ترتولیان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
+ رده:ضدیهودیت (هاتکت) |
جز ویکیسازی رباتیک(۶.۸) >کلیسای کاتولیک، پولس رسول، خدای پدر، پسر خدا+مرتب+تمیز (۷.۵) |
||
خط ۲:
{{ویکیسازی}}
[[
'''کوینیتوس ترتولیانوس''' {{به انگلیسی|Quintus Septimus Florens Tertullianus}} در حدود سال ۱۶۰ در [[کارتاژ]] ([[تونس]] فعلی) در خانوادهای [[رومی]] و [[بتپرست]] چشم به جهان گشود. او در زمینهٔ علم معانی بیان۲ و حقوق به تحصیل پرداخت؛ و احتمالاً مدتی در رُم زندگی میکرد و بهعنوان حقوقدان مشغول بهکار بود. او حوالی سال ۱۹۷ مسیحی شد و پس از آن بقیهٔ عمر خود را صرف نگارش آثار متعددی در دفاع از ایمان مسیحی کرد. او ابتدا حامیِ کلیسایِ رسمیِ کاتولیک بود اما حوالی سال ۲۰۷ از رهبران کلیسا سرخورده شد و به نفع نهضت مونتانیسم۳ سخن گفتن آغاز کرد.
مونتانیسم یا چنانکه پیروان آن میخواندند «نبوت نوین» در دههٔ ۱۷۰ یعنی زمانی که مونتانوس۴ و دو زن دیگر در فریجیه۵ (ترکیه فعلی) شروع به نبوت کردند، آغاز شد. آنها تعلیم میدادند: «پایان جهان بهزودی فراخواهد رسید، پس زهد و ریاضت پیشه کنید و از ازدواج بپرهیزید، روزهٔ طولانی نگه ندارید و از شهادت نیز نگریزید» (در تقابل با متی ۱۰:۲۳). در ابتدا رهبران [[کلیسای کاتولیک]] دقیقاً نمیدانستند با این نهضت چگونه برخورد کنند. آیرنیوس به کلیسای رُم پیشنهاد کرد که بدون بررسی کافی، این نهضت را محکوم نکند. اما عاقبت این نهضت از مسیر اصلی جدا، و تحت عنوان «بدعت فریجیه» رد و محکوم شد.
بهجز برخی احادیث متأخرتر، شواهد تاریخی دال بر اینکه ترتولیان کلیسای کاتولیک را ترک، و گروه جدیدی تأسیس کرده باشد، یا به گروه جدیدی پیوسته باشد، وجود ندارند. اما او به انتقاد از کلیسای کاتولیک و دفاع از مونتانیسم پرداخت. و در سال ۲۲۰ در پیری چشم از جهان فروبست.
خط ۲۴:
«قساوت و بیرحمی شما علیه ما، هرچه هم شدید باشد سودی به حالتان ندارد بلکه برعکس باعث میشود مردم بهسوی ما کشیده شوند. هرچه بیشتر ما را قتلعام کنید تعدادمان افزونتر میشود. خون مسیحیان بذر کلیسا است ... سرسختیِ ما که شما از آن انتقاد میکنید وسیلهای است برای انتشار ایمانمان. زیرا مگر میشود کسی آن را ببیند و نپرسد که سببش چیست؟ و کیست که سبب آن را بجوید و ایمان مسیحی را نپذیرد؟» دفاعیات ۵۰
;۲) آثار اصول اعتقادی و ضدِ بدعتی۹ - ترتولیان بههمراه آیرنیوس از بزرگترین مخالفان مذهب ناستیکی بود و مجموعه مقالاتی علیه آن نوشت که «درک بدعتکاران» معروفترین آنها است. او استدلالهای آیرنیوس را بهکار میگیرد اما طبق معمول آنها را بسط و گسترش میدهد. بهعنوان مثال، میگوید: «بدعتکاران حتی حق ندارند از کتابمقدسِ کلیسا استفاده کنند». اما این استدلال باعث نشد تا او در سالهای آخر عمر دیدگاهی شدیداً انتقادی علیه کلیسای کاتولیک اتخاذ نکند. حجیمترین اثر ترتولیان، اثر پنججلدی او بهنام «علیه مارسیون» است. مارسیون۱۰ بزرگترین بدعتکار قرن دوم میلادی بود. او مُعَرِف شاخهٔ خاصی از مذهب ناستیکی بود که برخی از تعالیم [[پولس رسول]] را نیز به عاریت میگرفت.
