جهانگیرخان قشقایی

فقیه شیعه ایرانی (۱۲۰۶–۱۲۸۹)

میرزا جهانگیر خان قشقایی (تولد ۱۲۱۳ خورشیدی _ درگذشته ۲۶ شهریور ۱۲۸۹ خورشیدی /۱۳ رمضان ۱۳۲۸ ه‍.ق) مجتهد، فقیه اصولی، فیلسوف شیعه و یکی از استادان برجسته و توانای حوزه علمیه کاشان بود.[۱][۲]


جهانگیرخان قشقایی
اطلاعات شخصی
زاده۱۲۴۳ قمری
۱۲۱۳ خورشیدی
درگذشته۱۳ رمضان ۱۳۲۸
۲۶ شهریور ۱۲۸۹ (۷۶ سال)
محل دفنتکیه کلباسی، تخت فولاد، اصفهان
دیناسلام
محل اقامتاصفهان
دورانحکیم و عارف سده ۱۳–۱۴ق
مذهبشیعه
تحصیلاتحوزه علمیه اصفهان
پیشهفلسفه صداریی و عرفان
مرتبه
استادانآقا محمدرضا قمشه‌ای
شاگردان
تأثیرپذیرندگان

مهم‌ترین دستاورد:

  • روزنامه‌ی صور اسرافیل: جهانگیرخان یکی از بنیان‌گذاران و مدیران این روزنامه بود که در دوران مشروطه نقش بسیار مهمی در بیداری افکار عمومی داشت. این روزنامه با نثری ساده، طنزآلود و انتقادی به مسائل سیاسی، دینی و اجتماعی می‌پرداخت و از مهم‌ترین ابزارهای روشنگری در زمان خودش محسوب می‌شد. ستون‌های طنز «چرند و پرند» که توسط علی‌اکبر دهخدا نوشته می‌شد نیز در این روزنامه چاپ می‌شدند.

مرگ:

  • پس از به توپ بستن مجلس در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی (۱۹۰۸ میلادی) توسط محمدعلی شاه قاجار، بسیاری از فعالان مشروطه بازداشت یا اعدام شدند.
  • جهانگیرخان نیز دستگیر شد و در باغ‌شاه (تهران) به دستور محمدعلی شاه اعدام شد. مرگ او یکی از تراژدی‌های بزرگ جنبش مشروطه بود و بسیاری آن را نشانه‌ی خفقان استبداد می‌دانند.

میراث:

  • او نماد آزادی‌خواهی و مبارزه با استبداد در تاریخ معاصر ایران است.
  • آثار روزنامه‌اش هنوز هم به عنوان منابع ارزشمند درباره‌ی فضای فکری دوران مشروطه استفاده می‌شود.

اگر بخوای، می‌تونم بخش‌هایی از مقالات یا نوشته‌های او رو هم برات بیارم[۳]

آغاز زندگی

ویرایش

جهانگیرخان قشقایی، در سال ۱۲۴۳ هجری قمری در دهاقان(سمیرم سفلی قدیم) چشم به جهان گشود. پدرش محمدخان، از خان‌ها و اشراف طایفه دره‌شوری، تیره جانبازلو در ایل قشقایی و مادرش، دختر یکی از خان‌های شهرستان سمیرُم بوده است.[۲][۴]

جهانگیرخان، در چندسال ابتدایی عمرش در زادگاهش ماند؛ اما بعد از مدتی با کوچ ایل خود همراه شد. در این دوران، پدر وی برایش معلم خصوصی استخدام کرده بود تا در هنگام کوچ، به تحصیل ادامه دهد.[۵]

تحصیلات حوزوی

ویرایش

نقل است که روزی، جهانگیر خان به اصفهان رفت تا تارش را که شکسته بود، تعمیر کند؛ از این رو از شخصی که گویا همای شیرازی بوده؛ سراغ تارسازی را گرفت. آن مرد علاوه بر راهنمایی او، وی را تشویق به علم آموزی کرد. این نصیحت بر جهانگیرخان تأثیر گذاشت. جهانگیرخان تصمیم به جدایی از ایل خود گرفت و در مدرسه صدر بازار اصفهان، حجره‌ای برای خود برگزید و به تحصیل علوم دینی پرداخت.

پس از فراگیری علوم مختلف، جهانگیرخان شروع به تدریس در مدرسه صدر اصفهان کرد. استادان دیگر از نقاط مختلف برای شرکت در جلسات او راهی اصفهان می‌شدند. جهانگیرخان در زمینه حکمت و فلسفه، به ویژه فلسفه ملاصدرا، صاحب نظر بود و در این زمینه، شاگردان بزرگی تربیت کرد.

