از سرنوشت
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
از سرنوشت نام مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی به تهیهکنندگی اکبر تحویلیان به کارگردانی محمدرضا خردمندان و علیرضا بذرافشان به قلم محمد محمودسلطانی، روحالله صدیقی و سارا خسروآبادی محصول سال ۱۳۹۸ گروه فیلم و سریال شبکه دو سیما است که در ۷۲ قسمت و در سه فصل تهیه و پخش شدهاست. فصل چهارم این مجموعهٔ تلویزیونی نیز در حال تولید است. [۱][۲][۳][۴][۵]
از سرنوشت | |
---|---|
![]() | |
کارگردان | محمدرضا خردمندان علیرضا بذرافشان |
تهیهکننده | علی اکبر تحویلیان |
نویسنده | روحالله صدیقی محمد محمود سلطانی سارا خسروآبادی |
بازیگران | دارا حیایی کیسان دیباج فاطیما بهارمست مونا کرمی مهدیس توکلی میترا رفیع علیرضا آرا پوریا پورسرخ مجید واشقانی لیلا بلوکات حبیب دهقاننسب علیرضا استادی ابوالفضل همراه حسین پاکدل مریم کاظمی فریبا نادری مهدی صبایی سید مهرداد ضیایی مائده طهماسبی شبنم فرشادجو راستین عزیزپور امیررضا فرامرزی |
فیلمبردار | آرش خلاقدوست علیرضا ودادتقوی |
تدوینگر | شوکا زندباف |
تاریخهای انتشار | ۱۳۹۸ |
مدت زمان | ۵۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
خلاصهٔ داستانویرایش
فصل اولویرایش
داستان زنی به نام مهلقا است که از زندان آزاد شده و دنبال فرزندش به نام سهراب که به دلیل اختلال ژنتیکی در دستش معروف به سهراب شش انگشتی میباشد، میگردد، مهلقا شوهر سابقش (منصور) که پدر سهراب است را پیدا میکند و به مرور زمان با همسر منصور (مینا) دوست میشود و او هم با او سعی در پیدا کردن سهراب میکند، اما زندگی به مهلقا فرصت نمیدهد و او میمیرد و حال مینا، در صدد یافتن سهراب است و همچنین او میفهمد که برادر او، سهراب را در کوچکی به فردی به نام نگهدار دادهاست و به برادرش اصرار میکند که سهراب را پیدا کند و مینا در نهایت، مکانی که سهراب در آنجا زندگی میکند را پیدا میکند و به بهانهٔ شغلش که در پوشاک است، به نیت اینکه قصد کار خیر دارد، با ایدهٔ طرح و دوخت لباس برای بچههای این پرورشگاه وارد پرورشگاه میشود و در نهایت سهراب را میبیند، اما واکنش خاصی نشان نمیدهد و آن روز میگذرد بعد از مدتی زن و شوهری که ظاهراً پنج سال پیشتر سهراب را به فرزندخواندگی قبول کرده بودند، اما به دلایلی او را رها کرده بودند، باز به سراغ او آمده بودند و سهراب پس از مدتی و ترس اینکه بعد از رفتن او هاشم (دوست صمیمی) او تنها میشود، بالاخره با رضایت هاشم به فرزندخواندگی آنها در میآید، و زندگی آرام و راحتی دارد تا اینکه متوجه میشود، هاشم، دوست صمیمیش که عاشق موتورسواری است، به خاطر سوارشدن بر روی موتور با یکی از ساقیهای مواد مخدر به نام بیژن رفاقت میکند و ناخواسته وارد کار خلاف میشود و سهراب پس از مدتی زندگی با این خانواده، آنها را ترک میکند و برای اینکه مراقب هاشم باشد، به پرورشگاه یا خانهٔ الیاسی برمیگردد و هاشم هم به سهراب قول میدهد که دیگر با بیژن نگردد و سهراب پس از مدتی متوجه وجود غدهای در مغزش میشود و میفهمد که سرطان دارد.
این سریال دارای سه فصل است که داستان دربارهٔ سهراب و هاشم (از کودکی تا بزرگسالی) آنها میگذرد، در سکانس پایانی فصل اول این سریال، هاشم را میبینیم که ویلچری که سهراب در آن نشسته را حرکت میدهد و با او دربارهٔ آینده و اینکه او خوب میشود، حرف میزند.
