مرهشی

(تغییرمسیر از پرشی)

مَرهَشی (مَرـ هَ-شی)، از اواسط هزارۀ سوم ق.م و در زمان سلسله ­های میانرودان باستان به نام مرهشی اشاره می­شود و از این دوره به بعد و در زمان سلسله ­های آکدی، اور سوم بابل، ایسین­ لارسا و سلسله کاسی­ های بابل از سرزمین مرهشی نام برده شده است. امپراتوری لوگال آن موندو شاه سومر شامل سزمین های ایلام ، مرهشی ، گوتیوم ، سوبارتو ، «سرزمین کوه سدر» ، آمورو یا مارتو، «سوتیوم» ،  و «کوه ای آنا» ، ( اوروک با زیگوراتش ؟) میشده است. بر اساس کتیبه ی او "همه مردم سرزمین ها در صلح و صفا و در چمنزار زندگی می کنند".او همچنین به مقابله با ائتلافی متشکل از 13 فرماندار یا رؤسای شورشی به رهبری میگیر انلیل مرهاشی(Migir-Enlil Marhasi) اشاره می کند.[۱].والتر هینتس می گوید : ریموش (2270- 2278 ق. م) پسر سارگن، در آکد تازه به جای او نشسته بود که شاه «هیشپ­راتب» ایلامی و شاه «آبالگاماش» مرهشی از این فرصت برای به ­هم پیوستن نیروهایشان به منظور برافکندن یوغ خاندان سارگن استفاده کردند. اما پیش از آنکه ریموش بتواند دربارۀ طغیان این کوه­نشینان فکری کند، ناچار بود تا طغیان­های درون میانرودان را فرو نشاند. وی بعد از فتح دِر، راه خود را در همان مسیر سختی که پدرش یکبار در آن جنگیده بود، به کوهستان­های پشتکوه و به سوی درۀ کرخه گشود [۲]

مرهشی در زبان سومریان مَرهَشی (Mar-ḫa-ši) و در اسناد اکدی پَرَهه شوم (pa-ra-ah-shum-k :Parahshum) و در قدیمی ترین اسناد وَره خشه (Waraḫše) یاد شده است.[۳]

موقعیت ویرایش

جهانشاه درخشانی پَرَشی را همان پارس (البته در کرمان کنونی) می‌داند و پَرَشیان را نیاکان پارسیان برمی‌شمارد.

فرانسوا والا مکان احتمالی مرهشی را در بلوچستان ایران می­داند. ایشان موقعیت شیماشکی را در استان کرمان متصور شدند و مکان مرهشی را در همسایگی شرق آن در بلوچستان ایران حدس زدند.[۴] در حالی که نتیجۀ مطالعات باستان شناسی حاکی از آنست که موقعیت شیماشکی باستان نه در منطقۀ کرمان، بلکه به در منطقۀ زاگرس مرکزی واقع است[۵][۶][۷][۸][۹] در دورۀ ایسین­ لارسا، «آنوم­موتابیل»، حاکم شهر دِر مدعی می شود که سپاه انشان، ایلام و شیماش را درهم کوبیده و مرهشی را به تصرف درآورده است (مجیدزاده، 1370: 12)، فرانسوا والا این اشاره را حاکی از این می­داند که مرهشی در بیرون از ایلام و در شرق قرار داشته است، در صورتی که اگر مرهشی در شرق ایران یعنی بلوچستان یا کرمان قرار می­داشت بایستی ابتدا انشان، ایلام و سیماش تصرف می­شدند. در حالی که متن مذکور به وضوح عکس این مطلب را می­رساند، در این متن اشاره شده که نایب­السلطنه دِر سپاهیان انشان، ایلام و سیماش را درهم کوبیده، لیکن مرهشی را که در دسترس بوده و در منطقۀ نزدیکتری به دِر یعنی پشت­کوه امروزی در استان ایلام قرار داشته به تصرف درآورده است.[۱۰]

استینکلر مکان مرهشی را در مشرق فارس و استان کرمان می­داند[۱۱]به طور کلی، معروف­ترین و شاخص­ترین داده­ های باستان­شناختی سرزمین کرمان به هزارۀ چهارم و سوم ق.­م مربوط است و با ورود به هزارۀ دوم ق.­م این سرزمین دیگر نقش زیادی در تبادلات منطقه و به­ خصوص مطالعات ایلامی ندارد. مهم­ترین مکان استقراری حوزۀ کرمان تپۀ یحیی است که استقرار در آن فقط تا­ 1700­ق.م ادامه داشته است[۱۲]

