قانون مالکیت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
رده:حقوق مالکیت افزوده شد با استفاده از وپ:ردهساز |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۴) +املا+مرتب (۴،۶): + رده:نابرابری اجتماعی |
||
خط ۱:
{{بدون منبع}}{{تمیزکاری}}
'''حقوق مالکیت''' مدرن براساس تصور مالکان و ثروتی که متعلق به اشخاص قانونی است حتی اگر فرد حقوقی حالت عادی (طبیعی) نداشته باشد پایه گذاری شدهاست. در اکثر کشورها، برای مثال شرکتها، حقوق قانونی مشابهای برای شهروندان دارند. بنابراین شرکت در بر گیرندهٔ یک شخص حقوقی یا نهاد حقوقی ساختگی است که، تحت نظر تصوری است که بعضی افراد از آن به عنوان«همکاری بشریت» استفاده میکنند. حقوق مالکیت در قانونهای رایج اکثر ایالات،
اصول سنتی حقوق مالکیت شامل موارد زیر میباشد:
* کنترل استفاده از دارایی
خط ۱۱:
هر فرد یا اتحادیه که علاقه به مالکیت داده شده دارد امکان دارد قادر نباشد که همهٔ حقوق دارایی ممکن را بکار گیرد. برا ی نمونه، شما به عنوان مستاجر بخش خصوصی مالکیت، ا مکان فروش ثروت را ندارید، زیرا یک کرایه نشین فقط ملکی را متصرف شده و به طور تام حق واگذاری دارایی به دیگری را ندارد. به طور مشابه زمانی که شما یک مستأجرهستید مالک نمیتوا ند قا نونهای خودش را استفاده کند و شما را از نگهداری دارایی محروم کند، یا اگر این کار را انجام داد و شما را از دارایی محروم کرد، شاید به شما این حق داده شود که اجاره را پرداخت نکنید یا برای دستیابی به ملک تقاضا کنید.
همچنین مالکیت
سیستمهای قانونی به وجود آمدهاند تا معاملات و بحثهای معاملاتی که برگرفته از تصرف دارایی، استفاده، انتقال، دسترسی به ثروت، به ویژه قراردادهای پیچیده را تحت پوشش قرار میدهند. قانون مثبت چنین حقوقی را تعیین میکند، و قانون شرعی (قضایی) برای حکم کردن و اجرا کردن حقوق مالکیت مورد استفاده قرار میگیرد.
برطبق عقیدهٔ آدام اسمیت، انتظار سود از پیشرفت «سهام شخصی سرمایه» منجر به حقوق مالکیت خصوصی میشود. و آن یک سرمایه گرایی مرکزی فرضی است که حقوق مالکیت دارندگان ثروت را تشویق میکند تا دارایی و تولید ثروت را توسعه دهند.
از قانون مشترک، اولیور وندل هلمز، مالکیت را به عنوان داشتن دو نمود اساسی توصیف میکند. اولین آن ثروت است که میتواند به صورت کنترل بر روی یک منبع که براساس ناتوانایی کاربردی از دیگری تعریف شود تا با اهداف مالک مخالفت
== روشنفکرهای کلاسیک، واقعیتها و سنتهای وابسته ==
اکثر دانشمندان از طریق این سنتها تئوری شغلی مالکیت را تصویب میکنند. آنها تأمل میکنند که شما خودتان صاحب زندگی شخصی تان هستید و این را به دنبال دارد که شما باید محصولات زندگی را مالک باشید، و آن تولیدات میتواند ازمبادلات آزاد با دیگران به دست آید. «هر کسی مالکیت در زندگی خودش دارد و هیچ کس این حق را به جز خودش ندارد.» (جان لوک، مقاله دوم در دولت غیر نظامی)
{{نقل قول|دلیل اینکه چرا انسانها به اجتماع میپیوندند به خاطر مراقبت از اموالشان است.}}<ref>(جان لوک، مقاله دوم دردولت غیر نظامی)</ref>
{{نقل قول|زندگی، آزادی و ثروت به وجود نمیآیند زیرا بیشتر قانونها را وضع کردهاند. در مقابل، این واقعیت جود داشت که زندگی، آزادی، و ثروت
اصول بنیادی سوسیالیزم مرکزیت آن روی یک مقاله انتقادی روی این مفهوم، و کیفیت در بین چیزهای دیگر قرار گرفته، که ارزش حمایت دارایی بالاتر از برگشت مالکیت شخصی است، و این که، حتی زمانی قانونهای مالکیت صاحبان شان را تشویق میکنند تا ثروت یا ارزش تولیدی شان را توسعه دهند. آنها این کار را فقط بخاطر سود خودشان انجام میدهند، که ممکن است هم زمان با منفعت مردم دیگر یا جامعه به طور گسترده نباشد.
سوسیالیزم طرفدار آزادی اراده، به طور کلی حقوق مالکیت را قبول میکنند، اما با یک دوره واگذاری کوتاه مدت. به عبارت دیگر، به نظر آنها یک فرد
=== کمونیسم ===
کمونیسم بحث میکند که تنها از راه مالکیت اشتراکی در مفهوم تولید از طریق سیاست
هم کمونیسمها و هم تعدادی از سوسیالیزمها همچنین تصور مالکیت خصوصی سرمایه را که
== تئوریهای مالکیت ==
تعداد زیادی تئوری وجود دارد. اولین تئوری مالکیت که
از ریروم نواردم، پاپ لئو x۱۱ نوشت «به طور
علم انسان شناسی، سیستمهای گوناگون مالکیت را، حقوق استفاده و انتقال، و ثروت تحت عنوان «تئوری مالکیت» را مورد بررسی قرار میدهد. تئوری حقوقی وسترن پایه گذاری شده، همانطور که اشاره شده، که صاحب مالکیت به یک شخص قانونی تبدیل میشود. به هر حال همه سیستمهای مالکیت بر این اساس بنیان نشدهاند.
در هر فرهنگ مطالعه شده که مالکیت و ثروت، موضوع سنت و قانون هستند، و «قانون» جایی است که عبارت آن میتواند به طور مفهومی به کار برده شود. تعدادی از فرهنگهای طایفهای، مالکیت انفرادی را با قانونهای از گروههای بهم پیوسته متعادل: (قبیلهها، خانوادهها، شرکتها، و ملتها) تعادل برقرار میکنند. برای مثال در سال ۱۸۳۹ نظام نامه چروکی موضوع را در این عبارات شکل میدهد:
مراجعه کنید به خط دوم، زمینهای ملت چروکی باید مالکیت مشترک را باقی بگذارند: اما پیشرفتها ساختگی میشوند، و ثروت از شهروندان که محترما نه به دست میآورند، به طور مشروع ممکن است دارایی آنها شود: در صورتیکه شهروندان ثروت ملی
سامانههای مالکیت اشتراکی، دارایی را که متعلق به تمام واحدهای اجتماعی سیاسی است، توصیف میکنند. چنین مقدماتی میتواند تحت شرایط معین، منابع آشکار باز کند. این توسعه توسط فاجعهٔ عوام (تراژدی مردم) مورد استفاده قرار گرفتهاست.
خط ۴۷:
{{پانویس}}
[[رده:حقوق مالکیت]]
[[رده:انسانشناسی اقتصادی]]
[[رده:حقوق]]
[[رده:دارایی]]
[[رده:
[[af:Eiendom]]
|