استاجلو

یکی از هفت ایل قزلباش

اُستاجلو یکی از هفت ایل تُرکمان قزلباش بود که شاه اسماعیل صفوی به یاری آن‌ها با شکست دادن آق‌قویونلوها در تبریز تاج‌گذاری کرد.[۱][۲][۳] این ایل در سال ۱۵۱۱ میلادی همراه با شش ایل بزرگ تُرکمان (ایل افشار، ایل شاملو، ایل تکلو، ایل ذوالقدر، ایل روملو و ایل قاجار) از آناتولی عثمانی به ایران آمدند و پایه‌های شاهنشاهی صفوی را بنیاد گذاردند.[۴] این هفت ایل مهم‌ترین قبایل قزلباش بوده و همگی از آناتولی و سوریه به ایران آمده بودند. هر دودمان به بخش گوناگونی از ایران مهاجرت کرد و رهبرانشان پس از فتح آن مناطق به حکومت آن دیار منصوب شدند؛ بنابراین استاجلوها در آذربایجان و بخشی در عراق عجم و کرمان اقامت کردند؛ طایفهٔ قهرمانلو در شیروان و ایل شاملو در خراسان اقامت نمود، و ایل تکلو حکمرانی اصفهان، همدان و بخش‌هایی از عراق عجم را گرفت؛ فارس در دست ایل ذوالقدر بود، ایل افشار کهگیلویه و خوزستان را داشت و بغداد در کنترل طایفه ماوشلو قبیله‌ای کوچک‌تر و منشعب از آق‌قویونلو بود.[۵] استاجلوها از آغاز دولت صفوی، از جمله طوایف بزرگ قزلباش بود و سرداران مشهوری از این طایفه مشاور شاه اسماعیل یکم در کسب پادشاهی و قدرت رسیدند صفویه بودند که از آن جمله، خان‌محمد استاجلو است. این سردار در سال ۹۱۳ قمری (۱۵۰۷ میلادی) از جانب شاه اسماعیل به حکومت دیاربکر منصوب شد، و در نبردهای متعدد که با علاءالدوله ذوالقدر، کرد، همواره پیروز بود. کار و قدرتش در آن حدود بدانجا رسید که به سلطان سلیم خان پادشاه عثمانی، نامه‌های تهدیدآمیز می‌نوشت. بعد از شاه اسماعیل یکم نفوذ طایفه استاجلو همچنان برقرار بود و در زمان شاه عباس یکم، وی به همیاری سران این طایفه و صوفیان روملو توانست به سلطنت برسد.[۶] برخی از سران طایفه استاجلو مثل حسین‌بیگ یوزباشی، در دربار شاه طهماسب صفوی نفوذ زیادی داشتند.[۷]

در زمان شاه تهماسب یکم بیشتر مقامات درباری و کشوری و لشکری در اختیار طایفه استاجلو بود و هنگام مرگ شاه تهماسب، هشت تن از بزرگان آن طایفه به اصطلاح زمان صاحب طبل و عَـلَـم، یعنی فرمانده سپاهی مخصوص به خویش بودند و حکومت بیشتر ولایات بزرگ ایران در دست ایشان بود.[۸]

استاجلوها در کشمکش‌های جانشینی شاه طهماسب یکم ویرایش

در اواخر حکومت شاه طهماسب یکم، سران طایفه استاجلو پس از رویداد قلعه قهقهه با ولیعهدی اسماعیل میرزا (که در سال‌های بعد شاه شد) بسیار مخالفت می‌کردند. استاجلوها حامی حیدر میرزا برای سلطنت بودند.[۸]

پانویس ویرایش

  1. The Cambridge History of Islam, Volume 2, edited by Ann Katherine Swynford Lambton, Bernard Lewis, Cambridge University Press - p395. : "the most important of these tribes were Ustajlu, rumlu, shamlu, Dulghadir, Takkalu, afshar and Qajar".
  2. «ESMĀʿĪL I ṢAFAWĪ – Encyclopaedia Iranica». iranicaonline.org. ص. The establishment of the Safavid state and the consolidation of Safavid power in Persia٫ In ۹۰۶/۱۵۰۰ Esmāʿīl mobilized at Arzenjān a force of ۷,۰۰۰ Turkman tribesmen from the qezelbāš tribes of Ostājlū, Rūmlū, Takkalū, Ḏu’l-Qadar, Afšār, Qājār, and Varsāq. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۲-۱۹.
  3. «نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی» پروفسور فاروق سومر ترجمه دکتر احسان اشراقی، دکتر محمد تقی امامی.
  4. "Kizilbash | History, Calvary, & Meaning". Encyclopedia Britannica (به انگلیسی). p. Kizilbash, also spelled Qizilbash, Turkish Kızılbaş (“Red Head”), any member of the seven Turkmen tribes who supported the Safavid dynasty (1501–1736) in Iran. Retrieved 2021-02-19.
  5. «Encyclopaedia Iranica» (به انگلیسی). ص. Each clan migrated to a different part of Persia, with their leaders appointed as governor of the area once the Safavids conquered it٫ Thus the Ostājlu were located in Azerbaijan and in part in ʿErāq-e ʿAjam and Kermān; the Qarāmānlu hailed from Širvān; the Šāmlu resided in Khorasan; the Tekellu held Isfahan, Hamadan, and parts of ʿErāq-e ʿAjam; Fārs was in the hands of the Ḏu’l-Qadr, the Afšār dominated in Kuhgiluya and Khuzestan (Ḵuzestān), and Baghdad rested under the Mawṣellu, a smaller tribe and offshoot of the Āq Qoyunlu٫.
  6. طایفه استاجلو بایگانی‌شده در ۱ دسامبر ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine دانشنامه رشد
  7. نصرالله فلسفی (۱۳۹۱)، «جلد اول»، زندگانی شاه عباس اوّل، به کوشش فرید مرادی.، تهران: انتشارات نگاه، ص. ۴۱، شابک ۹۷۸۹۶۴۳۵۱۷۲۶۷
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ نصرالله فلسفی (۱۳۹۱)، «جلد اول»، زندگانی شاه عباس اوّل، به کوشش فرید مرادی.، تهران: انتشارات نگاه، ص. ۴۰، شابک ۹۷۸۹۶۴۳۵۱۷۲۶۷

پیوند به بیرون ویرایش