مردمستیزی
مردمستیزی (انگلیسی: Misanthropy) به بیزاری، نفرت، بیاعتمادی، یا کوچک شمردن انسان یا طبیعت انسان بهطور کلی گفته میشود. مردمستیز به فردی گفته میشود که این گونه نگرشها یا احساسات را دارد. این حالت اغلب با مردمگریزی اشتباه گرفته میشود.

انسانگریز یا انسانگریزنده کسی است که چنین دیدگاهها یا احساساتی دارد. انسانگریزی شامل نگرشی منفی و ارزیابیکننده نسبت به بشریت است که بر اساس نقصهای انسانها شکل گرفته است. انسانگریزان معتقدند که این نقصها ویژگی همه، یا دستکم اکثریت قریب به اتفاق انسانها هستند و ادعا میکنند که راهی آسان برای اصلاح آنها وجود ندارد، مگر با تغییر کامل سبک زندگی غالب. در ادبیات علمی انواع مختلفی از انسانگریزی بسته به نوع نگرش، هدف و نحوهی بیان آن تشخیص داده میشود. این نگرش ممکن است بر احساسات یا قضاوتهای نظری مبتنی باشد و ممکن است به همهی انسانها بهطور کلی یا به جز تعداد اندکی از افراد ایدهآلشده معطوف شود. از این نظر، برخی انسانگریزان خودشان را نیز محکوم میکنند، در حالی که دیگران خود را برتر از بقیه میدانند. گاهی اوقات انسانگریزی با دیدگاههای مخربی که قصد آسیب رساندن به دیگران یا تلاش برای فرار از جامعه دارند، مرتبط است. دیگر مواضع انسانگریزانه شامل کنشگری با هدف بهبود بشریت، گوشهنشینی به شکل تسلیم و طنز برای به سخره گرفتن وضعیت پوچ انسانی است.
دیدگاه منفی انسانگریزانه بر انواع مختلف نقصهای انسانی استوار است. نقصهای اخلاقی و تصمیمهای غیراخلاقی اغلب بهعنوان عامل اصلی دیده میشوند. این موارد شامل بیرحمی، خودخواهی، بیعدالتی، طمع و بیتفاوتی نسبت به رنج دیگران است. این نقصها میتوانند منجر به آسیب به انسانها و حیوانات شوند، مانند نسلکشیها و دامداریهای صنعتی. دیگر نقصها شامل نقصهای فکری، مانند جزماندیشی و سوگیری شناختی، و همچنین نقصهای زیباییشناختی مربوط به زشتی و فقدان حساسیت به زیبایی هستند. بحثهای زیادی در ادبیات علمی در مورد اینکه آیا انسانگریزی دیدگاهی معتبر است و چه پیامدهایی دارد، مطرح شده است. طرفداران انسانگریزی معمولاً به نقصهای انسانی و آسیبی که آنها به بار آوردهاند بهعنوان دلیل کافی برای محکوم کردن بشریت اشاره میکنند. منتقدان به این طرز فکر با ادعاهایی پاسخ دادهاند؛ به این صورت که نقصهای شدید فقط شامل چند مورد افراطی، مانند مجرمان مبتلا به بیماریهای روانی میشود و نه تمام بشریت. اعتراض دیگری نیز بر این اساس است که انسانها علاوه بر نقصها دارای فضیلتهایی نیز هستند و یک ارزیابی متعادل ممکن است در کل مثبت باشد. انتقاد دیگری انسانگریزی را به دلیل ارتباط آن با نفرت که ممکن است به خشونت منجر شود و افراد را بیدوست و ناخشنود کند، رد میکند. مدافعان انسانگریزی پاسخ دادهاند که این امر فقط در مورد برخی از انواع انسانگریزی صادق است و نه انسانگریزی بهطور کلی.
