شافعی
شافعی نام یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت از دین اسلام است؛ و از مذاهب فقهی و پیرو ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعی و از پیشوایان چهارگانه اهل سنت و جماعت است ودر کنار مذهب حنفی بیشترین پیروان را درمیان مذاهب اسلامی دارند. شافعی بین سالهای ۱۴۶ تا ۱۵۰ قمری در فلسطین به دنیا آمد و در سال ۲۰۴ وفات یافت. او با ادغام کردن مذاهب حنفی و مالکی روشی نوین را بنا نهاد که از حدیث در آن بهره میجست. فقه شافعی در برخی از اصول به مذهب شیعه نزدیک است.[۱]
گفته شده است که محمد بن ادریس شافعی در زمان هارون الرشید توسط عدهای شیعه خوانده شده بود.[۲]
از مکتب شافعی در زمان ظهور ترکهای عثمانی و صفویان در خاورمیانه بهطور گسترده پیروی میشد.[۳][۴] بازرگانان به گسترش اسلام شافعی در سراسر اقیانوس هند، تا هند و آسیای جنوب شرقی کمک کردند.[۵] شافعیها اکنون عمدتاً در بخشهایی از حجاز و شام، مصر سفلی و یمن و در میان مردم کرد (در کردستان)، در قفقاز، شاخ آفریقا، سواحل جنوب آسیا و آسیای جنوب شرقی زندگی میکنند.[۶][۷]
دیدگاه
ویرایشرا قبول داشت و قائل به استدلال بود ولی به استحسان و مصالح مرسله اعتناء نداشت و آن را مردود میشمرد.
ایمان در عقیده شافعیه دارای سه شرط عمدهاست:
شافعی نخستین کسی است که مسائل اصول فقه را تدوین و تألیف کرد در کتابی بنام الرساله.
مطالب این کتاب عبارتاند از:
منابع استنباط شافعی عبارتاند
ویرایشکتاب
ویرایشاو همانند دیگر فقیهان، قرآن را در صدر همه منابع قرار میدهد و آن را نخستین منبع فقهی میداند و به ظواهر آن استدلال میکند مگر زمانی که دلیلی حاکی از آن که مقصود از آیه چیزی جز ظاهر آن است اقامه شود.
سنت
ویرایششافعی از خبر واحد و عمل به آن بهشدت دفاع کردهاست مشروط به این که راوی ثقه و ضابط و حدیث به محمد متصل باشد. او بر حنفیه خرده گرفتهاست که قیاس را بر خبر واحد مقدم داشتهاست. نیز شرایطی را که حنفیه و مالکیه برای عمل به خبر واحد گذاشتهاند معتبر ندانسته، بر این باور است که در صورت اثبات صحت سنت و روایت پیروی از آن همانند پیروی از قرآن، واجب است. البته شافعی برای عمل به حدیث مرسل شرایطی گذاشت، مثلاً این که از احادیث مرسل سعید بن مسیب باشد.
اجماع
ویرایشوی به این دلیل که آگاهی یافتن از اتفاق نظر همگان ناممکن است اجماع را به معنای آگاهی نیافتن از نظر مخالف دانست و نظریه استاد خود مالک مبنی بر ارجعیت اجماع مردم مدینه را رد کرد و گفت: اجماع درجه نخست اجماع صحابه است.
اهل سنت و جماعت
|
---|
ارکان دین اسلام |
سعید بن زید · زبیر · طلحه |
صحیح بخاری · صحیح مسلم · سنن نسایی |
مکانهای مقدس |
مکه · مدینه · بیتالمقدس |
گفته صحابی
ویرایششافعی در فتاوی قدیم خود به گفته صحابه عمل کردهاست اما در فتاوی جدیدش، چنانکه بسیاری از اصحابش میگویند به گفته صحابه استناد نکردهاست دلیلش این است که وی گفتههایی از صحابه نقل کرده و سپس با آنها به مخالفت پرداختهاست. با این همه از گفتار او در کتاب الام برمیآید که وی گفته صحابی را تا زمانی که مخالفی برای آن پیدا نشود، حجت میدانستهاست.
