سید مرتضی پسندیده
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. |
سید مرتضی پسندیده (۱۳ فروردین ۱۲۷۵ – ۲۲ آبان ۱۳۷۵) روحانی و فقیه شیعه، برادر بزرگ سید روحالله خمینی و وکیل شرعی او در منطقهی خمین بود.[۱][۲]
سیدمرتضی پسندیده | |
---|---|
وکالت آیت الله خمینی در امور شرعی | |
اطلاعات شخصی | |
زاده | سیدمرتضی موسوی ۱۳ فروردین ۱۲۷۵ خمین، ایران |
درگذشته | ۲۲ آبان ۱۳۷۵ (۱۰۰ سال) تهران، ایران |
آرامگاه | حرم فاطمه معصومه، قم |
فرزندان | محمدرضا و تقی(پسران) |
خویشاوندان | سید مصطفی موسوی (پدر) سید روحالله خمینی و سید نورالدین هندی (برادران) |
محل تحصیل | حوزه علمیه قم |
پیشه | کمک کردن به گرفتن حکم مرجعیت روحالله خمینی از مراجع تقلید زمان. |
زندگی و تحصیلات
ویرایشسیّد مرتضی پسندیده در ۱۳ فروردین ۱۲۷۵ در شهرستان خمین به دنیا آمد[۳].پدرش سیدمصطفی موسوی از روحانیون شاخص خمین بود. او پس از فراگیری دروس مقدماتی در سال ۱۲۸۸ به اصفهان رفت و در آنجا ادبیات، منطق، کلام، فقه، اصول و هیئت و نجوم را نزد اساتیدی مثل سید مهدی درچهای[۴]، رحیم ارباب و محمدصادق خاتون آبادی آموخت. بعد به نجف رفت و مدتی را برای ادامه تحصیل در نجف ساکن شد، و توانست از عبدالکریم حائری یزدی و آقا ضیاءالدین عراقی اجازه اجتهاد بگیرد، درکنار آن هنگامی که سیدحسن مدرس در مدرسه عالی شهید مطهری (مدرسه سپهسالار سابق) فقه و اصول تدریس میکرد، پسندیده چند ماهی از شاگردان او بود وسپس به خمین بازگشت و حوزهٔ دروس فقه، اصول، کلام منطق و نحو را در آن شهر برپا کرد.
انتخاب نام خانوادگی
ویرایشسید مصطفی (پدر خمینی و پسندیده) سه پسر و سه دختر داشت. سید مرتضی معروف به پسندیده، سید نورالدین که از محترمان مقیم تهران بود و سید روحالله که آخرین فرزندش بود، و مولوده آغاخانم، فاطمه خانم، و آقازاده خانم. سه برادر سه نام خانوادگی مختلف دارند؛ پسندیده، هندی و مصطفوی.
به موجب قانون اولیه ثبت احوال در هر شهر نباید نام خانوادگی اشخاص تکراری میشد.[۵] حسینعلی بنیآدم مأمور سجل احوال در خمین در سال ۱۳۰۴ به سید مرتضی (برادر بزرگتر) میگوید که باید نام فامیل انتخاب کنی و شرط میگذارد که نباید در ایران تکرار شده باشد؛ سید مرتضی نام خانوادگی خود و نورالدین را هندی میگذارد که برگرفته از نام پدر بزرگشان (سیداحمد هندی) بود و نام خانوادگی سید روحالله برادر کوچکتر را برگرفته از نام پدر (سید مصطفی)، مصطفوی گذاشت؛ با نام فامیل هندی برای سید مرتضی موافقت نشد و از بین پنج یا شش اسم فارسی، وی نام خانوادگی «پسندیده» را انتخاب کرد.[۶][۷]
فعالیت های سیاسی
ویرایشدر زمان رضاشاه
ویرایشپسندیده در دوران نخستوزیری رضاخان سردار سپه در سالهای ۱۳۰۲ و ۱۳۰۳ همراه سه تن دیگر برای حل برخی مشکلات محلی با او دیدار کرد و از وی نامهای خطاب به دفتر نخستوزیری جهت اصلاح کارش گرفت؛ اما در ادامه با مشکل روبهرو شد که با دخالت سیدحسن مدرس حل شد. وی که در مسائل سیاسی کشور فعال بود، در برخی جلسات مدرس شرکت میکرد. در روزهای آخر سال ۱۳۰۳، در ماجرای مخالفت مدرّس با قدرتگیری رضاخان که باعث سیلیخوردن مدرس از حسین بهرامی معروف به احیاءالسلطنه گردید و انتشار خبر آن موجب تعطیلی بازار تهران و تظاهرات مردم علیه سردارسپه شد، پسندیده از شرکتکنندگان در این برنامه بود. او در دوره رضاشاه پهلوی در زمان قانون یکدستشدن لباس (۱۳۰۹) به دلیل داشتن اجازه اجتهاد، اجازه پوشیدن لباس روحانیت را گرفت[۸].
