ویلیام جیمز: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
JYBot (بحث | مشارکت‌ها)
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
جز delink, wikify
خط ۱:
[[پرونده:Wm james.jpg|200px|left]]
'''ویلیام جیمز''' (William James، ۱۸۴۲-۱۹۱۰) [[بنیانگذار]] مکتب [[پراگماتیسم]] می‌باشد. وی در زمینه [[روانشناسی]] و [[فلسفه]] مطالعات عمیقی داشته و به عنوان [[پزشک]] نیز به فعالیت مشغول بوده است.
فلسفه پراگماتیسم وی را «[[عملگرایی]]» و یا «[[اصالت دادن به عمل]]» در زبان فارسی ترجمه کرده اند. ولی در یک نگاه اجمالی ویلیام جیمز منشأ حقیقت را در « سودمند بودن» یک امر و یا قضییهقضیه می‌دانست. حقیقت به چیزی اطلاق مشودمی‌شود که «سودمند» و یا «عملی» باشد. چیزی که «سودمند» نیست نمی‌تواند «حقیقت» باشد. به همین منظور طرفداران این مسلک را امروزه «[[عملگرا]]»ها می نامند. در زبان روزمره به چیز و یا کسی که به منافع قابل دسترسی کوشش می‌کند عادتاً «[[پراگماتیست]]» می‌گویند.
 
== اوان زندگی و خانواده ==
ویلیام جیمز در [[نیویورک سیتی]] به دنیا آمد. مادرش مری رابرتسون والش جیمز و پدرش هنری جیمز (بزرگ) عالم روحانی و پیرو [[فلسفه سوئدنبرگ]] <ref>Swedenborg</ref> بود. ویلیام، بزرگترین فرزند از پنج فرزند خانواده به شمار می آمد. یک خواهر و سه برادر داشت. یکی از برادرانش موسوم به [[هنری جیمز]] (کوچک) رمان نویس مشهوری شد. خانواده او خانواده ایخانواده‌ای بااستعداد، استثناییاستثنائی و فعال بودند. ویلیام جیمسجیمز به همراه برادر کوچکتر خود هنری جیمسجیمز موفقیت‌های بسیاری را کسب کردند.
 
ویلیام جیمز در [[نیویورک سیتی]] به دنیا آمد. مادرش مری رابرتسون والش جیمز و پدرش هنری جیمز (بزرگ) عالم روحانی و پیرو [[فلسفه سوئدنبرگ]] <ref>Swedenborg</ref> بود. ویلیام، بزرگترین فرزند از پنج فرزند خانواده به شمار می آمد. یک خواهر و سه برادر داشت. یکی از برادرانش موسوم به [[هنری جیمز]] (کوچک) رمان نویس مشهوری شد. خانواده او خانواده ای بااستعداد، استثنایی و فعال بودند. ویلیام جیمس به همراه برادر کوچکتر خود هنری جیمس موفقیت‌های بسیاری را کسب کردند.
 
== تحصیلات ==
تحصیلات رسمی ویلیام جیمز به طور منظم صورت نگرفت. دانش اندوزیدانش‌اندوزی واقعی او در محیط خانواده آغاز شد زیرا دوستان هوشمند و فاضل پدرش غالباً به خانه آنان می آمدندمی‌آمدند و درباره موضوع‌های گوناگونی بحث و گفتگو می کردندمی‌کردند. ویلیام جیمز در مدارس [[سوئیس]]، [[آلمان]]، [[فرانسه]] و [[انگلستان]] تحصیل کرد و علاقه خاصی به [[علوم طبیعی]] و [[نقاشی]] در او بیدار شد. در سال ۱۸۶۰ آموزش رسمی را برای نقاش شدن آغاز کرد ولی دشواری کار به او فهماند که نقاش شدن کار او نیست. لذا پس از یک سال وارد دانشکده «علوم لارنس» در [[هاروارد]] شد؛ اما در سال ۱۸۶۴ تغییر رشته داد و به دانشکده پزشکی رفت.
 