موضوع مرتبط دیگر، به سؤال دربارهی عوامل روانشناختی و اجتماعیای میپردازد که باعث میشوند افراد به انسانگریزی گرایش پیدا کنند. این عوامل شامل نابرابری اقتصادی، زندگی در زیر سلطه اقتدارگرایی و تجربه ناامیدیهای شخصی در زندگی هستند. انسانگریزی در رشتههای مختلف علمی حائز اهمیت است و در طول تاریخ توسط فیلسوفان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، مانند هراکلیتوس، دیوژن کلبی، توماس هابز، ژان-ژاک روسو، آرتور شوپنهاور و فردریش نیچه. دیدگاههای انسانگریزانه بخشی از تعالیم برخی از ادیان دربارهی نقصهای عمیق انسانها را تشکیل میدهند، مانند آموزه گناه نخستین در مسیحیت. دیدگاهها و شخصیتهای انسانگریزانه در ادبیات و فرهنگ عامه نیز یافت میشوند، از جمله شخصیت تیمون آتنی در آثار شکسپیر، نمایشنامه مردمگریز اثر مولیر و سفرهای گالیور اثر جاناتان سوییفت. انسانگریزی با بدبینی فلسفی ارتباط نزدیکی دارد، اما یکسان نیست. برخی از انسانگریزان از نظر تولدستیزی حمایت میکنند و معتقدند که انسانها باید از تولیدمثل خودداری کنند.
تعریف
ویرایشانسانگریزی بهطور سنتی به معنای نفرت یا بیزاری از نوع بشر تعریف شده است.[۱][۲] این واژه در قرن هفدهم ابداع شد و ریشه در کلمات یونانی μῖσος (mīsos) به معنای "نفرت" و ἄνθρωπος (anthropos) به معنای "انسان" دارد.[۳][۴] در فلسفهی معاصر، این اصطلاح معمولاً به معنای گستردهتری به کار میرود و ارزیابی منفیای از بشریت بهعنوان یک کل بر اساس نقصها و ضعفهای انسانی را در بر میگیرد.[۵][۶] این ارزیابی منفی میتواند به شکلهای مختلفی بروز کند که نفرت فقط یکی از آنها است. به این معنا، انسانگریزی یک مؤلفهی شناختی بر اساس ارزیابی منفی از بشریت دارد و صرفاً یک رد کورکورانه نیست.[۵][۶][۷] انسانگریزی معمولاً در مقابل انساندوستی قرار دارد که به معنای عشق به نوع بشر است و با تلاشهایی برای افزایش رفاه انسانی، مانند خیرخواهی، کمکهای خیریه و اهدایی، مرتبط است. هر دو اصطلاح دارای طیفی از معانی هستند و لزوماً در تضاد با یکدیگر نیستند. از این رو، یک فرد ممکن است از یک نظر انسانگریز و از نظر دیگر انساندوست باشد.[۸][۹][۱۰]
یک جنبه اصلی در تمام اشکال انسانگریزی این است که هدف آن محلی نیست، بلکه همهجا را در بر میگیرد. این بدان معناست که نگرش منفی فقط به افراد یا گروههای خاصی معطوف نمیشود، بلکه به کل بشریت برمیگردد.[۱۱][۱۲][۱۳] به این ترتیب، انسانگریزی با سایر انواع نگرشهای منفی و تبعیضآمیز که به یک گروه خاص از افراد معطوفاند، تفاوت دارد. این آن را از تعصباتی مانند زنستیزی، مردستیزی و نژادپرستی که نگرش منفی نسبت به زنان، مردان یا نژادهای خاص دارند، متمایز میکند.[۷][۱۴][۱۵][۷] به گفتهی نظریهپرداز ادبی اندرو گیبسون، انسانگریزی لزوماً به معنای بیزاری از تکتک انسانها نیست، بلکه به افق دید فرد بستگی دارد. بهعنوان مثال، یک روستایی که از همهی افراد روستای خود بیزار است، اگر افق دیدش محدود به همان روستا باشد، انسانگریز محسوب میشود.[۱۶]