در زمان محمدرضا شاه
ویرایشپس از سقوط رضاشاه پهلوی، پسندیده همراه علمای خمین ازجمله، صدرالدین نجفی، زینالعابدین احمدی و حاجمیرزارضا نجفی در ۲۲ شهریور ۱۳۲۰ در تلگرامی از محمدعلی فروغی نخستوزیر خواست دولت مانعِ حجابداشتن زنان نشوند و از فساد اخلاقی جلوگیری کنند.پسندیده با سیدابوالقاسم کاشانی و محمد مصدق نیز ارتباط داشت که میتوان به شکایت پسندیده در سال ۱۳۳۱ نزد مصدق از دخالت تیمور بختیار در انتخابات و فرستادن نامه به مصدق دربارهٔ مسائل سیاسی اشاره کرد؛ همچنین وی با کاشانی دیدار میکرد و نامههای خصوصی دربارهٔ شرایط کشور به او مینوشت. وی در یکی از نامهها از کاشانی خواست با مخالفان داخلی سازش کند و دربارهٔ مصدق که شوروی و انگلیس با وی مخالف بودند، نگرانی نداشته باشد. در سال ۱۳۴۱ که سید روح الله خمینی با سیاستهای شاه در اعلام لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مخالفت کرد پسندیده همراه حسین بهرامی و میرزاعلی جلالی با تحریک کشاورزان در خمین به جمعآوری طومار و ساماندهی اعتراضها علیه اصلاحات ارضی پرداخت. وی که در آن زمان دفتر اسناد رسمی داشت، حاضر به ثبت اسناد مربوط به اصلاحات ارضی نشد و اعلام کرد این کار را خلاف شرع میداند. این اقدام در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به منزله مخالفت با فرمان محمدرضا پهلوی بهشمار رفت و ساواک از دادگستری خواستار برچیدنشدن دفتر وی گردید[۹].
سید روحالله خمینی پیش از انقلاب از شاگردان برادرش پسندیده بود.
مبارزه علیه حکومت پهلوی و دستگیری
ویرایشبعد از دستگیری سید روحالله خمینی پس از قیام ۱۵ خرداد به همراه دیگر مراجع برای اعتراض به تهران آمد. او فردی خطرناک برای حکومت پهلوی شناخته میشد و بارها در دادگاه محاکمه شد. سرانجام با مقاومتهای او حکومت پهلوی تصمیم به تبعید او به خمین را گرفت. چندی بعد بیتوجه به تبعید، خمین را به مقصد قم ترک کرد و فعالیتهایش را ادامه داد تا آنکه به دلیل برپایی مراسم سوگواری در خانهٔ سید روحالله خمینی دستگیر و دوباره به خمین تبعید شد. پس از این نیز چندین بار دیگر به دلیل فعالیتهایش ضد حکومت پهلوی، محاکمه یا تبعید شد[۱۰].
در سال ۱۳۵۴ سید روحالله خمینی، سید مرتضی پسندیده را وکیل خود در دریافت وجوهات شرعی قرار داد.[۱۱][۱۲]
پس از انقلاب
ویرایشسید مرتضی پسندیده پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، با صرف نظر از موقعیت علمی و مبارزاتیاش، چون گذشته وکالت خمینی را در امور شرعی بر عهده گرفت.