شکل کلی فقه شافعی
ویرایش- گرایش فقهی او میانه گرایش اهل حدیث و اهل رای است، چرا که وی گرایش ابوحنیفه را با گرایش مالک درآمیخت، یعنی از طرفی با اصول و مبانی ابوحنیفه تا حدی موافقت کرد و از طرف دیگر در بها دادن به حدیث با مالک همراه شد، تا آن جا که در عراق و خراسان به اهل حدیث شهره شد و مردم بغداد نام (یاور سنت) بر او نهادند.
- شافعی هنگامی که اختلاف میان دو شیوه حجاز و عراق [حدیث و رای] را دید تصمیم گرفت موضع خود را در این باره دقیقاً مشخص کند و شیوهای خاص خویش برگزیند.
به همین دلیل برنامهای روشن در استدلال کردن با حدیث و برخی از منابع تبعی در پیش گرفت و به دفاع از این برنامه برخاست و مخالفان برنامه خود را، خواه عراقی یا حجازی، مورد حمله قرار داد.
- شافعی در فهم متون کتاب و سنت، مسلکِ معتبر دانستن ظاهر را برگزید و از ظاهر فراتر نرفت؛ زیرا وی بر این عقیده بود که مبنا قرار دادن چیزی جز ظاهر این متون مبنا گرفتن گمان و و وهم است که خاستگاه نادرستیهای بسیار و درستیهای اندک است و از طرف دیگر باید احکام براساس برهانهایی که نتایجشان همیشه درست خواهد بود استوار گردد نه براساس استدلالهای ضعیف.
- اصول و منابع استنباط شافعی دارای جهتگیری عملی و نظری توامان است.
او به مسائل فرضی اهمیتی نمیدهد و تنها از احکام و امور واقعی که وجود خارجی دارند بحث و جستجو میکند و به همین دلیل در فقه او مسایل فرضیِ اندکی مییابیم.
- در گفتههای شافعی میان آرای قدیم و جدید او اختلاف بسیاری است و گاه در یک مسئله سه نظر دادهاست.
همین اختلاف پویایی و حیات فقه شافعی را پدیدآورده و مجتهدان پس از او را در برابر آرای گوناگونی قرار داده تا هر کدام را مطابق شرایط و اوضاع، به پذیرش و اجرا سزاوارتر یافتند برگزینند.
نزدیکی شافعی با شیعه امامیه
ویرایشمذهب شافعی اهل سنت در چندین اصول فقهی و کلامی به معتزله و شیعه دوازده امامی بسیار نزدیک تر از سه مکتب دیگر اهل سنت است.[۸] شافعی در یکی از اشعار خود حب محمد و آل محمد را سرود که در زمان خلیفه وقت و برخی از اهل سنت او را به تشیع بودن متهم کردند.[۹] در مذهب شافعی همانند اهل تشیع اهل بیت پیغمبر اسلام را تکریم می کنند.
قُشیری از علمای شافعی در کتاب خود، «احسن الکبائر» نقل کرده است[۱۰]:
امیر المومنین علی ابن ابی طالب بالای بامِ خانه خرما تناول میکرد و در آن زمان سنّ آن حضرت بیست و هفت سال بود، سلمان در حیاط آن خانه، لباس خود را میدوخت، علی دانهی خرمائی به طرف او رها کرد
سلمان گفت: یا امیرالمومنین با من شوخی میکنید در حالیکه من پیرمردم و شما جوانِ کم سنّ و سال هستید؟
علی فرمود:
« یا سلمان؛ حَسِبتَ نَفسکَ کَبیراً و رأیتنی صَغیراً! أَنسیتَ «دشت أرژن» وَ مَنْ خَلَّصَکَ هناکَ مِنَ الأَسَد؟»
ترجمه:
"ای سلمان؛ مرا از نظر سنّ و سال کوچک و خودت را خیلی بزرگ خیال کردهای؟ آیا قصّه دشت ارژن را فراموش کردهای؟ درآن بیابان که گرفتار شیر درنده شدی چه کسی تو را نجات داد؟"
سلمان با شنیدن این کلمات از امیرالمومنین به وحشت افتاد و عرض کرد: از کیفیّت آن جریان برایم بگو یا امیرالمومنین فرمود:
تو در وسط آب ایستاده بودی و از شیری که در آنجا بود میترسیدی، دستها را به دعا بلند کردی و از خداوند نجات خود را طلبیدی، خداوند هم دعایت را اجابت فرمود و مرا که در آن صحرا عبور میکردم به فریاد تو رساند.
