شوتروک ناهونته یکم
شوتروک نَهونتِه (Shutruk-Nahhunte) یا شوتروک نَخونتِه یکم (Shutruk-Nakhunte) (از حدود ۱۱۲۱ تا ۱۰۹۱ پ.م. بنا به محاسبهٔ گاهشماری کوتاه[۱]) یکی از شاهان ایرانی در دورهٔ شهرنشینی ایلامیان و از پادشاهان ایلام[۲] بود. وی دومین پادشاه سلسلهی شوتروکیها است[۳][۴] و بر شوش و انشان حکم میراندهاست.
شوتروک ناهونته | |||||
---|---|---|---|---|---|
سنگ برجسته شوتروک ناهونته در موزه لوور | |||||
سلطنت | از حدود ١١٢١ تا ١٠٩١ پ.م | ||||
| |||||
دودمان | شوتروکی | ||||
پدر | هلوتوش این شوشینک |
نام و دودمانویرایش
معنی نام شوتروک-نَهونتِه :«او که ایزدِ خورشید به درستی راهنماییاش کرده است» میباشد.[۵]نام خاندان "شوتروکیان" از این پادشاه گرفته شده است.
شوتروک-نَهونتِه فرزند هلوتوش-اینشوشینک (به معنی: «ایزد اینشوشینَک، دوستِ سرزمین است») میباشد. گویا این خاندان شاهی ریشه در جنوبیترین بخش اَنزان داشته است، یعنی در ناحیه فهلیان امروزی و نواحی شرقیتر آن تا برسد به شیراز و تخت جمشید. [۶]
نبشتههای بر جای مانده از شوتروک-نَهونتِهویرایش
از این پادشاه نبشتههای زیادی به یادگار مانده است. با اطمینان می توان گفت که نبشتههای دیگری از او هنوز در زیر خاک ایلام و به ویژه در ده نو (هوپشن کهن) مدفون است.
یکی از سندهای او از لیان (بوشهر) به دست آمده است که از اینجا میتوان نتیجه گرفت شوتروک-نَهونتِه نیرومندانه سراسر ایلام را در دست داشته است. از سند یاد شده معلوم میشود که معبد نو ساختهی کریریشَه که هومبان نومنه در لیان ساخته بود، دوباره رو به ویرانی نهاده بوده و شوتروک-نَهونتِه قصد کرده که دوباره آن را برپا سازد.
یکی دیگر از نبشتههای این پادشاه ایستاسَنگیست که در آهیتک (اصفهان؟) به غنیمت برده بود. شاه در این نبشته نخست گزارش میکند که دستور داده است ایستاسنگ را از آهیتک به شوش انتقال دهند و در ادامه میآورد: "من شوتروک-نَهونتِهام، پسرِ هَلّوتوش-اینشوشینک، شاهِ اَنزان و شوش و فزایندهی شهریاریام. از شاهانِ پیش هیچ یک جایِ ایستاسنگ را برای جنگجویانِ شاخدارش نمیشناخت. من، شوتروک-نَهونتِه، چون ایزدم اینشوشینَک مرا یاری میرساند او را ندا دادم. او نیایش مرا شنید و جنگجویانِ شاخدارِ مرا به جایِ آن (یعنی ایستاسنگ) راه نمود. اینشوشینک، ایزدِ من، مرا پذیرفت، و پس از آنکه مکان (ایستاسنگ) را از راهِ من به جنگجویانِ شاخدارِ من نشان داد، آن مکان را در اختیار گرفتم و سرزمینِ گشوده راهمچون قلمروِ خود نگاه داشتم". در بخشی دیگر از این نبشته میآید: "ای اینشوشینَک، ای ایزدِ من، چون تو از من پشتیبانی کردی، من، شوتروک-نَهونتِه، مسلح به شاخها زمین را زیرِ نگاهبانیِ خود گرفتم". پایانِ نبشته ناقص است و فهم آن از بقیه جاها دشوارتر. با این همه همین اندازه روشن است که سپاهیان ایلامی ۳۰ بارِ مس و "۲۴۵۵ پیمانه غله برای انبارهای اردوگاه" به غنیمت گرفتهاند. نبشته با این جمله پایان مییابد: "رویهمرفته ۳۴۱۵ جنگجوی شاخدار را به هوهنور در سرزمین ایستاسنگ فرستادم."[۷]
