لبخندهای یک شب تابستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹:
بین دو ازدواج خود، فردریک روابط عاشقانه ای با یک بازیگر سرشناس وزیبا به نام دزیره آرمفلد داشته، اما دزیره با او قطع رابطه می کند. دزیره در حال حاضر یک پسر جوان به نام فردریک دارد که در مدت کوتاهی پس از قطع رابطه خود با فردریک اگرمان متولد شده است. (که هرگز به طور مستقیم نگفته ، اما اشاره کرده که فردریک آرمفلد کوچک پسر فردریک اگرمان است.) دزیره در حال حاضر با یک افسر ارتش، کنت کارل- مگنوس مالکوم، رابطه دارد . همسر این کنت، شارلوت، دوست قدیمی آن اگرمان است.
 
یک شب فردریک به دیدن دزیره می رود تا با او از مشکلات زناشویی خود درد دل کند و از او کمک بخواهد. به یک گودالاو در خارج از خانه دزیرهدزیرهبه یک گودال می افتد و دزیره لباس شب کنت را به او می پوشاند. در همین حین کنت خشن و حسود می رسد و به فردریک دستور می دهد تا آنجا را ترک کند. پس از آنکه فردریک می رود، کنت و دزیره مشاجره می کنند و تصمیم میگیرند تا دوستانه از هم جدا شوند. وقتی کنت به خانه برمیگردد، برای شارلوت ماجرا رابازگو کرده و از او می خواهد به آن اگرمان در مورد خیانت فردریک بگوید (هر چند در واقع هیچ خیانتی رخ نداده است). هنگامی که شارلوت آن را می بیند، اعتراف می کند که کنت را دوست دارد به رغم همه چیز و حاضر است هر کاری بکند تا کنت نیز او را دوست بدارد.
 
برای حل این مشکلات، دزیره از مادرش می خواهد تا همۀ این افراد را به خانۀ ییلاقی اش برای یک میهمانی تابستانی دعوت کند و به طور موقت او و شارلوت با همدست می شوند. هنریک و آن، به طور غیر منتظره خود را با هم در یک تخت پیدا می کنند، به وصال عشق هم می رسند و با کمک از پترا و معشوق جدیدش فرید ، فرار می کنند تا با هم ازدواج کنند. پس از آن شارلوت در کلاه فرنگی باغ به فردریک می پیوندد. کنت از دیدن همسرش با فردریک، بر آشفته می شود و فردریک را به [[رولت روسی]] می خواند. فردریک می بازد اما کنت هفت تیررا با دوده پر کرده بنابراین هیچ کس آسیب نمی بیند. کنت به همسرش می پیوندد، احساساتش نسبت به اوبا حسادت برانگیخته می شود. دزیره فردریک را تسلی می دهد و او از دزیره می خواهد تا او را ترک نکند. به نظر می رسد که معمای چهار زوج دلباخته در طول شب به خوبی و خوشی حل و فصل می گردد.