بین محققان تنها والا و استینکلر، مرهشی را در شرق استان خوزستان دانسته اند و اکثر محققین جایگاه مرهشی را در شمال و شمال­غربی استان خوزستان و منطقۀ پشتکوه در استان ایلام می­دانند. به نظر والترهینتس، مرهشی در منطقۀ کوهستانی پشتکوه (استان ایلام امروزی) و سرزمین اطراف کرخه علیا در قسمت شمال­غرب سوزیان است. مرهشی به انگیزۀ حفظ خود، با ایلام باستان روابط دوستانه­ای داشته است زیرا هر حمله ه­ایی که میانرودانی ­ها علیه ایلام طرح می­کردند لزوماً از مسیر مرهشی می­ گذشت.[۱۳] وجود کتیبه آشوری گل گل ملکشاهی (در شهرستان ملکشاهی استان ایلام) که از آثار به جای مانده از آشوربانی‌پال است، این نکته را روشن می‌سازد‌.[۱۴]

مجیدزاده و نگهبان نیز موقعیت مرهشی را در شمال­غربی ایلام می­دانند[۱۵][۱۶] به عقیده جورج کامرون مرهشی در نواحی غربی یا شمال­غربی دشت خوزستان بوده و در واقع پایگاهی بوده است که ایلامیان از آنجا به میانرودان می­تاختند [۱۷]

بر اساس کتیبه­ های ریموش پادشاه اکد وی با نیروهایی متشکل از زهر، ایلام و مرهشی در منطقه مرهشی رویارو شده است و مرهشی قبل از رسیدن به شوش به تصرف درآمده است.[۱۸]

فرانسوا دسه، به همراه جمعی از دیگر باستان شناسان (نصیر اسکندری، ماسیمو ویداله، علی اکبر مس‌گر، مژگان شفیعی، میثم شهسواری، اکبر عابدی، سلمان انجم روز، علی شهدادی) مکان اصلی مرهشی را در حوزه تمدنی هلیل رود میدانند که طبق کتیبه های بین النهرین منطقه بزرگی شامل استان کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان بوده و در بین ملوحا و مگان قرار داشته است و براساس گاه نگاری متون سومری، در زمان پادشاهان اکد و سلسله سوم اور (سومر جدید) ارتباط تنگاتنگی میان این منطقه از ایران و جنوب بین النهرین وجود داشته است. طبق گفته آن ها این منطقه از نظر سیاسی از ایلام مجزا بوده و پیش از ظهور نام مارهاشی در متون بین النهرین در قرن 23 پیش از میلاد، به مدت دست کم یک هزاره ارتباط تنگاتنگی میان دو منطقه جنوب کرمان و جنوب بین النهرین وجود داشته است که در متون بین النهرین بدان اشاره نشده و تنها مدارک باستان شناسی گواه این مدعاست. [۱۹]

پانویس ویرایش

  1. The names of the 13 rebel chiefs in the inscription (as given by Guterbock) are: Migir-enlil, ensi of Marhashi; Enlil-ezzu, ensi of [...]; SHESH-kel (?), ensi of Kel; Su-Anum, ensi of Kagalla (?); [...]-Ellum, ensi of Amdama; Ibi-mama, ensi of Ardama; Nurshu-eli, ensi of [...]; Adad-sharrum, ensi of [...]; Badganum, ensi of [...]; Zumurtanu, ensi of [...]; Rimshunu, ensi of [...]; Abi-han[ish?], ensi of [...]; and [...]-bi-maradda(?), ensi of [...]. in "CDLJ 2017:1". cdli.ucla.edu.
  2. هینتس، 1371: 85.
  3. Bryce, Trevor (2009). The Routledge Handbook of the Peoples and Places of Ancient Western Asia: The Near East from the Early Bronze Age to the fall of the Persian Empire (به انگلیسی). Routledge. p. 449. ISBN 978-1-134-15907-9.
  4. والا، 1376: 192 – 193.
  5. نیکنامی و رفیعی علوی، 1388.
  6. هینتس،1371:81.
  7. شاخت، 1381: 358.
  8. جانسون، 1381: 579.
  9. Henrickson 1987: 212.
  10. مجیدزاده، 1376: 103 و همو، 1370: 8.
  11. والا، 1376: 192 و پاتس، 1385: 163.
  12. نیکنامی و رفیعی علوی، 1388: 209.
  13. هینتس، 1371: 82.
  14. فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه. ص. ۴۲.
  15. مجیدزاده، 1370: 7.
  16. نگهبان، 1372: 482.
  17. کامرون، 1372: 61 – 62.
  18. پاتس، 1385: 144 و 165.
  19. «تمدن جیرفت (براساس متون میخی بین النهرینی و کشفیات باستان شناختی در محوطه های باستانی ورامین و کنارصندل جیرفت)، ۱۳۹۹».

منابع ویرایش

  • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Marhasi». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۱۷ مارس ۲۰۱۱.
  • درخشانی، جهانشاه، دانشنامهٔ کاشان، جلدهای ۳ و ۴، «آریاییان، مردم کاشی، اَمَرد، پارس و دیگر ایرانیان»، چاپ اول، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات؛ بنیاد فرهنگ کاشان، اسفند ۱۳۸۲
  • تاریخ هرودوت