ویکی‌پدیا:گزیدن مقاله‌های خوب/اسپهبدان گیلان

بحث زیر پایان یافته‌است و به‌زودی بایگانی خواهد شد.
خوب شد اجماع وجود دارد و مقاله کامل است.--محک 📞 ‏۱۲ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۰ (UTC)[پاسخ]

اسپهبدان گیلان

پیشاخوبیدگی اسپهبدان گیلان
ویرایش ورودی‌ها
اندازهٔ مقاله ۴۶٬۶۳۷
آیا مقاله ترجمه از ویکی‌های دیگر است؟ خیر
املا و انشای خوب انجام شد
دیباچهٔ مناسب انجام شد
منبع‌دارکردن همهٔ مطالب انجام شد
یادکرد صحیح منابع انجام شد
جایگزینی منابع نامعتبر (به‌خصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر انجام شد
بررسی حق نشر (متن و پرونده‌ها) انجام شد
جعبهٔ اطلاعات و/یا جعبهٔ گشتن مناسب انجام شد
رده و میان‌ویکی مناسب انجام شد
تصویر(های) مناسب انجام شد
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژه‌های خواهر انجام نشد
پیوند پایدار منابع برخط به‌زودی انجام می‌شود
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودی‌ها را تأیید نکرده‌است.
 اسپهبدان گیلان (ویرایش | تاریخچه) • بحثپی‌گیری


نامزدکننده: (نویسنده مقاله کاربر:Benyamin-ln).

MOSIOR (بحثمشارکت‌ها) ‏۵ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۲۷ (UTC)[پاسخ]

  • سلام. خیلی موضوع جالبی بود و هرچه کردم، نشد که نخوانمش :) لذا چند نکته برای بهتر شدنش عرض می‌کنم:
سلام مجدد. بررسی کرده و تغییرات موردنظر را در مقاله اعمال کردم.
    • پیش از هر چیز باید کمبود منابع اولیه را مورد توجه قرار داد. تقریباً چیزهایی که امروزه درباره تاریخ ناحیه تالش و دشت مغان می‌دانیم یک‌هزارم تاریخ آن مناطق است. (به گمونم این ربطی به گمخ نداره :))
همینطور است و محققین این حوزه، سختی‌های زیادی دارند. چند خطی بیرون از گمخ، شرح مصیبت بگویم: مقاله اسپهبدان گیلان را به یکی از دوستانی که از نسل همین دودمان مهرانیان است و خود نیز در حوزه تاریخ درس خوانده و پژوهش کرده‌است نشان دادم، گفت این topic را هرگز در جایی ندیده‌است، گویی که موضوعی جدید از دل تاریخ بیرون کشیده شده باشد چون همانطور که در مقاله نیز مشاهده می‌شود در منابع فارسی، به جز برخی اشارات جسته و گریخته، واقعا چیز خاصی وجود ندارد! متأسفانه نویسنده این کتاب پیش از آن که جلد دوم کتاب را چاپ کند درگذشت، ایشان نیز چند سال پیش فوت کرد و امکان مراجعه به آنان را ندارم. شاید برایتان جالب باشد که من برای ساخت یک مقاله مفصل از این شخص عضو ویکی‌پدیا شدم. پس از چند سال تحقیق و بررسی وسواس‌گونه، سال قبل به این شخص رسیدم و اکنون نیز در مقطع تاریخی قرون وسطی هستم با این حال هنوز نتوانسته‌ام آن اولی را کامل کنم…! (با فکت‌هایی که به دست آوردم، معتقدم پدرش آرزوی احیای مرزهای اسپهبدان را محقق کرده و پس از تسخیر شهر رشت، به فکر رقابت با قاجار و پادشاهی بر کل ایران بود اما حتی تالش را نیز از دست داد و سر آخر نیز در اثر سرزنش‌های فراوان دق کرد)
    • بخش‌بندی مقاله کمی گیج کننده است. اطلاعات ما از این خاندان به «نامشان»، «ناحیه‌شان»، «سرگذشت چند تن از افرادشان» و «سرانجامشان» برمی‌گردد. توقع می‌رود بخش‌ها هم بر همین اساس باشند. در حال حاضر، بخش «سیاسی-اجتماعی» موضوع مشخصی ندارد و نیمی از آن به «جغرافیای طبیعی» می‌پردازد و نیمی دیگر درباره نام این خاندان است. برخی از «اسپهبدان شناخته شده» هم در بخش «پیشینه تاریخی» آمدند در حالی که موضوع این دو سکشن تقریباً یکسان است و بخشی از «پیشینه» هم متعلق به «جغرافیای طبیعی» است. لطفا مطالب را بر اساس موضوعشان تفکیک کنید (ترجیحاً به همان 4 بخش مذکور)
✓ بخش‌بندی‌ها اصلاح شد.
