:۰۸ (UTC)[پاسخ]
  • بعد از عضو شدن و سرچ Gilan تنها این یک قسمت بریده شده …masks, there existed until the 1940s in the forests of Gilan a dan… در سمت چپ پدیدار شد. همهٔ متن کتاب آنلاین در دسترس نیست. در اینجا نوشته تا دههٔ چهل میلادی (مشخص نیست اما احتمالاً منظور این نمایش باشد) در جنگل ‌گیلان وجود داشته، نوشته نشده که امروزه هم در جنگل انجام می‌شود.Roozitaa (بحث) ‏۵ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۱۶ (UTC)[پاسخ]
همان طور که قبلاً گفته شده، گوگل بوکس صفحات خاصی را بطور تصادفی به افراد مختلف بسته به عوامل جغرافیایی و زمانی و ... نشان می دهد لذا شاید شما نتوانید الان آن صفحه را ببینید بعداً یا با مرورگر دیگری چک کنید خواهید دیدش. برای محکم کاری از ایرانیکا هم اضافه می کنم. بله آن گفته تا 1940 ولی هنوز هم اجرا می شود. --123 گپ ‏۶ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۲۰ (UTC)[پاسخ]