پادشاهِ ایلام شیفتهی گردآوری سنگهای یادمان بود، او معمولا به سنگهای یادمان نبشتهای افزوده و به این ترتیب آنها را گویا کرده است. به راستی هیچ شاهِ ایلامی دیگری این همه سنگِ یادمان به شوش نیاورده و به معبد اینشوشینَک نسپرده است. شوتروک-نَهونتِه یک بار چنین سنگی را در جایی در ناحیهی شرقی سرزمین کوهستانی اَنزان پیدا کرده و درباره آن چنین نوشته است: "شاهی را که آن را نشانده نمیشناسم. چون ایزد اینشوشینَک مرا یاری کرد، آن را برای خود برداشتم و از راه کوتیکین و نَهوتیرمَه به شوش آوردم. چون شهرِ اونتَش را در کنارِ هیتهیتِه دوست میدارم، سنگِ یادمان را پنج ماه در آنجا نهادم و خود به سفر ادامه دادم". سرانجام سنگ یادمان به شوش رسید: "برای تندرستی خود سنگِ یادمان را در برابرِ ایزدِ خود، اینشوشینَک، نشاندم و به احترامِ او نامش را بر آن نوشتم". [۸]
پادشاه یک بار به هنگام حضورش در شهرِ اونتَش، در ناحیهی مقدس (سیانکوک) توجهش به سنگِ یادمانی که اونتَش-نَپیریشَه نشانده بود، جلب شده و با اندیشه به آن نگریسته بود. حاصل این اندیشیدن این بود که سنگِ یادمان راهی شوش میشود. دلیلی که این «مجموعهدار سنگیادمانها» میآورد این است: "این سنگیادمان را اونتَش-نَپیریشَه در ناحیهی مقدس نشانده بود. به فرمانِ اینشوشینَک، من، شوتروک-نَهونتِه، سنگیادمان را برای خود برداشتم و آن را در شوش در پیشِ ایزدم اینشوشینَک برپا کردم".
هنگامی که شوتروک-نَهونتِه در سال ۱۱۶۰ از لشکرکشی خود به بابل با غنایمی به شوش بازگشت و آنها را در معبد اینشوشینَک نهاد، حیاط مقدس این معبد با سنگیادمان ها و تندیسهای فراوانش به جنگلی از سنگ تبدیل شده بود.
لشکرکشیهاویرایش
وی توانست برای مدت کوتاهی «امپراتوری ایلام» را که دارای قدرت بسیاری بود، ایجاد کند. وی با پادشاه کاسی بابل وارد جنگ شد و بر وی غلبه کرد و بابل را به تصرف درآورد و سلالهٔ کاسی بابل را بدین ترتیب ساقط نمود. شوتروک-نَهونتِه فرمان به غارت بابل داد و تمام گنجینههای آن شهر از جمله پیکره مردوک و ستون قوانین حمورابی را به شوش منتقل کرد. شوتروک-نَهونتِه نیایشگاههای بسیاری در همه شهرهای قلمرو خویش ساخت و چندین شهر و روستا را آباد ساخت. سرانجام، وی در اوج شکوه و عظمت درگذشت.
جستارهای وابستهویرایش
پانویسویرایش
- ↑ Short Chronology
- ↑ تلفظ و نگارش درست این اسم، ایلام است، اسم مزبور سابق بر این معمولاً به صورت "عیلام" نوشته میشد و عموماً چنین تصور میکردند که لفظ مزبور از کلمهٔ "علی" و "اعلی" و "علیا" و مانند آنها در زبان عربی مشتق شدهاست، ولی اکنون بسیاری از دانشمندان و متخصصان فن، آن را به صورت "ایلام" مینویسند، رجوع شود به اطلس جغرافیایی تاریخ ایران و کتب و منابع مشابه دیگر
- ↑ Shutrukid Dynasty
- ↑ از حدود ۱۱۳۶ ق.م. تا حدود ۹۰۶ ق.م. طبق شورت کرونولوژی
- ↑ شهریاری ایلام، والتر هینتس. ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی صفحه ۱۳۸
- ↑ شهریاری ایلام، والتر هینتس. ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی صفحه ۱۳۸
- ↑ شهریاری ایلام، والتر هینتس. ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی صفحه ۱۳۹-۱۴۱
- ↑ شهریاری ایلام، والتر هینتس. ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی صفحه ۱۴۱
منابعویرایش
Wikipedia contributors, "Shutruk-Nahhunte," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Shutruk-Nahhunte&oldid=206669576
سایت تاریخ ایران [۱]
دائرةالمعارف بریتانیکا [۲]
[۳]
[۴]
- تاریخ چهار هزار ساله ارتش ایران، جنگ و جنگاوری بر فلات ایران از تمدن ایلام تا ۱۳۲۰ خورشیدی -
اسدالله معطوفی