اوریانا فالاچی
اوریانا فالاچی (به ایتالیایی: Oriana Fallaci) (۲۹ ژوئن ۱۹۲۹–۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶) روزنامهنگار، نویسنده و مصاحبهگر سیاسی برجسته ایتالیایی بود که در شهر فلورانس متولد شد و در سن ۷۷ سالگی در همان شهر درگذشت. وی در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک چریک ضد فاشیسم فعالیت میکرد. آنچه بیش از هر چیز به معروفیت وی کمک نمود، مجموعه مصاحبههای مفصل و مشهور او با رهبران سرشناسی همچون محمدرضا پهلوی، یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، روحالله خمینی،[۱] ایندیرا گاندی، گلدا مایر، ملک حسین، معمر قذافی، جرج حبش، و هنری کیسینجر بود.[۲][۳]
اوریانا فالاچی | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۲۹ ژوئن ۱۹۲۹ فلورانس، ایتالیا |
درگذشت | ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶ (۷۷ سال) فلورانس، ایتالیا |
ملیت | ایتالیایی |
پیشه |
|
دین | خداناباور |
تولد و کودکیویرایش
اوریانا فالاچی در ۲۹ ژوئن سال ۱۹۲۹ به دنیا آمد؛[۴] در زمانی که موسولینی زمامدار ایتالیا بود. نه ساله بود که جنگ جهانی دوم شروع شد و پدر او که از موسولینی نفرت داشت، وارد جنبش مقاومت زیرزمینی شد. اوریانا هم گرچه بعدها نوشت که دو طرف جنگ تفاوت چندانی نداشتند اما به پدر کمک میکرد و تا پایان جنگ تجربههای وحشتناکی را پشت سر گذاشت. هنوز بیست ساله نشده بود که نوشتن در روزنامهها را آغاز نمود و به قول خودش قدرت واژهها را کشف کرد. به خاطر قدرت بیان بالا، درک خاص سیاسی، جسارت فوقالعاده به سرعت از نویسنده ستون کوچکی در یک روزنامه محلی، به خبرنگاری بینالمللی که برای تعدادی از معتبرترین نشریات اروپا قلم میزد تبدیل شد. هر جای دنیا که در آن زمان کانون خبری و رسانهای جنگ قدرت بین زورمداران میبود او را به خود جذب میکرد.
روزنامهنگاریویرایش
جوایزویرایش
فالاچی در پی سالها فعالیت حرفهای خود، موفق به دریافت جوایز معتبر بسیاری (از جمله مدال طلای تلاش فرهنگی برلوسکونی، جایزه آمبرگنو درو؛ معتبرترین جایزه شهر میلان و…) شد. او همچنین یک بار کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبیات گشت.[۵]
او در سال ۲۰۰۵ جایزه شجاعت آنی تیلور مرکز مطالعات فرهنگ عامه نیویورک برای قهرمانی و ارزشهایی که او را نماد یک مبارز علیه اسلام فاشیستی و برای حفظ آزادی انسان مینمود دریافت کرد. این جایزه سالانه به کسانی که شجاعت بینظیری در شرایط سخت و خطرناک از خود نشان میدهند اهدا میشود.
در سال ۲۰۰۵ رئیس جمهور وقت ایتالیا مدال طلای مشارکت فرهنگی را به او اهدا کرد.
فعالیتهاویرایش
در ایران نام اوریانا فالاچی در اواخر دهه چهل شمسی (دهه شصت میلادی) با ترجمه آثار وی علیه جنگ ویتنام و حکومتهای دیکتاتوری باقیمانده در اروپا (یونان، اسپانیا و پرتغال) مطرح شد. وی یک بار در سال ۱۳۵۱ برای مصاحبه با محمد رضا پهلوی و بار دیگر در سال ۱۳۵۸ برای مصاحبه با روحالله خمینی و مهندس بازرگان به ایران سفر کرد. این مصاحبهها، آخرین بار در سال ۱۳۸۳ همراه با مصاحبه معمر قذافی، آریل شارون و لخ والسا در ایران منتشر شد.
