اردوگاه کار اجباری داخائو

محل نگهداری اسرا توسط آلمان نازی

اردوگاه کار اجباری داخائو[۱][۲][۳] (به آلمانی: KZ Dachau) از بزرگ‌ترین اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی بود که توسط رژیم نازی در سال ۱۹۳۳ در ۱۶ کیلومتری شمال مونیخ در نزدیکی شهر داخائو در ایالت بایرن آلمان ساخته شد.

اردوگاه کار اجباری داخائو
اردوگاه کار اجباری آلمان نازی
سربازان آمریکایی از ورودی اصلی اردوگاه کار اجباری داخائو اندکی پس از آزادی آن در ۱۹۴۵ نگهداری می‌کنند
اردوگاه کار اجباری داخائو در آلمان واقع شده
اردوگاه کار اجباری داخائو
موقعیت داخائو در آلمان
دستگاه مختصات جغرافیایی۴۸°۱۶′۰۸″ شمالی ۱۱°۲۸′۰۷″ شرقی / ۴۸٫۲۶۸۸۹°شمالی ۱۱٫۴۶۸۶۱°شرقی / 48.26889; 11.46861
مکانبایرن علیا، آلمان جنوبی
ساخته شده توسطآلمان نازی
اداره شده توسطاس‌اس (SS)
استفادهٔ اصلیزندان سیاسی
دورهٔ فعالیتمارس ۱۹۳۳ – آوریل ۱۹۴۵
انواع زندانیانزندانیان سیاسی، لهستانی‌ها، یهودیان، همجنسگرایان، شاهدان یهوه، کشیشان کاتولیک، کمونیستها، رومانیایی‌ها
تعداد زندانیانبیش از ۱۸۸٬۰۰۰ (برآورد شده)
تعداد کشته۴۱۵۰۰ (بر اساس وبسایت داخائو)
آزاد شده توسطنیروی زمینی ایالات متحده آمریکا
وبگاهkz-gedenkstaette-dachau.de
دروازه ای که از آن وارد اردوگاه اسرا می شد حاوی شعار Arbeit macht frei (کار آزاد می کند) است.
هاینریش هیملر (ردیف جلو، کنار زندانی) در بازدید از اردوگاه کار اجباری داخاو، ۱۹۳۶
نمایی از اتاق گاز اردوگاه کار اجباری داخاو

زندانیان در ترس دائمی از رفتار وحشیانه و بازداشت‌های ترور‌آمیز زندگی می‌کردند، از جمله سلول‌های ایستاده، شلاق زدن، به اصطلاح آویزان کردن از درخت یا تیر، و ایستادن در حالت خبردار برای مدت‌های بسیار طولانی.[۴] بیش از ۳۰٬۰۰۰ نفر از یهودیان، لهستانی‌ها، روس‌ها، و بسیاری از کشورهای دیگر در این اردوگاه به قتل رسیدند.

این اردوگاه ۱۲۳ اردوگاه فرعی نیز داشت.

تاریخچه

ویرایش

تأسیس

ویرایش

پس از تصرف باواریا در ۹ مارس ۱۹۳۳، هاینریش هیملر، که در آن زمان رئیس پلیس مونیخ بود، شروع به صحبت با مدیریت یک کارخانه متروکه باروت و مهمات کرد. او از این محل بازدید کرد تا ببیند آیا می‌توان از آن برای اسکان زندانیان تحت حفاظت استفاده کرد. اردوگاه تمرکز داخائو در ۲۲ مارس ۱۹۳۳ با ورود حدود ۲۰۰ زندانی از زندان اشتادلهایم در مونیخ و زندان لاندسبرگ (جایی که هیتلر در دوران حبس خود «نبرد من» را نوشته بود) افتتاح شد.[۵] هیملر در روزنامه «مونشنر نویسته ناخریشتن» اعلام کرد که این اردوگاه می‌تواند تا ۵۰۰۰ نفر را در خود جای دهد و آن را به عنوان «اولین اردوگاه تمرکز برای زندانیان سیاسی» توصیف کرد که برای بازگرداندن آرامش به آلمان استفاده می‌شود.[۶]

این اردوگاه به اولین اردوگاه تمرکز منظم تبدیل شد که توسط دولت ائتلافی حزب کارگر ملی سوسیالیست آلمان (حزب نازی) و حزب ملی خلق آلمان (منحل شده در ۶ ژوئیه ۱۹۳۳) تأسیس شد.