در مأموریتی به برزیل، دچار بیماری آبله شد و از آن زمان تا اواخر عمرش این بیماری بارها عود کرد. درجه دکترای پزشکی اشپزشکی‌اش را در سال ۱۸۶۹ دریافت کرد و پس از گذراندن یک دوره عود بیماری آبله، کار تدریس در دانشگاه هاروارد را آغاز کرد؛ ابتدا آناتومی و فیزیولوژی، سپس روانشناسی و بالاخره در سال ۱۸۷۹ فلسفه تدریس کرد.
تحصیلات رسمی ویلیام جیمز به طور منظم صورت نگرفت. دانش اندوزی واقعی او در محیط خانواده آغاز شد زیرا دوستان هوشمند و فاضل پدرش غالباً به خانه آنان می آمدند و درباره موضوع‌های گوناگونی بحث و گفتگو می کردند. ویلیام جیمز در مدارس [[سوئیس]]، [[آلمان]]، [[فرانسه]] و [[انگلستان]] تحصیل کرد و علاقه خاصی به [[علوم طبیعی]] و [[نقاشی]] در او بیدار شد. در سال ۱۸۶۰ آموزش رسمی را برای نقاش شدن آغاز کرد ولی دشواری کار به او فهماند که نقاش شدن کار او نیست. لذا پس از یک سال وارد دانشکده «علوم لارنس» در [[هاروارد]] شد؛ اما در سال ۱۸۶۴ تغییر رشته داد و به دانشکده پزشکی رفت.
 
در مأموریتی به برزیل، دچار بیماری آبله شد و از آن زمان تا اواخر عمرش این بیماری بارها عود کرد. درجه دکترای پزشکی اش را در سال ۱۸۶۹ دریافت کرد و پس از گذراندن یک دوره عود بیماری آبله، کار تدریس در دانشگاه هاروارد را آغاز کرد؛ ابتدا آناتومی و فیزیولوژی، سپس روانشناسی و بالاخره در سال ۱۸۷۹ فلسفه تدریس کرد.
 
== کانون تفکر ==
هنگامی که در سال ۱۸۷۸ ازدواج کرد، به نظر می رسیدمی‌رسید که تندرستی و روحیه فعال خود را نه تنها حفظ کرده، بلکه سالم ترسالم‌تر و فعال ترفعال‌تر شده است. او تدریس کرد، به شاگردانش دانش آموخت، سفرها کرد، به شهرت و آوازه رسید، و انگیزش فکری عظیمی را در محفلی از دوستان و همکاران برجسته و فاضل خود پدید آورد و نیز از محضر آنان نیز بهره‌ها برد. فیلسوف بزرگ عصر و زمانه‌اش بود. وی فلسفه پراگماتیسم را که از سوی همشهری آمریکایی‌اش [[چارلز ساندرز پیرس]] باب شده بود، پذیرا شد و آن را بسط و توسعه داد. در واقع ویلیام جیمز بنیانگذار مکتب پراگماتیسم می‌باشد.
 
