محمدحسین نائینی

مرجع تقلید شیعه

محمدحسین نائینی ملقب به شیخ الاسلام، (زاده ۲۶ خرداد ۱۲۳۹ (۲۷ ذیقعده ۱۲۷۶ قمری) در نائین[۱] - درگذشته ۲۴ مرداد ۱۳۱۵ (۲۶ جمادی‌الاول ۱۳۵۵ قمری) در نجف) مجتهد و مرجع تقلید شیعه بود که بعد از درگذشت فتح‌الله غروی اصفهانی، مرجعیت عامه شیعه را بر عهده داشت. او با نوشتن رسالهٔ تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله نقش مهمی در تثبیتِ نظری جنبش مشروطه انجام داد.

محمدحسین نائینی
اطلاعات شخصی
زاده۲۶ خرداد ۱۲۳۹
نائین، اصفهان
درگذشته۲۴ مرداد ۱۳۱۵
نجف، عراق
آرامگاهحرم علی ابن ابیطالب، نجف
پیشهروحانی
جنبش مشروطه
شاهان قاجار
نام

دورهٔ پادشاهی

۱۱۷۵–۱۱۶۱
۱۲۱۳–۱۱۷۶
۱۲۲۷–۱۲۱۳
۱۲۷۵–۱۲۲۷
۱۲۸۵–۱۲۷۵
۱۲۸۸–۱۲۸۵

۱۳۰۴–۱۲۸۸

دودمان ویرایش

پدر او شیخ الاسلام میرزا عبدالرحیم، از دودمان بزرگ منوچهری بود که همه اجداد او در شهر اصفهان لقب شیخ‌الاسلام داشتند. خاندان نائینی در اصفهان به بهره‌مندی از خوبی‌ها شهره عام و خاص و از نظر علم و دینداری زبانزد همگان بودند و خانه ایشان در زمان بروز مشکلات پناه مستمندان بود.

تحصیل در اصفهان ویرایش

نائینی تحصیلات ابتدایی را در نائین گذراند. در ۱۷ سالگی به اصفهان رفت و علاوه بر فقه و اصول فقه و علم کلام و حکمت، در ادبیات فارسی و زبان عربی و ریاضی نیز دانش آموخت.[۲] وی در اصفهان در منزل محمدباقر نجفی اصفهانی، سرپرست حوزه علمیه و دوست دیرین پدرش، اقامت داشت. او علم اصول را از حوزه درس ابوالمعالی کرباسی، مدرس توانای اصول و فلسفه و کلام را از میرزا جهانگیرخان قشقایی، محمدحسن هزارجریبی و محمدتقی نجفی اصفهانی، معروف به آقا نجفی اصفهانی و فقه را نزد محمدباقر نجفی اصفهانی فرا می‌گیرد.[۳]

تحصیل در سامرا و نجف ویرایش

وی در سال ۱۲۶۴ خورشیدی (۱۳۰۳ قمری) برای ادامه تحصیل راهی عتبات عالیات می‌شود و پس از توقف کوتاهی در نجف به حوزه علمیه سامرا که در آن زمان با حضور میرزای بزرگ شیرازی حیات علمی تازه‌ای یافته بود، می‌رود. در سامرا از حوزه درس استادان بزرگ آن، چون سید میرزای شیرازی، سید اسماعیل صدر و سید محمد فشارکی اصفهانی بهره می‌برد. او در تمام طول زمان جنبش مشروطه ایران و زمان بعد از آن تا پایان جنگ جهانی اول در ایران حضور نداشته‌است. نائینی در سال ۱۲۷۵ خورسیدی (۱۳۱۴) پس از مرگ استادش به نجف رفت و از شاگردان محمدکاظم خراسانی (آخوند خراسانی) شد و سال‌ها در کنار او به فعالیت پرداخت.[۴]

آقابزرگ تهرانی در وصف او می‌نویسد: «میرزای نائینی در جلسه درس عمومی آخوند شرکت نمی‌کرد. چون او غنی از آن بود؛ و اگر هم شرکت می‌نمود به خاطر احترام و ادب شرکت می‌کرد نه برای تعلیم و تلمّذ»[۵]

او تدریس را در زمان حیات استادش (میرزای شیرازی) آغاز کرد.[۶]