شاهدان یهوه، همجنس‌گرایان و مهاجران پس از تصویب قوانین نورنبرگ در سال ۱۹۳۵ که تبعیض نژادی را نهادینه کرد، به داخائو فرستاده شدند.[۷] در اوایل سال ۱۹۳۷، اس‌اس با استفاده از نیروی کار زندانیان، ساخت مجموعه‌ای بزرگ را آغاز کرد که قادر به نگهداری ۶۰۰۰ زندانی بود. ساخت و ساز رسماً در اواسط آگوست ۱۹۳۸ به پایان رسید.[۸] مخالفان سیاسی بیشتر و بیش از ۱۱،۰۰۰ یهودی آلمانی و اتریشی پس از الحاق اتریش و سودتنلند در سال ۱۹۳۸ به این اردوگاه فرستاده شدند. صدها نفر از سینتی و کولی در سال ۱۹۳۹ به اردوگاه فرستاده شدند و بیش از ۱۳،۰۰۰ زندانی از لهستان در سال ۱۹۴۰ به این اردوگاه اعزام شدند.[۷][۹] نمایندگان کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در سال‌های ۱۹۳۵ و ۱۹۳۸ از این اردوگاه بازدید کردند و شرایط سخت آن را مستند کردند.[۱۰]

کار اجباری

ویرایش

زندانیان اردوگاه تمرکز داخائو در اصل قرار بودند به عنوان نیروی کار اجباری برای یک کارخانه مهمات‌سازی و گسترش اردوگاه خدمت کنند. این اردوگاه به عنوان یک مرکز آموزشی برای نگهبانان اس‌اس-توتن‌کوپف‌فربانده استفاده می‌شد و الگویی برای سایر اردوگاه‌های تمرکز بود.

اردوگاه حدود ۳۰۰ متر در ۶۰۰ متر به شکل مستطیل بود. ورودی زندانیان با دروازه‌ای آهنی با شعار «کار آزاد می‌کند» (Arbeit macht frei) تأمین شده بود. این شعار بازتاب تبلیغات نازی بود که اردوگاه‌های تمرکز را به عنوان اردوگاه‌های کار و بازآموزی معرفی می‌کرد. این هدف اصلی آنها بود، اما تمرکز به زودی به استفاده از کار اجباری به عنوان روشی برای شکنجه و قتل تغییر یافت.[۱۱] شعار اصلی روی دروازه‌ها باقی ماند.

از سال ۱۹۳۸، روند پذیرش تازه‌واردان در Schubraum انجام می‌شد، جایی که زندانیان باید لباس‌ها و دارایی‌های خود را تحویل می‌دادند. آلبرت تایس، یکی از زندانیان سابق لوکسامبورگی، درباره این اتاق گفت: «در آنجا همه لباس‌هایمان را از ما گرفتند. همه چیز باید تحویل داده می‌شد: پول، حلقه، ساعت. اکنون کاملاً برهنه بودیم».[۱۲]

اردوگاه پس از عملیات بارباروسا

ویرایش

بیش از ۴۰۰۰ اسیر جنگی شوروی توسط گارد فرمانده داخائو در میدان تیراندازی اس‌اس واقع در هبرتس‌هاوزن، دو کیلومتری اردوگاه اصلی، در سال‌های ۱۹۴۱-۱۹۴۳ به قتل رسیدند.[۱۳][۱۴] اس‌اس از اصطلاح کنایه‌آمیز «رفتار ویژه» (Sonderbehandlung) برای این اعدام‌های جنایتکارانه استفاده می‌کرد. اولین اعدام‌های اسرای جنگی شوروی در میدان تیراندازی هبرتس‌هاوزن در ۲۵ نوامبر ۱۹۴۱ انجام شد.[۱۵]

