اتریش-مجارستان

یک پادشاهی سابق در قاره اروپا

اتریش-مجارستان پادشاهی دوگانه‌ای بود که از سال ‎۱۸۶۷–۱۹۱۸ در اروپای مرکزی سیطره داشت. این کشور از اتحاد امپراتوری اتریش و پادشاهی مجارستان به وجود آمد.

امپراتوری اتریش-مجارستان
نام‌های دیگر

Österreichisch-Ungarische Monarchie (آلمانی)
Osztrák-Magyar Monarchia (مجاری)
اتریش-مجارستان
۱۸۶۷–۱۹۱۸
نشان امپراتوری ( ۱۹۱۵-۱۹۱۸م.) اتریش-مجارستان
نشان امپراتوری ( ۱۹۱۵-۱۹۱۸م.)
شعار: تقسیم‌ناپذیر و جدانشدنی
Indivisibiliter ac Inseparabiliter
سرود: خدا حفظ کند، خدا نگهداری کند / امپراتورمان را، کشورمان را
Gott erhalte Franz den Kaiser|Gott erhalte, Gott beschütze / Unsern Kaiser, unser Land
امپراتوری اتریش-مجارستان در ۱۹۱۳
امپراتوری اتریش-مجارستان در ۱۹۱۳
وضعیتامپراتوری
پایتختوین (پایتخت اصلی) و بوداپست
بزرگترین شهروین: ۱٫۷ میلیون نفر (سرشماری ۱۹۰۰)[۱]
بوداپست: ۸۶۰ هزار نفر (سرشماری ۱۹۰۰)[۲]
زبان(های) رایجزبان‌های رسمی:
آلمانی، مجاری، چکی، لهستانی، اوکراینی، رومانیایی، کرواتی، ایتالیایی، اسلواکیایی، صربی، اسلونیایی
زبان‌های غیررسمی اقلیت:
بوسنیایی، روسینی، ییدیش
دین(ها)
کاتولیک رومی؛ همچنین پروتستانتیسم، ارتدکس شرقی، یهودیت، و اسلام سنی پس از الحاق بوسنی
حکومتسلطنت مشروطه، اتحاد شخصی از طریق پادشاهی دوگانه
امپراتور و پادشاه 
• ‎۱۸۶۷–۱۹۱۶
فرانتس یوزف یکم
• ‎۱۹۱۶–۱۹۱۸
کارل یکم
وزیر-رئیس 
• ۱۸۶۷
فریدریش فن بئوست (اولین)
• ۱۹۱۸
هاینریش لاماش (آخرین)
نخست‌وزیر 
• ‎۱۸۶۷–۱۸۷۱
دیولا آندراشی (نخستین)
• ۱۹۱۸
یانوش هادیک (واپسین)
دوره تاریخیامپریالیسم نو
۳۰ مارس ۱۸۶۷
• استقلال چک-اسلواک.
۲۸ اکتبر ۱۹۱۸
• استقلال اسلاوهای جنوبی.
۲۹ اکتبر ۱۹۱۸
۳۱ اکتبر ۱۹۱۸
• معاهدات انحلال
در ۱۹۱۹ و در ۱۹۲۰
مساحت
۱۹۱۴۶۷۶٬۶۱۵ کیلومتر مربع (۲۶۱٬۲۴۳ مایل مربع)
جمعیت
• ۱۹۱۴
۵۲۸۰۰۰۰۰
واحد پولگولدن ‎(۱۸۶۷–۱۸۹۲)
کرون ‎(۱۸۹۲–۱۹۱۸)
پیشین
پسین
امپراتوری اتریش
پادشاهی مجارستان (۱۵۲۶–۱۸۶۷)
جمهوری اول اتریش
پادشاهی مجارستان (۱۹۲۰–۱۹۴۶)
نخستین جمهوری چکسلواکی
جمهوری دوم لهستان
پادشاهی یوگسلاوی
امروز بخشی از اتریش
 بوسنی و هرزگوین
 کرواسی
 جمهوری چک
 مجارستان
 ایتالیا
 مونته‌نگرو
 لهستان
 رومانی
 صربستان
 اسلواکی
 اسلوونی
 اوکراین
۱) معاهده سنت ژرمن امضا شده در ۱۰ سپتامبر ۱۹۱۹ و پیمان تریانون امضا شده در ۴ ژوئن ۱۹۲۰.

