خوآن رولفو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: حذف میانویکی موجود در ویکیداده: ۳۶ میانویکی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام =
| تصویر = Rulfo por Lyon.jpg
| توضیح تصویر =
| نام اصلی =
| زمینه فعالیت = [[نویسنده]]، [[عکاس]]
| ملیت = مکزیکی
خط ۲۶:
| همسر =کارلا آنجلینا آپایچیو ریز (۱۹۴۸–۱۹۸۶)
| شریک زندگی =
| فرزندان = کلودیا برنیس رولفو{{•}}
|تحصیلات =
|دانشگاه =
خط ۳۸:
}}
'''
== زندگی ==
''
''رولفو'' در تمام زندگی
در ۱۶ سالگی قصد ثبتنام در [[دانشگاه گوادالاخا]] را داشت که به دلیل [[اعتصاب]] طولانی دانشجویان، موفق به ثبت نام نشد؛ به [[مکزیکوسیتی]] رفت و در همانجا ماندگار شد. پدربزرگش وکیل دعاوی بود و میخواست که ''
در سال ۱۹۴۸ با کارلا آپایچیو ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد. برای گذران زندگی خانوادگی شغلهای گوناگونی داشت: از ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۵ در ادارهٔ مهاجرت، از ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۳ در [[شرکت گودریچ]]، در سالهای ۱۹۵۵ و ۱۹۵۶ در Paoaloapan و از ۱۹۶۲ تا کمی پیش از مرگ، در انستیتوی زبانهای بومی مشغول به کار بود که ارتباطی با نویسندگی نداشت. در سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۲ به عنوان تولیدکنندهٔ تلویزیون و [[فیلمنامهنویس]] توانست هم بنویسد و هم درآمد منظم داشته باشد.<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
در سالهای پایانی زندگی، ''رولفو'' به [[سرطان ریه]] مبتلا شد و در ۷ ژانویه ۱۹۸۶ به علت [[حمله قلبی|حملهٔ قلبی]] درگذشت.
== نویسندگی ==
''
وی بعد از انتشار این دو اثر عملاً داستاننویسی را کنار گذاشت ولی به روشهای دیگری چهرهٔ اصلی جهان ادبی مکزیک باقیماند. ''رولفو'' در سال ۱۹۴۴ مجلهٔ ادبی «[[مجله پان|پان]]'' {{اسپانیایی|Pan}} را پایهگذاری کرد. در سال ۱۹۵۶ شروع به [[فیلمنامه|فیلمنامهنویسی]] برای [[سینما]] و [[تلویزیون]] کرد. با همکاری ''[[کارلوس فوئنتس]]'' و ''[[گابریل گارسیا مارکز]]'' یکی از بهترین فیلمنامههایش را به نام «El Gallodoro» را نوشت که فیلمی از آن در سال ۱۹۶۴ ساخته شد.<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
در دههٔ ۶۰ ''رولفو'' دومین رمانش را به نام «La Cordillera» نوشت ولی بدون اینکه آن را منتشر کند یا به کسی نشان بدهد، از بین برد.<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
گرچه آثار او از نظر کمی مختصر است، هرگز کسی نسبت به کیفیت آنها تردیدی نداشتهاست. رمان «[[پدرو پارامو]]» به چاپ بیستم و نهم رسیده و به هجده زبان ترجمه شدهاست. کتاب مجموعه داستانهای کوتاه او [[دشت سوزان (کتاب)|دشت سوزان]] به چاپ دوازدهم رسیده و به نه زبان ترجمه شدهاست.<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
=== سبک نوشتاری ===
داستانهای ''رولفو'' در روستاهای مکزیک میگذرد و شرح رویدادهایی است از دوران پس از [[انقلاب مکزیک]]. دنیای ''رولفو'' دنیای تراژیک نفرت، خشونت و درماندگی است.<ref>{{پک|گونسالس اچهوریا|۱۳۸۸|ک=داستانهای کوتاه آمریکای لاتین|ص=۲۶۲}}</ref>
زبان ''رولفو'' در داستانهایش [[فولکور]] است و لحن داستان او برای همه لحنی آشنا. او راوی تقابلهای دوگانهاست. آثارش آکندهاند از [[بهشت]] و [[دوزخ]]، [[عشق]] و [[نفرت]] و تاریکی و روشنایی. بیان داستانی او همانند شعر است. او در «[[پدرو پارامو]]» این فرم شعرگونه را رعایت کرده و توانسته در شهر مردگان، زندگی را جاری کند.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۰|ک=پروندهای برای
