اسطورهشناسی ایرانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Pbahramian (بحث | مشارکتها) |
Pbahramian (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۶:
=== ایزدان و امشاسپندان ===▼
در اوستا داستان خدایان و موجودات افسانهای غالباً «یشت»ها آمدهاست در یشتها اسطورههایی که منشاء ما قبل زردتشی دارند و نوعی ایدئولوژی کافرانه را منعکس میکنند در غالب سرودهای گوناگون آمده. مثلاً یشت ۵ (آبان یشت) به ایزدبانو «آناهیتا» اختصاص دارد و یشت ۱۰ (مهر یشت) به میترا. از کفرکیشی و تاریخ آن در یشتها که بیرون بیاییم در نیایشهای زردتشت میرسیم که باورهای اولیهٔ زردتشت است و در آنها نیز اشارههای جالبی به خلقت اولیه و یا عناصر سازندهٔ هستی بر مبنایی کاملاً اسطورهای دیده میشود در وندیداد نیز نهایتاً اصل دیدگاه مزدا علیه اهریمن «زردتشتی بازشناسانده میشود.» براساس این منابع خدایان ذکر شده در اساطیر ایرانی از این قرارند:▼
▲<big>۱- اهوره مزدا وانگره مینیو</big>
اهوره مزدا، اهورمزد، اهورامزدا، اورمزدا، اورمزد هرمزد، هرمز، هورمزد، هورمز، ارمس، هرمس، هرمست. تلفظهای گوناگون نام خدای بزرگ زردتشیان در زبانها و دورههای متفاوت است. معنای اصطلاحی این نام شامل؛ سروردانا، خدای غایی، خیرمطلق، خرد و معرفت آفرینندهٔ خورشید و ستارگان، روشنایی و تاریکی، انسانها و حیوانها تمام فعالیتهای فکری و جسمی است. معنای تحت اللفظی نام او ازین قرار است:
بخش اول «اهور» از ریشه «اه» که بن هستی و هستن است و بخش دوم «مزدا» که از «من + ز+ دا» به معنای «فکردهنده» میباشد و ترجمهٔ آن در شاهنامه همان «خداوند جان و خرد» میباشد.
معنای دیگر نیز حاکی ازین است که اهورا به معنای «سر، سرور، بزرگ و مولا» است و «مزدا» به معنای به یاد سپردن و به خاطر داشتن بنابراین «سروردانا» ترجمه اهورا مزدا خواهد بود.
دشمن
اهورا مزدا و اهریمن از ازل تا ابد باهم در جنگ بودهاند و زندگی در این جهان بازتابی از مبارزه کیهانی این دو است محل زندگی اهریمن شمال زمین است جایی که تمام دیوان «زیید و اصلاح» از پشت کوه آمدن نیز ریشهای اسطورهای دارد که در آن تلویحاً فرد پشت کوهی یعنی «دیوسیرت» که کم کم معنای «نادان» به خود گرفتهاست. اهریمن به ۳ شکل غیر از شمایل خودش ظاهر میشود. ۱- چلپاسه (مارمولک) ۲- مار ۳- جوان
انگره مینیو خود خالق دیوان دیگر نیز هست مثلاً (ایشمه و دیو خشم) یا اژی دها که همان ضحاک شاهنامه باشد. وی گر چه در شاهنامه پادشاهی ماد دوش توصیف شده اما در اوستا دیوی است سه سر، شش چشم و سه پوزه که بدنش پر از چلپاسه و عقرب است.
سطر ۶۴ ⟵ ۵۰:
معنای اصطلاحی این نام شامل؛ سروردانا، خدای غایی، خیرمطلق، خرد و معرفت آفرینندهٔ خورشید و ستارگان، روشنایی و تاریکی، انسانها و حیوانها تمام فعالیتهای فکری و جسمی است.
▲=== ایزدان و امشاسپندان ===
{{{اصلی|امشاسپندان}}}
▲در اوستا داستان خدایان و موجودات افسانهای غالباً در «یشت»ها آمدهاست در یشتها اسطورههایی که منشاء ما قبل زردتشی دارند و نوعی ایدئولوژی کافرانه را منعکس میکنند در غالب سرودهای گوناگون آمده. مثلاً یشت ۵
امشاسپندان در اوستا فروزه های اهوره مزدا و صفات او و نیز گاهی فرشتگان عالی مقام او هستند که در حکم دستیار او عمل میکنند. در آفرینش و نیز در پایان جهان بطور مستقیم دخالت دارند و هرکدامشان شمار زیادی ایزد همکار دارد. این امشاسپندان در امور این جهانی بر اساس نیایش و نذر و قربانی به یاری مردمان می آیند. ایزدان رده ای نسبتا پایین تر دارند اما همه آن اختیارات و وظایف امشاسپندان را نیز دارند. واژه [[ایزد]] در اصل به معنی موجودات ستودنی است. ایزدان اگرچه در [[گاهان]] زرتشت جایی ندارند اما در متون زرتشتی پس از زرتشت دوباره ظاهر شده و شکل قدیس می یابند.
=== اسطورههای آفرینش ===
|