درگذشت
ویرایشاو سرانجام در ۲۲ آبان ۱۳۷۵، در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت و پس از تشییع و اقامه نماز توسط محمدتقی بهجت، در مسجد بالاسر در آرامگاه فاطمه معصومه به خاک سپرده شد[۱۳][۱۴].
فرزندان و آثار
ویرایشاز پسندیده دو پسر به نامهای سیدمحمدرضا و سیدمحمدتقی و سه دختر به نامهای بدرالسادات، فروغالسادات و نزهتالسادات از همسر دومش به جا ماندهاست.[۷۵] افزون بر کتاب اسناد ساواک دربارهٔ پسندیده از وی کتاب خاطرات نیز به کوشش محمدجواد مرادی نیا منتشر شدهاست.
نامه مشهور پسندیده به برادرش سید روح الله خمینی
ویرایشتعداد ۹۷۰ نامه توسط آیت الله پسندیده به آیت الله خمینی نوشته شده است.
نامه آيت الله پسنديده برادر خمينی به وی در تاريخ ۱۵ مرداد ۱۳۶۲:
ناله ها از هر سو به گوش می رسد و نفرينش به ارباب عمايم عالمی را گرفته است. براساس آنچه هر روز مشاهده می کنيم و آن چيزهايی که به گوش ما ميرسد و خودمان احيانا در جريان آن قرار می گیریم، مردم هر ساعت دست به آسمان دارند و آرزوی بازگشت اوضاع گذشته را می کنند. آيا اين ناله ها را شما می شنويد؟ يا ماشاالله با حصاری که دور شما کشيده اند، شما هم حکايت آن چوپان را داريد که گرگ به گله اش زده بود ولی او بی خبر مشغول دوشيدن ميش مورد علاقه اش بود و هيچ از جای نجنبيد تا لحظه ای که گرگ سراغ خودش آمد. اول ميش او را به پنجه ای دريد بعد هم خودش را... روزی که در خمین و به دستور حزب جمهوری و با تمهید و توطئه ای که گمان ندارم بدور از اطلاع شما بوده، عمامه از سر من کشیدند و از هیچ اهانتی ابا نکردند، من ذره ای گلایه نکردم، که روزگار جدمان پیش چشم بود. روزی که آن سید بیچاره را که فقط قصد خدمت داشت و خود شما صد بار گفته بود بد که از فرزند به من نزدیکتر است، با آن افتضاح از رياست جمهوری خلع کردند و یک بدبخت بد عاقبت را که اداره یک کاروانسرا هم از عهده اش برنمی آید به ریاست جمهوری این مملکت بزرگ و معتبر تعیین کردند، به شما گفتم این شیاطین قصد دیگری دارند و می خواهند از این عروسک برای اجرای مقاصد خود استفاده کنند. اما شما به جای گوش دادن به این حرفهای مصلحانه رو در هم کردید و حتی حرمت برادر بزرگ را هم رعایت ننمودید. من که مثل عقیل بن ابوطالب مال و جا و مقام نخواسته بودم که شما حکم به داغ کردن دلم دادید و سر پیری اهانتی به من روا داشتید که در زمان شاه هم کسی جرات اعمال آن را نداشت. روزی که دستور دادید همه صندوقها را به نام علی آقا خامنه ای باز کنند، من و دو سه آدم دلسوز که حداقل یکیشان، یعنی شیخ علی آقا تهرانی بیست سال شاگرد خاص و مورد محبت شما بود، به شما نوشتیم که این انتخاب ایران را بر باد میدهد، گوش نکردید وحالا میبینید آنچه نباید میدیدید. این همه خونها ریخته شد، اینهمه جنایات وقوع پیدا کرد که از ذکر آن به خود میلرزم که مبادا قطره ای از این خونها به سبب اخوت (برادری) من و شما دامن مرا بگیرد، فقط برای اینکه شما به جای گوش سپردن به آنها که هم به اسلام و هم به ایران علاقه مند بودند، گوش به شیاطین دادید. شما چگونه بر مسند ولایت مینشینید؟ به آدمهای بدنامی مثل رفسنجانی و مشکینی و صانعی و جلادانی مثل آن شیخ بدکاره گیلانی و موسوی تبریزی و دهها و دهها آدم خبیث و بد عهد را قدرت و مقام می دهید، آنوقت سادات عالیقدری را مثل حاج آقا حسن قمی، سبط آن افتخار ازلی تشیع، حاج آقا حسین قمی طاب ثراه و آقای حاج سید کاظم شریعتمداری، مرجع بر حق شیعه مولا علی را به آن خفت خانه نشین می کنید و مرجعیت را از آنها سلب می کنید، از آنها که خود با اشک و ناله های من بیست سال پیش حکم مرجعیت شما را امضا کردند و به شاه دادند تا از آزار و توهین به شما ممانعت شود. شما خود بهتر از هر کسی می دانید که من از ابتدا با مداخله روحانیون در امور کشوری و لشگری مخالف بودم و به شما گفتم وقتی ما مصدر کار شویم اگر کارها مطابق خواست مردم نباشد همه نفرت متوجه ما خواهد شد و در نهایت اسلام ضرر خواهد دید . آیا امروز نتیجه ای بجز این حاصل شده است؟ این مردمی که در راه اسلام از جان می گذشتند و در زمان شاه از فکلی و بازاری و دانشجو و زن، شعایر دینی را محترم میداشتند، امروز نه به دین توجهی دارند و نه برای شعایر دینی ارزشی قایلند. آنها می گویند اگر دین این است که اولیا جمهوری اسلامی اعمال می کنند بهتر است ما کافر باشیم و اصلا اسم مسلمان روی ما نباشد. با سیاستهای غلط جمعی منبری و مدرس که از اداره خانه خودشان هم عاجزند، امروز ایران به نهایت ذلت و خواری در دنیا افتاده است. حتی یک دوست برای ما باقی نمانده است. من با چند روحانی شیعه پاکستانی اخیراحرف میزدم آنها از وضع ایران گریه می کردند و می گفتند در کشور ما سابق شیعه مقام و ارزشی داشت ولی حالا ما تا اسم تشیع را می آوریم، می گویند لابد مثل ایران. آقای حاج آقا صدر به من می گفت مردم لبنان، که در غیبت آقا موسی صدر چشم به ایران داشتند امروز خیلی از ایران زده شده اند. این چه معنا دارد که ما اسلحه از اسراییل بخریم و بعد از جنگ با اسراییل و تحریر جنوب لبنان سخن بگوییم.
بنده در مورد جنگ و مسایل آن حرف نمی زنم که خود مثنوی هفتاد من کاغذ است، فقط می گویم آیا به گوش شما نمی رسد که بعضی از نور چشمیها چه دست اندازیها به بیت المال مسلمین به اسم و جنگ و کمک به جنگ زدگان کرده اند. بیش از ۳ ماه است بنده برای دیدن شما وقت خواسته ام ولی دفتر شما مرتب می گویند وقت ندارید. آنوقت هر روز ملای فلان ده و دادستان بهمان قصبه را به حضور می پذیرید. چون لابد به جز مدح و ثنا نمیگویند و بدبختانه شاید چون خداوند تبارک به من لسان مداحی نداده حتی باید از برادر خود محروم بمانم.