شاگردان ویرایش

شناخته‌شده‌ترین شاگردان او عبارتند از:

* محمد علی کاظمی خراسانی

نظرات ویرایش

گرایش سیاسی ویرایش

گرایش سیاسی نائینی نزدیک به میرزای شیرازی و همچنین سید جمال‌الدین اسدآبادی بود که از دوستان دوران جوانی او به‌شمار می‌رفت.[۱۰]

دولت اسلامی ویرایش

نائینی از نخستین اندیشمندانی است که به صراحت از لزوم وجود قانون اساسی در دولت اسلامی سخن گفته‌است. به اعتقاد او در دوران غیبت و در غیاب «ملکه عصمت» نخستین چیزی که می‌تواند حافظ عدالت و مانع طغیان حکومت‌گران باشد، قوای قانونی و قانون اساسی است.[۱۱]

او قانون اساسی را «در ابواب سیاسیه و نظامات نوعیه» به رساله‌های عملیه تقلیدیه «در ابواب عبادات و معاملات و نحوهما» تشبیه می‌کند.[۱۲]

ولایت فقیه ویرایش

مسئله ولایت فقیه یکی از اختلافات عمیق نظری آخوند خراسانی و نائینی است. برعکس خراسانی که مطلقاً منکر ولایت فقیه است و حتی فقیهان را در رأی متأخرش قدر متیقن در جواز تصرف در امر و حسبیه نمی‌داند و در مجموع هر نوع حق ویژه‌ای را در حوزه عمومی برای فقها منکر است، نائینی به ولایت فقیه قائل است. در آثار به جامانده از نائینی در مجموع دو قول دربارهٔ قلمرو ولایت فقیه از وی به یادگار مانده‌است. قول اول نیابت فقیه در امور حسبیه. نائینی در کتاب تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله می‌نویسد:

از جمله قطعیات مذهب ما طایفه امامیه این است که در این عصر غیبت علی مغیبه السلام، آنچه از ولایات نوعیه را که عدم رضاء شارع مقدس به اهمال آن حتی ـ در این زمینه ـ معلوم باشد، وظایف حسبیه نامیده و نیابت فقهای عصر غیبت را در آن قدر متیقن و ثابت دانستم، حتی با عدم ثبوت نیابت عامه در جمیع مناصب، و چون عدم رضاء شارع مقدس به اختلال نظام و ذهاب بیضه اسلام بلکه اهمیت وظایف راجع به حفظ و نظم ممالک اسلامیه از تمام امور حسبیه از اوضح قطعیات است، لذا ثبوت نیابت فقها و نواب عام عصر غیبت در اقامه وظایف مذکوره از قطعیات مذهب خواهد بود…[۱۳][۱۴][۱۵]

و نیز: «بنابر اصول ما طایفه امامیه این گونه امور نوعیه و سیاسیت امور امت را از وظایف بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران نواب عام عصر غیبت علی مغیبه السلام می‌دانیم»[۱۶]

حکومت شورایی ویرایش

نگره حکومت شورایی و اسلامی که توسط سید محمود طالقانی ارائه شده، بر گرفته از کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله آیت‌الله نائینی است. نائینی در این کتاب به روشنی می‌گوید که محمد پیامبر اسلام ملزم به مشورت با دیگران بوده و خطاب قرآن به پیامبر برای مشاوره با دیگران، تعارف نبوده و اگر او با دیگران مشورت نمی‌کرد، حکومت پیامبر اسلام مانند حاکمان مستبد می‌شد. نائینی حکومت را بر دو نوع «تملیکیه» یعنی استبدادی و حکومت «شورویه» به معنی انتخابی و مشورتی، تقسیم کرده و شورایی بودن حکومت را به دوره پیامبر اسلام نسبت داد.[۱۷]

جهاد در جریان جنگ جهانی اول ویرایش

 
سید محمدعلی شهرستانی، میرزا محمد حسین نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی

پس از آغاز جنگ جهانی اول در ۱۲۹۳ خورشیدی (۱۹۱۴ میلادی) بخش وسیعی از خاک کشور عراق به دست نیروهای انگلیسی اشغال شد. در پی این امر علمای شیعه وارد صحنه شده، علیه آنان حکم جهاد دادند. در این میان محمدحسین نائینی، به‌طور فعال و همگام با دیگر علما علیه قوای خارجی دست به قیام زدند.[۱۸] بعد از شکست امپراتوری عثمانی، دولت بریتانیا در صدد روی کار آوردن حکومتی دست نشانده بر عراق برآمد و از مردم عراق دعوت شد تا در یک انتخابات عمومی برای تعیین یک حاکم بریتانیایی برای خود شرکت جویند. علما و روحانیان طراز اول عراق نیز مجدداً به مخالفت با بریتانیایی‌ها برخاسته و با صدور فتوا، انتخاب فردی کافر را برای حکومت بر مسلمانان حرام دانستند. دولت بریتانیا که خود را در مخمصه دید قراردادی با فیصل یکم بست و او را در سال ۱۳۰۰ خورشیدی (۱۳۴۰ قمری) پادشاه عراق گردانید.[۱۹]

فتوای علما چنان تأثیری در مردم گذاشت که امکان برگزاری انتخابات را در شهرهایی چون نجف و کوفه سلب کرد. بعد از این رخدادها بود که بریتانیا زمینه تبعید مراجع دینی را تدارک دید و محمدحسین نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی و میرزا محمدعلی شهرستانی را به ایران تبعید کرد.[۱۹][۲۰] آن سه با استقبال پرشور مردم مذهبی ایران و علما و روحانیون شهرهای مختلف مخصوصاً علمای قم قرار گرفتند و سپس به برپایی جلسه درس و اقامه نماز جماعت پرداختند. سرانجام ملک فیصل در اثر فشار مردم و علما، مجبور به عذرخواهی از مراجع تبعید شده گردید و آن سه پس از یک سال دوری در سال ۱۳۰۲ خورشیدی (۱۳۴۲ قمری) به حوزه علمیه نجف بازگشتند. او در جریان جنگ جهانی اول از جمله روحانیونی بود که علیه بریتانیا اعلام جهاد کردند و پس از به قدرت رسیدن فیصل یکم نیز با او مخالفت کرده و انتخابات عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان را تحریم کرد و در اعتراض به تبعید شیخ مهدی خالصی در ۲۱ اسفند ۱۳۰۰ خوشیدی (۱۱ مارس ۱۹۲۲میلادی) از رهبران مخالفان ملک فیصل به حجاز به همراه تعداد دیگری از روحانیون به ایران مهاجرت کرد که پس از یکسال به نجف بازگشت.[۲۱]

سال‌های پایانی ویرایش

در مرحله آخر زندگی نائینی، سندی در مبارزه با دو دولت ایران و عراق در دست نیست بلکه بی علاقگی‌ش به سیاست و دوستی با قدرت‌مندان دیده می‌شود.[۲۲]

آثار ویرایش

یکی از مهم‌ترین آثار منسوب به او که منعکس‌کننده نظرات سیاسی اوست گفتگوی محمدکاظم خراسانی با میرزای نائینی پیرامون حکومت دینی است. در صحت این اثر تردید وجود دارد. اکبر ثبوت معتقد است این گفتگو روی داده‌است ولی برخی دیگر چون سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید علی سیستانی، ذبیح‌الله نعیمیان، محمدعلی نجفی کرمانشاهی، محمدصادق مزینانی و عده‌ای دیگر آن را جعلی می‌دانند. محسن کدیور در مقالات خویش به این گفتگو استناد می‌کند. اصل این گفتگو چاپ نشده و گزیده‌هایی از آن در کتاب محسن دریابیگی (چاپ اول ۱۳۸۶ و دوم ۱۳۸۷) آمده‌است.

تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة معروف‌ترین اثر نائینی است که آن را در فروردین ۱۲۸۸ خورشیدی (ربیع‌الاول ۱۳۲۷) پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و پیش از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان) نوشت و در همان سال در بغداد به چاپ رساند.[۲۳]

احمد راهدار عضو (استاد علوم سیاسی)، میثم ابناوی (محقق تاریخ اسلام) و… به تطبیق رسالهٔ تنبیه الامه و تنبیه المله با طبایع الاستبداد عبدالرحمن کواکبی پرداخته‌اند.