هم انسانگریزان و هم منتقدان آنها توافق دارند که ویژگیهای منفی و نقصها بهطور مساوی توزیع نشدهاند، به این معنا که رذایل و ویژگیهای بد در برخی افراد بسیار بیشتر از دیگران وجود دارد. اما در انسانگریزی، ارزیابی منفی از بشریت تنها بر اساس چند مورد افراطی و برجسته نیست؛ بلکه محکوم کردن کل بشریت است که نه تنها شامل افراد استثنائاً بد، بلکه شامل افراد معمولی نیز میشود.[۵][۱۲] به دلیل این تمرکز بر افراد عادی، گاهی گفته میشود که این نقصها آشکار و پیشپاافتاده هستند، اما ممکن است افراد به دلیل نقصهای شناختی آنها را نادیده بگیرند. برخی نقصها را بهعنوان بخشی از ذات انسانی میدانند.[۱۷][۱۸][۱۹] دیگران نیز دیدگاه خود را بر اساس نقصهای غیر ذاتی، یعنی آنچه انسانیت به آن تبدیل شده، پایهریزی میکنند. این شامل نقصهایی است که بهعنوان نشانههای تمدن مدرن بهطور کلی دیده میشوند. با این حال، هر دو گروه معتقدند که نقصهای مرتبط "ریشهدار" هستند. این بدان معناست که یا راهی برای اصلاح آنها وجود ندارد یا اگر هم وجود داشته باشد، اصلاح آنها بهجز با تغییر کامل سبک زندگی غالب امکانپذیر نیست، اگر اصلاً چنین امکانی وجود داشته باشد.[۲۰][۲۱]
انواع
ویرایشانواع مختلفی از انسانگریزی در متون علمی متمایز شدهاند. این انواع بر اساس نگرشهای مختلف، شیوه بیان، و اینکه آیا انسانگریزان خود را در ارزیابی منفیشان شامل میکنند یا خیر، تعریف میشوند.[۲۲][۲۳][۲۴] تفاوتهای بین این انواع اغلب برای ارزیابی دلایل موافق و مخالف انسانگریزی مهم است.[۲۵][۲۶] طبقهبندی اولیهای که ایمانوئل کانت پیشنهاد داده، بین انسانگریزان مثبت و منفی تمایز قائل میشود. انسانگریزان مثبت دشمنان فعال بشریت هستند؛ آنها خواهان آسیب به دیگراناند و تلاشهایی برای صدمه زدن به مردم به شیوههای مختلف انجام میدهند. انسانگریزی منفی، در مقابل، یک نوع انسانهراسی صلحآمیز است که افراد را به انزوا میکشاند. این افراد ممکن است با وجود دیدن نقصهای جدی در دیگران، برای آنها خیر بخواهند و ترجیح دهند که در زمینه اجتماعی نوع بشر دخالت نکنند. کانت انسانگریزی منفی را با ناامیدی اخلاقی مرتبط میداند که به دلیل تجربیات منفی قبلی با دیگران به وجود آمده است.[۲۲][۲۷]
تمایز دیگری بر این اساس است که آیا محکومیت انسانگریزانه بشریت فقط متوجه دیگران است یا همه از جمله خود شخص را نیز شامل میشود. در این زمینه، انسانگریزان خودشامل در ارزیابی منفیشان ثبات بیشتری دارند و خودشان را نیز در این نگرش منفی لحاظ میکنند. این نوع با انسانگریزان خودستایانه در تضاد است که بهطور ضمنی یا صریح خود را از محکومیت کلی مستثنی میکنند و خود را برتر از بقیه میدانند. این نگرش ممکن است با حس عزت نفس و خودپرستی خود همراه باشد. به گفتهی نظریهپرداز ادبی جوزف هریس، نوع خودستایانه رایجتر است. او بیان میکند که این نگرش به نوعی موضع خود را تضعیف میکند، چراکه نوعی ظاهرسازی را نشان میدهد. طبقهبندی مرتبطی که توسط اروینگ ببیت ارائه شده است، انسانگریزان را بر اساس اینکه آیا در ارزیابی منفیشان استثنایی قائل میشوند یا خیر، دستهبندی میکند. در این زمینه، انسانگریزان "عقل خالص" بشریت را بهطور کامل ناامیدکننده میدانند. انسانگریزان لطیف چند نفر ایدهآل را از ارزیابی منفی خود مستثنی میکنند. ببیت به ژان ژاک روسو و تمایل او به انسان طبیعی و غیر متمدن بهعنوان مثالی از انسانگریزی لطیف اشاره میکند و آن را در تضاد با نفی کامل بشریت توسط جاناتان سوییفت قرار میدهد.[۲۸][۲۹]
