باشگاه افسران وزارت جنگ
باشگاه افسران وزارت جنگ یا باشگاه افسران ارتش بنایی مربوط به دوران رضاشاه است که در شمال میدان مشق تهران، کنار عمارت قزاقخانه جای گرفته است. پس از انقلاب این ساختمان به وزارت امور خارجه ایران واگذار شد و با نام ساختمان شماره ۷ وزارت خارجه مورد بهرهبرداری اداری قرار گرفت.
باشگاه افسران وزارت جنگ | |
---|---|
نام | باشگاه افسران وزارت جنگ |
کشور | ایران |
استان | تهران |
شهرستان | تهران |
اطلاعات اثر | |
نام محلی | باشگاه افسران ارتش |
نامهای دیگر | ساختمان شماره ۷ وزارت خارجه |
نامهای قدیمی | باشگاه افسران وزارت جنگ |
کاربری | اداری |
دیرینگی | پهلوی اول |
دورهٔ ساخت اثر | رضاشاه |
بانی اثر | گابریل گورکیان |
مالک فعلی اثر | وزارت امور خارجه ایران |
پیشینه
ویرایشدر سال ۱۳۱۶ فضلالله زاهدی مأمور احداث ساختمان باشگاه افسران ارتش شد.[۱] طرح اصلی ساختمان به دست گابریل گورکیان انجام شد و وارطان هوانسیان آن را به انجام رساند.
در دوره نوسازی شهر تهران در دوران پهلوی اول و پس از ساخت ساختمان باشگاه افسران، توپ مروارید از میدان ارگ به ورودی حیاط این ساختمان انتقال داده شد. این ساختمان در کنار ساختمانها و بناهای دیگر نظامی و وزارت جنگ در شمال میدان مشق جای داشتند و ساختمان باشگاه افسران نسبت به دیگر بناهای قاجاری، مدرنتر و نوسازتر به شمار میرفت و به همین سبب توپ مروارید به آنجا انتقال یافت.[۲]
این ساختمان متعلق به لشکر دو زرهی بود که از یک سو به خیابان سوم اسفند (سرهنگ سخایی کنونی) راه داشت و از سوی دیگر به خیابان فروغی (کوشک مصری کنونی) و مقابل در آهنی بزرگ آن توپ مروارید گذاشته شده بود.[۳] این ساختمان محل گردهماییها و مهمانیهای افسران ارتش شاهنشاهی بود.[۳]
پس از انقلاب باشگاه افسران به وزارت امور خارجه واگذار شد که با افزودن دو ساختمان متقارن ناسازگار با ساختمان اصلی در حیاط ورودی باشگاه، پهنه گسترده حیاط باشگاه تا اندازه بسیاری از میان رفت و توپ مروارید در میان آن ساختمانها و در پس دیوار و دژ جلوی آن پنهان شد.[۲]
رویدادهای مهم
ویرایشپس از کودتای ۲۸ مرداد سرلشکر فضلالله زاهدی ستاد نخست وزیری و دولت تازهاش را در این مکان تشکیل داده بود.[۴] محمد مصدق پس از تسلیم خود به شهربانی به همراه دکتر شایگان و دکتر صدیقی توسط سرلشکر باتمانقلیچ به باشگاه افسران برده میشود و با زاهدی روبرو میشود.[۵] زاهدی که در باشگاه بود شخصاً به دیدن مصدق آمد. مصدق به زاهدی گفت: «آقای سرلشکر، چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد. من تنها نگران ایران و هموطنان هستم، نه خودم.» زاهدی پاسخ داد که خواهان بازداشت و محاکمه او نیست؛ اگر وی کنارهگیری خود را اعلام دارد. اما مصدق حاضر به کنارهگیری نشد و گفت «به اراده ملت رئیس دولت شده و تنها ملت است که حق دارد و میتواند او را برکنار [کند] یا خواستار کنارهگیریاش شود.»[۶]
پس از رخدادهای خرداد ۱۳۴۲، آیتالله خمینی دستگیر شده و ابتدا به بازداشتگاه «باشگاه افسران»[۷] و سپس غروب روز بعد، به زندان قصر تهران برده شد.[۸]
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۵ نوامبر ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۰ مه ۲۰۱۴.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ فریدون مجلسی (۱۴ بهمن ۱۳۹۱). «توپ مروارید». روزنامه اعتماد. دریافتشده در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ «خاطرات خانه زندگان». دریافتشده در ۱۳ مرداد ۱۳۹۵.
- ↑ «یادگار ویران کودتا». تاریخ ایرانی. ۹ خرداد ۱۳۹۲. بایگانیشده از اصلی در ۲۱ مه ۲۰۱۴. دریافتشده در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- ↑ «مصدق، فاطمی و حزب توده در روز کودتا». ۲۸ مرداد ۱۳۹۰. پارامتر
|پیوند=
ناموجود یا خالی (کمک); پارامتر|تاریخ بازیابی=
نیاز به وارد کردن|پیوند=
دارد (کمک) - ↑ رضا سلیمان نوری (۲۲ دی ۱۳۹۲). «پایانی غریبانه بر زندگی راوی راستین 28 مرداد». چهرهنیوز. بایگانیشده از اصلی در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۷. دریافتشده در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- ↑ «امام خمینی از ولادت تا رحلت». بنیاد اندیشه اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۳ اوت ۲۰۱۱. دریافتشده در ۹ اوت ۲۰۱۱.
- ↑ Hamid Algar. "The Years of Struggle and Exile, 1962-1978" (به انگلیسی). The Institute for Compilation and Publicationof Imam Khomeini's Works (International Affairs Department). Archived from the original on 22 August 2010. Retrieved 5 September 2011.