ابوهاشم عبدالسلام بن محمد بن عبد الوهاب بن سلام ابن خالد بن حمران الجبائی المعتزلی معروف به ابوهاشم جبایی عالم معتزلی بود. وی در سال ۲۷۵ (قمری)/۸۸۸ (میلادی) به دنیا آمد و تحت آموزش پدرش، ابوعلی جبایی، بزرگ شد. وی در علوم کلام مناظره صاحب سبک بود و پیروان معتزلی او را «الهاشمیة» یا «البهشمیة» می‌نامند. وی در سال ۳۲۱ (قمری)/۹۳۳ (میلادی) درگذشت.

یکی از مسائل بحث‌برانگیزی که همواره با نام ابوهاشم همراه بوده، پذیرش چیزی است به نام «حال» که واسطه میان وجود و عدم است. از نظر وی، صفاتی چون عالم و قادر- که در وصف خداوند بکار می‌روند - «احوالی» هستند که به خود نه موجودند و نه معدوم؛ نه معلوم اند و نه مجهول، نه قدیمی اند و نه حادث.[۱] وی با ارئه این نظریه در جست و جوی راه میانه ای بود که از یک سوی - همچون شیوه بسیاری از اسلاف معتزلی اش در مسئله صفات الهی - به انکار صفات نینجامد؛ و از سوی دیگر، مجالی برای طرح پرسش دربارهٔ «زیادت صفات یا عینیت آنها با ذات» و نیز «حادث یا قدیم بودن صفات» باقی نگذارد. به هر حال، در تفسیر این دیدگاه و نقد آن، سخن فراوان است.[۲]

آثار ویرایش

  • الشامل در فقه
  • تذکرة العالم
  • العدة فی أصول در الفقه
  • کتاب الابواب الصغیرة
  • کتاب انسان
  • العوض
  • المسائل العسکریات
  • النقض علی ارسطاطالیس فی السکون و الفساد
  • الطبائع و النقض علی القائلین بها
  • الاجتهاد

منابع ویرایش

  1. الملل و النحل. صص. ۸۲.
  2. مصنفات الشیخ المفید. ج. ۱۰. صص. ۴۹–۵۶.
  • أعیان الزمان وجیران النعمان فی مقبرة الخیزران - تألیف ولید الأعظمی - مکتبة الرقیم - بغداد - ۲۰۰۱م - صفحه ۲۲، ۲۳.
  • المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم - ابن الجوزی البغدادی - ۶/۲۶۱.