فصل دومویرایش
همانطور که لوکیشن فصل اول این سریال در دههٔ هشتاد میگذشت، حال در فصل دوم این سریال ما با لوکیشن و فضایی دیگر و این بار در دههٔ نود مواجه میشویم، در این فصل، هشت سال از زمان فصل اول میگذرد و دیگر ما با دو کودک ۱۱ ساله به نام سهراب و هاشم مواجه نمیشویم، در سکانس ابتدایی این فصل، ما هاشم را میبینیم که جوان شدهاست و در حال خریدن داروی قاچاق برای خاله پوریاش که در زمان کودکی هاشم هر از گاهی با دخترش (نغمه) به دنبالش میآمد و او را با خود بیرون میبرد، است، هاشم پس از خرید دارو پیش نغمه میرود و ما نغمه را هم مبینیم که جوان شدهاست، تا چند دقیقهٔ اول، این سریال به معرفی شخصیتهایی که در فصل اول بودند و حال تغییر کردهاند، میپردازد و سپس، بچههای خانهٔ الیاسی و سهراب جوان را میبینیم که آن غدهٔ سرطانی که در سر داشت، از بین رفته و حال، سهراب سالم است، اما در این بین، رضا، دوست و هماتاقی سهراب و هاشم، وارد راه خلاف شده و این را موقعی متوجه میشویم که فردی با مأمور به خانهٔ الیاسی میآید و از آنجا که زمان گذشته و فناوری پیشرفت کرده، با گوشیاش فیلمی گرفته که نشان میدهد فردی از این خانه، سرقتی کرده و رضا هم پس از دیدن آن فرد از خانهٔ الیاسی فرار میکند و سرانجام آقای خندان (سرپرست خانهٔ الیاسی) او را پیدا میکند و رضا هم که از کار خود پشیمان شده، تصمیم میگیرد که خودش را به کلانتری معرفی کند و پس از مدتی و در حالی که سیزده به در شدهاست و آقای خندان و همهٔ بچههای خانهٔ الیاسی به طبیعت آمدهاند و از آنجایی که سهراب و هاشم هر دو ۱۹ ساله شدند، آقای خندان موضوع رفتن سهراب و هاشم از این خانه را پیش میکشد و میگوید که باید بروند و سرانجام سهراب و هاشم که ناراحت از رفتن از این خانه بودند، وسایل خود را جمع میکنند و سرانجام، آقای خندان به هرکدامشان، کارتی با موجودی ۷ میلیون تومان میدهد و همینطور آنها کار هم پیدا میکنند و سرانجام در حالی که با آقای خندان، خداحافظی میکنند، راهی خانهای میشوند که خاله پوری برای آنها خریده و ... .
فصل سومویرایش
در این فصل ماجراهای مربوط به دوران جوانی سهراب و هاشم و اتفاقاتی که برایشان رخ میدهد به تصویر کشیده میشود.[۶]
بازیگرانویرایش
بازیگر | نقش | توضیحات | حضور در فصل |
---|---|---|---|
دارا حیایی | هاشم (جوانی) | همسر نغمه و دوست سهراب | ۲و۳ |
فاطیما بهارمست | نغمه | دختر پوران و همسر هاشم | |
کیسان دیباج | سهراب (جوانی) | دوست هاشم و پسر منصور و مه لقا | |
حسین پاکدل | خندان | مدیر پرورشگاه (خانه الیاسی) | ۱و۲و۳ |
پوریا پورسرخ | شاهرخ ماجدی | برادر مینا و دوست منصور | |
لیلا بلوکات | مینا ماجدی | زن فعلی منصور | |
مجید واشقانی | منصور افشار | دوست شاهرخ، شوهر مینا و پدر سهراب و مینو | |
فریبا نادری | الهام | زن بابک | |
مهدی صبایی | بابک افراز | شوهر الهام | |
