جام (ولایت)

(تغییرمسیر از ولایت زام)

جام، یکی از ولایت‌های ربع نیشابور خراسان بزرگ؛ که در منابع مختلف از شهر بوزجان یا بوژگان به عنوان قصبه یا شهر مرکزی این ولایت، یاد شده‌است. این ولایت در مسیر جاده نیشابور و هرات قرار داشته و از موقعیت ارتباطی خوبی، برخوردار بوده‌است. دانشوران بسیاری از این ولایت برخاسته‌اند که از آنها در منابع مختلف تاریخی و رجالی یاد شده‌است. ولایت جام را در جغرافیای امروز، به شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی ایران و حدی از نواحی پیرامون آن، مطابقت داده‌اند.

ولایت جام
نامولایت جام
کشورایران
استانخراسان رضوی
شهرستانتربت جام
نام‌های دیگرزام
جام در میان ولایت‌های ربع نیشابور در صفحه‌ای از نسخه خطی ترجمه کتاب تاریخ نیشابور الحاکم.

نام‌شناخت ویرایش

نام این ولایت؛ در الانساب سمعانی و اللباب ابن اثیر و احسن‌التقاسیم مقدسی به صورت جَام[۱][۲][۳]؛ در مسللک و ممالک ابن خردادبه و معجم‌البلدان یاقوت حموی، به صورت زام ثبت شده[۴][۵]؛ و یعقوبی در البلدان؛ طبسین و قوهستان و نسا و ابیورد و ابرشهر و «جام» و طوس و … را در زمره کوره‌ها (ناحیه‌ها) ی نیشابور، برشمرده است.[۶] یاقوت حموی، دربارهٔ این ولایت و وجه تسمیه آن نوشته‌است: زَام، یکی از نواحی مشهور نیشابور است که قصبه (شهر مرکزی) آن، بوزجان می‌باشد. به این ولایت، «جام» می‌گویند که به خاطر سبزی گرداگرد (مدورش) شبیه به جام شیشه است؛ همچون جامی در سبزه‌سازی مدوّر.[۷]

جغرافیا و ویژگی‌ها ویرایش

جام؛ یکی از ولایت‌های ربع نیشابور خراسان[۸][۹]؛ ابوعبدالله حاکم، جام را همراه با باخرز (ولایت جام و باخرز)، به عنوان یکی از ولایت‌های دوازده‌گانه نیشابور برشمرده است.[۸] اما سمعانی، آنها را دو قصبه معروف از ناحیه نیشابور دانسته‌است.[۱۰] یاقوت حموی، با اشاره به گفته سمعانی، جام و باخرز را دو ولایت مستقل به‌شمار آورده.[۱۱] پیش از یاقوت، ابن خردادبه (قرن سوم هجری)؛ زام و باخرز را به صورت جداگانه در ردیف شهرهای نیشابور آورده‌است.[۱۲] یاقوت؛ بوزجان را قصبه (شهر مرکز) این ولایت ذکر کرده و به نقل از ابوالحسن بیهقی، تعداد آبادی‌های این ولایت را مشتمل بر یکصد و هشتاد قریه دانسته‌است.[۱۳] محمد مقدسی در احسن‌التقاسیم به وسعت ولایت جام اشاره نموده و همچنین بوزجان را شهر این ولایت نام برده، ضمن اینکه بوزجان را قصر ربع نیشابور نیز دانسته‌است. او بوزجان را کاخ با شهرکی بزرگ، معرفی کرده و فاصله این شهر را تا مالن (مرکز ولایت باخرز)، دو مرحله ذکر نموده‌است.[۱۴] بوزجان، از شهرهای واقع در مسیر جاده نیشابور به پوشنگ (فوشنج) و هرات، بوده. ابن حوقل، در صورةالارض نوشته‌است: از نیشابور تا بوزجان، چهار مرحله (واحد مسافت‌شمار قدیم) است و از بوزجان تا بوسنج (فوشنج= پوشنگ)، چهار مرحله؛ و از بوسنج تا هرات، یک مرحله است.[۱۵]

مشاهیر و بزرگان ویرایش

از ولایت جام و مرکز آن، شهر بوزجان، عالمان بسیاری برخاسته‌اند. از این جمله‌اند: ابومنصور احمد بن محمد بن حمدون بن مرداس فقیه بوزجانی (متوفی ۳۸۶ هجری)،[۱۶] ابوالحسن محمد بن حسن بن عنسبه بن ابراهیم بن علویه بن نعیم بوزجانی، ابولیث مذکور بن حارث نیشابوری بوزجانی، احمد بن نصر بوزجانی و ابوجعفر محمد بن موسی زامی (ادیب، نحوی، شاعر).[۱۷] در تاریخ نیشابور الحاکم نیز از سه تن از دانشوران این ولایت که مقیم نیشابور بوده‌اند نام برده شده‌است: احمد بن نصر بوزجانی، شداد بن احمد بوزجانی، مذکور بن حارث بوزجانی.[۱۸]

