«پل چوبی» معبری بود بر خندق شمالی طهران، مابین پایتخت و ییلاق شمیران… محل اتصال طهران قدیم و تهران مدرن. اینجا و اکنون، محله پل چوبی یادگار گذشته است. نامی بهجا مانده در قلب شهر پر هیاهو؛ محل رخداد عاشقانهای ناآرام…
داستان کامل فیلم از این قرار است:
امیر (رادان) و شیرین (افشار) در آستانهی دهمین سال ازدواجشان قصد مهاجرت از ایران را دارند. در تبوتاب پیش از انتخابات ریاستجمهوری کارهای سفرشان به مشکل برمیخورد و تنها راه پیش رو پیشنهاد استاد قدیمیشان کامران صبوحی (مدیری) است که مدتی قبل به آنها گفته شیرین برای گرفتن ویزا و فراهمکردن مقدمات مهاجرت نزد او در دبی برود و امیر در آن مقطع به دلیل علاقهی قدیمی صبوحی به شیرین مخالفت کرده است. یک ماه مانده به انتخابات شیرین میرود و کارها بهدلیل حوادث پس از انتخابات برای امیر بیشتر گره میخورد. دستگیری آیدا خواهر امیر در این اثنا و بازگشت نازلی (تهرانی) عشق قدیمی امیر که 10سال قبل او را رها کرده و رفته، بحران را تکمیل میکند.