من همان اسب سواری هستم که زره او بر روی شانه و شمشیرش به دستش بود. شمشیر کشیدم و ضربهای بر آن شیر وارد کردم که او را دو نیم کرد و تو خلاص شدی.
سلمان عرض کرد: نشانه دیگری که در آنجا بود برایم بگو.
امیرالمؤمنین دست خود را دراز کرد و از آستین یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود:
این همان هدیهی تو است که به آن اسب سوار دادی
سلمان با دیدن آن بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد و ناگهان صدائی شنید که: خدمت رسول خدا(ص) شرفیاب شو و قصه ات را برای آن حضرت بازگو.
سلمان خدمت رسول خدا(ص) آمد و قصه خود را چنین آغاز کرد:
ای رسول خدا؛ من اوصاف شما را در انجیل خواندم و محبّت شما در دلم جای گرفت، همه ادیانِ غیر از دین شما را رها کردم و آن را از پدرم مخفی کردم تا سرانجام متوجّه شد و نقشهی کشتن مرا کشید ولی دلسوزی او نسبت به مادرم مانع میشد و دائماً چارهای در قتل من میاندیشید، و مرا به کارهای سخت و دشوار وادار میکرد، تا اینکه فرار کردم و به سرزمینی به نام «ارژن» برخورد کردم و در آنجا خواستم ساعتی استراحت کنم، خوابم برد و محتلم شدم.
وقتی از خواب بیدار شدم کنار چشمهای که در همان نزدیکی بود رفتم؛ لباس های خود را بیرون آوردم و داخل آب شدم تا غسل کنم، ناگهان شیری ظاهر شد و نزدیک آمد تا روی لباسهای من قرارگرفت، وقتی او را دیدم به وحشت افتادم، ناله و زاری کردم و از خداوند، نجات خود را از چنگال او درخواست نمودم که اسب سواری پدیدار شد و شیر را با شمشیر خود ضربهای زد و دو نیم کرد.
من از آب بیرون آمدم و خود را بر رکابِ اسبش انداختم و آن را بوسیدم و چون فصل بهار بود و صحرا پر از گلها و سبزیها بود، شاخه گُلی گرفتم و به او هدیه کردم و چون گُلها را گرفت از چشمان من ناپدید گشت و بعد از آن از او اثری ندیدم، از این جریان بیشتر از سیصد سال میگذرد و من این قصه را برای هیچکس نگفتهام و امروز پسر عموی شما علیّ بن ابی طالب به من، آن قضیّه را گفت.
پیامبراکرم (ص) فرمود:
ای سلمان؛ هنگامی که مرا به آسمان بردند، به سدره المنتهی که رسیدم جبرئیل از من جدا شد و فاصله گرفت، من تا کنار عرش پروردگارم بالا رفتم و در حالیکه با خداوند متعال گفتگو میکردم ناگهان شیری را مشاهده کردم در کنارم ایستاده است، نگاه کردم دیدم علی بن ابی طالب است.
وقتی به زمین برگشتم علی بر من وارد شد، و پس از عرض سلام، به من بخاطر الطاف و عنایاتی که خداوند در این سیر ملکوتی نموده تبریک گفت سپس از تمام گفتگوهای من با پروردگارم خبر داد.
«اعلم یا سلمان، أنّه ما ابتلی أحد من الأنبیاء والأولیاء منذ عهد آدم إلی الآن ببلاء إلّا کان علیّ هو الّذی نجّاه من ذلک.»