    • درباره وجه تسمیه این خاندان کم گفته شده. بخشی از مطالب که در لید (دیباچه) آمده و بخشی از مطالب دیگر در اقصی نقاط مقاله که در این باره است می‌تواند خود بخش مهمی از مقاله را تشکیل دهد. این که گفته شده این خاندان از نسل خاندان مهرانی و هفت خاندان بزرگ ساسانی-اشکانی هستند هم یک فرضیه بر اساس نامشان است، نه مطلبی فکت. ضمن این که باید توضیح داده شود که کلمه «اسپهبد» در شمال ایران چه کاربرد دیرینه‌ای دارد. از دوره دابویگان این کلمه رواج داشته و اغلب حاکمان طبرستان و گیلان با این نام خود را می‌شناساندند. به گونه‌ای که تا دوره سلجوقی کلمه شاه/پادشاه برای حاکمان شمال ایران رواج ندارد. لذا این بیشتر یک لقب و مقام است تا نام خاندانی حاکمان تالش-مغان.
✓ توضیح درباره اسپهبد افزوده شد.
ما با سه خاندان مهرانی روبرو هستیم. یکی خاندان مهران است که متعلق به دوره اشکانی است، دومی مهرانیان ارّان است که خود را منتسب به خاندان مهران می‌دانستند و سومی، مهرانیان آستارا است که اینها نیز خود را منتسب به خاندان مهران می‌دانستند و در اینجا علی عبدلی نتیجه گرفته که مهرانیان آستارا، بازماندگان مهرانیان ارّان هستند که پس از آن که آلبانیای قفقاز را از دست دادند، به سراغ مملکت اسپهبد آمده و حکومت آن را به دست گرفتند.
    • بخش فرجام هم از بس اسامی خاص دارد، خیلی روشن نیست. به خصوص ارتباط بند آخر را با این‌ها نفهمیدم. الان ربط شورش‌های دوره صفوی و پادوسپانیان چیست؟! و با چه حسابی در جعبه اطلاعات آخرین دوره حکومت اسپهبدان مغان در دوره صفوی آمده؟
آن بخش را یک خانه‌تکانی اساسی کردم تا ابهاماتش برطرف شود.
    • جای خالی یک نقشه هم شدیداً در مقاله احساس می‌شود. اگر نقشه‌های موجود کنونی را رضایت‌بخش نمی‌دانید، می‌توانم در کشیدن نقشه‌ای جدید کمک کنم.
ممنون می‌شوم. در نقشه سرزمین‌های ایران در دوران خلافت عباسی، مرزی بین گیلان و مغان وجود ندارد بنابراین با توجه به متن مقاله، احتمالا گسترهٔ قلمرو چیزی شبیه به قلمروی خانات تالش بوده‌است. برای زمینهٔ نقشه و ترسیم جغرافیای منطقه نیز این تصویر به دردتان خواهد خورد.
    • الگوی ناوبری پایین صفحه مناسب نیست چون این مقاله به یک سلسله می‌پردازد؛ نه شهری باستانی. (البته با ماهیت وجود خود این الگو هم مشکل دارم) به جای آن الگو:تالش را پیشنهاد می‌کنم.
✓ الگو:تالش افزوده شد.
شهر نیز بوده است. اسم سرزمین، «مملکت اسپهبد»، «اصفهبذان» و موارد مشابه که در متن مقاله آمده، بوده اما «اِسپَهبُد» نام یک نقطه شهری و مرکز حکومت آن نیز بوده‌است. بنابراین این مقاله به طور همزمان، هم درباره یک سلسله است و هم یک جغرافیای تاریخی.
سلام. خیلی خوشحالم که مورد توجه قرار گرفت. اصلاحات را انجام می‌دهم و سپس پاسخ خواهم داد. Benyamin-ln (بحث) ۱۵ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۴۴ (ایران) ‏۵ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۴ (UTC)[پاسخ]
@محک: موارد موردنظر را انجام داده و پاسخ‌ها را به همین رنگ، زیر هرکدام افزودم. Benyamin-ln (بحث) ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۳:۴۱ (ایران) ‏۷ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)[پاسخ]
      • ممنون از همکاری خوبتان. بخش‌بندی بسیار بهتر شده. تنها مشکل کنونی را در لید می‌بینم. طبق وپ:لید بایستی مطالب لید خلاصه‌ای از آنچه در سراسر مقاله پخش است باشند. در حالی که گویا این بخش از مقاله هم‌اکنون خود بخشی مجزا و مستقل است. بهتر است آن‌ها را تحت سکشن مجزایی آورید؛ سپس به قلم و انشای خودتان یک خلاصه از کل آنچه در مقاله آمده را بنویسید.