پس از سال ۱۹۴۲، تعداد زندانیان نگهداری شده در اردوگاه بیش از ۱۲،۰۰۰ نفر بود. داخائو در ابتدا در سال ۱۹۳۳ کمونیست‌ها، سوسیالیست‌های برجسته و دیگر «دشمنان دولت» را نگه می‌داشت، اما با گذشت زمان، نازی‌ها شروع به فرستادن یهودیان آلمانی به اردوگاه کردند. در سال‌های اولیه زندان، به یهودیان اجازه مهاجرت به خارج از کشور داده می‌شد، به شرطی که «داوطلبانه» اموال خود را برای افزایش خزانه عمومی هیتلر واگذار کنند. پس از الحاق اتریش و انحلال چکسلواکی، شهروندان هر دو کشور تبدیل به زندانیان بعدی داخائو شدند. در سال ۱۹۴۰، داخائو پر از زندانیان لهستانی شد که تا زمان آزادسازی رسمی داخائو، همچنان اکثریت جمعیت زندانیان را تشکیل می‌دادند.[۱۶]

در ماه‌های آخر جنگ، شرایط در داخائو وخیم‌تر شد. همانطور که نیروهای متفقین به سمت آلمان پیشروی می‌کردند، آلمانی‌ها شروع به انتقال زندانیان از اردوگاه‌های تمرکز نزدیک جبهه به اردوگاه‌های مرکزی‌تر کردند. آنها امیدوار بودند از آزادسازی تعداد زیادی از زندانیان جلوگیری کنند. حمل و نقل از اردوگاه‌های تخلیه شده به طور مداوم به داخائو می‌رسید. پس از روزها سفر با غذا و آب کم یا بدون آن، زندانیان ضعیف و خسته، اغلب نزدیک به مرگ می‌رسیدند. اپیدمی‌های تیفوس در نتیجه ازدحام بیش از حد، شرایط بهداشتی ضعیف، تدارکات ناکافی و وضعیت ضعیف زندانیان به یک مشکل جدی تبدیل شد.

به دلیل انتقال‌های مکرر از جبهه، اردوگاه دائماً بیش از حد شلوغ بود و شرایط بهداشتی زیر حد کرامت انسانی بود. از اواخر سال ۱۹۴۴ تا روز آزادسازی، ۱۵،۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، که حدود نیمی از کل زندانیان نگهداری شده در داخائو بودند. پانصد اسیر جنگی شوروی با جوخه آتش اعدام شدند.

روزهای پایانی اردوگاه

ویرایش

تا ۱۹ آوریل ۱۹۴۵، زندانیان به داخائو فرستاده می‌شدند؛ در آن تاریخ یک قطار باری از بوخنوالد با نزدیک به ۴،۵۰۰ نفر به نامرینگ منحرف شد. نیروهای اس‌اس و پلیس غذا و آبی را که مردم محلی سعی داشتند به زندانیان بدهند، مصادره کردند. دستور داده شد تا نزدیک به ۳۰۰ جسد از قطار خارج و به دره‌ای در بیش از ۴۰۰ متری حمل شوند. ۵۲۴ زندانی که مجبور شده بودند اجساد را به این محل حمل کنند، سپس توسط نگهبانان تیرباران شدند و همراه با کسانی که در قطار جان باخته بودند، دفن شدند. نزدیک به ۸۰۰ جسد در این گور دسته جمعی قرار گرفت. قطار به سمت داخائو ادامه مسیر داد و تنها با ۸۱۶ نفر که زنده مانده بودند به مقصد رسید.[۱۷]

در آوریل ۱۹۴۵، همانطور که نیروهای آمریکایی عمیق‌تر وارد باواریا می‌شدند، فرمانده داخائو به هیملر پیشنهاد داد که اردوگاه به متفقین تحویل داده شود. هیملر در مکاتبه‌ای امضا شده، چنین اقدامی را ممنوع کرد و افزود: «هیچ زندانی نباید زنده به دست دشمن بیفتد».[۱۸]

