فرهنگ آندرونوو

فرهنگ آندرونوو (به انگلیسی: Andronovo culture) (به روسی: Андроновская культура) مجموعه‌ای از فرهنگی‌های بومی همانند مربوط به عصر برنز بود که از پیرامون ۲۳۰۰ تا ۱۰۰۰ پیش از میلاد در منطقهٔ غربی استپ‌های آسیایی و باختر سیبری وجود داشت. فرهنگ آندرونوو فرهنگی هندوایرانی(آریایی)بوده، و اغلب محققان آن را ادامه ی فرهنگ سینتاشتا می دانند[۱][۲][۳]

گسترهٔ فرهنگ آندرونوو، فرهنگ سینتاشتا-پترفوکا با رنگ سرخ نمایش داده شده‌است. رنگ صورتی نشان‌دهندهٔ کهن‌ترین اثرهای به دست آمده از وجود گردونه‌های اسبی است. فرهنگ‌های همسایه هم به رنگ سبز نمایان اند.

این فرهنگ نام خود را وام‌دار روستایی به نام آندرونوو، واقع در درهٔ رود Enisei (جنوب سیبری) است که در ۱۹۱۴ میلادی در آن چندین گورگاه حاوی اسکلت‌هایی در حالت خم شده و سفالینه‌هایی با آرایه‌های بسیار جالب یافته شد. باستان شناسان نام «آندرونوو» را به فرهنگ مختص عصر برنز، که غالباً در هزارهٔ دوم پیش از میلاد تاریخ‌گذاری شده، داده‌اند.[۴] به این فرهنگ سینتاشتا-پتروفکا هم می‌گویند.

براساس پژوهش‌های ژنتیکی روی گور دخمه‌های مردان فرهنگ آندرونوو، بیشتر تبار مردانه مربوط به هاپلوگروپ R1a می‌باشد.[۵]همچنین رنگ پوست اسکلتها سفید و شیوع چشمان آبی فراوان بود[۶]از لحاظ تبار پدری، بر اساس شواهد ژنتیکی آریایی‌ها با اسلاوهای اروپای مرکزی همتبار می‌باشند.[۷]

فرهنگ آندرونوو در فهم و بازشناسی تاریخ کهنِ مردمان هندوایرانی زبان، اهمیت کلانی دارد. تعبیر زبانی این فرهنگ، همچون خاستگاه و گاه‌شماری آن مورد بحث وگفتگوست. فرهنگ یا خانوادهٔ فرهنگی آندرونوو با تنوع وسیعی از ماندگاه‌ها و گورگاه‌ها نمودار می‌شود.[۴]

فرهنگ آندرونوو چهار خرده‌فرهنگ وابستهٔ برجسته داشته‌است که به سوی جنوب و خاور گسترده‌شده‌بودند:

  • سین‌تاشتا-پتروفکا-آرکائیم در جنوب کوه‌های اورال و شمال قزاقستان کنونی، این فرهنگ میان سال‌های ۲۲۰۰ تا ۱۶۰۰ پیش از میلاد برپا بوده‌است و دربرگیرندهٔ بخش‌های زیراست:
  • آلاکول که میان سال‌های ۲۱۰۰ تا ۱۴۰۰ پیش از میلاد میان آمودریا و سیردریا در بیابان قزل‌قوم برجای بوده‌است؛
  • فدروو در جنوب سیبری و مربوط به ۱۵۰۰–۱۳۰۰ پیش از میلاد؛ در آن شواهدی بر سوزاندن مردگان و نیز نیایش آتش به دست آمده‌است.

احتمال داده می‌شود که دورهٔ فرهنگ آندرونوو زمان شکل گرفتن اسطوره‌های نخستین آریایی باشد.

قلمرو و ویژگی‌ها ویرایش

به دلیل گستردگی فرهنگ آندرونوو مرزبندی دقیقی برای آن دشوار است. این فرهنگ در باختر با فرهنگ اسروبنا در منطقه ولگا برخورد داشته‌است و در خاور با فرهنگ آفاناسوو کهنتر اشتراکاتی دارد. همچنین در جنوب سکونت‌گاه‌هایی به صورت پراکنده –مانند کوپت‌داغ در ترکمنستان کنونی، پامیر و تیان شان- بدین فرهنگ وابسته‌اند. حدود شمالی این فرهنگ به درستی مربوط نیست و به احتمال تا محدودهٔ پوشش گیاهی تایگا امتداد داشته‌است.