«از آنجا که بدعتکارند نمیتوانند مسیحیانی واقعی باشند ... بنابراین چون مسیحی نیستند حقی نیز در مورد کتابمقدس مسیحیان ندارند. ما مُحِقایم از آنان بپرسیم: ”شما که هستید؟ کِی، و از کجا آمدهاید؟ شما که جزو ما نیستید در خانهٔ ما چه میکنید؟ مارسیون تو چه حقی داری تیشه به ریشهٔ ما بزنی؟ والنتینوس۱۱ با اجازهٔ چه کسی آبِ جاریِ چشمهٔ ما را منحرف میکنی؟ آپلس۱۲ با چه حقی حریم ما را تغییر میدهی؟ اینها مایملک ما است ... ما وارثان رسولانیم.“» در باب بدعتکاران ۳۷
خط ۳۲:
«پولس در آتن۱۳ و در مباحثاتش با فلاسفه بود که با حکمتی انسانی آشنا شد که وانمود میکرد بر حقیقت واقف است. در واقع این حکمت انسانی، حقیقت را فقط تحریف و مخدوش میسازد، و خود نیز توسط شاخههای متعدد و متخاصماش منقسم شده است. آتن را با اورشلیم چه کار است، و بین مکتب فلسفی یونان و کلیسا چه سازگاری و توافقی است؟ تعلیم ما ریشه در حکمت سلیمان۱۴ دارد که خود تعلیم میداد ”خداوند را با سادهدلی بجوی“. جملهٔ تلاشهایی که برای خلق مسیحیتی رواقیگرایانه یا افلاطونی و یا دیالکتیک در کار است، از ما دور باد. ما پس از پذیرش مسیح و برخورداری از موهبت انجیل نه دیگر خواهان مناظرات کنجکاوانهایم و نه در پی تحقیق و بررسی. پس از ایمانمان باور دیگری نمیجوییم زیرا اساس باورمان این است که ”دیگر به چیزی افزون بر آنچه بدان ایمان آوردهایم نیاز نداریم“». در باب بدعتکاران ۷
«پسر خدا به صلیب کشیده شد. اگرچه این واقعهای است شرمآور لیکن من از آن شرمنده نیستم. [[پسر خدا]] مرد. اگرچه این محال، لیکن باور کردنی است. او دفن شد و مجدداً قیام کرد. اگرچه وقوع چنین چیزی غیرممکن، لیکن قطعاً رخ داده است.» جسم مسیح ۵
ترتولیان همچنین علیه مونارشیانیسم۱۵ مطالبی نوشت. مونارشیانها بر «تکسالاری»۱۶ خدا تأکید میکردند و بهشدت یکتاپرست بودند. آنان در تعریف آموزهٔ تثلیث۱۷ دست به ابتکار عملی اشتباه زده بودند بدینشرح که میگفتند: «پدر و پسر و روحالقدس یکی هستند» همانگونه که من همزمان پدر فرزندان خود، شوهر زنم و نویسندهٔ این کتابم. از نظر آنان پدر، پسر، و روحالقدس نه سه عنوان متفاوت برای سه وجود متمایز بلکه عناوینی متفاوت برای یک وجودند که سه عملکرد متفاوت دارد. ترتولیان در اثر مهم خود «علیه پراکسهاس» به آنان پاسخ میدهد. پراکسهاس۱۸ مونارشیان، و مخالف مونتانیسم بود. ترتولیان مینویسد: «پراکسهاس دو کار ابلیس را در رُم تحقق بخشید: نبوت را بیرون راند و بدعت را جانشین آن ساخت. او با رد کردن نبوتهای مونتانیسم روحالقدس را محزون میکند و با گفتن این که ”پسر همان پدر است“ [[خدای پدر]] را به صلیب میکشد». ترتولیان چنین به پراکسهاس پاسخ میدهد که خدا وجودی است که جوهری واحد و سه شخصیت متمایز دارد. مسیحیان بعدها واژگان ابداعی او را برای تعریف و تبیین آموزههای تثلیث و تجسم۱۹ در الهیات مسیحی بهکار گرفتند. آثار وی اگرچه با معیارهای راستدینیِ مسیحیِ قرون بعد کاملاً هم عاری از عیب تلقی نمیشد، اما در جهت تبین این آموزهها تأثیر بهسزایی داشت.
;۳) آثار عملی - ترتولیان در زمینهٔ مسائل اخلاقی-عملی، بهخصوص انضباط کلیسایی، آثار بسیاری نوشت که به دو گروه تقسیم میشوند: «نوشتههای متقدم» که آثاری کاتولیکی و «نوشتههای متأخر» که مونتانیستیاند. اما بین آثار هر دو دوره پیوستگی و تداومی اساسی وجود دارد. در مجموع ترتولیان موضع اخلاقیِ محکم و سازشناپذیری داشت و متعصبی اخلاقگرا بود. برای او جذابیتِ مونتانیسم نه عطایای نبوتی این نهضت، و نه تأکید آن در مورد پایان جهان، بلکه اصول اخلاقی مستحکم آن بود. ترتولیان در آثار ابتداییتر خود در زمینهٔ مسائل اخلاقی، در مورد گناهان جدیِ پس از تعمید، فرصت «توبهٔ۲۰ دوم» را نیز در نظر میگیرد. اما در اثر دیگری بهنام «خضوع» که جزو آثار مونتانیستی او است، در مقابله با اظهار نظری از جانب اسقف کارتاژ، موضع سختتری اتخاذ میکند. از نظر ترتولیان انضباط اخلاقی بر بخشش اولویت دارد.
خط ۴۳:
== پانوشت ==
{{
{|
||
* ۲ Rhetorid
* ۳ Montanism
* ۴ Montanus
* ۵ Phrygia
* ۶ Theologians
* ۷ Apologetic
* ۸ Tiber
* ||
* ۹ Dogmatatics▼
* ۱۰ Marcion▼
▲*۹ Dogmatatics
▲*۱۰ Marcion
* ۱۱ Valentinus
* ۱۲ Apelles
* ۱۳ Athens
* ۱۴ Solomon
* ۱۵ Monarchianism
||
* ۱۶ Monarchy
* ۱۷ Trinity
* ۱۸ Praxeas
* ۱۹ Incarnation
* ۲۰ Pentance
||
|}
{{پایان
== منابع ==
سطر ۷۸ ⟵ ۷۷:
{{تاریخ مسیحیت}}
[[رده:الاهیدانان مسیحی]]
[[رده:الهیدانها]]
خط ۸۳:
[[رده:درگذشتگان ۲۳۵ (میلادی)]]
[[رده:زادگان ۱۵۵ (میلادی)]]
[[رده:کارتاژ]]▼
[[رده:ضدیهودیت]]
▲[[رده:کارتاژ]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|