مهدی میراشرافی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: مرتبسازی ردهها؛ زیباسازی |
Sobhan2012 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۷:
با وقوع [[انقلاب ایران (۱۳۵۷)|انقلاب اسلامی ایران]]، به حکم [[دادگاه انقلاب]] اصفهان، او به همراه پسرش کیوان، محاکمه و محکوم به اعدام شد. پسرش پیش از اعدام دست به خودکشی زد که با رساندن به موقع او به بیمارستان، زنده ماند تا حکم اعدام درباره اش اجرا شود. <ref>[21]. سینائی، وحید؛ پیشین، ص508.</ref>
==بعد از انقلاب==
پس از پیروزی انقلاب میراشرافی و پسرش دستگیر و اموال شان مصادره گردید و با تعهد آزاد شدند. میراشرافی حاضر به ترک وطن نشد و چون سابقه دوستی با امام داشت به قم رفت.
در یکی از شب های اقامت در قم عده زیادی از افراد مسلح که از لهجه شان معلوم بود اصفهانی هستند؛ با حکم فتحالله امید نجفآبادی او را دستگیر کرده و به اصفهان بردند.
با دستگیری وی امام خمینی از طریق آقایان قدوسی و محمد مومن خواستار آزادی او شد. حضرت امام نامه ای خطاب به فتحالله امید نجفآبادی نوشته و مانع از اجرای حکم اعدام می شود.
اما فتحالله امید نجفآبادی حکم را اجرا می کند.
جنازه وی را به قم آورده و آیت الله پسندیده بر آن نماز گزارد و در قبرستان ابوحسین به خاک سپرده شد.<ref>{{یادکرد |کتاب = دُردو دَرد(خاطرات سید رضا میرمحمد صادقی) |نویسنده = رضا مختاری اصفهانی |فصل = ششم |صفحه = 169| ناشر = مرکز اسناد انقلاب اسلامی| چاپ = | سال = 1390 |شابک = 978-964-419-527-3}}</ref>
== پانویس ==
{{پانویس}}
|