 
اجساد در قطار مرگ داخائو

در ۲۴ آوریل ۱۹۴۵، تنها چند روز قبل از رسیدن نیروهای آمریکایی به اردوگاه، فرمانده و یک گارد قوی بین ۶،۰۰۰ تا ۷،۰۰۰ زندانی بازمانده را در یک راهپیمایی مرگ از داخائو به سمت جنوب به اویراسبورگ، سپس به سمت شرق به سمت تگرنزه مجبور کردند و دو روز پس از مرگ هیتلر توسط ارتش آمریکا آزاد شدند.[۱۹] هر زندانی که نمی‌توانست در این راهپیمایی شش روزه همگام شود، تیرباران می‌شد. بسیاری دیگر از خستگی، گرسنگی و قرار گرفتن در معرض شرایط سخت جان باختند. ماه‌ها بعد، یک گور دسته جمعی حاوی ۱،۰۷۱ زندانی در مسیر پیدا شد.[۲۰]

اگرچه در زمان آزادسازی، میزان مرگ و میر به اوج ۲۰۰ نفر در روز رسیده بود، پس از آزادسازی توسط نیروهای آمریکایی، این میزان در نهایت به بین ۵۰ تا ۸۰ مرگ در روز به دلیل سوء تغذیه و بیماری کاهش یافت. علاوه بر سوء استفاده مستقیم اس‌اس و شرایط سخت، افراد از اپیدمی‌های تیفوس و گرسنگی جان می‌باختند.[۲۱]

ساختار اردوگاه

ویرایش

اردوگاه شامل یک ساختمان اداری بود که دفاتری برای کمیسر دادگاه گشتاپو، مقامهای اس‌اس، رهبر اردوگاه و معاونانش داشت. این دفاتر اداری شامل اتاق‌های بزرگ ذخیره‌سازی برای وسایل شخصی زندانیان، بونکر، میدان فراخوانی که نگهبانان همچنین زندانیان را مجازات می‌کردند (به ویژه کسانی که سعی در فرار داشتند)، غذاخوری که در آن زندانیان به مردان اس‌اس سیگار و غذا می‌دادند، موزه‌ای که شامل تصاویر گچی از زندانیانی بود که از نقص‌های بدنی رنج می‌بردند، دفتر اردوگاه، کتابخانه، سربازخانه‌ها و درمانگاه که توسط زندانیانی که قبلاً مشاغلی مانند پزشک یا جراح ارتش داشتند، اداره می‌شد.[۲۲]

 
سربازخانه های زندانیان در سال ۱۹۴۵

محوطه زندانیان در اردوگاه به شدت محافظت می‌شد تا اطمینان حاصل شود که هیچ زندانی فرار نمی‌کند. یک منطقه بی‌طرف به عرض ۳ متر اولین نشانه محدودیت برای زندانیان بود؛ منطقه‌ای که ورود به آن باعث شلیک مرگبار از برج‌های نگهبانی می‌شد. مشهور است که نگهبانان کلاه‌های زندانیان را در این منطقه می‌انداختند، که منجر به مرگ زندانیان هنگام تلاش برای بازیابی کلاه‌هایشان می‌شد. زندانیان ناامید با ورود به این منطقه خودکشی می‌کردند. یک نهر به عمق ۱.۲ متر و عرض ۲.۴ متر، متصل به رودخانه آمپر، در سمت غربی بین «منطقه خنثی» و حصار سیم خاردار برق‌دار که کل محوطه زندانیان را احاطه کرده بود، قرار داشت.[۲۳]

اردوگاه‌های فرعی داخائو

ویرایش

اردوگاه‌های فرعی تحت اختیار داخائو در تابستان و پاییز ۱۹۴۴ در نزدیکی کارخانه‌های تسلیحاتی در سراسر جنوب آلمان برای افزایش تولید جنگی تأسیس شدند. داخائو به تنهایی بیش از ۳۰ اردوگاه فرعی بزرگ و صدها اردوگاه کوچکتر داشت که در آنها بیش از ۳۰،۰۰۰ زندانی تقریباً منحصراً روی تسلیحات کار می‌کردند.[۲۴]