فارسی ویرایش

عربی ویرایش

  • وسیلةالنجات
  • حواشی علی العروةالوثقی
  • رساله الصلاة فی اللباس مشکوک
  • رسالة فی احکام الخلل فی الصلاة
  • رسالة فی نفی الضرر
  • رسالة فی التعبدی و التوصلی
  • اجوبة مسائل المستفتین
  • رسالة فی مسائل الحج و مناسکه
  • فهرست الحواشی علی العروة الوثقی

پانویس ویرایش

  1. تولد او را در ۱۲۷۳ و ۱۲۷۷ (۱۲۴۰ ش) نیز نوشته‌اند. ببینید: ورعی، سیدجواد. پژوهشی در اندیشه سیاسی نائینی بایگانی‌شده در ۱۹ مه ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine، دبیرخانه مجلس خبرگان، ص ۱۷
  2. موسی نجفی، حکم نافذ آقانجفی، صفحه 27
  3. مهدی نایینی، گذری بر شخصیت علمی، اخلاقی و سیاسی میرزای نائینی، آموزه، پاییز ۱۳۸۳، شماره ۵، صفحه‌های ۳۷۵ تا ۳۹۴
  4. محمدحسین نائینی (۱۳۸۲تنبیه الامة و تنزیه الملة، به کوشش تصحیح سید جواد ورعی.، قم: بوستان کتاب، ص. صفحه ۱۱–۱۲، شابک ۹۶۴-۳۷۱-۳۴۸-۲
  5. . ↑ نقباء البشر، ج ۲، ۵۹۴.
  6. سید محسن امین (۱۴۰۶اعیان الشیعه، به کوشش تحقیق سید حسن امین.، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، ص. ج ۶، صفحهٔ ۵۵(ارجاع دست دوم به نقل از مقدمه تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله)
  7. حیات علمی آیت‌الله شیخ حسین حلی رحمه الله
  8. تاریخ سیاسی کهگیلویه، دکتر سیدمصطفی تقوی مقدم، صفحه 397.
  9. http://ensani.ir/fa/article/214930/آیت-الله-میرزا-حسن-سیادتی-سبزواری
  10. ماهنامه حوزه، مصاحبه با آیت‌الله نجفی همدانی، بهمن و اسفند ۱۳۶۷. ش ۳۰، ص ۴۰
  11. داوود فیرحی (بهار ۱۳۸۲)، «تحولات نظریه‌های نظام سیاسی در اسلام»، نظام سیاسی و دولت در اسلام، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، ص. ص ۶۱، شابک ۹۶۴-۴۵۹-۷۰۱-X
  12. محمدحسین نائینی (۱۳۸۲تنبیه الامة و تنزیه الملة، به کوشش تصحیح سید جواد ورعی.، قم: بوستان کتاب، ص. صفحهٔ ۴۷، شابک ۹۶۴-۳۷۱-۳۴۸-۲
  13. میرزا محمدحسین نائینی، تنبیه المه و تنزیه المله، فصل دوم، مقدمه دوم، ص ٤٦
  14. محسن کدیور، اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، همایش یکصدمین سالگرد مشروطیت دانشگاه تهران، برگ ۲۴۳
  15. http://www.ensani.ir/storage/Files/20100915154049-اندیشه%20سیاسی%20آخوند%20خراسانی.pdf
  16. میرزا محمدحسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص ١٥
  17. محمد رهبر-روزنامه‌نگار (۹ فروردین ۱۳۹۶). «شوراها چه می‌خواستند و چه شدند». بی‌بی‌سی فارسی.
  18. تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۶۹.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۷۳.
  20. اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۵۵.
  21. عبدالهادی حائری (۱۳۶۰تشیع و مشروطیت، به کوشش تحقیق سید حسن امین.، تهران: انتشارات امیرکبیر، ص. ص ۱۷۵–۱۷۸(ارجاع دست دوم به نقل از مقدمه تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله)
  22. عبد الهادی حائری، تشییع و مشروطیت (تهران، مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر، ۱۳۶۴) صفحه‌های ۱۹۳ و ۱۹۷
  23. ناظم‌الاسلام کرمانی (۱۳۵۷تاریخ بیداری ایرانیان، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ص. ج ۲ صفحهٔ ۵۳۵(ارجاع دست دوم به نقل از مقدمه تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله)

در ویکی‌پدیاهای دیگر ویرایش