تاریخ ویرایش

به موجب سازش ۱۸۶۷، امپراتوری اتریش به اتریش (سرزمین‌هایی که در پارلمان امپراتوری نماینده داشتند) و مجارستان تقسیم گردید. هر دو کشور یک نخست‌وزیر و یک پارلمان داشتند، ولی از هر پارلمان ۶۰ نماینده به دعوت امپراتور-پادشاه، در بوداپست یا وین گرد می‌آمدند و مستقل از یکدیگر مسائل مشترک اتریش-مجارستان را مورد بحث قرار می‌دادند.[۳]

این سازش آلمانی‌زبان‌های ساکن اتریش و مجارها را به هم نزدیک کرد، اما موجب رضایت خاطر رومانیایی‌ها، اسلاوها و ایتالیایی‌های ساکن امپراتوری که با هم اکثریت سکنه مملکت را تشکیل می‌دادند، نشد. این اقوام با اصرار تمام هواخواه ایجاد حکومت فدرالیسم بودند. در خارج، اتریش با آلمان مصالحه کرد و پس از اتحاد با آن در سال ۱۸۷۹ ناحیه بوسنی و هرزگووین را گرفت. سیاست خارجی این امپراتوری متکی به اتحاد با آلمان و سپس اتحاد با ایتالیا بود و با روسیه و صربستان مخالفت می‌شد، چون صربستان مرکز فعالیت‌های خطرناک اسلاوهای امپراتوری به‌شمار می‌رفت.[۴]

اتریشی‌ها درصدد بودند با رسمیت بخشیدن به حاکمیت خود بر دو ایالت بوسنی و هرزگوین آن‌ها را از سلطه امپراتوری عثمانی بیرون کنند و در عین حال به این وسیله، ملی‌گرایان اسلاو را از اتحاد با یکدیگر دلسرد سازند. در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد اتریش-مجارستان و همسرش در سارایوو به دست یک متعصب صرب که تبعهٔ اتریش بود کشته شدند. در نتیجه در ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ اتریش به صربستان اعلان جنگ داد که باعث آغاز جنگ جهانی اول شد.[۵]

با مرگ فرانتس یوزف در ۱۹۱۶، جانشین او کارل وعدهٔ اصلاحاتی در قانون اساسی را داد ولی حمایت متفقین از تجزیهٔ اتریش-مجارستان، فروپاشی آن را گریزناپذیر ساخت. معاهده‌های سنت ژرمن و تریانون رسماً انحلال دوگانه را تأیید کردند.[۳]

منابع ویرایش

  1. «The metropolis as melting pot I: Vienna – migration under the Emperor». habsburger.net. ترجمهٔ David Wright.
  2. Zoltán Dövényi. "A migráció szerepe Budapest és környéke népességfejlődésében a xviii. század végétől az első világháborúig". demografia.hu (به مجاری).
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ فرهنگ تاریخ جلد اوّل، ترجمهٔ احمد تدین، شهین احمدی، مؤسسه انتشارات آگاه، تابستان ۱۳۶۹، ص. ص۸۰
  4. ش. دولاندلن، تاریخ جهانی از قرن شانزدهم تا عصر حاضر (جلد دوم)، ترجمهٔ احمد بهمنش، انتشارات دانشگاه تهران، ص. ص۳۵۲
  5. غفاری فرد، عباسقلی (۱۳۸۳تاریخ اروپا از رنسانس تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران: فرهنگ، ص. ص۲۱۸