بدان ای سلمان؛ هر کدام از انبیاء و اولیاء از زمان حضرت آدم تاکنون که گرفتار شده است علی او را از گرفتاری نجات داده است[۱۱]
فقهای شیعه، بر اساس روایات چهارده معصوم، معتقدند که «بسم الله الرحمن الرحیم » جزء همه سوره های قرآن ـ جزسوره برائت ـ است. و فقهای «شافعیه» بر خلاف دیگر مذاهب اهل سنت موافق با نظر شیعه هستند«و بسم الله الرحمن الرحیم» را جزء تمام سوره های قرآن می دانند. لذا خواندن آنرا در نماز جهریه با صدای بلند واجب می دانند.
شیعه امامیه گفتن«الصلاه خیر من النوم» را که عمر در اذان صبح قرار داد را بدعت می دانند و از این کار از عمر بن خطاب انتقاد کرده اند، شافعی هم در برخی فتاوایش هم عقیده، شیعه است و گفتن این جزء را در اذان بدعت می داند. [۱۲]
جمع بین دو نماز، اکثر فقهای شافعی اول وقت نماز ظهر را«وقت فضیلت» و بقیه را وقت اختیاری می دانند و جمع بین دو نماز ظهر و عصر بدون عذر از نظر فقهای شافعی مذهب جایز است.[۱۳]
پیروان
ویرایشمکتب شافعی از نظر تعداد پیروان یکی از بزرگترین مکتبهای اهل سنت است. [۱۴][۶] دادههای جمعیتشناختی هر فقه، برای هر ملت، در دسترس نیست اما جمعیت کنونی شافعیها نزدیک به ۶۵۰ میلیون نفر برآورد میشود.[۱۵]
مکتب شافعی در حال حاضر در نقاط زیر از جهان غالب است:[۶]
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ «نسبت سنجی نزدیکی مذاهب اهل سنت به مذهب شیعه». fa.al-shia.org.
- ↑ ویکی شیعه؛ صفحهٔ محمد بن ادریس شافعی.
- ↑ Heffening, W. (1934). "Al-Shafi'i". The Encyclopaedia of Islam. Vol. IV. E. J. Brill. pp. 252–53.
- ↑ Shanay, Bulend. "Shafi'iyyah". University of Cumbria.
- ↑ Pouwels 2002, p. 139.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ "Islamic Jurisprudence & Law". University of North Carolina.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ "International Religious Freedom Report: Comoros" (PDF). United States Department of State. 2013.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، در آمدی بر علم کلام ص ۲۸۶ انتشارات دارالفکر چ۱، ۱۳۷۸ش.
- ↑ تیجانی، دکتر محمد، اهل سنّت واقعی ص ۲۴۹، انتشارات معارف اسلامی قم، چاپ دوم ۷۴.
- ↑ ترجمه کتاب نفیس (القطره)، مستنبط، احمد، انتشارات حاذق، ج1، ص 282(حکایت 174/81) ** تذکر مولف: محدّث نوری رحمه الله این حدیث را در کتاب «نفس الرحمان: 27» با کمی اختلاف روایت کرده است. کاراکتر line feed character در
|عنوان=
در موقعیت 79 (کمک) - ↑ ترجمه کتاب نفیس (القطره)، مستنبط، احمد، انتشارات حاذق، ج1، ص 282(حکایت 174/81) ** تذکر مولف: محدّث نوری رحمه الله این حدیث را در کتاب «نفس الرحمان: 27» با کمی اختلاف روایت کرده است. کاراکتر line feed character در
|عنوان=
در موقعیت 79 (کمک) - ↑ شوکانی ، نیل الاوطار، قاهره، ج ۲ ص ۳۸ به نقل از همان.
- ↑ ابن رشد، بدایه المجتهد، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ ج ۱ ص ۱۷۳.
- ↑ Saeed 2008.
- ↑ tebyan.net، موسسه فرهنگی واطلاع رسانی تبیان | (۲۰۱۸-۰۱-۲۰). «جمعیت چهار فرقه فقهی اهل سنت». fa. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۱-۰۱.
- ↑ "Shāfiʿī". Encyclopaedia Britannica.
- ↑ Esposito, John L., ed. (2003). The Oxford Dictionary of Islam. Oxford University Press. pp. 285–86.
- دکتر: الشکعة، مصطفی. (الأئمة الأربعة) ، دارالکتاب اللبنانی، چاپ بیروت، سال انتشار ۱۹۸۵ میلادی به (عرب).