فهرست نام‌های جغرافیایی با ریشه ایرانی

فهرست نام‌های جغرافیایی با ریشه ایرانی شامل جای نام‌های جغرافیایی و مکان‌ها و شهرها و کشورهایی هستند که بخشی از آن نام‌ها یا همه آن‌ها از زبان‌های ایرانی مشتق شده‌اند.

     کشورهایی که نام خودشان و همچنین نام برخی از شهرهایشان ریشه ایرانی دارد     کشورهای دارای شهرهایی با ریشه نام ایرانی     کشورهایی که احتمالا ریشه ایرانی برای نام خود دارند
کشورها با نام ایرانی

آفریقا ویرایش

«زنگ» واژه‌ای فارسی است به معنی سیاه، «بار» به معنی ساحل (مانند: جویبار، رودبار، ارسباران، …) و در مجموع «زنگبار» یعنی «ساحل سیاهان».

عربی شده واژه کاروان

قفقاز ویرایش

هم ریشه با نام البرز، نام کوهی افسانه ای در اوستا به معنی نگهبان بلند[۱]

نام هرازدان از واژه پارسی میانه فَرَزدان گرفته شده‌است. فرزدان در اوستا نام دریاچه‌ای است که گشتاسب شاه در کنار آن از ایزدبانو آناهیتا خواستار پیروزی بر هماوردانش می‌شود و در بهمن‌یشت آمده که هوشیدر، نخستین موعود مزداپرستان در کنار دریاچه فرزدان زاده خواهد شد.

برگرفته شده از واژه پارسی گنج[۲]

این کلمه از اصل فارسی است و به معنی تپه است.[۳]

نام هرازدان از نام فارسی میانه Frazdan گرفته شده‌است. فرزدان به افسانه‌های زرتشتی پیوند خورده‌است.

آسیای مرکزی ویرایش

شهرها:

بسیاری از مکان‌های تاریخی قرقیزستان نام فارسی دارند مانند قدم جای (قدمگاه)، ترساکند (در قدیم نام یکی از شهرهای قرقیزستان)، زردآلی (زردآلو نام روستایی در جنوب قرقیزستان معروف به زردآلوهای خود)، آبشیر آتا (روستایی در استان باتکن معروف به آبشار خود) و صدها واژه و اصطلاح فارسی مانند نان، داروخانه، آش‌خانه، چای‌خانه، کوچه، پیغمبر، فرشته، دوزخ و بهشت در زندگی روزمره مردم قرقیزستان کاربرد دارد. پیش از سلطه شوروی بر قرقیزستان، بیشتر فرمان‌ها و مکتوبات و سندهای زمین و وقف‌نامه‌ها به زبان فارسی نوشته می‌شده‌است.[۴]

اروپا ویرایش

  • رودخانه‌های بزرگ:
    • رود دانوب: نام سکایی
      • آرگش: از تراسی آرگس = روشن
      • سیرِت: تراسی = روان شدن
    • رود دن
    • رود دنیپر: دانو+اپر
    • رود دنیستر
  • استان‌های بلغارستان:
    • پازاردژیک: بازار
    • پلوودیو: تراسی دریاچه+شهر (دیو)
    • رازگراد: هزار + شهر (اسلاوی)
    • سیلیسترا: از ایستروم تراسی که به بخش دهانه رود دانوب می‌گفتند
    • روس: از نام ریوسی نام دیگر تیره گِت از تراسی‌ها
    • وارنا: از ور/ بر ایرانی = اردوگاه/ دژ
  • شهر یاس برنی، مجارستان = از شهرهای یاس‌ها نژادی ایرانی که هنوز در آن می‌زیند.
  • شهر یاساروکسالاش، مجارستان
  • شهر یاسالشوسنتگیورگی، مجارستان
  • شهر یاسفنیسارو، مجارستان
  • شهر یاش، رومانی
  • استان کاتالونیا، اسپانیا: گوت+آلانیا (تیره آلان از سکاها)
  • دو استان با نام زاکسن (ساکسونی) در آنها، آلمان :از واژه سکا
  • منطقه سواسون (ساکسون)، فرانسه: سکا