جهانگیرخان دروس مختلف حوزوی از هیئت و ریاضی تا درس خارج را تدریس می‌کرد.[۶]

شایان ذکر است که اولین کسی که نهج‌البلاغه را به‌طوررسمی وارد تدریس حوزوی خود کرد، حکیم جهانگیرخان قشقایی بود. این حرکت او سرآغاز جریانی شد که برکات فراوانی به دنبال داشت.[۷] لازم به توضیح است که بزرگانی چون سید حسن مدرس و میرزاعلی آقا شیرازی از محضر درس جهانگیرخان قشقایی استفاده کردند و خود از مدرسان این کتاب شریف شدند. از طریق این دو مرد جریان‌هایی دیگری در تدریس نهج‌البلاغه در اصفهان به راه افتاد که از این حیث اصفهان را از سایر شهر متمایز و برتر می‌ساخت.[۸]

حکیم قشقایی در کلام دیگران

ویرایش

مرتضی مطهری، دربارهٔ شخصیت و جایگاه علمی و معنوی حکیم قشقایی چنین می‌نویسد:

«مرحوم خان، علاوه بر مقام علمی و فلسفی، در متانت و وقار و انضباط اخلاقی و تقوا نمونه بوده است. تا آخر عمر در همان لباس عادی اول خود باقی بوده و فوق‌العاده مورد ارادت شاگردان و آشنایان بوده است.»

همچنین شیخ عباس قمی مؤلف کتاب مفاتیح الجنان در احوالات این حکیم فرزانه چنین بیان می‌کند:

«حکیم قشقایی عالمی جلیل و فاضلی دانا بود که در علوم معقول و منقول و در عرفان به کمال رسیده بود. او در علم و عمل به جایی رسید که بزرگان از شهرهای دیگر به حوزه درسش می‌آمدند».[۹]

در دیوان طرب دربارهٔ او آمده است:

«جهانگیر خان در اثر شخصیت بارز علمی و تسلم مقام قدس و تقوی و نزاهت(پاکدامنی) اخلاقی و حسن تدبیر حکیمانه که همه در وجود وی مجتمع بود؛ تحصیل فلسفه را که بین علما و طلاب سخت موهون(سست) و با کفر و الحاد مقرون بود؛ از آن بدنامی به کلی نجات داد و آن را در سرپوش درس فقه و اخلاق چندان رایج و مطلوب ساخت که نه فقط دانستن و خواندن آن موجب ضلالت و تهمت بی‌دینی نبود؛ بلکه مایه افتخار و مباهات محسوب می‌شد. وی معمولاً یکی دو ساعت از آفتاب برآمده در مسجد جارچی سه درس پشت سر هم می‌گفت؛ که درس اولش شرح لمعه(فقه) و بعد از آن شرح منظومه(حکمت) و سپس درس اخلاق بود و به این ترتیب فلسفه را به مانند «حشو جوزو قند و لوزینه فقه» با اخلاق بخورد طلاب می‌داد. این مثال کنایه از این است که وی فلسفه را در میان دروس فقه و اخلاق، به سبک شیوایی تدریس می‌کرد.»[۶]

استادان

ویرایش

بزرگ‌ترین استاد حکیم قشقایی، محمدرضا قمشه‌ای بود که در زمینه حکمت و فلسفه سرآمد زمان خویش به‌شمار می‌آمد و قشقایی از محضر او استفاده فراوانی برد تا این که خود نیز یکی از بزرگ‌ترین استادان فلسفه در عصر خویش شد. وی در زمینه فقه و اصول از محضر اساتیدی چون ملاحسین علی تویسِرکانی، محمدباقر نجفی و میرزا محمدحسن نجفی استفاده‌ها برد و نیز علم طب را از طبیب معروف اصفهان، آخوند ملا عبدالجواد تونی آموخت.[۱۰] از این رو وی علوم مختلف را در خود گرد آورد و پس از آن، در مدرسه صدر اصفهان بساط تعلیم و ارشاد گسترد و شاگردان بزرگی از خود به یادگار گذاشت.[۱۱]

خان، دانشمندی بود که علم را با عرفان و اخلاق جمع کرده بود. در دین استوار و ثابت قدم بود و در امور زندگی و برنامه‌های روزانه اش، کمال نظم و ترتیب را به کار برد. آقا رحیم ارباب که یکی از شاگردان برجسته حکیم جهانگیرخان بود، دربارهٔ احوالات وی می‌نویسد: «حکیم قشقایی جامع حکمت و عرفان و معقول و منقول بود. ایشان بسیار خوش‌اخلاق بوده و نسبت به طلاب، بسیار مهربان و در تربیت آن‌ها کوشا بود.»