در مجموع، سیستم اردوگاه تمرکز داخائو شامل ۱۲۳ اردوگاه فرعی و کماندو بود که در سال ۱۹۴۳ هنگامی که کارخانه‌ها در نزدیکی اردوگاه اصلی برای استفاده از کار اجباری زندانیان داخائو ساخته شدند، تأسیس شدند. از ۱۲۳ اردوگاه فرعی، یازده مورد کائوفرینگ (Kaufering) نامیده می‌شدند که با شماره‌ای در انتهای هر یک مشخص می‌شدند. تمام اردوگاه‌های فرعی کائوفرینگ به طور خاص برای ساخت سه کارخانه زیرزمینی (بمباران‌های متفقین آنها را مجبور کرد که زیرزمینی باشند) برای پروژه‌ای به نام Ringeltaube (کبوتر جنگلی) تأسیس شدند، که قرار بود محل ساخت هواپیمای جنگنده جت آلمانی باشد. در روزهای آخر جنگ، در آوریل ۱۹۴۵، اردوگاه‌های کائوفرینگ تخلیه شدند و حدود ۱۵،۰۰۰ زندانی به اردوگاه اصلی داخائو فرستاده شدند. تخمین زده می‌شود که تیفوس به تنهایی بین دسامبر ۱۹۴۴ و آوریل ۱۹۴۵ باعث ۱۵،۰۰۰ مرگ شده است.

همانطور که نیروهای ارتش آمریکا در ۲۷ آوریل ۱۹۴۵ به اردوگاه فرعی داخائو در لاندسبرگ نزدیک می‌شدند، افسر اس‌اس مسئول دستور داد که ۴،۰۰۰ زندانی به قتل برسند. پنجره‌ها و درهای کلبه‌هایشان میخکوب شدند. سپس ساختمان‌ها را با بنزین خیس کردند و آتش زدند. زندانیانی که برهنه یا تقریباً برهنه بودند زنده سوختند، در حالی که برخی موفق شدند قبل از مرگ از ساختمان‌ها بیرون بخزند.[۲۵]

آزمایش‌های پزشکی

ویرایش

صدها زندانی در آزمایش‌های پزشکی انجام شده در داخائو، که زیگموند راشر مسئول آن بود، رنج کشیدند و جان باختند یا اعدام شدند. آزمایش‌های هیپوترمی شامل قرار گرفتن در معرض وان‌های آب یخ یا بسته شدن برهنه در فضای باز در دماهای یخبندان بود. تلاش‌ها برای احیای قربانیان شامل حمام‌های داغ و مجبور کردن زنان برهنه به داشتن رابطه جنسی با قربانی بیهوش بود. نزدیک به ۱۰۰ زندانی در طول این آزمایش‌ها جان باختند.[۲۶] سوابق اصلی این آزمایش‌ها «در تلاشی برای پنهان کردن جنایات» نابود شدند. ارتباطات گسترده بین محققان و هاینریش هیملر، رئیس اس‌اس، این آزمایش‌ها را مستند می‌کند.

در طول سال ۱۹۴۲، آزمایش‌های «ارتفاع بالا» انجام شد. قربانیان در معرض کاهش فشار سریع به فشارهای موجود در ارتفاع ۴،۳۰۰ متری قرار می‌گرفتند و دچار تشنج‌های اسپاسمی، تنفس احتضاری و در نهایت مرگ می‌شدند.[۲۷]

آزادسازی اردوگاه

ویرایش
 
مردان اس اس در جریان آزادی اردوگاه (۲۹ آوریل ۱۹۴۵) با سرتیپ هنینگ لیندن (مردی با کلاه ایمنی که به سمت راست خود نگاه می کند) گفتگو می کنند.

با آگاهی کامل از اینکه آلمان در جنگ جهانی دوم در حال شکست است، اس‌اس وقت خود را صرف از بین بردن شواهد جنایاتی کرد که در اردوگاه‌های تمرکز مرتکب شده بود. آنها در آوریل ۱۹۴۵ شروع به نابود کردن بینات مجرمانه کردند و قصد داشتند زندانیان را به قتل برسانند.[۲۸] با این حال، این برنامه‌ها اجرا نشدند. در اواسط آوریل، برنامه‌های تخلیه اردوگاه با فرستادن زندانیان به سمت تیرول آغاز شد. در ۲۶ آوریل، بیش از ۱۰،۰۰۰ زندانی مجبور شدند اردوگاه تمرکز داخائو را با پای پیاده، با قطار یا با کامیون ترک کنند. بزرگترین گروه حدود ۷،۰۰۰ زندانی در یک راهپیمایی چند روزه به سمت جنوب رانده شدند. بیش از ۱،۰۰۰ زندانی این راهپیمایی را زنده نماندند. حمل و نقل‌های تخلیه جان هزاران زندانی را گرفت.

