اصول دوازده‌گانه خوشنویسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Senemmar (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Senemmar (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲:
[[تصویر:Quranleaf.jpg|thumb|220px|برگی از [[قرآن]] به [[خط نسخ]]]]
او و برادرش ابوعبدالله حسن با تکمیل اقلام موجود در خوشنویسی (چهارده نوع) و هندسی کردن ابعاد حروف و تعیین اساس قواعد دوازده‌گانه در خط، [[خوشنویسی]] را تحت ضابطه در آوردند و پایهٔ خطوط را بر سطح و دور نهادند. ابن مقلد قواعد خوشنویسی را به دو بخش تقسیم کرده‌است:
*'''''حسن تشکیل''''': که از قاعدهٔ اصول و نسبت از آن پدید می‌آید.
*'''''حسن وضع''''': که قواعد ترکیب و کرسی از آن استفاده می‌شود.
بعد از ابن مقلد خطاطان دیگر نیز به‌تدریج این اصول را بسط دادند. این قواعد عبارتند از:
*'''''قاعدهٔ اصول''''': به معنی حسن نگارش حروف و استحکام آنها از جهات: ''قوت''، ''ضعف''، ''سطح''، ''دور''، ''صعود''، ''نزول''، ''سواد''، ''بیاض'' و ''ارسال''.
*'''''قاعدهٔ نسبت''''' یا '''''تناسب''''': بدین معنی که حروف و شکل‌های مشابه هم، در همهٔ موارد به یک اندازه باشند.
*قاعدهٔ '''''ترکیب''''': یعنی آمیزش هماهنگ و دلپذیر حروف، کلمات، جمله‌ها و سطرها با یکدیگر به گونه‌ای که از حسن ترکیب برخوردار باشد.
*قاعدهٔ '''''کرسی''''': یعنی نوشتن با توجه به خط کرسی انجام شود.
دو اصطلاح «صفا» و «شأن» صفت خطی است که به مرحلهٔ کمال رسیده باشد:
*'''''صفا''''': حالتی است که طبع را شاد و چشم را روشن سازد
*'''''شأن''''': کیفیتی است از خط که چون پدید آید خطاط به نگریستن در خط مجذوب شود و احساس خستگی نکند.
 
بعد از [[ابن مقله]]، [[ابن بوّاب]]، در ضمن بکار بستن قواعد دوازده‌گانه، با سنجش حروف با میزان نقطه، قواعدی را در خوشنویسی پیشنهاد کرد و با دقت در تراش [[قلم]] و انتخاب مرکب و نیز با ترتیب شاگردان متعدد در تکمیل اقلام [[ثلث]] و [[نسخ]] و [[رقاع]] تأثیرگذار بود.