      • بد نیست نظر علی عبدلی در خطوط بالاتر را نیز به صورت نقل قول در بخش مربوطه مقاله بیاورید.
      • بنده هنوز متوجه ارتباط بایندر خان و پادوسپانیان را با اسپهبدان آستارا نمی‌فهمم. پادوسپانیان خاندانی مجزا و مستقل بودند که هزار سال در رویان حکومت کردند و برخی از آن‌ها، مطابق رسم حاکمان شمال، لقب اسپهبد هم داشتند. منتهی این متعلق به کیلومترها دورتر از آستارا است و بنده ندیدم جایی ارتباطی میانشان باشد! در جستارهای وابسته نیز نام باوندیان آمده که تنها نقطه اشتراکشان همان کلمه اسپهبد است؛ اگر همین یک کلمه مقصود لینک بوده، پیشنهادم جایگزینی تاریخ طبرستان با آن است که دارای اقلا چهار سلسله با چنین لقبی است.
      • برای تصویر هم امشب یا نهایتاً فردا اقدام خواهم کرد. با سپاس: --محک 📞 ‏۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۱۳ (UTC)[پاسخ]
✓ بخش‌های مختلف ویرایش شده و لید مقاله بازنویسی شد
✓ دیدگاه عبدلی افزوده شد
مینورسکی با ذکر شورش امیره قباد و نیز انتصاب بایندرخان در انتهای تحقیق خود، گفته‌است که بایندرخان نیز ممکن است جزو اسپهبدان باشد. موضوع زمانی جالب می‌شود که ملگونف در جریان سفر خود به سواحل دریای خزر که در قرن نوزدهم رخ داده است، احتمالا یک سند شامل فهرستی از وابستگان بادوسپانیان در سال ۹۵۷ قمری به دست آورده که نام بایندرخان نیز در آن بوده‌است. عین مطالب صفحات ۸۳ تا ۸۵ ترجمه فارسی کتاب ملگونف را به منظور روشن شدن گفته‌های او، برایتان تایپ می‌کنم (نسخهٔ آنلاین کتاب به زبان آلمانی در گوگل بوکس از این لینک در دسترس است)
صفحه ۸۳:
ب- سلسله بادوسپان: حکمرانان این سلسله از سال ۴۰ تا ۸۵۷ هجری قمری برابر با حدود ۶۶۰ تا ۱۴۵۳ میلادی در رویان، رستمدار، کجور و نور حکومت کردند:
۱- پادوسبان پسر چیلاگاوباره، دوران حکومت ۳۰ سال
۲- …
صفحه ۸۴:
از سلسله بادوسپان، دو شاخه یکی از کاوس و دیگری از اسکندر منشعب شده‌است
I- بنو کاوس بیشتر در نور حکومت داشتند (از سال ۸۵۷ تا ۹۷۵ هجری قمری برابر با ۱۴۵۳ تا ۱۵۶۷ میلادی) تا این که سرانجام طهماسب صفوی آنها را از آنجا بیرون راند. هشت حکمران بعدی عبارت بودند از:
۱- …
صفحه ۸۵:
II- بنو اسکندر مدت ۱۲۷ سال از ۸۵۷ تا ۹۸۴ هجری قمری در کجور حکم راندند. اینان عبارت بودند از:
۱- …
علاوه بر این دو شاخه، کیومرث نیز از همین سلسله نسب داشته‌اند. حکمرانان آنان که از سال ۹۵۷ هجری قمری برابر با با ۱۵۵۰ میلادی در رستمدار، کجور، نور و طالقان حکمرانی کرده‌اند به شرح زیر بوده‌اند:
۱- کیومرث پسر کیکاوس شاه: در رستمدار
۲- شاه محمد پسر کیکاوس
۳- امیر حمزه پسر محمد: در تولی (تولم در گیلان)
۴- کامران شاه: در کوه‌دم (در گیلان)
۵- شیخ فضل‌الله: در لیثاره (طالش)
۶- ملک بایندرخان: در استاره (آستارا)
۷- ضیاء حسن پسر امیر سامان بزرگ: در کسگر (گیلان)
می‌بینید که علاوه بر آستارا، در اغلب مناطق گیلان از کوهدم گرفته تا گسکر و از لیسار تا آستارا در اختیار شاهزاده‌نشین‌هایی بوده که منتسب به یک شاخه فرعی از بادوسپانیان بودند. با این حال من این مسئله را نه به عنوان یک فکت، بلکه نقل‌قول از ملگونف آورده‌ام و قبل از آن جمله‌ای آورده‌ام که نظر ملگونف را تضعیف نمی‌کند اما تأیید هم نمی‌کند تا بی‌طرفی رعایت شود.