عقایدویرایش
اوریانا فالاچی که به لحاظ عقاید سیاسی از چپ بریده و راستگرا محسوب میشد، از نظر مذهبی یک «بیخدا» بهشمار میآمد، اما گهگاهی تمایلاتی را به مسیحیت نشان میداد و در کتاب خشم و غرور خود را بیخدا مسیحی نامید. او همچنبن احترام زیادی برای پاپ قائل بود و در اگوست ۲۰۰۵ با پاپ بندیکت شانزدهم دیدار کرد.[۶] و در مقاله خود در سال ۲۰۰۴ با عنوان "اگر اروپا از خود متنفر است" پاپ را تحسین کرد.[۷]
پس از حملات ۱۱ سپتامبر و انقلاب ایران، فالاچی به انتقاد شدید از مسلمانان پرداخت و اعلام کرد در چند سال آینده اروپا مستعمره مسلمانان خواهد شد و آخرین کتابش اعتراض جمع کثیری از مسلمانان مقیم ایتالیا را برانگیخت. چند ماه گذشته نیز هنگامی که زمزمههای ساخت یک مرکز اسلامی در شهر سیینا قوت میگرفت فالاچی در مصاحبهای به خبرنگار نیویورکر گفت: «چنانچه مسلمانان این مرکز اسلامی را بسازند او با کمک دوستانش آن ساختمان را منفجر خواهد کرد.»[۸][۹]
پس از حملات ۱۱ سپتامبرویرایش
زمانی که حادثه یازده سپتامبر روی داد، فالاچی ۳ کتاب در انتقاد به اسلام افراطی و اسلام به صورت عمومی نوشت. او در مصاحبه و کتاب هایش به اروپا هشدار داد که با مسلمانان خیلی مدارا نکند. در کتاب اولش به نام خشم و غرور که در اکتبر ۲۰۰۲ منتشر شد، او خواهان نابودی آنچه امروزه به نام اسلام مطرح است شد. او در این کتاب اسلام را به کوهی تشبیه کرد که در ۱۴۰۰ سال گذشته هیج تغییری نکرده و هرگز درهایش را به روی تمدن و آزادی نگشود. انتشار این کتاب سبب انتقادات و خشم زبادی در بین مسلمانان و غیر مسلمانان شد. جنبش ضد نژاد پرستی و برای دوستی مردم در فرانسه تلاش کرد تا انتشار این کتاب را ممنوع کند ولی دادگاه رای خلاف صادر کرد. مسلمانان در ایتالیا و فرانسه پس از انتشار این کتاب او را تهدید به مرگ کردند. اما پاسخ او این بود که: «من از نه سالگی با درد و مرگ دست و پنجه نرم کردهام. در ویتنام، در لبنان، مکزیک، بولیوی یا هر جای دیگر. اما از سال ۱۹۹۲ که زیر تیغ جراحی برای بهبود سرطان سینه قرار گرفتهام هر روز میمیرم.»[۸] در سال ۲۰۰۴، فالاچی کتاب نیروی عقل را در پاسخ به انتقادات و تهدیدات علیه خود نوشت و در آن تاکید کرد اسلام ضد عقل است. سومین کتاب او با نام آخر الزمان نیز در همین راستا منتشر شد. بیش از ۴ میلیون از این ۳ کتاب در ایتالیا فروخته شد. کتاب های او به ۲۱ زبان دنیا ترجمه شده است.