شبنم فرشادجو | گلبهار | همسر شعبان | ۱و ۲ |
مائده طهماسبی | پوران | از آشنایان هاشم | ۱و۲و۳ |
حبیب دهقاننسب | نگهدار | دستیار شاهرخ | |
علیرضا آرا | اسماعیل | پسر پوران | ۲و ۳ |
آتش تقیپور | صاحب کارگاه اسماعیل | ۲ | |
محمدعلی تقوی | بکتاش | طلبکار اسماعیل | |
سید مهرداد ضیایی | داوود خاکپور | خودساخته پولدار، دوست آقای خندان | ۱و۲و۳ |
علیرضا استادی | شعبان (جهان) | رئیس بچههای کار و نوچه نگهدار | |
مریم کاظمی | سهیلا | دوست مهلقا | ۱و ۳ |
میترا رفیع | مهلقا | زن سابق منصور و مادر سهراب | ۱ |
ابوالفضل همراه | مأمور پلیس | ||
مهسا جمشیدی | پرستار | پرستار بیمارستان | ۲ |
محمد معتضدی | مجید | دوست هاشم و سهراب | |
مهرداد فلاحتگر | مدیر مدرسه هاشم و سهراب | ۱و۳ | |
یغما یارعلی | حمید | شوهر فروغ و شوهر خواهر بابک | ۱و۲ |
نیوشا مامنی | هستی | همسر شاهرخ و دوست مینا | |
فروغ قجابیگلو | اشرف | همبند مهلقا | ۲ |
نسیم فروغ | نیلوفر | ||
سارا والیانی | فروغ | خواهر بابک | ۱ |
حسین شریفی | بیژن | همکلاسی سهراب و هاشم | |
امیر شریعت | صالح | کارگر اسماعیل و خواستگار نغمه | ۲ |
مجید اکبری | مرتضی | ||
مهرزاد جعفری | نوید | برادر همکلاسی آرزو | |
داریوش سلیمی | بهادری | ۱ | |
جواد زیتونی | سمسار | ||
حسن کریمخان زند | کوکبی | ||
سیامک راشدی | فرزاد | معلم سهراب و هاشم | |
کیارش دادگر | داداش مجتبی | دستیار آقا خندان | ۱و۲ |
راستین عزیزپور | سهراب (نوجوانی) | دوست هاشم، پسر مهلقا و منصور | ۱ |
امیررضا فرامرزی | هاشم (نوجوانی) | دوست سهراب | |
مرضیه موسوی | آرزو | خواهرزاده بابک | ۲ |
مونا کرمی | جوانی آرزو | خواهرزاده بابک و همسر سهراب | ۳ |
سایر عواملویرایش
فصل اولویرایش
مدیر تصویربرداری: آرش خلاقدوست، مدیر صدابرداری: حمید یارندپور، طراح گریم: خاطره خاشعی، مدیر هنری: آیدین ظریف، صحنه و لباس: محمد کفاشیان، مدیر تولید: مهدی تحویلیان و مدیر تدارکات: سعید رضوی.
فصل دومویرایش
مدیر تصویربرداری: علیرضا ودادتقوی، طراح صحنه: علی اسماعیلی، صدابردار: منصور شهبازی، گریم: خاطره خاشعی، عکاس: پیمان گرزم و مدیر تولید: دانیال کاشانچی.[۷]
منابعویرایش
- ↑ «سریال از سرنوشت شبکه دو سیما». بایگانیشده از اصلی در ۶ فوریه ۲۰۲۰. دریافتشده در ۶ فوریه ۲۰۲۰.
- ↑ «آغاز پخش فصل دوم سریال از سرنوشت از شبکه دوم سیما».
- ↑ «پخش سریال جدید شبکه دو».
- ↑ «آغاز پخش فصل دوم سریال «از سرنوشت»». ایسنا. ۲۰۲۰-۰۱-۱۴. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۲۳.
- ↑ «از سرنوشت ۴» امسال کلید میخورد». خبرگزاری ایمنا.
- ↑ «فصل سوم سریال از سرنوشت». شبکه دو سیما.
- ↑ «فصل یک «از سرنوشت» به مرحلهٔ تدوین رسید/ بازنویسی فیلمنامهٔ فصل ۳». اخبار سینمای ایران و جهان - سینماپرس. ۲۰۱۹-۰۷-۰۵. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۲۳.