 
غیرنظامیان آلمانی مجبور به دفن قربانیان اردوگاه فرعی Kaufering IV شدند

در ۲۶ آوریل ۱۹۴۵، کارل ریمر، یکی از زندانیان، از اردوگاه تمرکز داخائو فرار کرد تا از نیروهای آمریکایی کمک بگیرد و در ۲۸ آوریل ویکتور مائورر، نماینده صلیب سرخ بین‌المللی، توافقنامه‌ای را برای تسلیم اردوگاه به نیروهای آمریکایی مذاکره کرد. آن شب، یک کمیته زندانیان بین‌المللی که به طور مخفیانه تشکیل شده بود، کنترل اردوگاه را به دست گرفت. به واحدهایی از گردان سوم، هنگ پیاده نظام ۱۵۷، لشکر پیاده نظام ۴۵، تحت فرماندهی سرهنگ دوم فلیکس ال. اسپارکس، دستور داده شد تا اردوگاه را تأمین کنند. در ۲۹ آوریل، اسپارکس بخشی از گردان خود را هدایت کرد تا از روی دیوار کناری وارد اردوگاه شوند.[۲۹]

تقریباً در همان زمان، سرتیپ هنینگ لیندن هنگ پیاده نظام ۲۲۲ از لشکر پیاده نظام ۴۲ (رنگین کمان) را هدایت کرد تا تسلیم رسمی اردوگاه را از ستوان آلمانی هاینریش ویکر در ورودی بین اردوگاه و مجموعه پادگان اس‌اس بپذیرند. لیندن با مارگارت هیگینز و سایر خبرنگاران سفر می‌کرد؛ در نتیجه، دسته لیندن با پذیرش تسلیم اردوگاه، تیترهای بین‌المللی ایجاد کرد. بیش از ۳۰،۰۰۰ یهودی و زندانی سیاسی آزاد شدند و از سال ۱۹۴۵، طرفداران نسخه‌های لشکر ۴۲ و ۴۵ از رویدادها بر سر اینکه کدام واحد اولین بار داخائو را آزاد کرده است، بحث کرده‌اند.[۳۰][۳۱]

 
تصویری از کشتار دست جمعی نگهبانان اردوگاه داخائو

کشتار نگهبانان

ویرایش
 
اجساد سربازان آلمانی کشتار شده

در پایان جنگ جهانی دوم این اردوگاه روز ۲۹ آوریل سال ۱۹۴۵ به دست نیروهای آمریکایی افتاد. گفته می‌شود هنگامی که یکی از نگهبانان آلمانی سلاح خود را به سمت زندانیان که شامل مجرمان مدنی نیز می‌شدند، گرفت تا از گریز آن‌ها جلوگیری کند این مسئله موجب برآشفتن سربازان آمریکایی شد. با وجود این که هیچ مقاومتی از جانب نگهبانان هنگام رسیدن آمریکایی‌ها صورت نگرفته بود، آمریکایی‌ها شروع به کشتن آن‌ها کردند. پس از کشتار اولیه، ۱۲۲ نگهبان دستگیر شدند. یک سرباز آمریکایی تعداد زیادی از این افراد را نیز با مسلسل خود به گلوله بست. گزارش‌هایی از بریده شدن سر یکی از نگهبانان توسط یکی از زندانیان با سرنیزه‌ای که آمریکایی‌ها به او داده بودند و «مثله و قطعه‌قطعه شدن» دست کم ۴۰ سرباز دیگر آلمانی نقل شده‌است.[۳۲]