بنده گمان دارم که با ارسال این نامه لابد تضییقات و گرفتاریها برای ما بیشتر خواهد شد ولی چون چند روزی است که حس می کنم هر لحظه ممکن است که حق تعالی آرزویم را اجابت کند و اجازه ترک این جهنم فانی را عنایت فرماید، لذا به عنوان وصیت یا توصیه و یا خداحافظی برادری با برادرش این جملات را نوشتم. شما وصیت نامه می نویسید و برای خود جانشین تعیین می کنید پس چرا یکباره اسمش را نمی گذارید سلطنت اسلامی به جای جمهوری، مگر رسول اکرم جانشین توی وصیت نامه تعیین کرد؟ بجز اینکه مولا علی را که معصوم و منتخب الهی بود به مردم عرضه داشت. شما کدام معصوم را در اطرافتان می بینید؟ شیخ علی منتظری را که به انداه یک مدرس ساده هم قدرت درک و فهم ندارد؟ شیخ علی مشکینی را که کراهت نفس او کاملا از منظرش هویداست ؟بله کدام معصوم را دیده اید؟
۱۴ قرن مردم تشخیص می دادند که کدام مرجع اعظم است و کدام یک از علما قابل احترام و اعتماد. حال روزنامه ها یک روزه یک شیخ را آیه العظمی می کنند و دیگری را افقه الفقها. آن شیخ گیلانی جلاد آیت الله می شود و دسته دسته ثقه الاسلام و حجه الاسلام از کارخانه حکومتی بیرون می آید. اسمش را هم گذاشته اند حکومت جمهوری اسلامی، و مسرورید که حکم خدا را در زمین اجرا کرده اید؟ خوشا به سعادت آنها که همان روزهای نخست رفتند و این روزها را ندیدند. من نیز دیر و زود می روم تنها وحشتم برای شماست. خداوند همه را به راه راست هدایت کند.
۲۵ شوال ۱۴۰۳ قمری
قم-مرتضی پسندیده
پیوند به بیرون
ویرایش- رحلت عالم مجاهد آیتالله سید مرتضی پسندیده، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
- خاطرات آیتالله پسندیده؛ معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (ره)؛ چاپ اول ۱۳۸۴
- عکس/سید مرتضی پسندیده برادر بزرگ امام خمینی
- عکسهای کمتر دیده شده از پسندیده برادر امام خمینی
- نامه منسوب به وی خطاب به برادرش روحالله خمینی پیرامون مسائل روز پس از انقلاب اسلامی
جستارهای وابسته
ویرایش- سید نورالدین هندی برادر بزرگتر
- سید روحالله خمینی برادر کوچکتر
منابع
ویرایش- ↑ جهان، پایگاه خبری دانا | اخبار علمی ایران و (۱۴۰۱/۰۸/۲۲ - ۰۹:۱۷). «زندگینامه آیت الله سیدمرتضی پسندیده». fa. دریافتشده در 2023-11-16. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ «زندگینامه آیت الله سیدمرتضی پسندیده». پایگاه خبری جماران. ۲۰۲۳-۱۱-۱۶. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۱۶.
- ↑ «روایتی شیرین از کودکیای که بر سید مرتضی گذشت». پایگاه خبری جماران. ۲۰۲۳-۱۱-۱۶. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۱۶.
- ↑ مهدوی، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۳۶۸.
- ↑ سید نورالدین؛ برادر کمتر معرفی شده امام خمینی (+عکس)
- ↑ خبرگزاری فارس. «دلیل اختلاف نام فامیل برادران امام خمینی به روایت آیتالله پسندیده». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۵.
- ↑ خاطرات آیت الله پسندیده.محمدجواد مرادی نیا.
- ↑ جواد مرادینیا، خمین در انقلاب، ۳۹–۴۰.
- ↑ «برادران خمینی، پسندیده و هندی به روایت رییس دفتر بازرسی دکتر مصدق | پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز». انصاف نیوز. ۲۰۲۱-۰۲-۰۳. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۵.
- ↑ «آیت الله سید مرتضی پسندیده به روایت تصویر». پایگاه خبری جماران. ۲۰۲۳-۱۱-۱۶. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۱۶.
- ↑ ستارگان حرم، جلد ۱۳، ذیل زندگینامه سید مرتضی پسندیده
- ↑ جام جم آنلاین. «مبارزات سیدمرتضی پسندیده به روایت اسناد ساواک». بایگانیشده از اصلی در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۵. بیش از یک پارامتر
|پیوند بایگانی=
و|archiveurl=
دادهشده است (کمک); بیش از یک پارامتر|تاریخ بایگانی=
و|archivedate=
دادهشده است (کمک) - ↑ www.irna.ir https://www.irna.ir/news/84106557/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C-%D9%BE%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%87. دریافتشده در ۲۰۲۳-۱۱-۱۶. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=11315 https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=11315. پارامتر
|عنوان= یا |title=
ناموجود یا خالی (کمک); پیوند خارجی در|وبگاه=
وجود دارد (کمک)
|