گیوک خان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Addbot (بحث | مشارکت‌ها)
جز Bot: Migrating 27 interwiki links, now provided by Wikidata on d:q7520 (translate me)
خط ۲۱:
منکو تنکری کو چنداکورالغ اولوس ننگ تالوی نونک خان یرلغمز
 
این مثالیست بنزدیک [[پاپ|پاپاء کلان]] فرستاده شدشد، بداند و معلوم کند ما نبشت دو زفان. ولایتهاء ''کرل'' کنکاکنکاش ش کردستکردست، اوتک ایلی بندگی فرستاده از ایلچیان شما شنوده آمد. و اگر سخن خویش برسیدبرسید، توکیتو، کی پاپاء کلانکلان، با کرل لان''کرل‌لان''، جمله بنفسبنفسِ خویش بخدمت ما بیائیدبیائید؛ هر فرمان [[یاسا|یاساء]] کی باشد آن وقت بشنوانیم.
 
دیگر گفته‌اید کی مرا در شیلم درآی نیکو باشدباشد، خویشتن مرا دانا کردیکردی، اوتک فرستادیفرستادی؛ این اوتک ترا معلوم نکردیم.
 
دیگر سخن فرستادی «ولایتهای مجار و کرستان را جمله گرفتیت مرا عجب می‌آید ایشان را گناه چیست ما را بگوید» این سخن ترا هم معلوم نکردیم - فرمان خدای را چنگیز خان و قاآن هر ئو شنوانیدن را فرستاد - فرمان
دیگر سخن فرستادی «ولایتهای مجار و کرستان را جمله گرفتیت مرا عجب می‌آید ایشان را گناه چیست ما را بگوید» این سخن ترا هم معلوم نکردیم. فرمان خدای را چنگیز خان و قاآن هر دو شنوانیدن را فرستاد. فرمان خدای را اعتماد نکرده‌اند هم چنان که سخون تو ایشان نیز دل کلان داشته‌اند، گردن کشی کرده‌اند، رسولان ایلچیان ما را کشتند؛ آن ولایتها مردمان را خدای قدیم کوشت و نیست گردانید. جز از فرمان خدای کسی از قوت خویش چگونه کوشید، چگونه گیرد؛ مگر تو همچنان میگوئی که من ترسایم خدای را می‌پرستم زاری می‌کنم می‌یابم. تو چه دانی که خدای که را می‌آمورزد، در حق که مرحمت می‌فرماید. تو چگونه دانی که همچنان سخن می‌گوئی. بقوت خدای آفتاب بر آمدن و تا فرو رفتن جمله ولایتها را ما را مسلم کرد است می‌داریم. جز از فرمان خدای کسی چگونه تواند کرد.
خدای را اعتماد نکرده‌اند هم چنان که سخون توایشان نیز دل کلان داشته‌اند – گردن کشی کرده‌اند – رسولان
 
ایلچیان ما را کشتند – آن ولایتها مردمان را خدای قدیم کوشت و نیست گردانید – جز از فرمان خدای کسی از
 
قوت خویش چگونه کوشید چگونه گیرد – مگر تو همچنان میگوئی که من ترسایم خدای را می‌پرستم زاری می‌کنم می‌یابم – تو چه دانی که خدای که را می‌آمورزد، در حق که مرحمت می‌فرماید – تو چگونه دانی که همچنان سخن می‌گوئی - بقوت خدای آفتاب بر آمدن و تا فرو رفتن جمله ولایتها را ما را مسلم کرد است می‌داریم - جز از فرمان خدای کسی چگونه تواند کرد – اکنون شما بدل راستی بگوئید کی ایل شویم کوچ دهیم - تو بنفس خویش بر سر کرل لان همه جمله یک جای بخدمت و بندگی ما بیائید - ایلی شما را آنوقت معلوم کنیم و اگر فرمان خدای نگیرید و فرمان ما را دیگر کند شما را ما یاغی دانیم همچنان شما را معلوم می‌گردانیم و اگر دیگر کند آنرا ما می‌دانیم خدای داند - فی اواخر جمادی الاخر سنه اربعه اربعین و سته میه ۶۴۴
 
 
اکنون شما بدل راستی بگوئید کی ایل شویم کوچ دهیم. تو بنفس خویش بر سرِ ''کرل‌لان'' همه جمله یک جای بخدمت و بندگی ما بیائید؛ ایلیِ شما را آنوقت معلوم کنیم و اگر فرمان خدای نگیرید و فرمان ما را دیگر کند شما را ما یاغی دانیم، همچنان شما را معلوم می‌گردانیم و اگر دیگر کند آنرا ما می‌دانیم خدای داند.
 
 
 
 
فی اواخر جمادی الاخر سنه اربعه اربعین و سته میه ۶۴۴
}}
 
سطر ۴۵ ⟵ ۵۳:
پیغام ایلی (بیعت) و بندگی شما بتوسط نمایندگانتان در مجلس شاهان شنیده شد.
 
هنگامی که این پیغام ما رسید خود تو پاپ بزرگ شخصاً باتفاق همه شاهان اروپائی به خدمت ما بیائید. آنگاه تمام فرامین (یا سایاسا) را به شما توجیه می‌کنیم.
 
دیگر گفته‌اید که تعمید برای من آینده نیکی خواهد آورد این مطلب را فهمیدیم.