راه دیگری برای دستهبندی انواع انسانگریزی، نوع نگرش نسبت به بشریت است. در این زمینه، فیلسوف توبی سووبودا نگرشهای بیزاری، نفرت، تحقیر و قضاوت را از هم متمایز میکند. یک انسانگریز بر اساس بیزاری، احساسات منفی نسبت به دیگران دارد. انسانگریزی بر مبنای نفرت شامل نوعی بیزاری شدید است.[۱۱] این نوع نگرش علاوه بر این، خواهان آسیب به دیگران است و گاهی در تلاش برای تحقق این خواسته است. در مورد تحقیر، این نگرش بر احساسات و عواطف متکی نیست، بلکه بیشتر بر دیدگاه نظری استوار است.[۳۰] این نوع انسانگریزی، انسانگریزان را به دیدن دیگران بهعنوان بیارزش و تحقیر آنها سوق میدهد و خود را از این ارزیابی مستثنی میکند.[۳۱] اگر نگرش انسانگریزانه مبتنی بر قضاوت باشد، نظری است و بین خود و دیگران تفاوتی قائل نمیشود. این دیدگاه بر این باور است که بشریت بهطور کلی بد است بدون آنکه انسانگریز را به هیچ وجه بهتر از دیگران بداند.[۳۲] به گفته سووبودا، تنها انسانگریزی مبتنی بر قضاوت یک موضع فلسفی جدی به شمار میآید. او معتقد است که انسانگریزی مبتنی بر تحقیر نسبت به دیگران مغرضانه است، در حالی که انسانگریزی به شکل بیزاری و نفرت به سختی قابل ارزیابی است، زیرا این نگرشهای احساسی اغلب به شواهد عینی پاسخ نمیدهند.[۳۳]
جستارهای وابسته
ویرایشپانویس
ویرایش- ↑ Merriam-Webster staff 2023.
- ↑ AHD staff 2022a.
- ↑ OED staff 2019.
- ↑ Harper 2019.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ Kidd 2020b.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ Cooper 2018, p. 7.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ Edyvane 2013, pp. 53–65.
- ↑ AHD staff 2022.
- ↑ Lim 2006, p. 167.
- ↑ Sawaya 2014, p. 207.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Svoboda 2022, pp. 6–7.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ Cooper 2018, pp. 54–6.
- ↑ Benatar 2015, pp. 38, 41.
- ↑ Gibson 2017, p. 190.
- ↑ Gilmore 2010, p. 12.
- ↑ Gibson 2017, p. 145.
- ↑ Harris 2022, p. 118.
- ↑ Kidd 2020, pp. 66–72.
- ↑ Kidd 2023.
- ↑ Cooper 2018, pp. 7, 13, 54–8.
- ↑ Kidd 2022, pp. 75–99, 4. Misanthropy and the Hatred of Humanity.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ Tsakalakis 2020, p. 144.
- ↑ Harris 2022, p. 21.
- ↑ Svoboda 2022, pp. 6–9.
- ↑ Svoboda 2022, pp. 6, 9, 29.
- ↑ Querido 2020, pp. 152–7.
- ↑ Wilford & Stoner 2021, pp. 42–3.
- ↑ King 1993, pp. 57–8.
- ↑ Babbitt 2015, Chapter VII: Romantic Irony.
- ↑ Svoboda 2022, p. 7.
- ↑ Svoboda 2022, pp. 7–8.
- ↑ Svoboda 2022, pp. 8–9.
- ↑ Svoboda 2022, pp. 8–9, 40.
منابع
ویرایش- AHD staff (2022). "The American Heritage Dictionary entry: philanthropy". www.ahdictionary.com. HarperCollins.
- AHD staff (2022a). "The American Heritage Dictionary entry: misanthropy". www.ahdictionary.com. HarperCollins. Retrieved 5 July 2021.
- Alger, W.R. (1882). The Solitudes of Nature and of Man; Or, The Loneliness of Human Life. Roberts. p. 109.
- Arruzza, Cinzia; Nikulin, Dmitri (21 November 2016). Philosophy and Political Power in Antiquity (به انگلیسی). Brill. p. 119. ISBN 9789004324626.
