سرایندگان ایرانی در شبه‌قاره هند: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
دانیل (بحث | مشارکت‌ها)
جز روبات: جایگزین کردن خودکار متن (-چامه +شعر)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳:
یکی، عواملی که به خارج [[ایران]] تعلق دارد و توجه مردم ایران را به شبه قاره جلب کرده است، مانند: فراوانیِ نعمت‌های متنوع و تسهیلات مناسب بازرگانی و انگیزه‌های گسترش دین اسلام و صوفی‌گری اسلامی و روش هنرپروری فرمانروایان و شاهان شبه قاره و جاذبة خدمت گذاری و یافتن مناصب و مقامات عالی در دولت‌ها و دربارهای آنان و جزاینها.
 
دوم، عواملی که متعلق به درون ایران بوده و مردم ایران تحت تأثیر آنها خود را به ترک وطن ناگزیر می‌‌یافتند، مانند: خرابیِ اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره‌های گوناگون بویژه در نتیجة حملات مغول, و سخت گیری‌های برخی از فرمانروایان و حکام محلی و تا حدی نیز بی توجهیِ شاهان صفوی به شعر و ادب سنتی که در روزگار پیش از آنان در ایران مرسوم بوده و تعصب سرسخت مذهبیِ بعضی از پدشاهان [[سلجوقی]] و [[صفوی]] و ... .
 
در نتیجة این عوامل، تعدادی از مردمان ایران در زمان‌های مختلف از سراسر کشور ایران به شبه قاره متوجه شدند. اکثر شعرا و فضلای ایرانی در دورة تیموریان یا [[امپراتوری مغولی هند]] به شبه قاره وارد شدند و در مراکز مختلف سیاسی و علمیِ آن دوره - چنانچه [[احمدنگر]], [[برهانپور]], [[بنگاله]], [[بیجاپور]], [[دکن]], [[دهلی]], [[سند]] و [[کشمیر]] و [[گولکنده]] و ... سکونت ورزیدند و از هنر و علم و فضل خود , اهالی آن جاها را مستفیض و بهره ور کردند.
 
چنان که اشاره شد , مردم ایران از هر نقطة کشور , همت خود را بر مسافرت به شبه قاره گماشتند. اینک بعضی از شهرهای ایران که بیشتر مبداء مهاجرت قرار گرفتند , و برخی از معاریف شعرای آنها را به عنوان نمونه در زیر خلاصه می‌کنیم:
 
*[[اردبیل]]: بزمی اردبیلی, رابطه اردبیلی, عیشی اردبیلی, محوی اردبیلی و ...
*[[استرآباد]]: ابوالقاسم استرآبادی, تسلی استرآبادی, روغنی استرآبادی, فزونی استرآبادی و ...
*[[اصفهان]]:احمد اصفهانی, افسر اصفهانی, اکسیر اصفهانی, الهام اصفهانی, امان اصفهانی و...
*[[بروجرد]]: صبحی بروجردی , صیقلی بروجردی , مرشد بروجردی , یتیم بروجردی و ...
*[[تبریز]]: اسد تبریزی , اسماعیل تبریزی , برهان تبریزی , جواهر تبریزی و ...
*[[تهران]]: آصفجاه تهرانی, سلیم تهرانی , سلیمان تهرانی , شاپور تهرانی , شریف تهرانی و ...
*[[خراسان]]: اشرف خراسانی، اکبر خراسانی , الفت خراسانی , تسلیم خراسانی و ...
*[[خوانسار]]: تاجری خوانساری , لطفی خوانساری , وصلی خوانساری و ...
*[[ری]]: احمد رازی , اسیری رازی , امین رازی , ختمی رازی , رهائی رازی و ...
*[[ساوه]]: الفتی ساوجی, پیروی ساوجی, شوقی ساوجی, صرفی ساوجی, طریقی ساوجی و ...
*[[سبزوار]]: زینتی سبزواری , شهاب سبزواری , کیفی سبزواری , لوائی سبزواری و ...
*[[شوشتر]]: خلقی شوشتری , رمزی شوشتری , شریف شوشتری , عزلتی شوشتری , محققی شوشتری و ...
*[[شیراز]]: اسیری شیرازی , الهی شیرازی , امی شیرازی , باقر شیرازی , تجلی شیرازی و ...
*[[اراک]] (عراق): اسکند عراقی, الفتی عراقی, شمس دده عراقی , نصیری عراقی , نسبتی عراقی و ...
*[[قزوین]]: ادهم قزوینی , اسد قزوینی , باقی قزوینی , جاوید قزوینی , جعفر قزوینی و ...
*[[قم]]: آصف قمی , اشکی قمی , ایمن قمی , بهاری قمی , تعظیم قمی , شهیدی قمی و ...
*[[کاشان]]: افسر کاشانی , امین کاشانی , باقر کاشانی , بهاری کاشانی , تشبیهی کاشانی و ...
*[[کرمان]]: امانی کرمانی , پیامی کرمانی , صدای کرمانی , هاشمی کرمانی و ...
*[[گیلان]]: تجلی گیلانی, حیاتی گیلانی, سعیدای گیلانی, عشرتی گیلانی, فاتح گیلانی و ...
*[[لاهیجان]]: افضل لاهیجانی , رافع لاهیجانی , فایق لاهیجانی , فغفور لاهیجانی و ...
*[[مازندران]]: آشوب مازندرانی , اشرف مازندرانی , برهان مازندرانی , حسین مازندرانی و ...
*[[مشهد]]: آگاه مشهدی , ارسلان مشهدی, الفتی مشهدی, امینی مشهدی, باقر مشهدی و ...
*[[نیشاپور]]: برهان نیشاپوری , تقی نیشاپوری , جلال نیشاپوری , رهی نیشاپوری و ...
*[[هرات]]: آنی هروی , آهی هروی , امینی هروی , جعفر هروی , انسی شاملو هروی و ...
*[[همدان]]: اصدق همدانی , الهی همدانی , امید همدانی , بهرامی همدانی , تقی همدانی و ...
*[[یزد]]: آهنگ یزدی , اختری یزدی , ادایی یزدی , الفتی یزدی , ایزدی یزدی و ...
 
خلاصه اینکه، مهاجرین ایرانی که نمایندگان فرهنگ و هنر ایران بودند , در شبه قاره در مراکزی که با آنها وابستگی داشتند و سکونت ورزیدند , موجب شدند که مردمان گرداگرد ایشان , به توسط شخصیت و آثار شعری آنان, با فرهنگ و هنر به ویژه ادبیات شعریِ ایران آشناییِ گسترده به دست آورند و از فواید علمی و مزایای گوناگون معارف و فضایل ایشان بهره ور شوند.
 
چنان چه مردم شبه قاره تحت تأثیر صحبت هایشان قرار گرفته , نه فقط از زبان و ادبیات فارسی آگاه شدند، بلکه در نثرنویسی و سخن سرایی کمالاتی در سبک و معنی , به دست آوردند و آثاری در نثر و شعر به وجود آوردند که از لحاظ معیار و ملاک ادبی پایة آنها کمتر از نوشته‌ها و سروده‌های اهل زبان نبوده است , و از دید شمار و حجم , سهمی کمتر از ایران نداشته , تا بالاخره در زمان تیموریان هند , شبه قاره به جای ایران , مرکز و سرپرست فرهنگ و شعر و ادب فارسی گردید , و این مقام مربیانة خود را عمده تا اواخر دورة سلطنت [[اورنگ زیب]] عالم گیر به تمام و کمال حفظ نمود.
 
== برگرفته از ==