عدم استفاده از سهم امام

ویرایش

جهانگیرخان، در طول زندگی خود از سهم امام استفاده نکرد. او زندگی خود را با مال‌الجاره‌ای که از زمین‌هایش به او می‌رسیده، می‌گذراند. وی یک زمین در دهاقان با مال‌الجاره ۴۰ تومان و یک زمین در روستای آغداش با مال‌الاجاره ۱۵ الی ۲۰ تومان داشته است.[۴]

شاگردان

ویرایش

درگذشت

ویرایش

جهانگیرخان قشقایی، پس از ۸۵ سال، که ۴۵ سال از آن را به تحصیل و تدریس گذراند، در شب سیزدهم ماه رمضان سال ۱۳۲۸ ه‍.ق(برابر با ۲۶ شهریور ۱۲۸۹) در اصفهان درگذشت[۱۶] و در تکیه کلباسی تخت فولاد به‌خاک سپرده شد.[۱۷]

یک باب مدرسه و یک میدان در دهاقان و یک خیابان در سمیرم به اسم وی نامگذاری شده است. همچنین یکی از مدارس علمیه تاریخی در محله مسجد جامع قم، پس از بازسازی به دستور سیدحسین بروجردی، به نام مدرسه جهانگیرخان نامگذاری شد. همچنین یک میدان همراه با تندیس وی در شهر فیروزاباد فارس بنام ایشان نامگذاری شده است.

پانویس

ویرایش
  1. یک شخص (دی ۱۴۰۳). «زندگیمامه او». fars.anjom.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۸-۱۶.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ «جهانگیرخان قشقایی که بود؟ /چرا وی راهی حوزه شد؟ /علت اینکه او در لباسش تغییری نداد چه بود؟ /وی فلسفه را چگونه تدریس می‌کرد؟ /رابطه او با علمای معاصرش چگونه بود؟». پایگاه خبری جماران. ۲۰۲۱-۰۴-۲۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۱-۳۱.
  3. «- Applied Software House». www.jahangir.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۵-۱۴.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ «جهانگیرخان قشقایی از کوچ با ایل تا حوزه علمیه + زندگینامه و محل دفن». ایمنا. ۲۰۲۰-۰۹-۱۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۱-۳۱.
  5. Admin (۲۰۱۶-۰۶-۱۹). «حکیم جهانگیرخان قشقایی؛ از نواختن تار تا سیر در آفاق». برخوارنیوز. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۱-۲۳.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ «حکیم نامدار میرزا جهانگیر خان قشقایی». تبیان. ۲۴ شهریور ۱۳۸۸. دریافت‌شده در ۶ شهریور ۱۴۰۳.
  7. «جهانگیرخان قشقایی». اصفهان زیبا. دریافت‌شده در ۱۴۰۴-۰۲-۰۶.
  8. «جهانگیرخان قشقایی». اصفهان زیبا. دریافت‌شده در ۱۴۰۴-۰۲-۰۶.
  9. «از-نگاه-دیگران -جهانگیرخان قشقایی». hawzah.net. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۸-۲۷.
  10. «جهانگیرخان قشقایی که بود؟ /چرا وی راهی حوزه شد؟ /علت اینکه او در لباسش تغییری نداد چه بود؟ /وی فلسفه را چگونه تدریس می‌کرد؟ /رابطه او با علمای معاصرش چگونه بود؟». پایگاه خبری جماران. ۲۰۲۱-۰۴-۲۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۸-۱۶.
  11. «جهانگیرخان قشقایی از کوچ با ایل تا حوزه علمیه + زندگینامه و محل دفن». ایمنا. ۲۰۲۰-۰۹-۱۴. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۸-۱۶.
  12. مشاهیر مدفون در تکیه ابوالمعالی کلباسی ص 201 , 202
  13. جناب، علی، 1385، رجال و مشاهیر اصفهان (الاصفهان)، تدوین و تصحیح: پور عصار، رضوان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ص 601
  14. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان ج3، ص235-236
  15. مهدوی، سید مصلح الدین (۱۳۷۱)، خاندان شیخ‌الاسلام اصفهان، گل بهار اصفهان، صص141-142
  16. 3015 (۲۰۲۱-۰۹-۱۵). «دربارهٔ جهانگیر قشقایی». ایرنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۵.
  17. یک شخص (دی ۱۴۰۳). «زندگینامه او». www.telewebion.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۸-۱۶.

منابع

ویرایش
  • اسماعیلی، معصومه. (۱۳۸۷). قوت می بشکند ابریق را (۱۳ رمضان؛ سالروز درگذشت میرزا جهانگیرخان قشقایی). مطالعات قرآنیِ نامه جامعه، شماره ۴۸، صص ۲۷–۲۶.
  • دانشنامهٔ بزرگ اسلام
  • تبیان

پیوند به بیرون

ویرایش