پانوشت‌ها ویرایش

  1. ابی‌سعد عبدالکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانی (۱۹۸۰الانساب، قاهره: مکتبة ابن التمیمیة، ص. ج۳، ص۱۶۷
  2. عزالدین ابن الاثیر الجزری (۱۹۸۰اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت: دار صادر، ص. ج۱، ص۲۵۳
  3. شمس‌الدین ابی‌عبدالله محمد مقدسی (۱۹۰۶احسن‌التقاسیم فی معرفة الاقالیم، لیدن: بریل، ص. ص۳۰۰
  4. شهاب‌الدین ابی عبدالله یاقوت حموی (۱۹۷۷معجم‌البلدان، بیروت: دارصادر، ص. ج۱، ص۳۱۶
  5. ابن خردادبه (۱۳۷۱مسالک و ممالک، ترجمهٔ سعید خاکرند، تهران: موسسه مطالعات و انتشارات تاریخی میراث ملل، ص. ص۲۶
  6. احمد بن ابی یعقوب (۱۸۶۰کتاب البلدان، لیدن: بریل، ص. ص۵۵
  7. شهاب‌الدین ابی عبدالله یاقوت حموی (۱۹۷۷معجم‌البلدان، بیروت: دارصادر، ص. ج۱، ص۳۱۶
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ابوعبدالله حاکم نیشابوری (۱۳۷۵تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۲۱۷
  9. محمد بن احمد مقدسی (۱۳۶۱احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ص. ج۲، ص۴۳۶
  10. ابی‌سعد عبدالکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانی (۱۹۸۰الانساب، قاهره: مکتبة ابن التمیمیة، ص. ج۶، ص۲۲۴
  11. شهاب‌الدین ابی عبدالله یاقوت حموی (۱۹۷۷معجم‌البلدان، بیروت: دارصادر، ص. ج۳، ص۱۲۷
  12. ابن خردادبه (۱۳۷۱مسالک و ممالک، ترجمهٔ سعید خاکرند، تهران: موسسه مطالعات و انتشارات تاریخی میراث ملل، ص. ص۲۶
  13. شهاب‌الدین ابی عبدالله یاقوت حموی (۱۹۷۷معجم‌البلدان، بیروت: دارصادر، ص. ج۳، ص۱۲۷
  14. محمد بن احمد مقدسی (۱۳۶۱احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ص. ج۲، ص۴۶۷، ۴۳۶، ۴۷۰، ۵۱۳
  15. اب‌القاسم ابن حوقل النصیبی (۱۹۳۸صورةالارض، بیروت: دار صادر، ص. ج۲، ص ۴۲۷
  16. شهاب‌الدین ابی عبدالله یاقوت حموی (۱۹۷۷معجم‌البلدان، بیروت: دارصادر، ص. ج۱، ص۵۰۷
  17. ابی‌سعد عبدالکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانی (۱۹۸۰الانساب، قاهره: مکتبة ابن التمیمیة، ص. ج۲، ص۳۲۸–۳۲۹؛ ج۶، ص۲۲۴
  18. ابوعبدالله حاکم نیشابوری (۱۳۷۵تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص. ص۳۵۵

فهرست منابع ویرایش

  • «احسن‌التقاسیم فی معرفةالاقالیم»، تألیف ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسی، ترجمه علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۱.
  • «احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم»، شهاب‌الدین اب‌عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی الرومی البغدادی، بیروت:دار صادر، ۱۹۷۷م.
  • «الانساب»، ابی‌سعد عبدالکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانی، قاهره: مکتبة ابن التمیمیة، ۱۹۸۰م.
  • «اللباب فی تهذیب الانساب»، عزالدین ابن الاثیر الجزری، بیروت: دار صادر، ۱۹۸۰م.
  • «تاریخ نیشابور»، ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ۱۳۷۵.
  • «دانشنامه جهان اسلام»، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، تهران، ۱۳۸۶.
  • «صورة الارض»، تألیف ابی‌القاسم ابن حوقل النصیبی، بیروت: دارصادر، ۱۹۳۸م.
  • «کتاب البلدان»، احمد بن ابی یعقوب ابن واضح الکاتب المعروف بالیعقوبی، لیدن: بریل، ۱۸۶۰م.
  • «مسالک و ممالک»، تصنیف ابن خردادبه، ترجمه سعید خاکرند، تهران: مؤسسه مطالعات و انتشارات تاریخی میراث ملل، ۱۳۷۱.
  • «معجم‌البلدان»، شهاب‌الدین ابی‌عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی الرومی البغدادی، بیروت: دار صادر، ۱۹۷۷م.