صادقی بیگ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
درخواست برای حذف زمان‌دار. (توینکل)
دهخدا در مالکیت عمومی است. کاپی از آن مانعی ندارد. منبع هم ته مقاله هست. ولی چشم درست می کنم.، ابرابزار
خط ۱:
{{حذف زمان‌دار/پیغام
|اهمیت= کپی‌کاری‌ها را بزدایید و منبع برخط دهید
|timestamp = 20130506023704۲۰۱۳۰۵۰۶۰۲۳۷۰۴}}
}}
'''صادق یا صادقی بیگ افشار گیلانی''' نقاش، خطاط، شاعر متخلص به صادقی و کتابدار [[شاه عباس]] بود.
 
او از بزرگان ایل ترک خدابنده لوی ترک قزلباش بود که در [[گیلان]] سکنی گزیده بود. او در نظم و نثر فارسی و ترکی جغتایی مهارت داشت.
 
او از نقاشهای مشهور زمان خود بود و تذکره‌ای از وی در باره مشاهیر زمان خود بر جای مانده است که در تبریز منتشر شده است.<ref>http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-2e7169cd3e124ad3b6a648dff6ca3ae2-fa.html</ref>
وی تذکره‌ای در احوال معاصرین خویش به ترکی نوشته است و چون در خطو نقاشی مهارتی داشت در «کتابخانهٔ دیوانی» ملازم بود.(تذکرهٔ وی به مجمع الخواص موسوم است و آقای دکتر خیام پور معلم دانشگاه تبریز آن را به فارسی ترجمه کرده و با اصل ترکی بسال ۱۳۲۷ هَ. ش. در یک جلد بطبع رسانیده است. مترجم دربارهٔ مؤلف آرد که: مؤلف کتاب «دانشمندان آذربایجان» گوید: صادقی افشار، صادق بیگ از اعاظم ایل خدابنده لو و از رجال دورهٔ شاه عباس کبیر است. این ایل در آغاز ظهور شاه اسماعیل اول به میل خویش از دیار شام به ایران آمد و در عراق و آذربایجان سکونت جست. صادقی بسال ۹۴۰ هَ. ق. در تبریز در محلهٔ ورجو (ویجویه) تولد یافت و بیست ساله بود که پدر وی به قتل رسید و صادقی مدتی را با امیرخان موصلوی و بدرخان و اسکندرخان افشار بسربرد، و در عهد شاه اسماعیل ثانی به کتابخانهٔ دولتی درآمد، و از طرف شاه عباس کبیر به منصب کتابداری سرفراز گردید. صادقی در نظم و نثر پارسی و ترکی شاعر ومنشی بود و در هر دو زبان سلیس و روان می‌نوشت. و ازآغاز عمر به صنایع نقاشی و طراحی رغبت داشت و نقاشی را نزد استاد معروف مظفرعلی نقاش (خواهرزادهٔ بهزاد) پسر مولانا حیدرعلی فراگرفت و از نقاشان بی نظیر عصرخود گردید. نقاشیهای او معروف است. میرزا طاهر نصرآبادی از ملا غروری شاعر آرد که: من قصیده‌ای در مدح صادقی گفتم و در قهوه خانه‌ای بر وی خواندم، هنوز قصیده به آخر نرسیده بود که مسودهٔ آن را از من گرفت و گفت بیش از این تاب شنیدن ندارم، سپس برخاسته لحظه‌ای بعد بیامد و پنج تومان به دستاری بسته با دو صفحهٔ کاغذ که خود از سیاه قلم طرحی کرده بود به من داد و گفت تجار هر صفحهٔ کار مرا به سه تومان می‌خرند که به هندوستان برند، مبادا ارزان بفروشی، و عذر بسیار خواست و برفت. در یک مجموعه از مجامیع کتابخانهٔ مدرسهٔ شرقی لنین گراد تصویری از صادقی موجود است، و در زیر آن این عبارت نوشته شده: «شبیه مرحوم مغفور تیمورخان ترکمان، در سنهٔ ۱۰۲ (؟) [بایستی هزار و دو یا هزار و بیست باشد] مرحوم صادقی بیگ افشار ساخته بود. بنده ٔکمینه معین مصوّر در سنهٔ ۱۰۹۵ به اتمام رسانید».
 
== آثار ==
سطر ۱۵ ⟵ ۱۴:
 
== منابع ==
{{پانویس}}
http://www.rasekhoon.net/mashahir/show-905053.aspx
* http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-2e7169cd3e124ad3b6a648dff6ca3ae2-fa.html
*