عالم ذر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹:
به این دلیل که در این آیه سخن از ذریه که به معنی فرزندان خردسال است به میان آمده، این آیه را ذر نامیده‌اند و به خاطر کلمه اَلَست به پیمان الست معروف شده است.<ref>منشور جاوید، جعفر سبحانی، چاپ فرهنگ، اصفهان، ج ۲، ص ۶۳</ref>
 
==دیدگاه‌مختلف در رابطه با عالم ذر==
' از بررسی مطالب مختلف عرضه شده از طرف علما ودانشمندان قرانی ااين طور استنباط میگردد که روح ابناء بشر در یک لحظه آفریده شده و پس از پیمان سپاری به در درگاه الهی در عالم ذر به انتظار فرمان الهی بوده تا به نوبت و به اذن الهی در کالبد انسانی حلول نماید،در ایام حضور درعالم ذر مخیر به انتخاب روش زندگی و بندگی بوده وبه تناسب دستیابی به مدارج عرفانی در آن عالم این حق را خواهد ياقت تا به اذن الهی در کالبدی متناسب با مدارج اکتسابی در آن عالم در عالم حاضر حضور یيا بند؛در حقیقت انتخاب کالبد دنیوی انتخابی است که روح به تناسب بضاعت خود از تعالیم عالم ذر توفیق آن را کسب مینماید؛واین آیه قرانی و روایت مطروحه دلیلی دیگر است برقدرت اختیار وانتخاب إنسان در این عالم.
برخی را نظر بر اینست که حقیقت وجود ابناء بشر در بدو خلق پیش از خلقت جسمانی از درگاه الهی پیمان فرمانبری سپرده اند و سپس از همان آن با اراده بسیط خود سرنوشت خود در توجه به حق یا اعراض از آن را بطور نسبی و اجمالی تعیین کرده اند و تعیین کامل آن در عالم دنیاست. این تعیین تکلیف برای همه موجودات به فراخور استعدادشان محرز است.{{مدرک}}
برخی از دانشمندان، این گونه بیان میدارند که:
{{نقل قول| خداوند در طول زندگی دنیایی آثار صنع و نشانه‌های یگانگی خود را به انسان نشان می‌دهد و آنان را بر این امر گواه می‌‌گیرد. گویا می‌فرماید: «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ» و انسانها با زبان حال پاسخ می­دهند: «بَلی شَهِدْنا». پس در اینجا پیمان تکوینی است و سخن گفتن مانند خبر دادن رنگ رخساره از وضعیت درونی شخص است.<ref>کنز الدقایق، میرزا محمد مشهدی، تحقیق مجتبی عراقی، چاپ اول، ج۳، ص۷۴۲؛ المیزان، ج۸، ص۳۱۰</ref>}}
 
[[امام جعفر صادق|جعفر بن محمد علیه السلام]] امام ششم [[شیعه|شیعیان]] نیز در این رابطه گفته است:{{نقل قول|فطرت الله اسلام است که خداوند هنگام پیمان گرفتن آنان را بر فطرت توحید آفرید و فرمود: آیا پروردگار شما نیستم؟ در آنجا کافر و مؤمن حضور داشت.<ref> ابن سنان از جعفر صادق از فطرة لله پرسید. صادق گفت: « هِیَ الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِینَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی التَّوْحِیدِ فَقَالَ: «أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ» وَ فِیهِ الْمُؤْمِنُ وَ الْکَافِرُ؛ فطرت الله اسلام است که خداوند هنگام پیمان گرفتن آنان را بر فطرت توحید آفرید و فرمود: آیا پروردگار شما نیستم؟ در آنجا کافر و مؤمن حضور داشت.» البرهان، ج۳، ص۲۳۶</ref>}}
 
بنا بر این بیان، مراد از عالم ذر همان فطرت انسانی است. انسانهای بدوی و متکامل در این احساس مشترکند که همه بنده و خداوند پروردگار آنها است و انسانها هرگز از این پیمان و شناخت غافل نبوده و نیستند.<ref>المیزان، ج۸، ص۳۰۸- فطرت، مرتضی مطهری، چاپ دوم، انتشارات صدرا، ص۱۸۱-تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۵۵</ref>
 
برخی دیگر از دانشمندان همچون [[علامه سید محمد حسین طباطبایی]] نظریه خویش را این گونه بیان می‌کند:{{نقل قول| «عالم «ذر» روح این عالم است که آن را «عالَم غیب» نیز می‌گویند. توضیح اینکه هر موجودی دو وجه (صورت و جنبه) دارد: وجهی به سوی خدا که زمان و تدریج در آن راه ندارد و وجهی به سوی دیگر که در آن تدریج و زمان راه دارد. خداوند متعال می‌فرماید: «إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون» «وقتی بخواهد چیزی را ایجاد کند، به آن می‌گوید: موجود شو! بی‌درنگ به وجود می‌آید.»، «کُن» هم امر (دستور) است و هم مخاطب درست کن. پس کلمه «کُن» از طرفی وجود شیء و از طرفی ایجاد شیء است و این موجود منبسط یک وجه‌ الی‌الله دارد که عالم ذرّ است و همان موجود یک وجه دیگر دارد که همین دنیای ظاهر است. بنابراین، عالم ذرّ این عالم مسلوب نیست.»<ref>در محضر علامه طباطبایی، محمد حسین رخ شاد، چاپ اول، نهاوندی، ص۴۲و-۴۳-کنز الدقایق، ج۳، ص۷۴۲</ref>
 
==مفاد این پیمان==