- Aung, SK (April 1996). "Loving kindness: the essential Buddhist contribution to primary care". Humane Health Care International. 12 (2): E12. PMID 14986605.
- Ava, Chitwood (2004). Death by philosophy : the biographical tradition in the life and death of the archaic philosophers Empedocles, Heraclitus, and Democritus. University of Michigan Press. p. 80. ISBN 0472113887. OCLC 54988783.
- Babbitt, Irving (2015). "Chapter VII: Romantic Irony". Rousseau and Romanticism (به انگلیسی). Project Gutenberg.
- Ball, Terence (2011). Blanchfield, Deirdre S. (ed.). Environmental Encyclopedia (به انگلیسی). Gale / Cengage Learning. ISBN 978-1414487366.
- Benatar, David (2015). "The Misanthropic Argument for Anti-natalism". In S. Hannan; S. Brennan; R. Vernon (eds.). Permissible Progeny?: The Morality of Procreation and Parenting. Oxford University Press. pp. 34–64. doi:10.1093/acprof:oso/9780199378111.003.0002. ISBN 9780199378142.
- Benatar, David (15 July 2015a). "'We Are Creatures That Should Not Exist': The Theory Of Anti-Natalism". The Critique (به انگلیسی). Retrieved 4 July 2021.
- Bolus, Michael Peter (26 August 2019). Aesthetics and the Cinematic Narrative: An Introduction (به انگلیسی). Anthem Press. p. 24. ISBN 9781783089826.
- Bostrom, Nick (2003). "Extinction, Human". In Demeny, Paul George; McNicoll, Geoffrey (eds.). Encyclopedia of Population (به انگلیسی). Macmillan Reference. ISBN 978-0028656779.
- Byrne, James M. (1 January 1997). Religion and the Enlightenment: From Descartes to Kant (به انگلیسی). Westminster John Knox Press. p. 112. ISBN 9780664257606.
- Catholic University of America (1967). "Agape". New Catholic Encyclopedia (به انگلیسی). McGraw-Hill. ISBN 9780787639990.
- Chambers, Robert (1847). Essays moral and economic (به انگلیسی). W. & R. Chambers. p. 191.
- Cooper, David E. (2 February 2018). Animals and Misanthropy (به انگلیسی). Routledge. ISBN 9781351583770.
- Cornog, Mary W. (1998). Merriam-Webster's Vocabulary Builder (به انگلیسی). Merriam-Webster. p. 357. ISBN 9780877799108.
- Donohoo, Timothy (6 January 2023). "The Joker Has a Morbidly Hilarious Reason For Not Killing Red Hood". CBR (به انگلیسی).
- Durst, Dennis L. (2022). The Perils of Human Exceptionalism: Elements of a Nineteenth-Century Theological Anthropology. Rowman & Littlefield. p. 1. ISBN 9781666900194.
- Edyvane, Derek (2013). "Rejecting Society: Misanthropy, Friendship and Montaigne". Res Publica. 19 (1): 53–65. doi:10.1007/s11158-012-9206-2. S2CID 144666876.
- Fernández, Jordi (2006). "Schopenhauer's Pessimism". Philosophy and Phenomenological Research. 73 (3): 646–664. doi:10.1111/j.1933-1592.2006.tb00552.x.
- Gerber, Lisa (2002). "What is So Bad About Misanthropy?". Environmental Ethics. 24 (1): 41–55. doi:10.5840/enviroethics200224140.
- Gibson, Andrew (15 June 2017). Misanthropy: The Critique of Humanity (به انگلیسی). Bloomsbury Publishing. ISBN 9781474293181.
- Gilmore, David D. (3 August 2010). Misogyny: The Male Malady (به انگلیسی). University of Pennsylvania Press. p. 12. ISBN 9780812200324.
- Goodliff, P.W. (2017). Shaped for Service: Ministerial Formation and Virtue Ethics. Lutterworth Press. p. 108. ISBN 978-0-7188-4736-4.
- Gordijn, Bert; Cutter, Anthony Mark (2013). In Pursuit of Nanoethics (به انگلیسی). Springer Science & Business Media. p. 123. ISBN 978-1402068171.
