تخته‌پل، گونه‌ای پل متحرک است که بر روی خندق‌های پیرامون کاخ‌های و دژها یا دروازه‌های قدیمی برخی شهرها قرار می‌گیرد.

پویانمایی از تخته‌پل.
قلعه نهاوند و تخته‌پل آن.

آنندراج در تعریف تخته‌پل می‌نویسد: «پلی که از تخته‌ها بر خندق قلعه سازند تا در قلعه آمد و رفت واقع شود.»[۱]

با برافراختن تخته‌پل و قرار دادن آن به صورت عمودی، راه قصر، دژ یا شهر مربوطه به سوی افراد بیرون از آن بسته می‌شود.

تحرک تخته‌پل‌ها به صورت چرخش گرد یک محور است و در دو سوی سمت بیرونی تخته طناب‌ها یا زنجیرهایی وصل می‌شود که با کشیدن آن‌ها، پل چوبی به حالت عمودی می‌ایستد و بدین ترتیب راه درون دژ یا شهر بسته می‌شود. طناب یا زنجیر کشیده شده، در پشت دیوارها، گرد قرقره‌ای جمع می‌شود.

اشارات تاریخی فارسی

ویرایش

زلالی (خوانساری؟) در شعری می‌نویسد[۱]:

قلعه قهقهه دهان کرده
تخته‌پل بر درش زبان کرده.

ذوالفقار کرمانی که در سال ۱۲۸۸ قمری به دستور ناصرالدین‌شاه قاجار برای تهیهٔ نقشه سیستان و تعیین مرزهای ایران با افغانستان به آن منطقه رفته در کتاب جغرافیای نیمروز می‌نویسد[۲]:

یوم پنج‌شنبه ۱۲، بعد از چای صبح با چهل نفر از سوارهای طایفه بلوچیه سوار شدیم لب هیرمند رفتیم. سوارها چند قطعه دُرّاج و تیهو شکار کردند قدری تماشا کرده به برج آس که لب رود هیرمند بود رفتیم. برج آس را با آجرهای کهنه قدیم ساخته بودند. این برج را حشمت‌الملک[۳] ساخته‌است. مدام پنجاه نفر از سرباز فوج قائین با یک دو نفر صاحب‌منصب در آن‌جا ساخلو می‌باشند. این برج، مدور و خندقی هم به‌دور برج کنده‌بودند. دهنه خندق دو ذرع و نیم، عمق، سه ذرع، تخته‌پل هم داشت. زمانی که مستحفظ این برج، سوار و جمعیت را از دور دیدند فوراً تخته‌پل را برداشتند. پس از آن‌که پای برج رسیدیم و ایشان شناختند از روی برج سلام دادند و دو نفر صاحب‌منصب، درب برج را باز کرده بیرون آمده درب برج را فوراً بسته تخته‌پل را انداخته در نزد بنده آمدند و عذر خواستند که ما اذن نداریم کسی را داخل برج نمائیم.

منابع

ویرایش
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ دهخدا: سرواژه تخته‌پل.
  2. کرمانی، ذوالفقار. جغرافیای نیمروز. به کوشش عزیزالله عطاردی. تهران: عطارد، ۱۳۷۴
  3. حاکم وقت سیستان.
  • Henk de Jonge en Nico Muyen، ۲۰۰۰ jaar Beweegbare Bruggen، Uitgeverij Elmar B.V.، Rijkswijk MXMV، ISBN 90-389-0286-7