زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

غزلی با مطلع «زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست»، غزل شمارهٔ ۷۱ از دیوانِ حافظ در تصحیحِ محمد قزوینی و قاسم غنی است.

زاهد ظاهرپرست
زبانفارسی
شاعرحافظ[۱]
شمار ابیات۱۱
بحررمل مثمن محذوف
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
متن

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اِکراه نیست
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ایدل کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصهٔ شطرنج رندان را مجال شاه نیست
چیست این سقف بلند سادهٔ بسیارنقش
زین معمّا هیچ دانا در جهان آگاه نیست
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمتست
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست
صاحب دیوان ما گوئی نمی‌داند حساب
کاندرین طغرا نشان حسبة للّه نیست
هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو بگو
گیر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست
بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود
خودفروشان را بکوی می فروشان راه نیست
هر چه هست از قامت ناساز بی‌اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
بندهٔ پیر خراباتم که لطفش دائمست
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست
عاشق دردی‌کش اندر بند مال و جاه نیست




۲



۴



۶



۸



۱۰


نسخهٔ مبنا: تصحیحِ محمّد قزوینی و قاسم غنی

مفهوم و درون‌مایه ویرایش

وزن ویرایش

در اجراها ویرایش

عبدالوهاب شهیدی در برنامهٔ شمارهٔ ۱۱۴ از مجموعهٔ برگ سبز این غزل را در آوازِ افشاری اجرا کرده است.[۲]

ترجمه‌ها ویرایش

در دیگر آثار هنری ویرایش

پانویس ویرایش

منابع ویرایش

  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد بن بهاءالدین محمد. قزوینی، محمد؛ غنی، قاسم، ویراستاران. دیوان حافظ. تهران: سینا.
  • دادجو، درّه (۱۳۹۷). «خوش‌خوانی‌های شعر حافظ». در بهاءالدین خرمشاهی. دانشنامهٔ حافظ و حافظ‌پژوهی. ج. ۲. تهران: نخستان پارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۹۷۶۴-۴-۷.