درگذشتویرایش
اوریانا فالاچی، در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶، در سن هفتاد و هفت سالگی در کلینیک خصوصی سانتا کیارا در شهر فلورانس ایتالیا، بر اثر ابتلا به سرطان ریه درگذشت.[۸][۱۰]
آثارویرایش
در سالهای دههٔ شصت اوریانا یک سال در ویتنام و مکزیک زندگی کرد و کتابی با عنوان زندگی، جنگ و دیگر هیچ نوشت که نگاهی است آگاه بر پشت سنگر جنگ، بر اجتماعی که آتش و باروت، از انسان جز مشتی گوشت دریده از هم و لاشهای خون آلود و کبود، چیزی بر جای نمیگذارد. او این کتاب را در پاسخ خواهر کوچکش که میپرسید «زندگی یعنی چه؟» نوشت. کتاب با نثر خاص اوریانا و بسیار خشن، گاهی خوشبینانه و گاهی بسیار بدبینانهاست. این کتاب جوایز زیادی را برای او به ارمغان آورد.
کتاب مهم دیگرش با نام مصاحبه با تاریخ در سال ۱۹۷۴ به چاپ رسید که مجموعه مصاحبههای او با شخصیتهای بزرگ سیاسی است. تنوع این اشخاص و سبک و جسارت مصاحبهگری او برایش شهرتی فوقالعاده به بار آورد.
در همین دوران سالهایی را با یک انقلابی یونانی به نام الکساندر پاناگولیس زندگی کرد و پس از کشته شدن وی در سال ۱۹۷۶، کتابی دربارهٔ او به نام یک مرد نوشت. از کتابهای دیگر او میتوان به پنه لوپه به جنگ میرود، نامه به کودکی که هرگز زاده نشد که فریادی است از خشم نسبت به آنچه بر سر بشر آمده در عین حال از عشق مادر شدن میگوید. کتاب کوچکی که از نخستین سطر تا انتها سرشار از احساس شادی، ترس، مهربانی، یأس، خشم، امید، افسردگی و اضطراب است. شاید بحث اصلی کتاب سقط جنین باشد اما بهطور کلی تمام دیدگاههای موجود در بارهٔ زن را توجیه میکند. کتاب دیگر او اگر خورشید بمیرد نام دارد که به مشاهداتش از آمریکا بر میگردد. این کتاب سوگنامه ایست در رثای از دست رفتن خوبیها، یا بهتر بگوییم مجموعه سؤالاتی است که از خواننده سؤال میکند اگر خوبیها بمیرد چه خواهد شد. «اگر خدا بخواهد…» که بیشتر شبیه یک رمان است در سال ۱۹۹۱ چاپ شد. داستان آن در بیروت میگذرد و راجع به جنگهای داخلی لبنان است و نیم نگاهی نیز به جنگ خلیج فارس دارد.
در کتاب خشم و غرور که دراکتبر ۲۰۰۲ به چاپ رسید، فالاچی اسلام را هدف قرار میدهد و آن را به کوهستانی تشبیه میکند که ۱۴۰۰ سال است تکان نخورده، با غارهایی در ضلالت بیانتها که هیچ دری به سوی فتوحات تمدن جدید نگشودهاست. او همچنین پیشوایان اسلامی را به مخالفت با مظاهر تمدن متهم میکند.[۱۱]
کتابشناسیویرایش
- هفت گناه هالیوود (I sette peccati di Hollywood)، لُنگانِسی (میلان)، ۱۹۵۸
- جنس ضعیف (Il sesso inutile, viaggio intorno alla donna)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۱
- پنهلوپه به جنگ میرود (Penelope alla guerra)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۲
- نفرتانگیز (Gli antipatici)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۳
- اگر خورشید بمیرد (Se il Sole muore)، دربارهٔ برنامه فضایی آمریکا، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۶
- زندگی، جنگ و دیگر هیچ (Niente, e cosí sia)، گزارشی از جنگ ویتنام بر اساس تجارب شخصی، ریتزولی (میلان)، ۱۹۶۹
- آن روز در ماه (Quel giorno sulla Luna)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۷۰
- نامه به کودکی که هرگز زاده نشد (Lettera a un bambino mai nato)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۷۵
- مصاحبه با تاریخ (Intervista con la storia)، مجموعهای از مصاحبه با شخصیتهای سیاسی جهان، ریتزولی (میلان)، ۱۹۷۶
- یک مرد (Un uomo)، داستان الکساندروس پاناگولیس، انقلابی یونانی، ریتزولی (میلان)، ۱۹۷۹
- انشاءالله (Insciallah)، ریتزولی (میلان)، ۱۹۹۰
- خشم و غرور ۲۰۰۱[۱۱][۱۲]
- نیروی عقل، میلان: Rizzoli، 2004
- مصاحبه با اوریانا فالاچی، میلان: Corriere della Sera، اوت 2004; به انگلیسی ترجمه نشده است. فالاچی با خود درباره موضوع «اورابیا» و «اسلاموفاشیسم» مصاحبه می کند.