''رولفو'' به پیروی از [[ناتورالیسم]] فرانسوی، با جریان غالب داستانسرایی [[مکزیک]] مبارزه کرد؛ او تخیل و واقعیت را به هم آمیخت، از جملات کوتاه استفاده و به جای حالت [[خودآگاه|خودآگاهی]]، توجه خود را به رفتار معطوف کرد و از داوری آشکار شخصیتهایی که توصیفشان میکرد خودداری کرد. آثار ''رولفو'' نشان میدهد که تحت تأثیر [[نویسندگان نوردیک]] مثل ''[[کنوت هامسون]]''، ''[[سلما لاگرلوف]]''، ''[[فرانس امیل سیلانپا]]'' {{به فنلاندی|Frans Eemil Sillanpää}} و ''[[هالدور کیلجان لاکسنس]]'' {{ایسلندی|Halldór Laxness}} بودهاست. همچنین در آثار ''رولفو'' ردپایی از ''[[امیلی برونته]]'' و ''[[ویلیام فاکنر]]'' دیده میشود.<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
خصوصیت بارز داستانهای ''رولفو'' رابطهٔ مشکلساز پدر و پسر، [[فلاشبک]] به خشونت، [[وقایعنگاری]] وارونه، تصاویر بهیادماندنی و سنگینی گناه و مرگ است. اغلب [[دیالوگ|دیالوگها]]، مثل [[مونولوگ]] است. شاعر مکزیکی ''[[اوکتاویا پاز]]''، دربارهٔ ''رولفو'' گفتهاست: «تنها رماننویس مکزیکی که به جای تشریح، تصویری از پیرامون فیزیکی به ما میدهد.»<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
=== تأثیرات ===
با وجود حجم کم آثار منتشر شده، برای آثار ''رولفو'' احترام فراوانی قائل شدهاند به طوری که در سال ۱۹۷۰ برندهٔ [[جایزه ادبیات مکزیک|جایزهٔ ادبیات مکزیک]] شد و در سال ۱۹۸۰ به عضویت آکادمی زبان درآمد و در سال ۱۹۸۵ [[اسپانیا]] [[جایزهٔ سروانتس]] را برای دستاوردهای ادبی به او اعطا کرد.<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
''[[انریکه کراز]]'' {{اسپانیایی|Enrique Krauze}} در کتاب خود «مکزیک: زندگینامهٔ قدرت» مینویسد که دانشجویان جوان بسیار متعهد دههٔ ۱۹۶۰ «مبهوت رمز و راز جادویی نوشتههای ''
رمان [[پدرو پارامو]] که پیشگام [[رئالیسم جادویی]] است، در سال ۱۹۵۵ منتشر و با استقبال سردی روبهرو شد و در طول ۴ سال بعد فقط هزار جلد از آن به فروش رفت. این رمان جسورانه ساختار جدیدی را بدعت میگذارد، داستان را ساکنین مردهٔ دهکدهای افسانهای به نام «کومالا» نقل میکنند. رمان بعدها شناخته شد و عمیقاً در [[ادبیات امریکای لاتین]] تأثیر گذاشت.<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
''[[گابریل گارسیا مارکز]]'' جملهای از این کتاب را در «[[صد سال تنهایی]]» خود گنجاند. همچنین «شهر ارواح» ''رولفو'' که ساکنینش اشباحاند، تا اندازهای منبع الهام شهر افسانهای [[ماکوندو|ماکوندوی]] ''مارکز'' شد. ''گابریل گارسیا مارکز'' گفتهاست که بعد از نوشتن چهار کتاب اولش، به عنوان یک رماننویس احساس کرد که متوقف شدهاست و کشف کتاب «[[پدرو پارامو]]» در سال ۱۹۶۱ زندگی او را تغییر داد و مسیر تألیف [[شاهکار|شاهکارش]]، «صد سال تنهایی» را به او نشان داده و هموار کرد. ''مارکز'' دربارهٔ تمام آثار انتشار یافتهٔ ''رولفو'' میگوید: «نوشتههایی که به ۳۰۰ صفحه هم نمیرسند و معتقدم به همان حجم و ماندگاری آثار ''[[سوفوکل]]'' است.»<ref>{{پک|متولی|۱۳۸۵|ک=
== عکاسی ==
''رولفو'' عکاس ماهری بود، گرچه در زمان حیاتش تعداد کمی از عکسهایش منتشر شد. ''[[کارلوس فوئنتس]]'' در سال ۲۰۰۲ کتابی به نام «مکزیک
== آثار ==
خط ۹۴:
== منابع ==
;کتابها:
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =رولفو | نام =
* {{یادکرد کتاب | همان=بله | نام خانوادگی =رولفو | نام =
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =گونسالس اچهوریا | نام =روبرتو | پیوند نویسنده =روبرتو گونسالس اچهوریا | عنوان =داستانهای کوتاه امریکای لاتین | ترجمه =[[عبدالله کوثری]] | پیوند =http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1057234 | سال =۱۳۸۸ | ناشر =[[نشر نی]] | مکان =تهران | شابک =۹۷۸-۹۶۴-۳۱۲-۹۴۹-۱}}
;وبگاهها:
* {{یادکرد وب| عنوان =پروندهای برای
* {{یادکرد وب| نام خانوادگی =متولی | نام =مهرشید | عنوان =
{{مستند کردن|VIAF=9853151}}
{{ترتیبپیشفرض:رولفو،
[[رده:اهالی خالیسکو]]
|