✓ پیوند به باوندیان را زدودم.
حداکثر قلمروی اسپهبد در چهار جهت از دریای خزر تا دشت مغان و از رود ارس تا رودخانه دیناچال اسالم بوده بنابراین تمام قسمت‌های رنگی را شامل می‌شود. فقط در شمال، بخش صورتی رنگ (دشتوند) و در جنوب، بخش سرمه‌ای رنگ (اسالم) را شک دارم که اینجا درست کشیده شده یا نه. از کنار هم گذاشتن این نقشه با نقشه‌های قبلی می‌توان نتیجه گرفت که اسپهبد در اوج گسترش خود، توسط رود ارس، با شروان‌شاهان همسایه بوده. به نظرم این نقشه جدید که لینک دادم، برای تعیین مرز شمالی اسپهبد عالی است. سپاس فراوان
Benyamin-ln (بحث) ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۳۸ (ایران) ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۰۸ (UTC)[پاسخ]
پیش‌نمایش نقشه
تشکر ویژه بابت توضیحات مبسوطتان 🌷
نسخه‌ای ابتدایی از نقشه را کشیدم. مرز شمالی آن بر اساس تصویر متأخر از امپراتوری گرجیان اقتباس شده و الباقی جهات را از خانات تالش گرفته‌ام. هر نقطه نظری دارید، بفرمایید تا اعمال کنم. خصوصاً درباره نام‌ها، رنگ‌ها و قید کدام شهرها منتظر پاسختان هستم. --محک 📞 ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۲۵ (UTC)[پاسخ]
پیشنهاد من اینهاست: رنگ زمینه را از آن جایی که گفته شده سپاهیان تالش در ارتش شیخ حیدر صفوی، کبود جامه بودند آبی پیشنهاد می‌کنم. لطفا نام اسپهبد، شیندان و دشت مغان را اضافه کنید. آستارا نیز بهتر است باشد تا مخاطب بتواند موقعیت‌ها را درک کند. شهرهای گسکر، باکو، اردبیل و نیز اگر قزوین داخل محدوده تصویر هست، از شهرهای سرشناس آن زمان بوده که خوب است اضافه کنید. از همسایگان سرزمین اسپهبد نیز نام بیه‌پیش، بیه‌پس و شروان و ارّان و آذربایجان را در صورت تمایل می‌توانید اضافه کنید. همچنین اگر موقعیت روستای هلیه‌کران را که موطن و مدفن شیخ زاهد گیلانی بوده نیز مشخص کنید، از این نقشه می‌توانیم برای مقاله شیخ زاهد هم استفاده کنیم. یک تیر و چند نشان! خیلی خوب شده، دستتان درد نکند. Benyamin-ln (بحث) ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۲۹ (ایران) ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)[پاسخ]
  • @Benyamin-ln: یک نکته به ذهنم رسید و آن این‌که وقتی از یادکردها به شیوه شیکاگو استفاده می‌کنیم، باید از الگوی پانویس کوتاه برای ارجاع در متن استفاده کنید. بنابراین ارجاعات را اصلاح کنید. یادکردهای مختلف و الگوی پک (پانویس کوتاه) را در جعبه ویرایش، انتخاب برچسب‌ها هم می‌توانید بیابید. برای پانویس‌های مخلوط (انگلیسی و فارسی) هم می‌توانید نوشتار ردیف را الگوی کارتان قرار دهید. mOsior (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۴۰ (UTC)[پاسخ]
@MOSIOR: درود بر شما. در این مقاله از شیوه‌نامه شیکاگو استفاده نکرده‌ام، اینجا خواستم برای اولین بار شیوه‌نامه هاروارد را پیاده کنم، به همین دلیل از {{Sfn}} استفاده شده است. اگر استفاده از هاروارد، ایرادی دارد کلا سیستمش را عوض کنم…
Benyamin-ln (بحث) ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۲۸ (ایران) ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)[پاسخ]
@Benyamin-ln: سلام. خیر ایرادی ندارد. اما منابع‌تان در هاروارد نباید به این شکل دربیاید (Smith, John (2005), Smith's paper)؟mOsior (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۱۱ (UTC)[پاسخ]
@MOSIOR: در نوشتار منبع‌دهی هاروارد اینطور نوشته شده: (مانند Smith 2010, p. 1). در نوشتار الگو:Sfn نیز همینطور. آن مدلی که شما گفتید فکر کنم شیکاگو باشد.
