ابوطاهر جنابی
ابوطاهر سلیمان جنّابی (۲۹۴ ه. ق–۳۳۲ ه.ق)، فرمانروای ایرانی تبار دولت قرمطی در جنوب خلیج فارس ؛ در بحرین و شرق عربستان بود که در سال ۳۱۷ ه.ق اشغال و تاراج مکّه را فرماندهی کرد.
ابوطاهر جنابی | |||||
---|---|---|---|---|---|
فرمانروای قرمطیان | |||||
سلطنت | ۳۳۲ ه. ق–۳۱۱ ه.ق | ||||
تاجگذاری | ۳۳۲ ه.ق | ||||
پیشین | ابوسعید جنابی | ||||
زاده | ۲۹۴ ه.ق بحرین | ||||
درگذشته | ۳۳۲ ه.ق بحرین | ||||
| |||||
دودمان | قرمطیان |
ابوطاهر که پسر ابوسعید جنابی- بنیانگذار دولت قرمطی - است، در سال ۳۱۱ ه.ق به فرمانروایی رسید و بیدرنگ کارزار توسعهطلبانه و تهاجمی را بر ضدّ مناطق پیرامونی دولت قرمطی سازماندهی نمود. او در همان سال به قدرت رسیدنش، به بصره تاخت. به گفتهٔ ابنکثیر «در این حمله هزار و هفتصد سواره تحت فرمان او بود و پس از عبور از حصار شهر هفده روز در آنجا ماندند و بسیاری از مردم را کشتند».ابوطاهر در حمله قرمطیان به عراق در ۳۱۵ ه.ق کوفه را هدف تاخت و تاز قرار داد و با شکست دادن لشکر عبّاسی، حتّی بغداد را نیز تهدید کرد. نیروهای او پس از عدم موفّقیت در ورود به شهر بغداد، بیشتر مناطق عراق را از جمله رقّه، قادسیه، رأسالعین، کفرتوثا و موصل به باد غارت و تاراج دادند.
تهاجم به مکّه ویرایش
ابوطاهر در سال ۳۱۷ ه.ق و شش سال پس از حمله به کاروان حج، پرآوازهترین تهاجم قرمطیها را رهبری کرد که طیّ آن مقدّسترین اماکن و ابنیّهٔ اسلامی در شهر مکّه مورد چپاول و اهانت قرار گرفتند. وی که بدواً قادر به ورود به شهر نشدهبود، بر پایهٔ حقّ به رسمیت شناختهشدهٔ ورود هر مسلمانی به خانهٔ الله، خواستار اذن ورود شد و در مقابل سوگند یاد کرد که حرکتش مسالمتآمیز باشد. امّا به محض ورود به شهر، سپاه قرمطی شروع به کشتار حجّاج کرده و آنها را در حال کشتهشدن با به یاد آوردن آیات قرآن مورد اهانت و تمسخر نیز قرار دادند. گفته شدهاست که در این واقعه ابوطاهر با یک سپاه نهصد نفری وارد مسجدالحرام شد و بر روی اسبی قرار داشت و این در حالی بود که او مست بود و ششمیر عریانی در دستش بود و حتی اسب او نزدیک خانه ادرار کرد. ابوطاهر همچنین دستور داد تا درب کعبه را از جا درآوردند و پوشش کعبه را برداشته و میان یاران خود تکهتکه کرد.در این حمله قرمطیان اشیاء قیمتی که اعراب از مدائن و کلیساهای عیسویان به خانه کعبه آورده بودند، به غنیمت گرفتند و «درة الیتیم» را که ۱۴ مثقال طلا بود و نیز ۱۷ قندیل نقرهای و سه محراب نقرهای را که از قامت انسان کوتاه تر بود و بالای کعبه نهاده بودند، به تاراج بردند.[۱][۲] [۳]نیروهای قرمطی همچنین به فرمان ابوطاهر قبّهای را که بر فراز چاه زمزم ساخته شدهبود تخریب کردند و شمار زیادی از اجساد کشتهشدگان را درون چاه ریختند. ابوطاهر هنگام کشتار حاجیان در درگاه کعبه ایستاده و میگفت : « من از خدا و خدا از من است، او شما را می آفریند و من شما را میکشم » .[۴][۵] سرانجام در اوج خشونت و تندی قرمطیها، ابوطاهر امر کرد تا سنگ حجرالاسود را از جای برکنند؛ پس مردی از یاران وی پیشآمد و با گرزش ضربهای به این سنگ زده و در همان حال چنین ندا داد که: «طیراً ابابیل کجاست؟! حجّارة من سجیل کجاست؟ !». قرمطیها سپس سنگ یادشده را به همراه انبوه غنائم بهدست آمده با خود به احساء بردند. حجرالاسود تا ۲۲ سال در اختیار قرمطیها بود تا اینکه سرانجام به مکان اصلی خود بازگرداندهشد.
برکشیدن مهدی موعود ویرایش
از دیگر اقدامات ابوطاهر، ادّعای او مبنی بریافتن مهدی موعود بود. این مهدی موعود فردی بود همچون خود ابوطاهر ایرانی تبار به نام «ابوفضل اصفهانی» که مدعی بود تبارش به پادشاهان ایران میرسد. به سال ۹۳۱ م، این جوان گمنام را به مقام ریاست دولت قرمطی برکشید و به مدّت ۸۰ روز قدرت را تمام و کمال بدو سپرد. ابوفضل در دوران کوتاه فرمانرواییاش دستور داد تا کتب و نوشتههای دینی را همه بسوزانند و به جای اللّه، اهورامزدا را بپرستند. وی همچنین امر به کشتن خانوادههای نجبا و اشراف بحرین کرده و حتّی در واپسین روزهای حکومتش قصد کشتار خاندان خود ابوطاهر را داشت که به همین دلیل، ابوطاهر از جان خود بیمناک شده و ترتیبی داد تا او را بکشند و سپس اعلان کرد که اشتباه کرده و ابوفضل اصفهانی، مهدی موعود نبودهاست.
پس از این رویداد، ابوطاهر دوباره رهبری دولت قرمطی را بهدست گرفته و به تهاجمها و غارتهایش بر ضد کاروانهای حج در عربستان ادامه داد. ابوطاهر که به تندی مخالف شریعت اسلام بود، همواره به تمسخر و استهزاء باورها و آیینهای اسلامی دست مییازید. ابوطاهر در سال ۹۴۴ درگذشت و حکومت قرمطی را به ۳ تن از برادرانش واگذاشت.