سودابه تاجبخش (۱۳۰۸ – ۲۵ مرداد ۱۴۰۳) خواننده اپرا اهل ایران بود.[۱]

سودابه تاجبخش
زادهٔ۱۳۰۸
درگذشت۲۵ مرداد ۱۴۰۳ (۹۴–۹۵ سال)
پیشهخواننده اپرا
سال‌های فعالیتدهه ۱۳۲۰ خورشیدی تا ۱۳۵۷
همسرمیکائیل روسوس (طلاق)
فرزندانآریس و آرمان
خویشاوندانغلامحسین بنان (دایی)

زندگی

ویرایش

سودابه تاجبخش در سال ۱۳۰۸ در تهران زاده شد. او خواهرزاده غلامحسین بنان بود. تاجبخش از سوی خانواده خود به فراگیری موسیقی ایرانی تشویق شد. اما او این نوع موسیقی را دوست نداشت. نخستین اپرای او در سال ۱۳۲۶ بود. این برنامه کار لیلی بارا خواننده اتریشی بود که از جنگ جهانی دوم به ایران پناهنده شده بود. پس از مهاجرت لیلی بارا به آمریکا استاد بعدی در هنرستان عالی موسیقی او تامارا پیلوسیان بود که او هم مدتی بعد به اروپا رفت. پس از آن از آموزش‌های اولین باغچه‌بان بهره برد.[۱]

تحصیل در آلمان

ویرایش

سودابه تاجبخش حدود سال ۱۳۳۶ برای ادامه تحصیل به مدرسه عالی موسیقی کلن رفت و زیر نظر یوزف مترنیخ و کلمنس گلتنبرگ به فراگیری موسیقی پرداخت. او در دوران تحصیل در آلمان، با خواننده یونانی، میکائیل روسوس ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نام‌های آریس و آرمان شد. اما این ازدواج با بازگشت تاجبخش به ایران به جدایی انجامید.[۱]

کار حرفه‌ای

ویرایش

سودابه تاجبخش پس از پایان تحصیل در آلمان، به عنوان خواننده میهمان برنامه‌هایی در اپراخانه‌ زاربروکن برنامه اجرا کرد و در بهار ۱۳۴۶ برای دیدار با خانواده به ایران بازگشت. اما او کار حرفه‌‌ای خود را از بهار ۱۳۴۶ آغاز شد که همزمان با با دیدار رسمی پادشاه و ملکه تایلند از ایران بود. از سودابه تاجبخش دعوت کردند تا برای این مناسبت در کاخ گلستان برنامه‌ای اجرا کند. در پی استقبال فراوان از این اجرا وزارت فرهنگ و هنر رسما از تاجبخش دعوت کرد تا در ایران بماند و با ارکستر اپرای تهران همکاری کند.[۱]

اپرای دهگان

ویرایش

در آبان ۱۳۴۶ به مناسبت مراسم تاج‌گذاری محمدرضا پهلوی، تالار رودکی افتتاح شد. برای مراسم افتتاحیه اپرای جشن دهگان، ساخته احمد پژمان به خوانندگی حسین سرشار (دهگان پیر) و سودابه تاجبخش (زن روستایی) احمد پارسی اجرا شد.[۲] هیچ صدا یا تصویری از این اجرای تاریخی در دسترس نیست.[۱]

عنایت رضایی کارگردان اپرا درباره تاجبخش گفته بود:[۱]

بسیار مایه تاسف است که فعالیت‌های تاجبخش بعدها آنطور که باید ادامه پیدا نکرد. او دارای یک صدای سوپرانوی دراماتیک بود؛ صدایی که بسیار برای اجرای آثار پوچینی و وردی مناسب بود. صدایی نرم که در عین حال بسیار توانمند بود و تا انتهای تالار اپرا آنرا می‌شنیدند. برای اجرای اپرا باید صدا چنان طنینی داشته باشد که تا حدود سیصد متر بدون میکروفون شنیده شود. صدای تاجبخش در عین لطافت، کاملاً این ویژگی را داشت و تأثیر آموزش‌های پروفسور مترنیخ را به خوبی می‌توانستیم در شیوه اجرایش بشنویم.

دیگر اپراها

ویرایش

در سال ۱۳۴۷ وزارت فرهنگ و هنر به احمد پژمان ساخت اپرای دلاور سهند (برگرفته از داستان بابک خرمدین) را سفارش داد. در این اپرا حسین سرشار (بابک) و سودابه تاجبخش (رخساره) خوانندگان نقش‌های اصلی بودند در تالار رودکی بودند. یکی از موفقیت‌ترین اجراهای تاجبخش در زمینه اپراهای اروپایی، اپرای توسکا در سال ۱۳۴۷ بود. اجرای گروه اپرای تهران با استقبال گسترده منتقدان در روبرو شد و کیهان اینترنشنال صدای تاجبخش را گنجینه‌ای برای اپرای تهران توصیف کرد.[۱]

سودابه تاجبخش در اپراهای توراندخت و قدرت سرنوشت و مادام باترفلای نیز نقش اول را در تالار رودکی اجرا کرد. ژانت لازاریان، منتقد موسیقی در مجله فردوسی در خرداد ۱۳۴۷ تاجبخش را موفق‌ترین خواننده زن این فصل اپرای تهران نامید.[۱]

سودابه تاجبخش در سال ۱۳۵۱ از گروه اپرای تهران جدا شد و کمی بعد برای ادامه زندگی به آلمان بازگشت. او در سال‌های بعد چند بار به عنوان خواننده میهمان به تالار رودکی دعوت شد. یکی از این اجراها نقش سنتا در اپرای هلندی سرگردان به کارگردانی جمیز کنراد در دی ۱۳۵۴ بود.[۱]

انقلاب ۱۳۵۷

ویرایش

از شهریور ۱۳۵۷ و با بالا گرفتن تظاهرات ضدحکومتی در تهران، برنامه‌های تالار رودکی متوقف و با پیروزی انقلاب، گروه اپرای تهران رسما تعطیل شد. پس از انقلاب حقوقی که او از بنیاد پهلوی دریافت می‌کرد را قطع کردند و او دیگر به ایران بازنگشت. تاجبخش در سال‌های بعد در یک کتابفروشی در مونیخ مشغول به کار شد. او در هیچ فعالیت هنری دیگری شرکت نکرد.[۱]

درگذشت

ویرایش

سودابه تاجبخش در سال ۱۴۰۲ پس از یک زمین خوردگی بخش مهمی از توانایی جسمی و ذهنی خود را از دست داد. او در ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ درگذشت.[۱]

منابع

ویرایش
  1. ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ پژمان اکبرزاده-پژوهشگر موسیقی (۲۳ شهریور ۱۴۰۳). «درگذشت سودابه تاجبخش، «گنجینه اپرای تهران»». بی‌بی‌سی فارسی.
  2. انتشارات دفتر مخصوص شهبانو، تهران، ۱۳۵۴، ص. ۱۹۰–۱۹۲