Benyamin-ln (بحث) ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۴۹ (ایران) ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)[پاسخ]
@Benyamin-ln: بله متوجه هستم. قسمت پانویسش درست است اما در قسمت منابع، چون اس‌اف‌ان با تاریخ پانویس را نشان می‌دهد، منابع هم بعد از نام نویسنده تاریخ در پرانتز می‌آید (در شیوه ای‌پی‌ای). در هر صورت می‌شود از دیگران هم پرسید. شاید کار شما مشکلی نداشته باشد و من در اشتباه باشم. mOsior (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۸ (UTC)[پاسخ]
✓ در نقشه تغییراتی اعمال کردم و باز هم اگر اشکال/نظری بود، درخدمتم.
گذشته از این، به نظر بنده مقاله به سطح خوب رسیده و از جناب mOsior می‌خواهم هرگاه مسائل مطلوبشان حل شد، مقاله را جمع‌بندی کنند. --محک 📞 ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۹:۴۹ (UTC)[پاسخ]
@محک: سلام. من چون مقاله را نامزد کرده‌ام، بهتر است خودتان جمع‌بندی کنید. @Benyamin-ln: در این‌جا از جناب حجت همین را پرسیده‌ام. ایشان عقیده داشت الگوی cite خروجی هاروارد در منابع پایانی می‌دهد اما ظاهراً به‌درستی رعایت نمی‌شود. اگر خواستید کارتان یک نمونه کامل از هاروارد باشد، از الگوی cite استفاده کنید. وگرنه من مشکلی با جمع‌بندی ندارم. ارادتمند. mOsior (بحث) ‏۹ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)[پاسخ]
  • @محک: اگر ممکن است، لطفا اسپهبد را به صورت یک نقطه در این موقعیت مکانی نمایش بدهید که تقریبا در سه کیلومتری غرب آستارا ست. به نظرم، اینطوری بهتر خواهد بود. سپاس فراوان.
    @MOSIOR: پیام آخرتان را بعدازظهر ندیده بودم. از این که موضوع را از جناب حجت پیگیری کردید، مچکرم. حجت بر ما آغاز شد! (همیشه تمام می‌کنند، ما آغازش کنیم) الان متوجه شدم مشکل چیست. حالا یک بار آمدم تنوع ایجاد کنم که به مشکل خورد :))) به شیوه شیکاگو تغییر دادم. Benyamin-ln (بحث) ۱۹ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۴۴ (ایران) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۱۴ (UTC)[پاسخ]
@محک: فکر کنم نوشته‌های روی نقشه هم به‌خاطر رنگ‌شان و هم ریزی‌شان خیلی خوانا نیستند. @Benyamin-ln: الان جمله‌های خودم را دوباره خواندم، فکر کنم تقصیر من بوده نامفهوم نوشته‌ام! من خیلی آدم سخت‌گیری نیستم آن هم برای تجربه‌های اول شما:) اما دو نکته، طبق وپ:ارجاع گروهی وقتی از شیکاگو یا به عبارتی از پک استفاده می‌کنید، ارجاع گروهی ممنوع است (استفاده از ref name). دیگر این‌که پسندیده است لید را از ارجاعات تهی کرده، متن و ارجاعش را به داخل متن برده و لید را خلاصه‌ای از اهم و رئوس مطالب کنید. mOsior (بحث) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۰۵ (UTC)[پاسخ]
✓ سایز نوشته‌ها و کمی هم رنگ قلمرو تغییر کرده؛ حالا چطوره؟ --محک 📞 ‏۱۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)[پاسخ]
@MOSIOR: ✓ اصلاح کردم. حق با شماست. ایشالا هیچ وقت سخت نگیرید، من چند تا مقاله بیارم گمخ :)))
فهرست حاکمان را درون جدول گذاشتم تا شکیل‌تر بشود. هنگام نگارش مقاله خیلی سختگیرانه منابع را بررسی نکرده بودم. امروز مجدد بررسی کردم و مطالب دیگری نیز برای اضافه شدن به نوشتار، از همان‌ها پیدا کردم و افزودم تا مقاله کامل شود. گمان نمی‌کنم دیگر اطلاعات به خصصوصی درباره این موضوع مقاله یافت بشود. سعی کردم هرآنچه در دسترس بود، اینجا بیاورم. Benyamin-ln (بحث) ۱۹ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۰۹ (ایران) ‏۱۰ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۳۹ (UTC)[پاسخ]