- Grillaert, Nel (2008). What the God-seekers Found in Nietzsche: The Reception of Neitzche's Übermensch by the Philosophers of the Russian Religious Renaissance (به انگلیسی). Rodopi. p. 245. ISBN 9789042024809.
- Hackforth, R. (1946). "Moral Evil and Ignorance in Plato's Ethics". Classical Quarterly. 40 (3–4): 118–. doi:10.1017/S0009838800023442. S2CID 145412342.
- Hale, Tom; Thorson, Stephen (2007). The Applied Old Testament Commentary (به انگلیسی). David C Cook. p. 46. ISBN 9780781448642.
- Harper, Douglas (2019). "misanthropy". www.etymonline.com (به انگلیسی). Retrieved 4 August 2023.
- Harris, Joseph (November 2022). Misanthropy in the Age of Reason (به انگلیسی). Oxford University Press. ISBN 9780192867575.
- Hawcroft, Michael (27 September 2007). Molière: Reasoning With Fools (به انگلیسی). Oxford University Press. p. 132. ISBN 9780191527937.
- Hay, P. R. (2002). Main currents in western environmental thought. Indiana University Press. p. 66. ISBN 0253340535.
- Hooghe, M.; Stolle, D. (15 May 2003). Generating Social Capital: Civil Society and Institutions in Comparative Perspective (به انگلیسی). Springer. p. 185. ISBN 9781403979544.
- Hurka, Thomas (2020). "Virtues and vices". Routledge Encyclopedia of Philosophy. Routledge.
- Hurka, Thomas (2001). "Vices as Higher-Level Evils". Utilitas. 13 (2): 195–212. doi:10.1017/s0953820800003137. S2CID 145225191.
- Jan, K. M.; Firdaus, Shabnam (2004). Perspectives on Gulliver's Travels (به انگلیسی). Atlantic Publishers & Dist. p. 115. ISBN 9788126903450.
- Jenkins, Scott (2020). "The Pessimistic Origin of Nietzsche's Thought of Eternal Recurrence". Inquiry: An Interdisciplinary Journal of Philosophy. 63 (1): 20–41. doi:10.1080/0020174x.2019.1669976. S2CID 211969776.
- Kastenbaum, Robert (2003). "Seven Deadly Sins". Encyclopedia of Death and Dying. Macmillan Reference USA. ISBN 9780028656908.
- Kidd, Ian James (28 February 2023). "From Vices to Corruption to Misanthropy". TheoLogica. 7 (2). doi:10.14428/thl.v7i2.66863. S2CID 257266338.
- Kidd, Ian James (2022). "4. Misanthropy and the Hatred of Humanity". In Birondo, Noell (ed.). The Moral Psychology of Hate (به انگلیسی). Rowman & Littlefield. pp. 75–99. ISBN 978-1538160862.
- Kidd, Ian James (1 April 2020). "Animals, Misanthropy, and Humanity". Journal of Animal Ethics. 10 (1): 66–72. doi:10.5406/janimalethics.10.1.0066. S2CID 219093758.
- Kidd, Ian James (2020a). "Humankind, Human Nature, and Misanthropy". Metascience. 29 (3): 505–508. doi:10.1007/s11016-020-00562-8. S2CID 225274682.
- Kidd, Ian James (2020b). "Philosophical Misanthropy". philosophynow.org (139).
- King, Florence (15 March 1993). With Charity Toward None: A Fond Look At Misanthropy (به انگلیسی). St. Martin's Press. ISBN 9780312094140.
- Lee, Judith Yaross; Bird, John (16 November 2020). Seeing MAD: Essays on MAD Magazine's Humor and Legacy (به انگلیسی). University of Missouri Press. p. 164. ISBN 9780826274489.
- Leslie, John (1998). The end of the world: the science and ethics of human extinction. Routledge. pp. 25–26. ISBN 0203007727.
- Lim, Song Hwee (31 August 2006). Celluloid Comrades: Representations of Male Homosexuality in Contemporary Chinese Cinemas (به انگلیسی). University of Hawaii Press. p. 167. ISBN 9780824830779.
- Litvak, P.; Lerner, J. S. (2009). "cognitive bias". In Sander, David; Scherer, Klaus (eds.). The Oxford companion to emotion and the affective sciences. Oxford University Press. pp. 89–90. ISBN 978-0198569633.
