لرد لاس

(تغییرمسیر از لردلاس)

لرد لاس (به انگلیسی: Lord Loss) نخستین کتاب از مجموعه دیموناتا نوشتهٔ نویسنده ایرلندی دارن شان است که در ژانر وحشت نگاشته شده‌است. این کتاب ابتدا در ۱۲ ژوئن ۲۰۰۵ در بریتانیا منتشر شد و خیلی زود به نقاط دیگر دنیا راه یافت. این رمان که بعد از موفقیت چشمگیر مجموعه حماسه دارن شان نوشته شده بود توانست نقدهای مثبت زیادی را به دست آورد ولی به دلیل نمایش خشونت‌آمیز کشتار مورد انتقاد قرار گرفت. لرد لاس شرح ماجرای نوجوانی به نام گروبز گریدی است که بعد از کشتار فجیع خانواده‌اش بدست شیاطین در مسیر ماجراهای ترسناک قرار می‌گیرد.

لرد لاس
جلد اصلی لرد لاس، طراحی شده توسط ملوین گرانت
نویسنده(ها)دارن شان
عنوان اصلیLord Loss
برگرداننده(ها)فرزانه کریمی
تصویرگر(ها)ملوین گرانت
کشوربریتانیا
زبانانگلیسی
مجموعهدیموناتا
گونه(های) ادبیرمان ترسناک
ناشرهارپر کالینزایالات متحده آمریکا
انتشارات قدیانیایران
تاریخ نشر
۱۲ ژوئن ۲۰۰۵ (بریتانیا)بریتانیا
۵ ژولای ۲۰۰۵ (ایالات متحده آمریکا)ایالات متحده آمریکا
گونه رسانهکتاب چاپی
شمار صفحات۲۲۴
پیش ازدزد شیطانی 

داستان ویرایش

گروبیچ «گروبز» گریدی نوجوانی است که به همراه پدر و مادر و خواهرش زندگی می‌کند. گروبز مانند بسیاری از همسالانش مشکلات زیادی با خانواده خود دارد از جمله اینکه خانواده‌اش تعصب زیادی روی شطرنج دارند و او را مجبور می‌کنند که مدام شطرنج بازی کند. روزی خانوادهٔ او به بهانهٔ دیدن رقص باله از خانه بیرون می‌روند و گروبز را به عمه کیت می‌سپارند. گروبز که به این مسئله مشکوک است مخفیانه به خانه می‌رود و در آنجا با شیطانی ترسناک به نام لرد لاس و نوچه‌هایش وین سر سوسماری و آرتری، بچهٔ جهنمی مواجه می‌شود که به شکل فجیعی پدر و مادر و خواهرش را قتل‌عام کرده‌اند. گروبز با کمک جادو از مرگ حتمی بدست آنها نجات پیدا کرده و فرار می‌کند.

دیدن صحنه‌های فجیع اجساد والدینش ضربهٔ روحی سختی به او وارد کرده و باعث بستری شدن او داخل یک مرکز روان درمانی می‌شود. هیچ‌کس حرف او را باور نمی‌کند و به وجود شیاطین اعتقادی ندارد به جز عموی عجیب و غریبش درویش گریدی، که به او کمک می‌کند و در مورد وقایع برایش توضیح می‌دهد و او را با خود به روستای کارشری ویل می‌برد تا با او زندگی کند. درویش یک خانهٔ بزرگ و ترسناک دارد که به تنهایی در آن زندگی می‌کند.

با گذشت زمان گروبز می‌تواند با غم مرگ خانواده‌اش کنار آمده و در کارشری ویل برای خود دوستانی پیدا کند. از جمله بیل-ای اسپلین و میرآ فلیم که به او کمک‌های زیادی می‌کنند. بیل-ای بعد از مدتی که از آشنایی آنها می‌گذرد به گروبز اطلاع می‌دهد که به احتمال زیاد درویش گرگ‌نما است. گروبز باور نمی‌کند ولی با شواهد بیل-ای مجبور می‌شود که مواظب عمویش باشد. در شبی که ماه کامل می‌شود و احتمال می‌رود که درویش به گرگ تبدیل شود، گروبیچ و بیل-ای او را تعقیب می‌کنند ولی با کمال ناباوری می‌فهمند که بیل-ای گرگ‌نما است. درویش و گروبز برای درمان بیل-ای (که معلوم می‌شود برادر کوچکتر گروبز از یک مادر دیگر است) به لرد لاس خواهش می‌کنند درست مثل خانوادهٔ گروبیچ که برای درمان گرتلدا به لرد لاس مراجعه کردند.

لرد لاس تنها تحت شرایط سخت حاضر به درمان بیل-ای است و آن این است که آنها باید حین مبارزهٔ یک نفر با وین و آرتری، با لرد لاس شطرنج بازی کنند و اگر بتوانند شطرنج را برنده شوند یک نفر برای یک مبارزهٔ سخت راهی قلمرو تار عنکبوتی لرد لاس می‌شود. سرانجام درویش و گروبز به مصاف لرد لاس می‌روند و گروبز با کمک جادوهای درونی، ارباب شیطانی را روی صفحه شطرنج شکست می‌دهد. بیل-ای درمان شده و به یک انسان معمولی تبدیل می‌شود و درویش برای مبارزه‌ای سخت به قلمرو لرد لاس می‌رود.

گروبز واقعیت اینکه او برادرش است را مخفی می‌کند و طی یکسال از بدن درویش که روحی ندارد مواظبت می‌کند. در طی این یک سال، گروبز دوستانی در مدرسه پیدا کرده و از لحاظ فکری و جسمی رشد می‌کند. در انتها درویش مبارزهٔ خود را پیروز شده و به جسم خود برمی‌گردد تا در کنار گروبز باشد.

پذیرش ویرایش

جیمز دلینگپول، در دیلی تلگراف این کتاب را تاریک اما اخلاقی توصیف کرده‌است، "صحنه‌ای که در آن پدر، مادر و خواهر آن پسر (گروبز) توسط رد لاس شیطان و خانوادهٔ فرومایه اش "آرتری و وین" نابود می‌شوند مطمئناً باید جزء ناخوشایندترین و غمگین‌ترین صحنه‌های ادبیات کودکان باشد."[۱]

منابع ویرایش