همچنین ببینید

ویرایش

منابع

ویرایش
  1. United States Holocaust Memorial Museum
  2. «دیدار تاریخیِ مرکل از اردوگاه کار اجباری داخاو». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۴.
  3. . Deutsche Welle https://web.archive.org/web/20130824231704/http://www.dw.de/popups/mediaplayer/contentId_16571321_mediaId_17037263. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ اوت ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۶ مهٔ ۲۰۱۸. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  4. «Station 7: Courtyard and Bunker - Dachau Concentration Camp Memorial Site». web.archive.org. ۲۰۱۳-۰۹-۲۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
  5. van Pelt, Robert Jan (2003). "Legacies of Dachau: The Uses and Abuses of a Concentration Camp, 1933-2001 Harold Marcuse". The Public Historian. 25 (2): 146–148. doi:10.2307/3379071. ISSN 0272-3433.
  6. Neuhäusler (۱۹۶۰). What Was It Like... ص. ۷.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ «Timeline 1933 – 1945 History of the Dachau Concentration Camp - Dachau Concentration Camp Memorial Site». web.archive.org. ۲۰۱۳-۰۹-۲۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
  8. "Dachau". encyclopedia.ushmm.org (به انگلیسی). Retrieved 2024-07-21.
  9. «Sinti & Roma». fcit.usf.edu. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
  10. Dromi، Shai M (۲۰۲۰). Above the Fray: The Red Cross and the Making of the Humanitarian NGO Sector. Chicago: University of Chicago Press. ص. ۱۲۰.
  11. «Station 2: Jourhouse - Dachau Concentration Camp Memorial Site». web.archive.org. ۲۰۱۳-۰۹-۲۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۱.
  12. «Station 5: Shunt Room - Dachau Concentration Camp Memorial Site». web.archive.org. ۲۰۱۳-۰۹-۲۱. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  13. «News Hebertshausen - Dachau Concentration Camp Memorial Site». web.archive.org. ۲۰۱۴-۰۷-۰۵. بایگانی‌شده از اصلی در ۵ ژوئیه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  14. «Collections Search - United States Holocaust Memorial Museum». collections.ushmm.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  15. "Memorial to the murdered Soviet soldiers - Hebertshausen". wikimapia.org (به انگلیسی). Retrieved 2024-07-22.
  16. Neuhäusler (1960), What Was It like..., pp. 13-14
  17. «Collections Search - United States Holocaust Memorial Museum». collections.ushmm.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  18. Maguire، Peter (۲۰۱۰). Law and War: International Law & American History. New York: Columbia University Press. ص. ۸۱.
  19. «Go For Broke National Education Center - Preserving the Legacy of the Japanese American Veterans of World War II». web.archive.org. ۲۰۱۶-۰۳-۲۰. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۰ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  20. Heart Mountain Film (2015-09-07), The Legacy of Heart Mountain-Dachau Liberation, retrieved 2024-07-22
  21. «‎Dachau - UWDC - UW-Madison Libraries». search.library.wisc.edu. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  22. Neuhäusler (1960), What Was It Like..., pp. 9–11
  23. Neuhäusler (1960), What Was It Like..., p. 11
  24. "Dachau". encyclopedia.ushmm.org (به انگلیسی). Retrieved 2024-07-22.
  25. «Collections Search - United States Holocaust Memorial Museum». collections.ushmm.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  26. «NOVA Online | Holocaust on Trial | The Experiments». www.pbs.org. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  27. «Joint Health Command». web.archive.org. ۲۰۱۴-۰۲-۱۴. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ فوریه ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  28. "Thursday 29 January: South Yorkshire". The Pharmaceutical Journal. 2015. doi:10.1211/pj.2015.20067619. ISSN 2053-6186.
  29. «Dachau». web.archive.org. ۲۰۱۱-۰۹-۲۸. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۱. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۷-۲۲.
  30. "The 761st "Black Panther" Tank Battalion in World War II: an illustrated history of the first African American armored unit to see combat". Choice Reviews Online. 37 (07): 37–4104-37-4104. 2000-03-01. doi:10.5860/choice.37-4104. ISSN 0009-4978.
  31. "Dachau 29 April 1945: the Rainbow liberation memoirs". Choice Reviews Online. 36 (06): 36–3507-36-3507. 1999-02-01. doi:10.5860/choice.36-3507. ISSN 0009-4978.
  32. MacDonogh, Giles (2007). After The Reich: The Brutal History of the Allied Occupation. Basic Books, pp. 66-67.

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Dachau_concentration_camp». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۱۷ مارس ۲۰۱۳.