- کلاه پر از گیلاس، میلان: Rizzoli، 2008; BURbig، 2010 (نسخه دیجیتال)؛ به انگلیسی ترجمه نشده است. رمانی درباره اجداد او که دو سال پس از مرگ او منتشر شد.
- مصاحبه با افسانه، میلان: Rizzoli، 2010; بهترین BUR، 2010 (نسخه دیجیتال).
- ریشه های نفرت: حقیقت من درباره اسلام، میلان: Rizzoli Vintage، 2015; BUR Rizzoli، 2016 (نسخه دیجیتال).
پانویسویرایش
- ↑ «مصاحبه با اوریانا فالاچی (مسائل مختلف ایران و جهان)». سایت جامع امام خمینی. بایگانیشده از اصلی در ۲ سپتامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۲۷ ژوئن ۲۰۱۷.
- ↑ «اوریانا فالاچی، روزنامهنگار سرشناس ایتالیایی درگذشت». رسانه فرهنگی و هنری پندار. ۱۵–۰۹–۲۰۰۶. بایگانیشده از اصلی در ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۳ آوریل ۲۰۰۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ مسعود بهنود (۱۶ سپتامبر ۲۰۰۶ — ۲۵ شهریور ۱۳۸۵). «ایرانیان و ارویانا فالاچی، از قهرمانی تا ضد قهرمانی». بیبیسی فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۳ نوامبر ۲۰۱۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ Popham، «A Life in Focus: Oriana Fallaci, Italian journalist who interviewed Khomeini, Castro and Indira Gandhi»، independent.
- ↑ «زادروز اوریانا فالاچی روزنامه نگار تمام عیار». دنیای اقتصاد.
- ↑ سامان ایرانی (۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶). «فالاچی، گذار از چپ به راست». رادیو زمانه. بایگانیشده از اصلی در ۸ مارس ۲۰۱۷. دریافتشده در ۸ مارس ۲۰۱۷.
- ↑ «"Phi Beta Cons on National Review Online". Archived from the original on 8 Ju». بایگانیشده از اصلی در ۸ ژوئن ۲۰۰۸. دریافتشده در ۳۰ اكتبر ۲۰۲۱. تاریخ وارد شده در
|بازبینی=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ مریم افشنگ (۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶). «اوریانا فالاچی درگذشت». دویچه وله. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۸ مارس ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹.
- ↑ Ian Fisher (۱۶ سپتامبر ۲۰۰۶). «Oriana Fallaci, Incisive Italian Journalist, Is Dead at 77». نیویورک تایمز. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ مارس ۲۰۱۸.
- ↑ «اوریانا فالاچی درگذشت». بیبیسی فارسی. ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶ — ۲۴ شهریور ۱۳۸۵. بایگانیشده از اصلی در ۲ نوامبر ۲۰۱۷. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ «اوریانا فالاچی، راوی جسور روزگار خویش». دویچه وله. ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۸ مارس ۲۰۱۷. دریافتشده در ۸ مارس ۲۰۱۷.
- ↑ 0-8478-2504-3. شابک ۰۸۴۷۸۲۵۰۴۳.
منابعویرایش
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به اوریانا فالاچی در ویکیگفتاورد موجود است. |
- Popham, Peter (19 September 2006). "A Life in Focus: Oriana Fallaci, Italian journalist who interviewed Khomeini, Castro and Indira Gandhi" (به انگلیسی). independent. Retrieved 25 August 2022.
{{cite web}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link)