آندری پلاتونوف: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
درخواست برای حذف زماندار. (توینکل) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳:
|timestamp = 20130521081859
}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=مه|روز=۳۱|سال=۲۰۱۳|چند = ۲}}
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه =
سطر ۷۲ ⟵ ۷۵:
}}
'''
وی یک سوسیالیست بود ولی در ۹ داستان خود کوشید که نشان دهد نظام شوروی از هدفهای اصلی (شعارهای انقلاب اکتبر ۱۹۱۷) دور شده و دارد انگیزه پیشرفت، تلاش و حتی وطندوستی را از مردم میگیرد و مثال آوردهاست که روسها که به سختکاری معروفیت جهانی داشتند در نظام جاری، تنبل شدهاند و تنها برای نشان دادن خود، سر کار حاضر میشوند که حقوق بگیرند.▼
== زندگینامه ==
آندری پلاتونوویچ کلیمنتوف که از نام مستعار آندری پلاتونوف برای انتشار آثارش استفاده می کرد، در ۲۸ اوت سال ۱۸۹۹ در [[وورونژ]] به دنیا آمد.
پلاتونوف که در زمان انقلاب ۱۹۱۷ خیلی جوان بود، از سال ۱۹۲۰ به نوشتن روی آورد و به عنوان نویسندهای پرکار و جدی مجموعه ای از اشعار، چندین داستان، و صدها مقاله نوشت. این مقاله ها درباره ادبیات، هنر، زندگی فرهنگی، علوم، فلسفه، دین، آموزش، سیاست و جنگ داخلی، اقتصاد و روابط خارجی نوشته شده است.او سال ۱۹۲۰ نخستین کنگره نویسندگان پرولتر را در مسکو به راه انداخت و به حزب کمونیست ملحق شد. از آن جا که تصور بر آن بود که آن زمان پرداختن به ادبیات ضرورت ندارد او به عنوان مهندس به سازندگی کشورش پرداخت، اما سال ۱۹۲۵ نخستین کتابش را درباره «شورش دریای سیاه» منتشر کرد که از انتشارات رسمی حزب کمونیست بود. او سال بعد به نویسندگی بازگشت و به عنوان نویسنده حرفهای شروع به کار کرد و برای مجله ها به نوشتن داستان پرداخت. دو رمان اصلی او همین زمان یعنی بین سال های ۱۹۲۶ و ۱۹۳۰ نوشته شد اما این دو رمان به دلیل نگاه انتقادی به شرایط موجود منتشر نشد. استالین نسبت به او نظر خوشی نداشت و او را دیوانه می خواند و سرانجام پسر ۱۵ ساله اش را به جرم تروریست بودن دستگیر کرد و به اردوگاه کار اجباری فرستاد. هر چند پلاتونوف تا زمان مرگش شناخته نشد، اما آثارش که در دهه ۶۰ شروع به انتشار کرد، بر نویسندگان بعدی به شدت تاثیر گذاشت و به همین دلیل او را جورج اورول روسیه خوانده اند و آثارش را ادامه کار نویسندگان کلاسیک روسیه به ویژه داستایوسکی می دانند. در کارنامه او ۲۰ کتاب جای دارد که شامل رمان، رمان کوتاه، یک رمان ناتمام به نام «مسکوی شاد» و چند نمایشنامه ویک فیلمنامه به نام پدر-مادر است.
[[پرونده:Andrei Platonov's grave, Moscow Armenian cemetery.jpg|بندانگشتی|170px|آرامگاه آندری پلاتونوف]]
▲وی یک سوسیالیست بود ولی در ۹ داستان خود کوشید که نشان دهد نظام شوروی از هدفهای اصلی (شعارهای انقلاب اکتبر ۱۹۱۷) دور شده و دارد انگیزه پیشرفت، تلاش و حتی وطندوستی را از مردم میگیرد و مثال آوردهاست که روسها که به سختکاری معروفیت جهانی داشتند در نظام جاری، تنبل شدهاند و تنها برای نشان دادن خود، سر کار حاضر میشوند که حقوق بگیرند.
'''پلاتونوف''' به زبان داستان، با کالکتیویزیشن و انتخاب مدیر کارگاه با رای کارکنان مخالفت کرده و پیشنهاد کردهاست که به جای دولت، ابزار تولید (کارخانه و مزرعه) به اجارهٔ کنندگان کار و یا تعاونیها داده شود تا در سود و زیان شریک باشند و در نتیجه تلاش کنند. وی نوشتهاست که اگر بدون تعیین «پیش شرط»، انتخاب مدیر کارگاه را به کارکنان بسپارند، آنان آسانگیرترها را انتخاب میکنند که نتیجهاش رکود، عقب ماندگی و زیاندهی است. در آن زمان، پلاتونوف را به عنوان یک «ضد انقلاب» به استالین معرفی کرده بودند و به همین جهت، تا استالین زنده بود اجازه انتشار به کتابهای او داده نشد که امروزه خواننده بسیار دارند و او را به صورت یک فرضیه پرداز درآوردهاند. تحولات چند دهه اخیر درستی نظرات پلاتونوف را ثابت کردهاست ولی در آن زمان گوش شنوا نبود.
وی از منتقدان حکومت استالین بود و در آثارش اگزیستانسیالیسم را پیش بینی می کرد. او که یک کمونیست بود در دوره حیاتش با ممنوع شدن آثارش روبه رو بود و رمان های مشهورش «بنیاد رقابت» و «چونگور» بعدها منتشر شدند.
وی در ۵ ژانویه ۱۹۵۱ در سن ۵۲ سالگی درگذشت.
سطر ۸۷ ⟵ ۱۰۲:
* http://en.wikipedia.org/wiki/Andrei_Platonov
* [http://ru.wikipedia.org/wiki/%D0%9F%D0%BB%D0%B0%D1%82%D0%BE%D0%BD%D0%BE%D0%B2,_%D0%90%D0%BD%D0%B4%D1%80%D0%B5%D0%B9_%D0%9F%D0%BB%D0%B0%D1%82%D0%BE%D0%BD%D0%BE%D0%B2%D0%B8%D1%87 ویکیپدیای روسی]
* [http://www.ibna.ir/vdcaw0n6i49nym1.k5k4.html خبرگزاری کتاب ايران (IBNA) - صفحه امروز؛ 28 آگوست]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۵۱ (میلادی)]]
|