- MacCormack, Patricia (2020). The Ahuman Manifesto: Activism for the End of the Anthropocene. Bloomsbury Publishing. p. 143. ISBN 978-1350081093.
- Madison, B. J. C. (2017). "On the Nature of Intellectual Vice". Social Epistemology Review and Reply Collective. 6 (12): 1–6.
- Mahathera, Nyanatiloka (1964). "II. Kamma and Rebirth". Karma and Rebirth (به انگلیسی). Buddhist Publication Society.
- Malone, Karen; Truong, Son; Gray, Tonia (2017). Reimagining Sustainability in Precarious Times (به انگلیسی). Springer. ISBN 978-9811025501.
- Mark, Joshua J. (2010-07-14). "Heraclitus of Ephesus". World History Encyclopedia. Retrieved 2017-12-08.
- May, Todd (December 17, 2018). "Would Human Extinction Be a Tragedy?". The New York Times.
Human beings are destroying large parts of the inhabitable earth and causing unimaginable suffering to many of the animals that inhabit it. This is happening through at least three means. First, human contribution to climate change is devastating ecosystems .... Second, the increasing human population is encroaching on ecosystems that would otherwise be intact. Third, factory farming fosters the creation of millions upon millions of animals for whom it offers nothing but suffering and misery before slaughtering them in often barbaric ways. There is no reason to think that those practices are going to diminish any time soon. Quite the opposite.
- McGraw, Shannon (2014). "1. Introduction". Misanthropy and Criminal Behavior (PDF). pp. 1–2. Archived (PDF) from the original on 2021-07-09.
- Menon, Sangeetha (2023). "Vedanta, Advaita". Internet Encyclopedia of Philosophy. Retrieved 3 July 2021.
- Merriam-Webster staff (2023). "Definition of Misanthropy". www.merriam-webster.com (به انگلیسی). Retrieved 5 July 2021.
- Metz, Thaddeus (2012). "Contemporary Anti-Natalism, Featuring Benatar's Better Never to Have Been". South African Journal of Philosophy. 31 (1): 1–9. doi:10.1080/02580136.2012.10751763. S2CID 143091736.
- Moore, Grace (2011). A Christmas Carol: Insight Text Guides (به انگلیسی). Insight Publications. p. 16. ISBN 9781921411915.
- Morgan, Diane (2010). Essential Buddhism: A Comprehensive Guide to Belief and Practice (به انگلیسی). ABC-CLIO. ISBN 9780313384523.
- Moyal, Georges J.D. (1989). "On Heraclitus's Misanthropy". Revue de Philosophie Ancienne. 7 (2): 131–148. ISSN 0771-5420. JSTOR 24353851.
- Navia, Luis E. (1996). Classical Cynicism: A Critical Study (به انگلیسی). Greenwood Publishing Group. ISBN 9780313300158.
- OED staff (2019). "misanthropy". www.etymonline.com (به انگلیسی). Retrieved 21 July 2021.
- Pirson, Michael (14 September 2017). Humanistic Management: Protecting Dignity and Promoting Well-Being (به انگلیسی). Cambridge University Press. p. 58. ISBN 9781107160729.
- Querido, Pedro (February 2020). "Andrew Gibson, Misanthropy: The Critique of Humanity". Comparative Critical Studies (به انگلیسی). 17 (1): 152–7. doi:10.3366/ccs.2020.0349. hdl:10451/46707. ISSN 1744-1854. S2CID 216373633.
- Raban, Jonathan (October 17, 1992). "Books: Mr Miseryguts: Philip Larkin's letters show all the grim humor that was a hallmark of his great poems, but, as the years pass, they also chart the true depths of his misanthropy and despair". The Independent. Archived from the original on 2022-05-15. Retrieved June 18, 2017.
- Rosenberg, Morris (December 1956). "Misanthropy and Political Ideology". American Sociological Review. 21 (6): 690–695. doi:10.2307/2088419. JSTOR 2088419.
- Sale, Kirkpatrick (14 May 1988). "Deep Ecology And Its Critics" (PDF). The Nation. Archived (PDF) from the original on 2022-10-06.