پذیرش کثرت، سیلان و صیرورت و نامتعین بودن همه چیزها و یک دیدگاه واقع بینانهواقع‌بینانه و مبتنی بر عقل موجود - نسبت به همه جنبه‌های تجربه بشری - در کانون تفکر او قرار دارد. اما این هرگز موجب نمی شودنمی‌شود که فلسفه وی یکنواخت و دنیوی شود. او معتقد بود که اگر فکر و اندیشه ایاندیشه‌ای مؤثر واقع شود، از نوع فکر و اندیشه واقعی است؛ و مادامی که سبب ساز دگرگونی در زندگی شود، پرمعنا و ارزشمند خواهد بود. از نگاه او، حقیقت یک امر مطلق ثابت و تغییر ناپذیر نیست بلکه در اثر فعالیت انسان ابداع یا ایجاد می شودمی‌شود. علاوه بر آن، بین حقیقت و خیر پیوندی تنگاتنگ وجود دارد: آنچه حقیقت است تبدیل به خیر می شودمی‌شود.
هنگامی که در سال ۱۸۷۸ ازدواج کرد، به نظر می رسید که تندرستی و روحیه فعال خود را نه تنها حفظ کرده، بلکه سالم تر و فعال تر شده است. او تدریس کرد، به شاگردانش دانش آموخت، سفرها کرد، به شهرت و آوازه رسید، و انگیزش فکری عظیمی را در محفلی از دوستان و همکاران برجسته و فاضل خود پدید آورد و نیز از محضر آنان نیز بهره‌ها برد.
فیلسوف بزرگ عصر و زمانه اش بود. وی فلسفه پراگماتیسم را که از سوی همشهری امریکایی اش [[چارلز ساندرز پیرس]] باب شده بود، پذیرا شد و آن را بسط و توسعه داد. در واقع ویلیام جیمز بنیانگذار مکتب پراگماتیسم می باشد.
 
پذیرش کثرت، سیلان و صیرورت و نامتعین بودن همه چیزها و یک دیدگاه واقع بینانه و مبتنی بر عقل موجود - نسبت به همه جنبه‌های تجربه بشری - در کانون تفکر او قرار دارد. اما این هرگز موجب نمی شود که فلسفه وی یکنواخت و دنیوی شود. او معتقد بود که اگر فکر و اندیشه ای مؤثر واقع شود، از نوع فکر و اندیشه واقعی است؛ و مادامی که سبب ساز دگرگونی در زندگی شود، پرمعنا و ارزشمند خواهد بود. از نگاه او، حقیقت یک امر مطلق ثابت و تغییر ناپذیر نیست بلکه در اثر فعالیت انسان ابداع یا ایجاد می شود. علاوه بر آن، بین حقیقت و خیر پیوندی تنگاتنگ وجود دارد: آنچه حقیقت است تبدیل به خیر می شود.
 
دغدغه نهایی او یک امر اخلاقی است. او می خواهدمی‌خواهد روشی فلسفی را برای زندگی و نیز انسانهاانسان‌ها ارائه دهد. شیوه زنده و با روح کلام و نوشتارش، وی را در نزدهمگاننزد همگان محبوب کرد.
 
== آثار ==
سطر ۲۹ ⟵ ۲۵:
== درگذشت ==
[[پرونده:William James House, Cambridge MA.JPG|بندانگشتی|منزل ویلیام جیمز]]
در سال ۱۸۹۹ که ویلیام جیمز سرگرم بالا رفتن از کوهی در نزدیکی خانه اشخانه‌اش در [[نیوهمپشایر]] بود، راه بازگشت خود را گم کرد. تلاش شدید او برای یافتن راه بازگشت از کوه مزبور، موجب تشدید ناراحتی قلبی اشقلبی‌اش شد. در طول دو سال آینده، تقریباً زمین گیرزمین‌گیر بود. اما به ناگهان و در کمال حیرت، بهبود یافت و توانست به هاروارد برگردد و شغل پرمشغله تدریس را از سر گیرد.
 
در سال ۱۹۰۷ بازنشسته شد و در ۱۹۰۹ کتاب "''یک جهان کثرت گرا" کثرت‌گرا''<ref>A pluralistic universe</ref> را انتشار داد؛ وی در این اثر به طرز درخشانی به آثار [[هگل]]، [[فخنر]] <ref>Fechner</ref> و [[برگسون]] پرداخته است. پس از چند ماه، ناراحتی قلبی او دوباره بروز کرد و در ۲۶ اوت ۱۹۱۰ در خانه اش، واقع در نیوهمپشایر، درگذشت.
 
== پی نوشت ==