هندوستان و پاکستان ویرایش

خاورمیانه ویرایش

  • شهرهای ترکیه:
    • پهلیوان کوی = پهلوان
    • لاله پاشا
    • سرای
    • شارکوی = شهرکوی
    • سلیمان پاشا = پادشاه
    • نِوشهیر = نوشهر
    • کِرشهیر
  • افغانستان
  • پاکستان: سرزمین پاک
  • عراق: ایرانک
  • عمان: هومان
  • شام: نام کهن سوریه؛ جای فروشدن آفتاب؛ خوروران، خاوران
  • دجله: تیگره: تیز (رود تیزرو یا تُنداب همسو با اروند)

شبه جزیره عربستان ویرایش

در عربستان سعودی:

در یمن:

در عمان:

شرق آسیا ویرایش

چین
کره

برونئی ویرایش

بندر سری بگاوان

اندونزی ویرایش

باندا آچه
بندر لامپونگ

مالزی ویرایش

Bandar Sri Damansara
بندر سری پوترا
Bandar Baru Bangi
Bandar Samariang

کامبوج ویرایش

  • نام کامبوج آن برگرفته از نام کمبوجا نام یک تیره ایرانی[۵] از بازماندگان پادشاهی سکایی هند، و نام این کشور برگرفته از کمبوجیه پادشاه هخامنشی است.[۶]

ترکیه ویرایش

بیش از ۳۰ درصد واژه‌های زبان رسمی ترکیه ریشه فارسی دارند. مولوی در قونیه در یک محیط آشنا با زبان فارسی زندگی می‌کرده‌است. کتاب مکتوبات او نزدیک ۱۴۰ نامه‌هایی است که به مقامات می‌نوشته‌است. سلاطین سلجوقی هم به زبان فارسی پاسخ ایشان را می‌دادند. این موضوع، نشان از نفوذ زبان فارسی در آسیای صغیر و منطقه آناتولی است. حوزه علمیه نجف در گذشته، زبان رسمی‌اش فارسی بوده‌است؛ یعنی اگر یک هندی می‌خواست در آنجا درس بخواند، باید فارسی یادمی‌گرفته‌است. وی یک قرینه و علامت برای ردیابی ایران فرهنگی ارائه کرد و گفت: به اسامی اماکن و شهرهای کشورهای اطراف توجه کنید. پایتخت ترکیه، آنکارا است که برگرفته از کلمه فارسی انگوریه است و این موضوع، در مکاتبات مولانا نیز آمده‌است. یا در کشورهای دیگر نیز همین گونه است و اسامی بسیاری از شهرها، کاملاً فارسی است. فرهنگ ایرانی بر دوش زبان فارسی در مناطق مختلف گسترش پیدا کرده‌است. در واقع حامل فرهنگ ایرانی، زبان فارسی است.

فیلیپین ویرایش

۳۰۰ کلمه فارسی در زبان فیلیپینی وجود دارد.[۹]

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. "Alborz" in Encyclopædia Iranica
  2. C.E. Bosworth, "Ganja" in Encyclopaedia Iranica
  3. ایرانیکا. "Chaumont , ML (1986) "ارمنستان و ایران II. دوره پیش از اسلام". دائرlopالمعارف ایرانیکا، جلد. II , Fasc. 4. صص 418–438" (به انگلیسی).
  4. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/10/01/2164375/ایران-شنان-قرقیز-بیشتر-واژگان-دین-و-تجارت-در-زبان-قرقیزی-هنوز-پارسی-است
  5. «نژاد خاندانی پادشاهی در کامبوج».
  6. در کتاب پروفسور زرتشت ستوده، ایرانشناس ذکر شده‌است. در محاسبه‌ها ایشان چندین بار اشاره کرده‌اند.
  7. https://lib.eshia.ir/23022/2/526
  8. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/07/18/2969431/حداد-عادل-قلمرو-فرهنگی-کشورمان-فراتر-از-مرزهای-جغرافیایی-است
  9. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/01/08/2867099/300-کلمه-فارسی-در-زبان-فیلیپینی-وجود-دارد-اما-ایران-را-با-عراق-اشتباه-می-گیرند-فیلم