- Sarvis, W. (2019). Embracing Philanthropic Environmentalism: The Grand Responsibility of Stewardship. McFarland, Incorporated, Publishers. p. 8. ISBN 978-1-4766-7736-1.
- Sawaya, Francesca (15 July 2014). The Difficult Art of Giving: Patronage, Philanthropy, and the American Literary Market (به انگلیسی). University of Pennsylvania Press. p. 207. ISBN 9780812290035.
- Shakespeare, William (3 April 2001). Timon of Athens (به انگلیسی). Cambridge University Press. p. 208. ISBN 9781139835114.
- Shaw, George Bernard (2021). Man and Superman, John Bull's Other Island, and Major Barbara (به انگلیسی). Oxford University Press. p. xxxii. ISBN 9780198828853.
- Shklar, Judith N. (1984). "5. Misanthropy". Ordinary Vices. Belknap Press of Harvard University Press. p. 192. ISBN 978-0674641754.
- Smith, Cameron (2014). "Introduction". Philosophical Pessimism: A Study In The Philosophy Of Arthur Schopenhauer. pp. 1–3.
- Smith, Tom W. (June 1997). "Factors Relating to Misanthropy in Contemporary American Society". Social Science Research. 26 (2): 170–196. doi:10.1006/ssre.1997.0592.
- Solomon, Robert C. (26 August 2004). In Defense of Sentimentality (به انگلیسی). Oxford University Press. p. 67. ISBN 9780198033288.
- Srinivasan, Krithika; Kasturirangan, Rajesh (October 2016). "Political ecology, development, and human exceptionalism". Geoforum. 75: 126–227. doi:10.1016/j.geoforum.2016.07.011. hdl:20.500.11820/92518b23-6ace-42ed-852a-1cf93f65a898. S2CID 148390374.
- Steegmuller, Francis, ed. (1982). The Letters of Gustave Flaubert: 1857-1880. Harvard University Press. p. xiv. ISBN 0674526406.
- Stern, Paul (1993). Socratic Rationalism and Political Philosophy: An Interpretation of Plato's Phaedo. SUNY Press. p. 95. ISBN 9780791415733.
- Stibbe, Arran (2015). Ecolinguistics: Language, Ecology and the Stories We Live By (به انگلیسی). Routledge. p. 13. ISBN 978-1317511908.
- Svoboda, Toby (29 April 2022). A Philosophical Defense of Misanthropy (به انگلیسی). Taylor & Francis Limited. ISBN 9781032029986.
- Taylor, Bron (2005). Jones, Lindsay (ed.). Encyclopedia of Religion (به انگلیسی). Macmillan Reference. ISBN 978-0028657349.
- Troxell, Mary (2023). "Schopenhauer, Arthur". Internet Encyclopedia of Philosophy. Retrieved 8 January 2023.
- Tsakalakis, Thomas (15 October 2020). Political Correctness: A Sociocultural Black Hole (به انگلیسی). Routledge. ISBN 9781000205084.
- Villa, Dana (1 September 2020). Socratic Citizenship (به انگلیسی). Princeton University Press. p. 127. ISBN 9780691218175.
- White, David A. (1989). Myth and Metaphysics in Plato's Phaedo (به انگلیسی). Susquehanna University Press. p. 134. ISBN 9780945636014.
- Wilford, Paul T.; Stoner, Samuel A. (4 June 2021). Kant and the Possibility of Progress: From Modern Hopes to Postmodern Anxieties (به انگلیسی). University of Pennsylvania Press. pp. 42–3. ISBN 9780812297799.
- Wilkerson, Dale (2023). "Nietzsche, Friedrich: 1. Life". Internet Encyclopedia of Philosophy. Retrieved 8 January 2023.
- Williams, David Lay (1 November 2010). Rousseau's Platonic Enlightenment (به انگلیسی). Penn State Press. p. 147. ISBN 9780271045511.
- Williams, Garrath (2023). "Hobbes, Thomas: Moral and Political Philosophy". Internet Encyclopedia of Philosophy. Retrieved 8 January 2023.
- Yeroulanos, Marinos (30 June 2016). A Dictionary of Classical Greek Quotations (به انگلیسی). Bloomsbury Publishing. p. 203. ISBN 9781786730497.