 
نمونه‌ای از سفال‌های یافت‌شده در حوزهٔ فرهنگی آندرونوو در قزاقستان کنونی و مربوط به عصر برنز

فرهنگ آندرونوو در میانهٔ هزارهٔ دوم پیش از میلاد به سوی خاور گسترش یافت و همچنین باشندگان این فرهنگ در کوه‌های آلتای به استخراج مس دست یازیدند. در آیین خاک‌سپاری نیز از چارچوب‌های چوبی یا سنگی بهره بردند. گورها از جای زندگی فاصله‌ای داشته‌است. گواهی‌هایی بر وجود آیین قربانی بر گورها به دست آمده‌است. در برخی گورها نشانه‌هایی از مرده‌سوزی و به خاک سپردن خاکستر مردگان به دست آمده‌است.

باشندگان این فرهنگ یکجانشین بودند. قرارگاه‌های آنان دربرگیرندهٔ ده تا چهل خانهٔ بزرگ می‌شده‌است که این خانه‌ها فرورفته در درون زمین بودند. درون خانه‌ها تخت خواب‌های چوبی‌ای بوده که در کنار دیوارها جای داشته‌اند. ظروف سفالی یافت‌شده گواهی‌است بر یکجانشینی ایشان چه که سفال با زندگی کوچ‌نشینی همخوانی ندارد. همچنین آتشدان‌ها و قفسه‌هایی برای نگهداری توشه داشته‌آند. آنان از جنگ‌افزار و ابزار فلزی هم بهره می‌بردند.

خانه‌های آندرونوو معمولاً از چوب ساخته می‌شدند، با دیوارهایی از تیرهای افقی که توسط ستون‌های چوبی عمودی در جای خود نگه داشته می‌شدند. سقف‌ها توسط تیرهای چوبی پشتیبانی می‌شدند و با شاخه، خاک و رس پوشیده می‌شدند. گاه در حین ساخت خانه‌های آندرونوو قربانی‌هایی انجام می‌شد. به عنوان مثال، جمجمه و پاهای گاو و قوچ در ورودی یا زیر دیوارهای خانه‌ها پیدا شده است. خانه‌های آندرونوو با خانه‌های بومی مردمان امروزی ایرانی‌زبان، مانند پامیری‌ها و کردها، همانندی دارد. این خانه‌ها شباهت‌های زیادی با خانه‌های آندرونوو دارند، مانند استفاده از سازه چوبی و آتشدان مرکزی.[۸]

اقتصاد ویرایش

اقتصاد این فرهنگ از راه چوپانی و با تمرکز بر روی گله‌های اسپ و گاو و در درجه‌ای کمتر گوسفند و بز و شتر فراهم می‌آمد. همچنین برمی‌آید که باشندگان فرهنگ آندرونوو کشاورزی هم می‌کرده‌اند. آنان در گستره‌ای محدود ارزن و گندم می‌کاشته‌اند.

تبار ویرایش

این فرهنگ جزئی از فرهنگ پیش از خود، با عنوان «فرهنگ گورچالی/Pit grave» بوده و باستان شناسان آن‌ها را از اقوام هندوایرانیان می‌دانند.[۹]

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. https://books.google.com/books?id=x5J9rn8p2-IC. پیوند خارجی در |title= وجود دارد (کمک)
  2. "Andronovo culture". Wikipedia (به انگلیسی). 2024-02-05.
  3. "Sintashta culture". Wikipedia (به انگلیسی). 2024-02-05.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Koryakova, ludmila (1998). "An Overview of the Andronovo Culture: Late Bronze Age Indo-Iranians in Central Asia". The Center for the Study of the Eurasian Nomads (به انگلیسی). Archived from the original on 28 February 2019. Retrieved 21 August 2018. {{cite web}}: More than one of |نشانی= و |پیوند= specified (help); line feed character in |عنوان= at position 38 (help)
  5. Allentoft, Morten E.; Sikora, Martin; Sjögren, Karl G.; Rasmussen, Simon; Rasmussen, Morten; Stenderup, Jesper; Damgaard, Peter B.; Schroeder, Hannes; Ahlström, Torbiörn (2015). "Population genomics of Bronze Age Eurasia" (به انگلیسی). {{cite journal}}: Cite journal requires |journal= (help)
  6. www.semanticscholar.org https://www.semanticscholar.org/paper/Ancient-DNA-provides-new-insights-into-the-history-Keyser-Bouakaze/575e3b2feb480babf29e51a444b6d1a08aceb8dd. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۰۷-۲۸. پارامتر |عنوان= یا |title= ناموجود یا خالی (کمک)
  7. «Genetic History of central Europe».
  8. Kuz'mina, Elena E., James P. Mallory, and C. Scott Littleton. 2007. The Origin of the Indo-Iranians (3). Vol. 3, Leiden Indo-European Etymological Dictionary Series. Leiden: Brill. p. 54
  9. مینا, صفا، (2011-09-22). "اقوام هندوایرانی و سرزمین ایران‌ویج". جستارهای تاریخی. 2 (1). ISSN 2251-7766.