مقامات حمیدی
مَقاماتِ حمیدی کتابی به زبان فارسی و نوشتهٔ حمیدی بلخی (قاضی حمیدالدینْ ابوبکر بن عمر بن محمود) در دوران سلجوقیان و خوارزمشاهیان است. این کتاب از یک مقدمه، ۲۴ مقامه و یک خاتمه تشکیل شدهاست. مقامات حمیدی از جمله نثرهای مصنوع قرن ششم هجری است که انواع صنایع ادبی بهوفور در آن به کار رفتهاست.
نثر کتاب
ویرایشاین کتاب در نثر مسجع نوشته شده است و در آن موازنه، سجع، تکلف و صنایع لفظی بهکارگیر رفته است. در این کتاب تاثیرپذیری از نثر عربی برای صنایع لفظی دیده میشود. کتاب از جهت شیوه نگارش و پرداخت و هم از لحاظ محتوا و مضامین، مانند مقامهنویسی عربی و مقامات بدیعالزمان همدانی و مقامات الحریری است.
مقامات حمیدی بلافاصله پس از تألیف در سال ۵۵۱ ه.ق شهرتی بهدستآورد؛ آنچنانکه در کتاب چهارمقاله، نوشتهٔ نظامی عروضی، در شمار کتابهایی که قرائت آن برای دبیران و مترسلان لازم است یاد شدهاست. ۷۰۸ بیت از این کتاب به زبان فارسی و ۲۱۲ بیت به زبان عربی است.
مقامات کتاب
ویرایش- مقدمة الکتاب: بسم الله الرحمن الرحیم
- المقامة الاولی: فی الملمعة
- المقامة الثانیة: فی الشیب و الشباب
- المقامة الثالثة: فی الغزو
- المقامة الرابعة: فی الربیع
- المقامة الخامسة: فی اللغز
- المقامة السادسة: فی الجنون
- المقامة السابعة: فی التفضیل
- المقامة الثامنة: فی السفر و المرافقة
- المقامة التاسعة: فی صفة الشتاء
- المقامة العاشرة: فی العزا
- المقامة الحادی عشر: فی السیاح و المعمی
- المقامة الثانیة عشر: فی التصوف
- المقامة الثالثة عشر: فی مناظرة السنی و الملحد
- المقامة الرابعة عشر: فی الوعظ
- المقامة الخامسة عشر: فی العشق
- المقامة السادسة عشر: فی حکومة الزوجین
- المقامة السابعة عشر: فی مناظرة الطبیب و المنجم
- المقامة الثامنة عشر: فی الفقه
- المقامة التاسعة عشر: فی اوصاف بلدة بلخ
- المقامة العشرون: فی السکباج
- المقامة الحادیة و العشرون: فی اوصاف بلدة سمرقند
- المقامة الثانیة و العشرون: فی المعزم
- المقامة الثالثة و العشرون: فی الخریف
- المقامة الرابعة و العشرون: فی اسامی الخلفاء
- خاتمة الکتاب
نمونهای از متن کتاب مقامات حمیدی
ویرایشصورت عالم آرای آفتاب محجوب نیست اما دیده بینندگان معیوب است اگر غرایب آسمانی مضمر است عجایب زمینی مظهر و اگر حمل و ثور گردون دور و تاریک است گل و نور هامون پیدا و نزدیک است، اگر میزان و سنبلهٔ چرخ بعید و دورست ضیمران و سنبل چمن قریب النور است.
ربح الموحدون و خسر الملحدون آنکه این نبات اموات را نشر تواند کرد، عظام رفات را حشر تواند کرد، آنکه از گل سیاه گل سپید بردماند، احیای این اجرام و اجسام تواند؟
قل یحییها الذی انشاها اول مرة و هو بکل خلق علیم خاکسار و نگونسار بادا آنکه گوید: این اجزای متفرق را ترکیب نخواهد بود و این اعضای متمزق را ترتیبی نه.
ان الله یحی الارض بعد موتها و ینشی العظام بعد فوتها. هر آینه این مظلمه را استماعی خواهد بود و این تفرقه را اجتماعی، هر صاعی را صاعی و هر یک قفیز را قفیز و ما ذلک علی الله بعزیز، غلام آنم که چشم عبرت گیر و دل پندپذیر دارد و ساعتی گوش هوش به من آرد و از جان بشنود و بداند که این نقش ارژنگ که آفرید؟
و این بساط صدرنگ که گسترید؟ خاک خشک اغبر را با مشک و عنبر که آمیخت؟ و عقدهای اثمار را از گوشهای اشجار که آویخت؟ عارض گل را که آب داد؟ و زلف بنفشه را که تاب؟
در بنفشه و سوسن تیرگی و روشنایی که نهاد؟ و دل بلبل را با عشق گل که آشنایی داد؟ صحن چمن که نعت دمن است از عدن عدن خوشتر است و خاک سیاه هفت اقلیم از هشت جنات نعیم دلکشتر.
تصحیحات کتاب
ویرایشنویسندهٔ مقامات حمیدی، جنبههای تاریخی، واقعی و اخلاقی را به نحو شگفتآوری به هم آمیختهاست. این کتاب یک بار توسط سید علیاکبر ابرقویی، استاد دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه اصفهان، در حدود سالهای ۱۳۳۰، و بار دیگر توسط رضا انزابینژاد در سال ۱۳۶۵ تصحیح شدهاست.
منابع
ویرایش- ذبیحالله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج. ۲، تهران: فردوس، ص. ص ۹۵۷