در سری هری پاتر به آن دسته از افراد که توانایی‌های جادوگری ندارند مَشَنگ، یا جادوبند گفته می‌شود. به افرادی که هم پدر و هم مادرشان مشنگ هستند ماگل یا مشنگ زاده و به افرادی که از طرف یکی از والدین مشنگ بوده و از طرفی دیگر جادوگر، دورگه یا نیمه‌اصیل می‌گویند. واژهٔ مشنگ در ترجمه فارسی این داستان‌ها ترجمه واژه انگلیسی ماگِل (Muggle) است. مشنگ‌ها دارای فنون جادو نیستند و در عوض برای رفاه جنگ و… از ابزارها و فناوری استفاده می‌کنند. با این حال جادوگران در بعضی موارد از فناوری مشنگ‌ها بهره برده‌اند. مانند ایستگاه نه و سه چهارم. از شخصیت با پدر و مادری ماگل می توان به هرماینی گرینجر اشاره کرده و از شخصیتی اصیل یا غیر ماگل می‌توان به رون ویزلی اشاره کرد. وزارت‌ سحر و جادو نمی خواست مشنگ ها چیز های جادویی را ببینند. شاید برای شما سوال پیش بیاید چرا اینطور است؟ زیرا جادوگران می خواستند نوادگانشان هم مجالی برای استفاده از جادو را داشته باشند. بعد از مدتی جامعه به دو دسته تقسیم شد: «۱- جادوگران» «۲- مشنگ ها». و در همین وقت ها بود که وزارت سحر و جادو تشکیل شد. بعضی از جادوگران از طلسم فراموشی برای اینکه از یاد مشنگ ها برود که چیزی دیده اند استفاده می‌کردند. حتی بعضی از مشنگ ها با توجیه های ساده گول می خوردند؛ کتابی در این باره هست که می توانید بخوانید:چرا مشنگ ها ترجیح می‌دهند که ندانند. نوشته پروفسور موردیکوس. چیز دیگری که مانع اختفای دنیای جادویی در برابر مشنگ ها می شد، موجودات مختلف بودند به همین دلیل، برای خیلی از آنها زیستگاه های خاصی تعیین شد که آنان بتوانند در آنجا راحت و دور از چشم مشنگ ها زندگی کنند. البته این راهکار برای موجوداتی از قبیل اژدها زیاد موثر نبود، زیرا خیلی آز آن موجودات علاقه مند به جلب توجه یا حمله به انسان ها بودند. در این باره می توانید کتاب جانواران شگفت‌انگیز و زیستگاه آنها نوشته نیوت اسکمندر رو بخوانید. در جامعه‌ جادوگران همه افراد موظف بودند طبق ماده ۷۳ در هر جا که توانستند جادوگری را از دید مشنگ‌ها مخفی سازند. پس از مدتی، مخفی سازی جلوی مشنگ ها دیگر برای جادوگران کاری عادی به نظر می‌رسید و این کار برای آنها خیلی آسان شده بود.

منابع ویرایش

  • ویکی‌پدیا انگلیسی